eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
7.4هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
نيمه هاي شب خيلي زود براي نماز شب بيدار مي شد.من ساعت را کوک مي کردم. قبل از آن يکي دو ساعت زودتر بيدار مي شد. مي گفتم چه خبر است بخواب که فردا مي خواهي بروي سرکار، خسته اي. مي‌گفت: خدا گدا می خواهد و من باید گیرهایم را برطرف کنم . تا خداوند توفیق خدمت خالصانه و رزق شهادت را نصیب من کند. گاهی اوقات با صداي گـــــريه ايشان بيـــــدار مي شدم. حس مي کنم که اين ارتباط دو طرفه شده بود و خداوند بسيار ايشان را دوست مي داشت. مي‌گفت خدا راحت وصل مي کند. ما هستيم که سيم مان گير دارد و نمي توانيم خوب اين ارتباط را برقرار کنيم... وقتی شهید شد بر روی پلاکاردها نوشتند: "سردار بی‌ادعا و سرباز ولایت یاد عزیزش با صلوات
🕊 به نام خدایی شروع میکنم که مردانی را آفرید که به ما رسم شجاعت می‌آموزند؛ به ما رسم مردانگی و مرد بودن را یاد می دهند و با وجود آنها، میلیون ها نفر احساس امنیت می کنند. به راستی این انسان ها چه هستند که وجودشان آنقدر با برکت است. منظور از انسان ها همان شهدایی هستند که جانشان را در راه کشور می‌دهند. همان سردار بزرگ ایرانیست که توانستند جانش را بگیرند، اما روحش را خیر! توانستند او را بکشند اما نتوانستند که به زانویش درآورند. منظور شهید سپهبد قاسم سلیمانی است. همان مردی که با شهادتش، گویی زمین هم به نجوا درآمده بود و درباره‌ی مظلومیتش حرف می زد. هنوز هم بعد از رفتنش زمین و زمان و مردمان روی خوش ندیده اند به راستی حاج قاسم سلیمانی یکی از اولیا الهی بود که بعد از رفتنش زمین و زمان بهم ریخت و دنیا پر متلاطم شد
دل نوشته های ماندگار و به یاد ماندنی 📝دلنوشته سردار سلیمانی برای شهید مدافع حرم حاج حسین بادپا🌷 من هر شب دعایت میکنم و تو دعایم کن اگر رفتی مرا یادت نرود قول دادیط سلام مرا به یونس، حسین، حاج احمد، میرحسینی، همه و همه را سلام برسان، بگو: معرفت هم حدی دارد، به آنها بگو: غریبم با روح و جان خسته/غروبه وقت پرواز با بال شکسته/ کبوترها رفته اند من در دام صیاد / خدایا کی شود از دام خود گردم آزاد دوستت دارم برادرت قاسم سلیمانی ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
اکبر ملکشاهی 28 آذرماه 1394 در سوریه به شهادت رسید. رزمنده‌ای که به دلیل شرایط شغلی اش، سال‌ها در میدان مین با شهادت رو به رو بود و آنقدر با حال و هوایش عجین شد تا در نهایت به کسوت یک مدافع حرم آسمانی شد. اکبر در دوران دفاع مقدس به عنوان تخریبچی فعالیت داشت در عملیات های گوناگون افتخار آفرینی کرد در عملیات کربلای ۵ مجروح شد و به مدت سه ماه در کما بود برای آنها که اکبر ملکشاهی را می‌شناختند و با خلق و خوی ایشان آشنایی داشتند، شنیدن خبر شهادتش چندان تعجب آور نبود. او جوانمردی بود که در سال 1376 یکی از کلیه‌هایش را بخشید و سال 94 نیز همه هستی‌اش را فدای حضرت دوست کرد. اکبر که خود برادر شهید بود، با دختر یکی از شهدای دفاع مقدس نیز ازدواج کرد. میترا دلیلی همسر شهید مدافع حرم اکبر ملکشاهی و دختر شهید ما‌شاءالله دلیلی 🌷
شهید به قدری در پاکسازی میدان مین تبحر داشت که این کار را با چشم بسته هم می‌توانست به خوبی انجام دهد، ایشان سال‌ها مین‌هایی را که با کمک اسرائیل و آمریکا در خاک کشورمان تله گذاری شده بود، پاکسازی کرده بود، برای همین وقتی شنید بار دیگر اسرائیل مین و تله‌های انفجاری در اختیار داعش قرار داده تاب نیاورد، از طرفی وقتی خبر شهادت جوانان ۲۰ تا ۲۵ ساله مدافع حرم را بر اثر انفجار مین‌ها و تله‌های انفجاری می‌شنید، بسیار ناراحت می‌شد، بارها و بارها به مسئولین مربوطه نامه زد که من و امثال من که جنگ را دیده و تخصص لازم را داریم باید راهی شویم اما چون نامه‌هایش بی‌پاسخ ماند برای همین ابتدا از مسئولیتش استعفا کرد و بعد راهی سوریه شد، اکبرآقا به عنوان تک‌تیرانداز رفت، در این امر هم تبحر ویژه‌ای داشت به‌طوری که لقب "چشم عقاب" را به ایشان داده بودند؛ همسرم در منطقه مسئول تخریب بود. مدافع حرم شهید اکبر ملکشاهی🌷 🎤 راوی: همسر شهید
جهان اگر شده آباد از شهیدان است که جویِ خون به درختِ وطن دَهد جـانی .... بهمن‌ماه ۱۳۶۴ صبح عملیات والفجر۸ نزدیک جاده فاو البحار می شد عصر عاشورا را دید آنجا عاشورائیان عصر روح‌الله، در کربلائی به وسعت عشق خونشان را به شاه رگ ثارالله وصل کرده بودند ....
