eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌷🕊❤️🕊🌷🕊 چه وقت " مثل شهدا " می‌شویم؟! هرگاه از خوشبختی کسانی ‌که دوستمان ندارند، خوشحال شدیم.. هرگاه برای تحقیر نشدن دیگران از حق خود گذشتیم.. هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما گرفته‌اند هدیه دادیم.. هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی دیگران نبود.. هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم. هرگاه به بهانه‌ی عشق از دوست داشتن دیگران غافل نشدیم.. هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با دشمن انتقام نبود.. هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد، مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران باشد.. هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود... @sabkezendegishohada 🕊🌷🕊❤️🕊🌷🕊
جانباز هفتاد درصد و #کوچکترین آزاده دفاع مقدس برادر #قنبرعلی_بهارستانی به خیل یاران شهیدش پیوست... مراسم تشییع پیکر پاک آن شهید بعد از ظهر دیروز دوشنبه ۲۷ خرداد در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد. ✨کتاب #بزرگ_مرد_کوچک خاطرات شفاهی آن شهید ازدوران #اسارت وی میباشد. #شهید_قنبرعلی_بهارستانی متولدسال ۱۳۴۸-آبادان 🌷وی که فقط ۱۱ سال داشت، در روزهای نخستین دفاع مقدس در جاده ماهشهر ـ آبادان همراه پدرش به اسارت نیروهای عراقی درآمد و به اردوگاه موصل منتقل شد. 🌷مدتی بعد پس از انتقال تعدادی از اسرا از اردوگاه رمادی به موصل، متوجه حضور #برادر_دیگر خود در آن اردوگاه شد و با درخواست‌های مکرر، برادر دیگر نیز به اردوگاه موصل منتقل شد. 🌷بهارستانی چهار سال بعد در بهمن ماه سال ۶۳ به خاطر سن کم خودش و کهولت سن پدرش با اسرای عراقی مبادله و آزاد شد و پس از بازگشت به میهن متوجه شد #دو_برادر دیگرش در درگیری با دشمن به خیل #شهیدان پیوسته‌اند. 🌷وی پس از این اتفاقات دوره‌های رزمی و امدادگری را طی کرد و به عنوان #امدادگر رزمی راهی #جبهه شد. پس از ۶ ماه حضور در جبهه، در منطقه فاو و خور عبدالله به شدت مجروح و به مقام #جانبازی رسید... "یالیتنا کنا معکم" شادی روحش صلوات اللهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم 🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🍂🍂🍂🍂 در مکتب ولایت در محضر امام روح الله راه امام ، عمل امام شیوه همسرداری👉 امام خانم را در محیط خانه کاملا آزاد گذاشته بودند تا راحت باشد و بسیار به او احترام میگذاشتند مثلا روزی که خانم میهمان خصوصی داشتند (خانم هایی که به دیدار همسر امام از دوستان و آشنایان می آمدند ) آقا از خانم اجازه می گرفتند و می پرسیدند امروز می توانم به این قسمت خانه بیایم و غذا بخورم؟ یا می توانم بیایم داخل حیاط قدم بزنم؟ بدون هماهنگی خانم وارد نمی شدند تا مزاحم نباشند 📚 زندگی به سبک روح الله کجایی اماما که یادت بخیر روح بلند و ملکوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران شاد و قلبها ♥️ به نور یادش منور باد به برکت صلوات 🍂🍂🍂🍂
