در مکتب شهادت
اسطوره های ماندگار
شهید مدافع حرم
محمد رضا دهقان امیری 🌷
شهدا همه جا مدافع بودند 👇
محمد رضا همراه دوستانش راهی نانوایی بود. جلو نانوایی که می رسند می بینند چند نفر از اراذل و اوباش به نانوایی محله حمله کرده اند و دارند شاطر را کتک می زنند تا دخلش را خالی کنند. محمدرضا با آنکه در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشت، سریع خودش را وارد معرکه کرده و به دفاع از نانوا می پردازد.
یکی از اراذل با شیشه شکسته نوشابه، زخمی به گردن او زد که وقتی بردیمش بیمارستان ۱۸ بخیه خورد.
🎤راوی: دوست شهید
📚کتاب ابو صال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب ولایت
در محضر رهبر عزیزتر از جان
🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی
دیدار جالب دختر بچه بامزه با رهبر انقلاب😍
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
فرمانده شهدای تفحص
سردار شهید مجید پازوکی🌷
مجید می گفت: آدم ها سه دسته اند:
یک #خام
دو. #پخته
سه #سوخته.
خام ها که هیچ.
پخته ها هم #عقل_معیشت دارند و دنبال کار و زندگی حلال اند.
سوخته ها #عاشق اند.
چیزهای بالاتری می بیینند و می سوزند توی همان #عشق.
خودش هم در همین عشق سوخته بود.
📚مجموعه یادگاران، جلد ۲۹
ما جزو کدوم دسته ایم؟؟؟
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
آن زمان که حضرت امام به گورباچف گفت: من صدای شکستن استخوان کمونیسم را میشنوم، این حکمت ایشان را میرساند، ایشان صدایی را با هزاران کیلومتر فاصله از شوروی میشنید،
اما گورباچف در دل مسند حکومت شوروی این صدا را نمیشنید و این معنای حکمت بوده که برگرفته از تقوای است و فقط مختص معصومان و اولیای الهی نیست حتی شما دانشجویان میتوانید اگر تقوا پیشه کنید به حکمت برسید.
#دانشجو باتقوا به حکمت می رسد.
📆 ۱۶آذر روز دانشجو، روز در هم آمیختن تقوا با علم و دانش اندوزی، بر شما دانشجوی با ایمان و مسلمان گرامی باد.
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
تصاویری از حضور فرمانده نیروی قدس سپاه
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در مزار شهدای گمنام دانشگاه شهید باهنر کرمان
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میبرم دخترم ؛ حتما شما را پیش آقا میبرم ! به روی سرم !
جلوه ای از ارادت ، عشق و محبت سردار دلها سلیمانی عزیز به فرزندان شهدا 🌷
کجا آن مرد خوب خدا
کجا رفت آن مرد بی ادعا
کجا رفت آن عاشق شهدا
کجایی حاجی جان سردار دلها
😭😭😭😭😭
در مکتب شهادت
اسطوره های اخلاص
باب الحوائج گلزار شهدای کرمان
سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری🌷
زمانیکه سرباز بودم قبل از انقلاب، هرگاه غذای گوشت دار در سربازخانه می دادند، از آشپز می پرسیدم، اگر گوشت یخ زده بود، نمی خوردم چونکه از خارج می آمد و ذبح غیر شرعی شده بود. یکبار ما را به اردو برده بودند، حدود یکماه طول کشید و من چون به آشپز دسترسی نداشتم که بپرسم، در این مدت از خوردن غذای گوشت دار خودداری می کردم و فقط نان خالی و برنج و گاهی هم ماست می خوردم. به قدری ضعیف شده بودم که رمق نداشتم اما هرگز حاضر نشدم از آن غذا بخورم.
🎤خاطره ای نقل شده از خود شهید
درود بر مردان خوب خدا
کجایند شهیدان بی ادعا
👆👆👆👆👆
مسابقه شهدایی بعدی در دی ماه از زندگی نامه این شهید عزیز خواهد بود
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی
سردار دلها ، سردار سلیمانی
حسم اینست شدی خیره به احوال دلم
دل من تنگ ترین است خودت میدانی
حاجی جان کجایی
فریاد از این جدایی
😭😭😭😭😭
*﷽*
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
پای درس شهید
شهیدمحمدعلی رجایی🌷
بهشگفتم: دمِ در که میری این سطلِ زباله رو هم ببر. محمد علی جواب داد: چشم خانوم!💞
ماشینِ شهرداری که اومد ، میبرم...