حاج قاسم آرزوی شهادت داشت 🌷 🔺سید حسن نصرالله تاکید کرد که در روزهای پایانی قبل از شهادت حاج قاسم بر اساس تحلیل ها و اطلاعاتی که وجود داشت بسیار نگران جان ایشان بودم.  البته باید اشاره کنیم که اطلاعات دقیق از کاخ سفید داریم اطلاعاتی در این زمینه به دست ما رسیده بود.  من شخصاً دوبار قبل از شهادت حاج قاسم  یک مجله آمریکایی را دیدم که روی جلد آن سردار سلیمانی درج شده بود و بر روی آن مجله نوشته بودند که سردار سلیمانی جایگزین ندارد.  🔻من وقتی این مجله و جلد آن را مطالعه کردم یاد اظهارات برخی عناصر مطبوعاتی غربی افتادم که می‌گفتند اگر دیدید رسانه‌های غربی روی کسی تمرکز کرده‌اند بدانید که شاید این موضوع ممکن است با مقدمه سازی افکار عمومی برای ترور وی باشد.  این موضوع در ذهن من بود و وقتی این مجله را مطالعه کردم  یاد این اظهارات افتادم. من یادم است که این مجله را نیز به حاج قاسم دادم و برداشت خودم را از این موضوع به وی گفتم  و از ایشان خواستم که بیشتر هوشیار باشند ؛ اما همیشه می‌خندید و از من می‌خواست که دعا کنم شهید شود.
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلمی از لحظه شهادت دبیرکل سابق حزب‌الله لبنان توسط بالگرد های رژیم صهیونیستی
اشعه مستقیم آفتاب می‎ گداختش، می‎‌دانست که پدر هم در زیر همین گرمای طاقت‌فرسا مشغول به کار است، با ارّه ای نسبتاً بزرگ به جان درختان خشک و بر زمین ریخته باغ افتاده بود، صاحب باغ که آمد از کار دست کشید و به تنه کوچک درخت پرتقال تکیه زد و نگاهش را به سمت او روانه ساخت، با این که هوا گرم است امّا خوب کار کرده‎ای، آفرین، در این دو ماه چهره باغ عوض شده، می‎دانم کم است، می‎‌دانم، امّا چه می‌شود کرد، بیا بگیر، این هم دستمزد این مدّت، مغنیه به آرامی جلو رفت و از صاحب باغ تشکر کرد، از باغ که بازگشت مستقیم رفت پیش روحانی روستا و گفت: می‎‌دانم کم است، امّا با خودم عهد بسته بودم همه دست‎مزدم را بدهم به شما که برای ساخت مسجدِ روستا خرج کنید. 🌷 یاد عزیزش با صلوات
*﷽* حضرت آقا ظهرها در حسینیه نماز جماعت داشتند. یک عده از آقایان با دعوت و بدون دعوت در این برنامه شرکت می کردند. عادت ایشان این است بعد از نماز جماعت برمی گردند و افراد حاضر را مورد تفقد و ملاطفت قرار می دهند... بارها پیش آمده که حاج قاسم هم در این نمازهای جماعت حضور داشته است. ایشان معمولا در صفوف انتهایی می نشست و زیاد جلو نمی رفت. من بارها شاهد بودم به محض این که حضرت آقا به آخر صف می رسیدند، حاج قاسم منتظر نمی ماند که ایشان برسند، از جایشان بلند می شد، از صفوف بیرون می آمد، به آقا نزدیک می شد و به ایشان ادای احترام می کرد. آقا هم به حاج قاسم محبت متقابل می کرد. 🎤: محمد شیرازی 📚: متولد مارس
♥️ حسرت‌ نداٰشتن‌ خیلے از چیزها بودن‌ در حصار‌ گناهان خود‌ است مثل‌ِ:← شھادٺ... !💔 دل اگر لایق شهادت شد... سر را مےستانند... خوشا به حال ڪسے ڪ تمام روح و جسمش را آسمانےڪند... شهادت تمام آرزومه🌷
بعد از ماجرای مجروحیت علی تازه کمی سرحال شده بود، یک شب شام منزل ما بودند، با هم سر سفره نشسته بودیم و بعد از مدت‌ها دور هم جمع بودیم، دیدم تلفنش زنگ زد، از لشگر بود، خبر داده بودند که اون شب بچه‌ها داشتن اعزام می‌شدند به سوریه، دیدم علی قند تو دلش آب شده بود، عین یک گنجشکی که طاقت نشستن نداره داشت پر میکشید، سراسیمه از سر سفره بلند شد، ما همه تعجب کرده بودیم، که تازه فهمیدم بله علی آقا تصمیم گرفته و می‌خواد خودش رو به کاروان برسونه و از غافله عقب نمونه، با رفتنش ذره‌ای مخالفت نکردم، شام رو نصفه کاره رها کرد، سریع وسیله هاش رو جمع کرد، منم بردمش خونشون که یه مقدار هم اونجا وسیله داشت از اونطرف هم رسوندمش ساری،نمی‌دونستم این دیدار آخر من و علی هست، عمه جان حضرت زینب (س) طلبیده بودش. مدافع حرم شهید علی‌ عابدینی🌷 🎤روای: پدر شهید