✨ آقا مهدی خیلی زیاد #یادمرگ بود و به همه هم یاد آوری می کرد . همیشه تو صحبتاش از مردن با عزت صحبت می کرد 👌. مرگ موضوعی بود که برای آقا مهدی حل نمی شد هیچ وقت ساده از کنارش نمی گذشت همیشه نگران این بود که خدا من چه جوری می خوام بمیرم😞 . همیشه می گفت خدایا مرگ منو غیر #شهادت قرار مده ..... یه جمله معروف داشت که می گفت : #خدایا_اول_پاکم_کن_بعداخاکم_کن💔 انگار دنیا برای روح بزرگش کوچک شده بود... تاب ماندن نداشت غیرتش اجازه نمیداد☝️ چند روز قبل از رفتنش که با همسر و نازنین فاطمه اش به امام زاده محمد رفت بر مزار شهدای مدافع نشست و گفت: "چه حالی میده بری بخاطر بی‌بی #شهیدبشی جنازت زیرآفتاب بمونه و برنگرده...🕊 آخ یعنی میشه..." یک ماه از این حرف ها نگذشته بود که به آرزویش رسید و پیکرش در جوار بی بی جا ماند،😔 همانطور که خواسته بود...💔🕊 #شهید_مدافع_حرم_مهدی_عسگری روحش شاد و راهش پر رهرو باد به برکت صلوات 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
🕊 🕊 🕊 ستارگان آسمان شهادت عارف شبهای جبهه ها سردار شهید حاج علی محمدی پور 👈 کرامت شهید👇 لطفا تا آخر بخوانید تا عظمت شهدا را دریابید سال 1387 فردی به نام "بخشعلی چ" پانصد گرم هروئین را از ایرانشهر به طرف خرم آباد می برد که در رفسنجان دستگیر و حکم اعدام وی صادر می شود.  یک روز یکی از پرسنل زندان، تقویم دیواری که بالایش عکس شهید حاج علی محمدی پور بود را به او داد وگفت: این شهید با کرامتی است بچه ی یکی از روستاهای رفسنجان است، خیلی ها در گرفتاری ها به او متوسل می شوند و مشکلشان بر طرف می گردد. آن روز بخشعلی عکس شهید را روبروی تخت خود، روی دیوار نصب کرد و خطاب به شهید گفت: حاج علی من تو را نمی شناسم، ولی از تو می خواهم نگذاری من اعدام شوم. از آن روز به بعد بخشعلی هر گاه نماز می خواند دو رکعت نماز نیز به روح شهید هدیه می کرد. یکی از روزهای سال 90 به او اعلام کردند که فردا صبح اعدام خواهی شد. آن شب تا سحر کسی نفهمید بین او و عکس شهید چه گذشت ولی روز بعد به او گفتند حکم اعدام بخاطر نزدیک بودن به اعیاد مذهبی به تعویق افتاده است. این اتفاق سه بار پیش آمد. تا اینکه قبل از عید رییس زندان به او گفت حکم اعدامت شکسته شد و به حبس ابد تقلیل یافت. بخشعلی یک راست به سوی بند خودش رفت و جلوی چشم همه ی زندانیان بر عکس شهید بوسه زد. پس از چند سال اکنون بخشعلی به زندان خرم آباد انتقال یافته و زندانی با رای باز است. روزی چند ساعت در نانوایی زندان به عنوان شاطر کار می کند و اجازه خروج از زندان و کار کردن در بیرون را نیز دارد. زندان با کار هست وقتی که میباره چشام دلم به غصه اسیره حاج علی محمدی دست منو هم میگیره شهدا گاهی نگاهی😭😭😭 کجایید ای شهیدان خدایی کجایید ای عزیزان الهی روحش شاد و یادش تا ابد جاودان باد به برکت صلوات 🕊 🕊🕊 🕊🕊🕊
برای خنده‌ هایت "وان یڪاد" خوانده‌ایم و در میان نگاهت "صد قل‌ هو الله" یافته‌ایم تا بدانی ما با تــــو به "احسن‌الخالقین" رسیده‌ایم ... #همیشه_دوست_دارم_ای_شهید عشق من فرمانده من عارف شبهای شلمچه سردار شهید مسعود زکی زاده •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• شادی روحش صلوات
💢یه #جوان تو دل برویی💗 بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه😍 من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم🚷 بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا... 💢هیئتی🏴 راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود‼️ میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند👌 به امام حسین(ع) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم❣ 💢دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب💧 بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود🚱 تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد 💢 #نذر حضرت ابوالفضل بود، ده دقیقه الی یک ربع⏰ قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که 24 سال🗓 پیش نذر حضرت عباس(ع) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊 #شهید_مصطفی_صدرزاده ( از محبان و ارادتمدان به شهید هادی بود )❣ #شهید_مدافع_حرم 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
