eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهیدانہ_زندگی_ڪنیم +اگه به گناهے مبتلا شدے؛ نذار قلبت بهش عادٺ ڪنه...! _عادٺ به گناه؛ اضطراب و ترسِ از گناه رو از قلبٺ میگیره...! +اونوقٺ به جاے لذت بردن از #خــــــدا، دیگه از گناه لذٺ میبرے...! ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ┄┅┅✿❀ #السلام‌علیڪ‌یااباعبدلله💚
#شهید_عباس_بابایی #محبت_به_همسر منطقه که بود، مدت‌ها می‌شد من و بچه‌ها نمی دیدیمش. حسابی دلم می‌گرفت. می‌گفتم: «تو اصلاً می‌خواستی این کاره بشوی، چرا آمدی مرا گرفتی؟! » می‌گفت: «پس ما باید بی زن می‌ماندیم؟! » می‌گفتم: «من اگر سر تو نخواهم نِق بزنم، پس باید سر چه کسی نِق بزنم؟! » می‌گفت: «اشکالی ندارد؛ ولی کاری نکن اجر زحمت هایت را کم کنی. اصلاً پشت پردۀ همۀ این کارهای من، بودنِ توست که قدم‌های مرا محکم می‌کند. » نمی گذاشت اخمم باقی بماند. روش همیشگی اش بود. کاری می‌کرد که بخندم؛ آن وقت همۀ مشکلاتم تمام می‌شد. ---------- 📚آن سوی دیوار دل، ص۸۰
سبک زندگی شهدا آشنایی با مسئولین دهه شصت شهردار ارومیه و فرمانده لشگر 31 عاشورا که لباس بچه های نامادری اش را می شست!!! ⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین⚘ حمید سه ساله بود که مادرشان فوت کرد. از آن موقع نامادری داشتند . مثل مادر خودشان هم دوستش داشتند. رفتیم خانه شان ؛ بیرون شهر. بهم گفت :همین جا بشین من میآم... دیر کرد. پاشدم آمدم بیرون ، ببینم کجاست. داشت لباس می شست؛ لباس برادر و خواهرهای ناتنیش را... گفت: من این جا دیر به دیر میآم. میخوام هر وقت اومدم، یه کاری کرده باشم... . ... ... ❣شادی روح شهدا صلوات
📜 بخشی از وصیتنامه شهید جلال نوبهار 💢خدایا! شنیده ایم آن زمانی که حربن ریاحی به شهادت می رسد حسین(ع) واسطه می شود بین حر و خدا. اماما! از تو تمنا دارم واسطه شوی بین من و حسین(ع) و حسین واسطه شود بین من و خدا و برایم دعا کنی که مرگم شهادت در راه خدا باشد. #وصیت_شهدا
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃 🍃 ایستگاه شهادت در محضر شهدا سبک زندگی شهید 🍃آنروز به مسجد نرسیده بود ، برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش . یواشڪے نماز خواندنش را تماشا میکردم ؛ حالت عجیبی داشت . طوری حمد و سوره را میخواند مثل اینڪہ خدا را میبیند . 🌷 ذڪرها را دقیق و شمرده ادا میڪرد ؛ بعدها در مورد نحوهٔ نماز خواندنش ازش پرسیدم ؛ گفت : اشڪال ڪار ما اینه ڪہ برای همه وقت میزاریم ، جز برای خـــــدا ...!! 🌹نمازمونو سریع میخونیم و فڪر میڪنیم زرنگی ڪردیم ؛ اما یادمون میره اونی ڪہ به وقتـــــھا برڪت میده فقط خود خداست . 🌷 🕊یادش با ذکر 🍃 🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
در مکتب شهادت سبک زندگی شهدا ۱۳سال بیشتر نداشت .. به پیرزنی ڪه در یڪ خانه فرسوده زندگی میڪرد و ناتوان بود، ڪمڪ میڪرد و برایش غذا میبرد. زمانیڪه پیرزن متوجه شد پسرڪِ ۱۵ساله آسمانی شده، گفت: "ندیمم را از دست دادم."😞 در حالیڪه تا آن زمان، هیچڪس از این ڪارِ علی خبر نداشت ! #عمل_مخلصانــہ #دانش‌آموز_شهید_علی_ایرانمنش🌷 #نوجوان‌ترین_شهید_استان_ڪرمان☘ شادی روح مطهرش صلوات
در مکتب ولایت در محضر امام روح الله #امام_خمینی_ره #احترام_به_والدین یکی از ارادتمندان امام خمینی قدس سره می‌گوید: یک بار که به محضر ایشان در جماران رسیدم. یکی از مسئولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام رسید و پدر سالخورده اش نیز همراه او بود. وقتی خواست به حضور امام برسد خود جلوتر از پدر حرکت می‌کرد. پس از تشرّف خدمت امام، پدرش را معرفی کرد. امام نگاهی به آن مسؤول کرد و فرمود: این آقا پدر شما هستند؟ عرض کرد: آری. امام فرمود: پس چرا جلوی او راه افتادی و وارد شدی؟ ----------🦋🦋🦋🦋🦋---------- ۲. مجله پیام انقلاب، ص ۶۹
