*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
سردار سلیمانی🎤
ساده بگویم محمد دو چیز را هرگز جدی نگرفت: یکی دنیا را و دیگری خستگی در دنیا را. شوق دیدار، بین او و خستگی فرسنگ ها فاصله انداخته بود
در ستاد که بودیم محمد آرام نداشت. همیشه جلوی در می خوابید تا اگر کسی کار ضروری داشت و نیمه شب در را زد، اولین کسی باشد که بیدار می شود و نگذارد دیگران بیدار شوند.
خیلی وقت ها از خوابش می زد و در حالی که ما خواب بودیم، کارهای زیادی را تا صبح انجام می داد. اما هرگز اشاره ای به بیداری شب قبل نمی کرد. بعدها متوجه می شدیم خیلی از کارها انجام شده.
📚: لبخند ماندگار
#سردارشهیدمحمدنصراللهی
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
در مکتب ولایت
در محضر رهبر فرزانه انقلاب
راه رهبر ، عمل رهبر
🌷 #سردار_شهید_اکبر_آقابابایی:
یکی از نمونههایی که از #زهد مقام معظم رهبری به یاد دارم ، در جمع برخی از علما من جمله مرحوم آیتالله خاتمی ( ره ) بود هنگام شام سفره انداختند. شام هم #چلومرغ با #ماست_یزدی بود . یادم هست به غیر از آیت الله خاتمی که مریض بودند ، همگی آقایان خوردند. اما مقام معظم رهبری فقط ماست یزدی خوردند ، آن هم خیلی کم! این خودداری ایشان برای ما مهم و عجیب بود.
📚خورشید در جبهه ص ۱۵۴
سلامتی رهبر بهتر از جان صلوات
*﷽*
درمحضر شهدا
باب الحوائج گلزار شهدای کرمان
سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری🌷
رفت حج. حج او با بقیه خیلی فرق داشت. رسیده بود به آرزویش انگار حاضر نبود حالا که نزد خداست ذرهای از وقتش را ندید بگیرد.
مناجات ها و طواف و عبادت که حسرت میانداخت در دل کسانی که همین زمان کوتاهشان را در بازار و پی خرید می رفتند.
آمده بود زیارت، نه تجارت در بازار دنیا! هرچند که او اهل معامله بود؛ معامله با خدا!
در واقع تجارت اصلی را عبدالمهدی کرد که طرف معامله را خدا دید و فروخت خودش را و خرید رضایت خدا را که رضوان من الله اکبر!
لذت لبخند خدا، از همه لذت ها بالاتر است.
وقتی هم که آمد به بانوان گفت: کسی را خبر نکند، آرام آمد. و به دست بوس پدر و مادر رفت و دیداری تازه کرد...
پرسیدند: عبدالمهدی امام زمان را زیارت کردی؟
لبخندی که روی صورتش نشست زیبا بود اما حاضر نشد کلامی بگوید و حرف دیگری زد.
سال بعد که مادر بانو عازم حج بود عبدالمهدی به او گفت:
آنجا که رفتی دنبال گمشده ات را بگیر و آن را پیدا کن!
در عرفات دو رکعت نماز با خلوص بخوان و...
آنجا می توانی امام زمان را پیدا کنی!
📚: عبدالمهدی
یاد عزیزش با صلوات🌷
👆👆👆👆👆
مسابقه شهدایی بعدی در دی ماه از زندگی نامه این شهید عزیز خواهد بود.
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
جانشین واحد تخریب لشکر ثارالله کرمان
سردار شهید حمید رضا جعفر زاده🌷
👈🏻 تنبیه و مبارزه با نفس
فرمانده واحد تخریب لشکر 41 ثارالله در زمان جنگ در بیان خاطره از شهید جعفرزاده گفت:
یک روز می خواستیم به هور برویم، تصمیم گرفتیم در آن هوای داغ کمی استراحت کنیم و بعد برویم. من برای استراحت به سنگر رفتم و پس از 5 تا 6 دقیقه انتظار دیدم شهید جعفرزاده نیامد، در آن هوای بسیار بسیار داغ، بیرون از سنگر رفتم و دیدم شهید روی زمین در زیر آفتاب خوابیده است و با خود صحبت می کند، دقیق که گوش دادم دیدم به خود می گوید: بهش می گم بیا بریم هور، میگه بیا بریم بخوابیم بعد بریم، گفتم اشکال نداره می خوابم، حالا خوابوندمش توی آفتاب می گه صورتم داره می سوزه، سوختم، می گم چطور تو فکر من نیستی چرا من باید فکر تو باشم؟ بعد هم شهید به خودش گفت این دفعه می بخشمت، ولی وای به حالت اگه دوباره تکرار بشه.