دفترچه خاطرات همرزمان سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی یک شب از خواب بیدار شدم دیدم که یک سگ بسیار بزرگ که شبیه یک گرگ بود کنار حاجی و پشت سرش نشسته بود. بعد از تمام شدن نماز به حاجی شکایت کردم که چرا داخل چادر نماز نمی خواند شاید آن سگ بزرگ یا یک مار و عقرب او را بکشند ایشان گفت از کجا می دانی که آن سگ و مار و عقرب مأمور حفاظت از من نشده باشند مگر ما اینجا آمده ایم که اینطوری کشته شویم ما آمده ایم که شهید شویم. راوی: علی نجیب زاده، همرزم شهید آسمان یادش ستاره باران باد 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
ترکشي به سينه اش نشسته بود . برده بودنش برای اخرين عمل جراحي. قبل از عمل بلند شد که برود بهش گفتن : بمان! بعد از عمل مرخصت مي کنن ،اينجوري خطرناکه. گفت: وقتي اسلام در خطر باشه من اين سينه رو نمي خوام... سردار شهید احمد کشوری🌷
°•|🌿🌸 مےگفت: "یه سفره اے پهن شده میترسم جمع ڪنن و من هنوز شهید نشده باشم..." موقع وداع زینب رو نبوسید ڪه دلش بند نشه...😔😭 نقل از همسرِ شهید شهید محمدتقی سالخورده روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
#مدافعین_حرم 🔹پنجشنبه است و یاد کنیم از اولین شهید مدافع حرم استان کرمان سردار محمد جمالی که همیشه پنجشنبه ها برای زیارت قبور شهدا به گلزار شهدا می رفت و با انها درددل میکرد. او نذر کرده بود در عوض این زیارت ها به آرزویش که شهادت بود برسد. روزها گذشت تا با اعزام او به سوریه موافقت شد.این موافقت مهر قبولی بود که بر نذر او نقش بسته بود این مرد عاشق عارف،با یک تیر تک تیر انداز داعشی که به گوشش اصابت کرده بود آسمانی شد در واقع او با امین شهدا بود که عاقبت به خیر شد 🔹بخوانید گوشه ای از صحبت های این شهید با دخترش: «فاطمه جان دنیا مثل قطار است! فرض کن فقط چهار ساعت در کوبه قطار هستی، برای این چهار ساعت آیا کوپه را تزیین می کنی؟! دخترم دنیا این چنین است ما باید برویم، سعی کن سرگرم دنیا نشوی و برای زندگی که جاویدان است کار انجام دهی» براستی پدرم خود این گونه زندگی کرد. او هیچ گاه اسیر تعلقات دنیایی نشد؛از نعمت های الهی بهره می بردو تلاش می کرد، ولی دل بسته به دنیا نبود. 🔸وی اولین شهید مدافع حرم استان کرمان است و در عملیات مستشاری در سوریه ۱۲ آبان سال ۹۲ به شهادت رسید. @masoodzakizadeh
چرا دوستی با شهدا⁉️ [•آیت اللّه بهجٺ•] با ڪسی نشسٺ و برخاسٺ ڪنید ڪه همین ڪه اورا دیدید به یاد #خــــــدا بیفتید،به یاد اطاعت از خدا بیفتید... ❌نــــه...!!! با ڪسانے ڪه به فڪر معاصے هستند و انسان را از فڪر خدا باز میدارد⛔️ #رفیق_آسمونے_یادت_نره 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 رفقا!!! بر ما خرده نگیرید که چرا روز و شبمان لبریز از یاد شهداست که اگر یاد شھیدی در دل، خانه کرده نه از پاکیِ دلِ ما... که از لطف و عنایت شھید است...