در مکتب ولایت در محضر امام روح الله راه امام ، کلام امام ‌ 💠 مفتخوري ها و اختلاس ها و گشاده بازيها مملکت را بیچاره کرده است. مملكت به خاطر اين ريخت و پاشها و اختلاسها محتاج شده است؛ و گر نه نفت ما كم است؟ يا ذخاير و معادن نداريم؟ همه چيز داريم، لكن اين مفتخوري ها و اختلاس ها و گشاده بازيهايی كه به حساب مردم و از خزانه عمومى مى ‏شود مملكت را بيچاره كرده است. اگر اينها نبود، احتياج پيدا نمى ‏كرد كه از اينجا راه بيفتد برود امريكا، در برابر ميز آن مردك (رئيس جمهور امريكا) گردن كج كند كه مثلًا به ما كمك كنيد! کتاب ولايت فقيه امام خمینی ،صفحه 47 🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 کجایی اماما که یادت بخیر 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
همیشه سرش پایین بودو توچشمای #نامحـرم نگاه نمیکرد. #روزسوم شهادتش وقتی این پوستر روزدند،وقتی نگاهم افتاد،گفتم دورت بگردم احمدجان! این عکس #همه شخصیت توست مدافع حرم #شهید_احمد_عطایی
🔸وقتی حمید آقا #نماز_شب میخوند یک برگه همراهش داشت📜 که اسامی 40 نفر رو یادداشت کرده بود تا تو #قنوت براشون دعا کنه.... 🔹یکبار بدون اینکه متوجه بشن کاغذ رو #خوندم و داخلش📝 اسم پدر و مادرشون و امام #خامنه_ایی و ایت الله بهجت و گلپایگانی و مطهری و مشکینی و.... #شهدا صدر اسلام و ....بودند. 🔸وقتی ازشون سوال کردم گفتن من براشون #دعا میکنم تا اونا هم برای من دعا کنن☺️ #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃 🍃 در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید شهید علی محمد کرمی ابوالوردی در وصیت نامه اش خطاب به مسئولین می نویسد: سفارشی که به مسئولین کشور دارم این است که شما با خون صدها هزار شهید ، معلول ، مجروح و جانباز روی کار آمده اید . پس مواظب باشید از این امکانات ، سوءاستفاده نکنید و مصلحت اندیشی و سازش و بی تفاوتی را هم کنار بگذارید.  کجایند مردان بی ادعا کجایند مردان خوب خدا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 🍃 🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
#سیره_شهید 💟حسن آقا هر موقع که روز های آخر هفته به محل می رفتند به بهانه ی جلسه #حلقه_صالحین💫 برای بچه های محل هدیه🎁 تهیه می کردند، اعم از خوراکی، هدیه #مادی و... . 💟ایشون #پنجشنه غروب ها در محل جلسه ی حلقه صالحین برگذار می کردند وتا قبل از اذان مغرب🔊 همراه با بچه ها #قرآن تلاوت می کردند و همینطور آن ها را به #حفظ_قرآن تشویق می کردند👏 و موقع اذان مغرب هم #نماز_جماعت👥 بر پا می کردند. 💟حسن اقا به این معتقد بودند که تنها راه رسیدن به #سعادت ازراه قرآن📖 واهلبیت به دست می آید به همین خاطر بچه هارا به قرائت و حفظ #قرآن و احادیث ائمه تشویق می کرد. وهدف🎯 این بزرگوار از انجام این جلسات همین بود. #شهید_حسن_رجایی_فر🌷 #شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃
#آیا_میدانید_که⁉️ 🔷سردار قاسم سلیمانے در وصف شهید #غلامحسین_خزاعی،همان شهیدِ با غل و زنجیر به خاڪ سپرده شده، این چنین میگوید : «حسین عاشقی بود ڪه همـه عاشـقش بودند
#زیباترین_عکس زیباترین عکسی که از تواضع، احترام، بزرگواری و عظمت یک #شهید می توان دید، این است... #سردار_شهید_علی‌رضا_نوری قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)؛ هنگام ادای احترام و بوسیدن دست مادر خود شهید نوری بهمن ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در #شلمچه به شهادت رسید‌.