بهش نگاه معناداری کردم. ایشون نگاهم رو که دید، گفت: بوی زباله همسایهها رو اذیت میکنه، ما نباید کاری کنیم که همسایهها آزار ببینن...
همسر شهید رجایی میگه اگه بخوام از دقت در رفتارش با همسایهها بگم، مثنویِ هفتادمَن کاغذ میشه...
📚: خدا که هست
#یاد_عزیزش_با_صلوات
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
سردار شهید حاج حسین بصیر🌷
قائم مقام لشکر ۲۵ کربلای مازندران
به حاجی خبر دادند، فرزندتان به دنيا آمده است. چند روز گذشت، اما نرفت. پيش بچههايش در جبهه ماند. در اولين فرصت به او گفتم: «چرا به منزل نرفتی؟ حداقل میرفتی بچهات را میديدی و میآمدی.»
جواب زيبايش نشاندهنده روح بلند او و جدايی او از زرق و برق دنيا بود: «اگر به فريدون كنار بروم، میترسم دلم درگرو عشق زمينی محبوس شود و در كنج قفس عشق به دنيا، از پرواز در آسمان ملكوت محروم بمانم.»
🎤 راوی: رضا علی تورانداز
PTT-20201206-WA0167.opus
543.2K
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
روایتگری شهدایی
سردار شهید حاج حسین بصیر🌷
قائم مقام لشکر ۲۵ کربلای مازندران
کسی که شهادتش را امام حسین(ع) نوشت
در مکتب سردار سلیمانی
یاران سردار
مدافعان حرم
شهید بی سر محسن حججی🌷
◀ #روزه_داری
بعضی وقتها چای یا شکلات تعارفش میکردم، میگفت: میل ندارم.
یادم می افتاد که امروز دوشنبہ است یا پنجشنبه، اغلب این دو روز را #روزه
می گرفت.😉
چشـم هایـش نافـذ و پـرنور بود✨
همہ گردان میدانستند محسن اهـل #نمـاز و #گـریـههای شبـانـه اسـت.
📚بـرشی از کتاب #سرمشق
راه شهید ، کلام شهید
#کلام_ناب
من بہ این ایمان دارم و رسیده ام
ڪہ ٺنها راه نجاٺ جامعہ و عاقبٺ بخیرے
فقط گوش بہ فرمان حضرت #آقا بودن اسٺ☝️
و لاغیر ...
#شهید_علی_محمد_قربانی 🕊
#شادی_روحش_صلوات🌹
👇👇👇👇👇👇👇
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
📝 *حدیث_نور* 📝
در مکتب ولایت
در محضر مولا علی علیه السلام
راه مولا ، کلام مولا
🌻امام علی (ع) فرمودند:
🌱خداوند، شهدا را در قیامت با چنان جلال و نورانیتی وارد محشر میکند، که اگر انبیا سواره از مقابل آنان عبور کنند، به احترام شهیدان پیاده شوند.
📚: بحار الانوار، ج 100
هدیه به مولا امیرالمومنین (ع) صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
📹صحبتهای #شهیدحاج_قاسم با یک پدر شهید #مدافع_حرم
رهبرمعظم انقلاب :
جمهوری اسلامی #امنیت را بزرگترین نعمت الهی می داند.
#یاد_عزیزش_با_صلوات
پیش از شهادت روی یک برگه نوشته بود:
«از شما خواهش میکنم و میخواهم همیشه چند موضوع را مد نظر داشته باشید:
↵ هرگز دروغ نگویید
↵زود قضاوت نکنید
↵گذشت و ایثار داشته باشید
↵خوشرو و خوش برخورد باشید
↵و اینکه جبههها را پر نگه دارید
خدایا ما را ببخش و بیامرز!
خدایا عاقبت بخریمان بگردان!
خدایا ما را آنی به خودمان وا مگذار!
خدایا معرفت شناخت به ما عطا کن!
خدایا امام عزیزو بزرگوارمان راحفظ بفرما!
آمین یا رب العالمین
بنده حقیر امیر حاج امینی
تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ روز جمعه
ساعت ۱۲:۳۰»
#شهید_امیر_حاج_امینی🌷
*﷽*
در محضر شهدا
سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری🌷
دو نفر بودند، پر از خرده شیشه. عبدالمهدی خودش تعریف میکند:
یک موقعیتی پیش اومد و کار من گیر این آدم ها افتاد. من هم رفتم پیش شان و گفتم: ببینید برادران، من آدم ساده ای هستم. اگر بخواهید به من نارو بزنید، من هم شما را به خدا واگذار میکنم.