✅ رشته نور مدتی قبل از شهادت غلامعلی ، او را در حرم امام رضا(ع) دیدم. از حرم که بیرون آمد وجد و نشاط خاصی داشت . جلو رفتم و با او درباره ی مجلس ماه محرم صحبت کردم. چیزی تا محرم نمانده بود. غلامعلی لبخندی زد وگفت: « تا ماه محرم ، مرغ از قفس پریده ...!» بعد از شهادتش ، غلامعلی را در خواب دیدم . گفت : رشته نوری از سوی آستان ابا عبدالله(ع) وجود من و قبر مرا روشن کرده ... 💐شاعر و مداح اهل بیت (ع) #شهید_غلامعلی_رجبی 📚برگرفته از کتاب کبوتران حرم 🕊🕊🕊🌷🕊🕊🕊 کانال سردار شهید مسعود زکی زاده @masoodzakizadeh
در مکتب شهادت در محضر شهدا دفترچه خاطرات همسر📝 همه‌ي كارهاش رو حساب بود. وقتي پاوه بوديم، مسئول روابط عمومي بود. هر روز صبح محوطه را آب و جارو مي‌كرد. اذان مي‌گفت و تا ما نماز بخوانيم، صبحانه حاضر بود. كم‌تر پيش مي‌آمد كسي توي اين كارها از او سبقت بگيرد. خيلي هم خوش سليقه بود. يك‌بار يك فرشي داشتيم كه حاشيه‌ي يك طرفش سفيد بود. انداخته بودم روي موكتمان. ابراهيم وقتي آمد خانه،‌ گفت «آخه عزيز من! يه زن وقتي مي‌خواد دكور خونه رو عوض كنه، با مردش صحبت مي‌كنه. اگه از شوهرش بپرسه اينو چه جوري بندازم،‌ اونم مي‌گه اينجوري.» و فرش را چرخاند، طوري كه حاشيه‌ي سفيدش افتاد بالاي اتاق. سردار شهید حاج ابراهیم همت یادش با صلوات 🌺🌺🌺🌺🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹 کانال سردار شهید مسعود زکی زاده @masoodzakizadeh
هر گاه شب جمعہ شهدا را یاد ڪردید آنها شما را نزد اباعبدالله یاد مےڪنند . 🌷 #شهید_مهدی_زین_الدین 🌷 باز آینہ و چای و اسپند و نبات باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات ♥ @masoodzakizadeh ♥️
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید 🖋 #وصیت_نامه من به آن عده مزدور جاه طلب که جز قبضه مسئولیت ها ، نه برای رضای خدا ، کاری دیگر ندارند ، شدیداً می تازم . من از آن عده منافق که در صدد نارضایتی در بین مردمند ، برای مسخ کردن انقلاب اسلامی ، شدیداً متنفرم . من به آن عده چهره به ظاهر سالم که کاری جز جاه طلبی ندارند ، شدیداً می تازم . من به آن عده ی از خدا بی خبران که اسلام را برای کسب منافع دنیایی خود می خواهند ، شدیداً می تازم . من به آن سرمایه داران خونخوار که قصدشان تکاثر ثروت می باشد ، شدیداً می تازم ... 🌹 #شهیدفیروز_سرتیب_‌نیا شادی روحش صلوات
#کمے‌باشهدا |💛| ←| شروع میکرد بہ خوندن،رگهاے گردنش میزد بیرون؛دکتر بهش گفتہ بود تو خوندن کمتر بہ خودت فشار بیار؛رگهات آسیب میبینہ... با اون لهجہ قشنگش جواب داده بود: " اگر این رگها براے اهل بیت متورم نشہ برا کے میخواد خرج بشہ" دوم ادریبهشت ۹۶،شب شهادت امام کاظم(ع) بود کہ یہ ترکش خورد تو همون رگے کہ تو خوندن متورم میشد...|→ #شهیدحامدبافنده|•♥️ #یادشون_صلوات
وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد ، همسرش طاقت نمی آورد ، می گفت: بس است دیگر ، استراحت کن ، خسته شدی. و مصطفی جواب میداد: تاجر اگر از سرمايه‌اش خرج کند، بالأخره ورشکست میشود ، باید سود دربیاورد که زندگی اش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست میشویم. اما همسرش که خیلی شب ها از گریه های مصطفی بیدار میشد کوتاه نمی آمد ، میگفت: اگر این ها که اینقدر از شما میترسند بفهمند اینطور گریه میکنید. مگر شما چه معصیت دارید؟ چه گناه کردید؟ خدا همه چیز به شما داده ، همین که شب بلند شدید یک توفیق است. آن وقت گریه مصطفی هق هق میشد، میگفت: آیا بخاطر این توفیق که خدا داده او را شکر نکنم.... 🌹 📗 یادگاران روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
