eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر ۸ ساله شهید فاطمیون که مثل دردانه اباعبدالله بعد از اینکه فهمید پدرش چطور شهید شده پر کشید و رفت پیش باباش😭 🚩
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 رزمنده‌ای که حتی یک بار هم زیارت امام رضا(ع) نرفته بود اما امام رضا(ع) نامه شهادتش را امضا کرد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
در مکتب ولایت در محضر صادق آل محمد امام صادق علیه السّلام:🎤 زماني كه انسان گناهي را مرتكب شود نقطه اي سياه در قلب و روح او ايجاد مي شود، اگر توبه كند پاك مي شود و اگر بر گناهان خود بيفزايد بر آن سياهي نيز افزوده مي شود تا جایی كه تمام قلب او را فرا گيرد که بعد از آن هيچ گاه رستگار نخواهد شد. 📚بحارالانوار، ج 70، ص 327
*﷽* عابدینی در عملیات والفجر ۳ و قبل از آن ، به شدت مجروح شده بود. از هر عملیاتی که شرکت کرده بود ، زخمی در بدن داشت. زخم بزرگی روی سرش بود. شکم و پهلویش را ترکش پاره کرده بود. روده هایش را داخل پلاستیک کرده بودند و پلاستیک با چسب به شکمش بسته شده بود. با این وضع آماده شد تا در عملیات کربلای ۵ شرکت کند. نمی توانستم اجازه حضور او را در عملیات بدهم. عملیات سختی پیش رو داشتیم ۶ کیلومتر راهپیمایی داخل آب برای افراد سالم سخت بود ، چه رسد به او با آن حال مجروح. کنارش نشستم و پس از کمی مقدمه‌چینی از او خواستم گردان ۴۱۰ را به جانشینش بسپارد. حرف‌هایم را گوش کرد. همین که ساکت شدم ، گریه کنان خودش را روی پایم انداخت. غافلگیر شدم برای شهادت بی قراری میکرد. راوی : حاج قاسم سلیمانی 📚 : حاج قاسم ۲
در مکتب شهادت در محضر شهدا باخبرنگاران خارجی مشغول مصاحبه بود صدای اذان راشنید مصاحبه راقطع کرد گفت الان وقت نمازاست نه چیز دیگر شهید مظلوم دکتر کجایند مردان خوب خدا کجایند مردان بی ادعا
وصیت نامه شهید صدر زاده.m4a
4.5M
در محضر شهدا وصیت شهید مصطفی صدر زاده آن کس که تورا شناخت جان را چه کند نکته📝📝📝 حال که فرصت شهادت ازمن و تو گرفته شده، حداقل به وصیت شهدا عمل کنیم
بعد از پایان نماز وقتے سر بہ سجده میگذارید مرورے بر اعمال صبح تا شب خود بیاندازید آیا کارمان براے رضایت خدا بوده . . . سردار بی سر خیبر راه شـ‌هــــــــــــدا ادامه دارد...‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎
*﷽* از همان کوچکی مادرم به باور عقاید مذهبی ما خیلی مُصر بود.با اینکه فقط سواد مکتبی و قرآنی داشت ، دعاها را یادمان می داد و هر روز می گفت که چه دعایی بخوانیم. پدرم در بحث نمازمان بسیار تاکید داشت. جو خانواده باعث شده بود ، وقتی که در زابل درس می خواندیم همه به میرقاسم بگویند : "شیخک "یعنی شیخ کوچک. در همان سن و سال عبا به دوش می انداخت و نماز می خواند. 🎤 : میرعباس میرحسینی 📚: نگین هامون
*﷽* بعد از اینکه با حسین باجناق شدیم قرار گذاشتیم برای ماه عسل برویم مشهد. خانم ها هر روز تماس می گرفتند که چرا نمی آید؟... وسایلمان را جمع و جور کردیم و آماده رفتن شدیم... دروازه تهران را که رد کردیم گفت : آقای واعظ با چه پولی داری میای سفر؟؟ گفتم : معلومه با حقوق سپاه! گفت : خوب منم همینطور. گفت : ماشین مون واسه کجاست؟ گفتم :ماشین پدر شما یه دیگه! گفت : خوب اینم از ماشین. بعد نگاهی به صندلی عقب و خانم‌هایمان انداخت و برگشت و با شوخی گفت : زن هامونن هم که واسه خودمون بریم به سلامت. 🎤 :احمد رضا واعظ 📚 : زندگی با فرمانده