🎤 راوی : آزاده سر افراز و قهرمان حاج مرتضی باقری
فرمانده واحد تخریب لشکر ثارالله
کجایند مردان خوب خدا
کجایند مردان بی ادعا
PTT-20201213-WA0156.opus
420.3K
👆👆👆👆👆
روایتگری شهدایی
رزمندگان لشکر ثارالله
یاران سردار سلیمانی
سردار شهید حمید رضا جعفر زاده🌷
یاد عزیزش با صلوات
🕊🕊🕊🌷🌹🌹🌹
*﷽*
#درمحضرشهدا
دو سال، قبل از شهادت حسین تصمیم گرفتیم با هم برویم مشهد تا سال تحویل در حرم امام رضا(ع) باشیم.
قرار شد یک ساعت و نیم قبل از اذان صبح حرکت کنیم. و نماز صبح را در راور بخوانیم.
به من گفت: من تا راور نمیتوانم رانندگی کنم از دامادت بخواه تا آنجا پشت فرمان ماشین بنشیند.
با خودم فکر میکردم که می ترسد بین راه خواب برود. برای همین پشت فرمان ننشست.
هنگام اذان صبح به راور رسیدیم، به دامادم گفتم: حاج حسین در بین راه چه میکرد حتما خواب بود؟
گفت: او در بین راه یک کلمه هم با من صحبت نکرد، دائم ذکر میگفت، قنوت می گرفت و گاهی سرش را بالا و پایین میبرد، در بین راه نماز شبش را می خواند.
📚: ره یافتگان کوی یار، ج2
#شهیدحاج_حسین_اسدی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
📸 عکس های ماندگار و به یاد ماندنی
عکاسی که عکس شهادت میگرفت!!
اعزام سپاه محمد ﷺ بود
و طبق معمول داشتم عکس میگرفتم
گفت: «اخوی! یک عکس هم از ما بگیر»
گفتم: اگه عکست را بگیرم شهید میشویها!
خندید و آماده شد ، عکسش را گرفتم
اسمش «محمدحسن برجعلی» بود
و در همان اعزام هم شهید شد
این همان عکس است ...
عکاس : حسن شکیبزاده
#شهید_محمدحسن_برجعلی🌷
#شهادت_شلمچه1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید شهیدان اهل قلم. #شهیدسیدمرتضی_آوینی:🌷
نمــازِ عشــق دو رکعت است،
رکعتِ اول در دنیــا
رکعتِ دوم در جنتِ لقاءالله
وضوی آن صحیح نیست
مگــر با خـــون ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
التماس_شفاعت_سردار
التماس دعای شهادت سردار
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
ایام فاطمیه آمد و گفت: می توانی کلامی، حدیثی از حضرت زهرا(س) بهم بدی چراغ راه زندگیم باشه.
دعای حضرت زهرا (س) در روز دوشنبه را برایش نوشتم.
"اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قُوَّةً فِی عِبادَتِکَ وَ تَبَصُّراً فِی کِتابِکَ وَ فَهْماً فِی حُکْمِکَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لاتَجْعَلِ الْقُرْآنَ بِنا ماحِلاً وَ الصِّراطَ زائِلاً وَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیاً"
همراهش بود همیشه. نگاهش می کرد و می خواند.
اگر کسی می خواست این دعا را در روح و جانش پیاده کند خیلی کار می برد. برای حاجی اما به یک سال نکشید. زودتر در خودش پیاده کرد و رفت پیش شهدا.
🎤: حجت الاسلام کاظمی کیاسری
📚: سلیمانی عزیز
#یاد_عزیزش_با_صلوات
در مکتب شهادت
معبری از نور
خاکریز سعادت
🕊مجید خیلی شجاع بود
خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش را میداد. نترس و #شجاع بود...
🕊مجید تو #حرم گریه میکرد😭 که بی بی بخرتش میگف ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر،
⇜بزار بشم فدات
⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت
⇜عربا عربا بشم
⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم ..
خوش به سعادتت😔
مدافع حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
یاد عزیزش با صلوات