*﷽*
درمحضر شهدا
یک شب بعد از این که سخنرانی و نماز تمام شد ایشان گفت: عاشقان بنشینند کارشان دارم.
بعضی ها در عالم کنجکاوی و بعضی ها هم که جزء عاشقان بودند نشستند. ما جزء دسته کنجکاوان بودیم.
ایشان به مناسبت نزدیکی عملیات شروع به صحبت کرد و از خاطراتش گفت.
تأکید زیادی روی نماز جماعت داشت که: نماز جماعت طوری باید برگزار شود که هر کس یک مقدار دیرتر بیاید دیگر در صف جا نداشته باشد!
در ادامه گفت: هر کس در نماز جماعت ها صف اول است. در شب عملیات از همه جلوتر است و هر کس که در نماز احساس کسالت می کند در عملیات نمی تواند موفق باشد. حتی اگر آموزش زیاد دیده باشد.
ایشان در کنار آموزش رزمی ، این مسائل را جزء لاینفک می دیدند.
📚: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23 هزار شهید استانهای خراسان
#شهید_محمد_طاهری
یاد عزیزش با صلوات🌷
#شهیدآنه🕊
#شهید_محمد_طاهری🌷
همسایه مان عروسی داشت.صدای موسیقی و کف و سوت شان محله را برداشته بود.آماده می شدم بروم.محمد داشت نگاهم می کرد.سرش را به نشانه تاسف تکان داد.لبخند تلخی زد و گفت:
مادر!واقعا می خوای بر توی همچین مجلسی!
گفتم:خب،دعوت مون کردن. مگه تو نمیای؟صدایش محکم تر شد و گفت:
محاله پام رو تو مجلس گناه بذارم!!!
از جایش بلند و رفت داخل اتاق.توی آن هوای گرم مرداد ماه در را هم بست تا صدا وارد اتاق نشود.
شب از نیمه گذشته بود که برگشتم.در اتاق هنوز بسته بود.رفتم و آهسته باز کردم.نگاهم بهش افتاد.گوشه اتاق خوابش برده بود.صورتش خیس عراق بود و مفاتیح هم کنارش باز....
🎤راوی:مادر شهید
📚: خودسازی به سبک شهدا