...آخر هم مزد خود را از سه ‌ساله ابا‌عبدالله گرفت. شب شهادتش به زیارت حضرت رقیه می‌رود، در عزاداری حرم شرکت می‌کند، غذای نذری هم می‌خورد و بعد هم در جلسه شرکت می‌کند و آخرش هم... راستی آن شب، شب شهادت رقیه بود. بسیار پایبند مستحبات به‌خصوص زیارت عاشورا بود و آنرا می‌خواند. علاقه‌ی خاصی هم به امام حسین«ع» و حضرت رقیه«س» داشت و هرگاه که سوریه می‌رفت حتما به زیارت ایشان می‌شتافت.  
در عملیات کربلای سه ، وقتی دچار مد و امواج متلاطم آب شده بودیم ، نگران و متحیر ، ستون در حال حركت در آب را كنترل می ‌كردم. وقتی دیدم كه یكی از بچه ‌ها سرش را بدون حركت در آب قرار داده است ، بیشتر نگران شدم. شانه‌ ایشان را گرفتم و تكان دادم ، سرش را بلند كرد و با نگرانی و تعجب پرسیدم ، چی شده؟! ، چرا تكان نمی خوری؟! خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت ، مشغول نماز شب بودم و ضمناً با طناب متصل به ستون ، بقیه را همراهی می ‌كردم !! اطمینان و آرامش خاطر این نوجوان بسیجی تنها زبانم را بند آورده بود . گفتم ، اشكالی نداره ، ادامه بده ! التماس دعا صبح روز بعد ، روی سكوی ، اَلاُمیه ، اولین شهیدی بود كه به دیدار معشوق نایل آمد.... 📕 نمازشب شهیدان ، ص ۱۰ 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃 🍃 در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید شهید غلام حسین عباس علی زاده:🌷 شما را می ترسانم از عقوبت ناگهانی و شدید الهی که در دنیا و آخرت نمود خواهد داشت و آن برای کسانی است که بر اجساد شهیدان و بر خون شهدا کاخ رفاه و راحت طلب و بی مسئولیتی خویش را بنا نهند و بی پروا به اسلام و راه امام ، خیانت کنند . 🍃 🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
برای یکی از عملیات ها آماده می شدیم. علی هاشمی اومد و مسئولیتها رو مشخص کرد ، سید حمید شد مسئول گردان در منطقه دهلاویه ، یادم هست که فرمانده بود و با بچه ها می رفت کانال می کند ! گفتم ، سید بچه ها که هستند ، چرا شما ؟! می گفت ، بچه ها هستند ، اما خسته شدند ! خوب یادمه اون روزها گرما بیداد می کرد و پشه ها نیش های بدی می زدند ! ، کمتر کسی توی این شرایط طاقت می آورد ، سید فرمانده بود اما وقتی دشمن جلو میومد ، جواب پاتک دشمن رو می داد ، آرپی جی زن خوبی بود ، از بس آرپی جی زده بود از گوشش خون میومد ، اسمش فرمانده گردان بود ولی با بلدوزرچی ها ، با بچه های شناسایی ، با بچه های لجستیک ، با بچه های تدارکات بود و به همه کمک می کرد ! باسردار ناصری برای شناسایی منطقه جلو می رفت ، علی هاشمی گفته بود ، خودتون جلو نرید ، فقط ناظر باشید ! ولی سید قبول نمی کرد می گفت ، چطور به بچه ها بگم برید جلو و خودم نرم؟! برای همین جلو تر از بقیه درعملیات های سخت پیش قدم می شد. حتی یک لحظه هم آرامش و سکون نداشت ، بار ها دیدم که حتی در حال راه رفتن داره غذا می خوره ، انگار خستگی ناپذیر بود.... 