اتفاقاً تاتوانست اذیت کردند.
اما چون خود من با خدا معامله کرده بودم، چهرهشان برای بقیه هم افشا شد و تقاص پس دادند.
📚: عبدالمهدی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
👈مسابقه دی ماه از زندگی نامه این شهید بزرگوار است.
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
خوب نگاه کن حاج قاسم
خوب نگاه کنید بچه ها
همه نگاه کنند
آنجا که می بینید زمان بعد از ماست......
عده ای فراموشمان میکنند و از با ما بودن در دفاع مقدس پشیمان میشوند!!!
و عده ای ما برایشان نردبان می شویم برای رسیدن به اهداف دنیایی شان...
عده ای دیگر در فراق ما
می سوزند و همیشه یاد و نام ما را زنده نگه می دارند چون در مقابل خون شهدا احساس مسئولیت می کنند اینها از شدت مصائب و غصه ها و بی عدالتی ها در جامعه دق خواهند کرد ......
حاجی جان! واقعا
چه آینده دشواری در انتظار جامانده ها از قافله شهداست.....
خدا عاقبت شان را ختم بخیر کند........
سردار شهید حاج احمد امینی
فرمانده گردان ۴۱۰ غواص لشکر ثارالله کرمان به قول حاج قاسم سلیمانی
علمدار لشکر ثارالله در حال اشاره دست می باشد در کنار سردار شهید علی عابدینی و سردار سلیمانی
در مکتب سردار سلیمانی
در محضر مدافعان حرم
شهید مهدی قاضی خانی
شغل آقا مهدی جمع کردن #ضایعات و نان خشک و پلاستیک و این طور چیزها بود. همیشه کلیه درد داشت. محکم می بستشان.
ضایعات را از دوره گردها می خرید و عمده ای می فروخت. اصلا بابت کارش #حجالت نمی کشید. می گفت: «نان حلال در آوردن که خجالت ندارد».
یک شب دعوت شده بودیم #تالار طلاییه برای عروسی. خیلی مرتب و شیک سوار #نیسان شدیم و حرکت کردیم. توی راه چشم آقا مهدی به مقداری #بطری_نوشابه خالی افتاد که له شده وسط خیابان افتاده بود.
سریع ترمز کرد و دنده عقب گرفت و می خواست با آن لباس ها پیاده شود برای برداشتن شان و پیاده هم شد. می گفت: «مگه میشه از اینا گذشت».
هر چه اصرار کردم که لباس هات کثیف می شود، زیر بار نرفت. می گفت: «شماها نمی دونید اینا همش پوله».
گفتم: «اگه پشت ماشین ضایعات باشه تالار راهمون نمیدن». می خندید و می گفت: «ناراحت نباش. میریم ضایعات تالار هم جمع می کنیم».
🎤راوی: همسر شهید
📚کتاب_بابا_مهدی
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
اولش گفتند می روید اروندکنار. خوشحال شدیم که در این گرمای خرماپزان می رویم لب آب و آب تنی و کباب ماهی. اما چشمتان روز بد نبیند یک دکل فلزی ۶۰ متری استتارشده با گونی بود، در میان نخل های سربریده، که هیچ موجود زندهای دوروبرش یافت نمی شد.
یک روز صبح در منطقه باد شدیدی وزید بر اثر تکان خوردن گونی های کشیده شده روی دکل عراقی ها متوجه حضور و بالا رفتن مااز دکل شدند.
با گلوله مستقیم تانک های عراقی دکل شروع به لرزیدن کرد و ما که بالای دکل بودیم مثل کودکی که درون گهواره هست تکان می خوردیم.
خواست خدا بود که دکل سقوط نکرد. شب قاسم سلیمانی آمد برای سرکشی.از سیر تا پیاز ماجرا را با آب و تاب تعریف کردیم.
حسین یوسف الهی با خنده گفت: خب اگر این دفعه گلوله تانک آمد طرفتون بلند بگین یا حسین!
شهید راجی گفت: اگر گلوله دوم شلیک شد، بلند بگوید یا رمضان!
حاج قاسم پشت بندش گفت: اگر دیدی دارند پشت سر هم میزنند بگید یا حسین، یا رمضان، یا قاسم!
چشمانمان از تعجب گرد شده بود چیزی نگفتیم. بعدا متوجه شدیم ما در آن منطقه تنها نیستیم و سنگر فرماندهی فاصله چندانی با دکل دیدبانی ندارد.
🎤 : محمد حسین طالقانی
📚: مجله فکه
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
راه سردار، کلام سردار🎤
رمز حفظ انسجام این است که دشمن را در بیرون از مرزها و دشمنی را در داخل مرزهای از بین ببریم.