🌹 شهید محمدعلی قلی زاده 🌹 در یکی از روزهایی که در منطقه عشایری دیناران مشغول تبلیغ بودیم وقرار داشتیم ساعت پنج عصر به سیاه چادرها برویم،شهید قلی زاده خطاب به بنده گفت:فلانی من بایدرأس ساعت دو بروم.گفتم:خوب صبر کن تا ماشین بیاید با ماشین برو. اصرار کرد که باید زودتر بروم،نمی توانم منتظر ماشین بمانم.او رفت و سپس ما به اتفاق سایر دوستان با خودرو به سیاه چادرهارسیدیم. با کمال تعجب دیدیم شهید قلی زاده با تلاش بسیار زیاد در حال چیدن گندم های یکی از عشایر است. به او گفتم:چرا نگفتی تا با هم بیاییم؟ گفت:این بنده خدا پسر ندارد و محصولش روی زمین مانده. گفتم کمکی به او شده باشد. با چشم خود دیدم پیرمرد عشایر،چنان از ته دل برای شهید قلی زاده دعا کرد که واقعا به حال او غبطه خوردم. 🌹 شهید محمدعلی قلی زاده 🌹
#خاطــــــره_گــــویــے 🌹 #شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی ✅ شنیدم انجام ڪار خیر ، موجب مستجاب شدن دعا میشہ ..... 🌸 از خصوصیات اخلاقی آقا جواد این بود ڪہ زیاد بہ دیگران ڪمڪ مےڪردند ، فرقے هم نداشت ، هر جا و هر ڪسے ڪہ نیاز به ڪمڪ داشت ، حتـے توے مسافرت ....‌ 🌺 اتفاقا موقعیتش هم زیاد براشون پیش مےاومد و حتـے قبل از اینڪہ طرف ، ابراز نیاز ڪنہ ، ایشون بہ محض اینڪہ مےفهمیدند فلانےنیازمنده، بہ سراغشون مےرفتند . 🌸 مثلا دفعہ ے اولے ڪہ رفتہ بودیم سفر ڪربلا ، در شهر نجف فاصلہ ے هتل تا حرم امام علے علیه السلام زیاد بود ؛ بین مسافران همراه ما ، پیرزنے بودند ڪہ بہ سختے راه مےرفت ، آقا جواد بہ محض دیدنشون بہ یڪے از افرادے ڪہ چرخ دستی داشت ، پولے دادند ڪہ پیرزن را تا حرم برسونند .... 🔴👈 آقا جواد همیشہ مےگفتند از خدا مےخوام بہ واسطہ ے ڪمڪ بہ دیگران عاقبت بہ خیر بشم ..‌‌. دعاشون مستجاب شد چہ عاقبت بخیرے بهتر از🌷شهادت🌷 ✍ نقل از همسر شهید مدافع حرم ، شهید جواد محمدی روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات
🖋 #برگی_از_خاطرات به بچه اش میگفت :( حاج علی ) یک روز سر کار خواب آلود بود پرسیدم :چی شده محسن ؟ دیشب نخوابیدی؟ گفت حاج علی دیشب خیلی بی قراری میکرد و نمیخوابید ، ساعت دو نیم شب با ماشین رفتیم گلزار شهدا با هم برگشتیم تا خوابش برده ! 📙قسمتی از کتاب سرمشق 🌹 #شهید_آقا_محسن_حججی یادش با صلوات
دوڪلوم حرف حساب 💬شهدایی زندگی ڪردن به؛↓ ←پروفایل شهدایی نیست... اینڪه همون شهیدی ڪه من عڪسشو پروفایلم گذاشتم←↓ چی میگه مهمه... چی از من خواسته مهمه راهش چی بوده مهمه چطورزندگی میڪرده مهمه باڪی رفیق بوده مهمه دلش ڪجاگیربوده مهمه چطورحرف میزده چطورعبادت میڪرده چطوربوده قلب وروح وجسمش مهمه 💯اره من ڪه بایه شهیدرفیق میشم بایداینا و خیلی چیز های دیگه ی اون شهید رو درنظر بگیرم نه فقط دم بزنم... #رفقات_دوطرفه #واقعے_شهدایے_باشیم ‌شادی روح امام و شهدا صلوات 💟💟💟❤️💟💟💟
خوش اومدی مسافر من خسته نباشی پهلوان 🚨 🌷بار دیگر استان لاله خیز عطر شهدای دفاع از حرم عمه جان زینب(س) به خود گرفته و این بار پهلوانی از خطه نکا بعد از سه سال به وطن بازگشت . از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اواخر سال ۹۴ به منظور دفاع از حرم حضرت زینب(س) رهسپار سوریه شد. وی ۲۵ فروردین ماه ۹۵ در منطقه جنوب حلب مجروح و سپس مفقودالاثر شد. با پدری اهل و مادری از خطه لاله خیز خلیل شهر میباشد 🌸شادی ارواح شهدا صلوات🌸 ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ یادش با صلوات ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