📕 پابرهنه در وادی عشق 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🦋او یک فرشته بود... از چهار سالگی #نماز می‌خواند. شاید باور نکنید، اما خدا تربیت‌شان کرده بود، من کُلفَتی بیشتر نبودم. بیشتر کار‌های من را انجام می‌داد. خیلی صبور و مظلوم بود. تا وقتی خانه بود، نصف کارهایم را از درست کردن غذا و جارو کرد و ... خودش انجام می‌داد. 😉خیلی به پدرش و من احترام می‌گذاشت. هرچه بگم کم گفتم. موقعی که پدرش از دنیا رفته بود، اگر کار داشت، تا ساعت ۱۱ شب هم که می‌شد سری به من می‌زد و بعد می‌رفت خونه خودش تا سرنمی‌زد، خونه نمی‌رفت. 👌کم‌حرف بود، ولی عملش زیاد بود. موقع خداحافظی به من نگفت که می‌خواهم برم سوریه، گفت: مادر یک چند روزی می‌خواهم بروم ارومیه، مأموریت دارم. من قبول کردم و خداحافظی کردم. به خانمش هم همین‌طور گفته بود. موقعی که رفت، در دلم حس کردم که می‌خواهد حادثه‌ای براش پیش بیاید. 😔از احساس خودم فهمیدم که می‌خواد شهید بشود و وقتی که خبرش را از بنیاد شهید آوردند، برام ثابت شد. لیاقتش را داشت، آخر او یک فرشته بود. خودم هم هیچ نفهمیدم که کی بود. خودم هم آن‌طور که باید نشناختمش.... #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_مسلم_نصر #تاریخ شهادت : ۹۴.۰۷.۳۰، شب تاسوعای حسینی شادی روح مطهرش صلوات
⭕️با هم خیلی رفیق بودیم تو عملیات والفجر۸ شهید شد🕊 یه شب به خوابم اومد و دو تا توصیه کرد: ۱⇜گناه نکنید ۲⇜اگر گناه کردید سریع توبه کنید. #شهید_مصطفی_شعبانی #یادش_باصلوات
🌺 نوشته‌ای از شهید محسن حاجی‌حسنی کارگر: " ای قرآن! من شرمنده‌ی توأم اگر از تو آوازِ مرگی ساخته‌ام که هر وقت در کوچه‌مان آوازت بلند می‌شود، همه از من می‌پرسند چه کسی مُرده است؟ چه غفلتِ بزرگی که می‌پنداریم خدا تو را برایِ مردگانِ ما نازل کرده است..." #شهید#شهیدحاجی‌حسنی‌کارگر #قرآن
#سبک_زندگی_شهدا 🌷 💠خرید لباس‌ 🔰خرید لباس‌هایمان👕 هم جالب بود، لباس‌هایش را با #نظر_من می‌خرید. می‌گفت: باید برای تو زیبا باشد😍 من هم دوست داشتم او لباس‌هایم را انتخاب کند. #سلیقه‌اش را می‌پسندیدم. عادت کرده بودیم که خرید لباس‌هایمان را به هم واگذار کنیم. 🔰یکبار با خانواده👨‍👩‍👧‍👦 نشسته بودیم که #امین برایم یک چادر مدل بحرینی هدیه خرید🎁 چادر را که سرم کردم، #پدرم گفت «به ‌به، چقدر خوش سلیقه👌» امین سریع گفت: «بله حاج‌ آقا، خوش سلیقه‌ام که همچین #خانمی همسرم شده♥️» ‌حسابی شوخ طبع بود... 