حفظ اجتماع اگر چه ضرورتی ارزشمند و ناجی است اما این هماهنگی باید هماهنگی جان ها و دلها شود.
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
در محضر شهدا
سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری🌷
رژیم بعث حریف رو در روی بچه های ما نبود و خیلی ناجوانمردانه جنگ را جلو میبرد.
یکی از پلیدترین کار های این رژیم که با کمک آمریکا و همراهی انگلیس و تحریک و تجهیز فرانسه و آلمان انجام میداد حملات شیمیایی بود.
رژیم بعث شیمیایی زد. یکی از نیروها ماسک نداشت. عبدالمهدی مثل مرغ سرکنده می دوید و به نیروهایش سرکشی می کرد.
ماسک خودش را هم درآورد و به صورت نیرویش زد.
می دوید و ماسک صورت بچه ها را میزد، دریچه هوای ماسک دیگری را باز میکرد و...
خودش اما شیمیایی شد. بستری شد گوشه خانه با بدنی تاول زده و درد زیاد، اما لبخندش باقی و نمازها و مناجات هایی که من آرزوی شنیدنش را دارم.
📚: عبدالمهدی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
*﷽*
در_محضر_شهدا
سردار شهید علی بینا🌷
پس از مدتی رفتم دبیرستان و اسم نوشتم. زینب رامی سپردم به مادرم و می رفتم.
یک روز علی از جبهه آمد.دید پیراهن زینب کثیف شده، داشت لباسش را عوض میکرد، سلام کردم جواب داد؛ اما نه به گرمی.
شستم خبردار شد که علی آقا به خاطر دخترش با من مکدر شده...
از جبهه سوال کردم. دیدم تمایلی به حرف زدن ندارد. به کارخانه مشغول شدم.
او هم زینب را بغل زده و نازش می کرد...
پیش آمد و گفت: دلت می آید این فرشته ی خدا را تنها می گذاری؟
گفتم: دست از این کار و زندگی بکشم و این را حلوا حلوا کنم؟
گفت: فرض کن دیپلمت را گرفتی و معلم هم شدی یا هر شغلی که دلت خواست...، خوب که چه بشود؟
رسالت اصلی تو تربیت زینب است. سعی کن غافل نشوی.
عهد کردم اگر عصبانی شود و سرم داد بزند، لجبازی بازی کنم و بگویم حتما باید مدرسه بروم. نرمی کلامش تصمیمم را عوض کرد.
گفتم: بیشتر مراعات می کنم.
📚: همسفران شقایق
#یاد_عزیزش_با_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
شهید عزیز احسان فتحی🌷
🎥 کلیپ تصویری
📸 عکسهای ماندگار و به یاد ماندنی
یاد عزیزش با صلوات
در مکتب شهادت
در محضر همرزمان و یاران سردار دلها
سردار شهید حمید ایرانمنش🌷
سردار سلیمانی در خاطره از ایشان نقل میکند:
وقتی حمید در یکی از عملیاتها بیهوش بوده اسیر میشود، وقتی به هوش میآید میبیند، دو سرباز عراقی در جیبهای وی قرآن و عکس امام(ره) و مهر نماز را پیدا کردهاند، به صدام فحش و ناسزا میگویند که چرا ما را وارد جنگ با سرباز محمد (ص) و علی (ع) کرده است، دکتر عراقیها نیز وی را معاینه و زخمش را پانسمان کرده بود، سپس حمید چریک به عقب برگشته بود.
📚برگرفته از کتاب «حمید چریک»
PTT-20201207-WA0122.opus
381.6K
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
روایتگری شهدایی
یار سردار سلیمانی
سردار شهید حاج حمید ایرانمنش 🌷
فرمانده محورهای عملیاتی لشکر ثارالله کرمان
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
حر انقلاب اسلامی
#شهیدشاهرخ_ضرغام: 🎤
خدا امام خمینی را فرستاد تا ما را آدم کند
🌺زندگی ما در لجن بود، اما خدا دست ما را گرفت. #امام_خمینی را فرستاد تا ما را آدم کند. البته بعدا هر چه پول در آوردم به جای آن پولها صدقه دادم.
🌺گذشته من اینقدر خراب بود که روزهای اول، در کمیته برای من مامور گذاشته بودند، فکر میکردند که من نفوذی ساواکیها هستم.
📅 به مناسبت شهادت شهید #شاهرخ_ضرغام در ۱۷ آذر ۱۳۵۹