🔰وقتی برای خرید لباس #جشن_عقد رفتیم، با حساسیت زیادی👌 انتخاب می‌کرد و نسبت به دوخت لباس #دقیق بود. حتی به خانم مزون‌دار گفت «چین‌ها باید روی هم قرار بگیرد و لباس اصلاً‌ #خوب دوخته نشده❌» فروشنده عذرخواهی کرد... 🔰برای لباس #عروس هم به آنجا مراجعه کردیم وقت تحویل لباس، خانم مزون‌دار گفت: «ببخشید لباس آماده نیست😥 #گل‌هایش را نچسبانده‌ام!» با تعجب علت را پرسیدیم!گفت «راستش همسر شما آنقدر #حساس است که با خودم فکر کردم خودشان بیایند و جلویایشان گل‌ها🌺 را بچسبانم😅» امین گفت «اگر اجازه بدهید چسب و وسایل را بدهید من #خودم می‌چسبانم!» 🔰حدود 8 ساعت⏰ آنجا بودیم و تمام #گل‌های لباس و دامن را و حتی نگین‌های💎 وسط گل‌ها را خودش با حوصله و #سلیقه تمام چسباند! تمام روز جشن عقد حواسش به لباس من👰 بود و از ورودی تالار، چین‌های دامن مرا مرتب می‌کرد!‌ جشن عروسی🎊 اما خیالش راحت شد! واقعاً خودم مردِ به این جزئی‌نگری که #حساسیت‌های همسرش برایش مهم باشد ندیده بودم... #شهید_امین_کریمی
💠همسر بزرگوار شهید عبدالله باقری: ⭐️دختر کوچکم می گوید: بهشت تلفن☎️ ندارد تا من با #بابا حرف بزنم؟ 🌟خب #من دلم تنگ شده و می خوام صداش رو بشونم؛ بابا دلش💔 برای ما تنگ نمیشه⁉️ #بهشت_تلفن_ندارد #شهید_عبدالله_باقری #صبحتون_شهدایی
دوقلوهایش که به دنیا آمدند برای نام گذاری‌شان گفت : هرچی قـرآن بگه قـرآن را که باز کـرد آیه آمد : " بشیراً و نذیراً " اسم پسرهایش را گذاشت بشیـر و نذیـز ... کودکی‌هایی که کنار لبخندهای پدر ناتمــام ماند . . . فرمانده طرح و عملیات لشکر۴۱ثارالله کرمان در ۳۰ مهر ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۴ در مریوان براثر اصابت مستقیم خمپاره بدنش از کمر به دو نیم شد و در حالی که ذکـر برلب داشت در سن ۲۳ سالگی به فیض شهادت رسید. کلام سردار حاج قاسم سلیمانی در مورد شهید کازرونی: «قسم می خورم ذره ای ترس در وجود حاج مهدی نبود.» آسمانی شدن از خاک بریدن می خواست 🌷 #شهید_حاج_مهدی_کازرونی #فرمانده‌طرح‌وعملیات‌_لشکر۴۱ثارالله بیادش و به راهش صلوات
❇️خاطرات ⬅️من برای #امام_زمان کار میکنم!!! یادمه یه بار به حاج مهدی گفتم: وقتی #شهدا را برای #تشییع می‌آوردند بعضی‌هامی‌گویند: تو توی #جبهه کاری نمی‌کنی!!! ودیگران را می‌فرستی جلو تا خودت کشته نشوی‼️ گفت: ✅من برای اربابم #امام_زمان کار می کنم. ✅اگر #ارباب من را قبول کند که #شهید می‌شوم و اگر قبول نکند که... بگذار #مردم هرچی می‌خواهند بگویند. #شهید_حاج_مهدی_کازرونی #سالروز_شهادت #مردان_بی_ادعا