﴿میـــــرزٰا اسمٰاعیـــــل دولٰابے✿➺﴾
⇠هَـــــر جـــٰــا خـُـــدا امتحـــٰــانِت کــَـــرد و
یِک ¹خُـــــورده عَقـــــب رَفـــــتے،
⇠⇠غـُــــصّہ نَخـــــور!!!
ایـــــن امتـــــحٰان لٰازم بـــــود تـــٰــا↡↡
⇇ بِہ نـــٰــاقص بـــــودَن خُـــــود پِے بِبـــــر؎.
❍↲یـــِــک¹ کَـــــم تـــَــلٰاش کـُــــن ،
جُبـــــرٰان مےشَـــــود۔۔۔
« امتحــٰـــان فَضـــــل خُـــــدٰاســـــت۞⇉»
و بـَــــرٰا؎ رُشـــــد خَلـــــق ؛
⇠⇠ نـــٰــافــع و لٰازم أســـــت.
🌻امام علی علیه السلام :
🌱 اى پسر آدم!
وصىّ خودت در مال و دارايى خويش باش و با آن چنان كن كه ترجيح مى دهى پس از تو با آن چنان شود
📚 نهج البلاغه، حکمت ۲۴۵
#یک_شنبه_های_علوی_وفاطمی
#اللهم_بحق_زینب_عجل_لولیک_الفرج
#شهیدآنه🕊
#شهیددکترمصطفیچمران🌷
چه خوش است دست از جان شستن
و دنیا را سه طلاقه کردن..
از همه قید و بند اسارتِ حیات، آزاد شدن
و بعد بدون بیم بر علیه ستمگران جنگیدن...
#سید_حسن_نصرالله🌷
#شهیدآنه🕊
#شهیدحاج_احمدمتوسلیان🌷
هم دانشگاه ميرفت،هم کار ميکرد؛ توي يک شرکت تأسيساتي.
اوايل کارش بود که گفت:براي مأموريت بايد برم خرم آباد.
خبر آوردند دستگير شده.با دو نفر ديگر اعلاميه پخش ميکردند. آن دوتا زن و بچه داشتند.احمد همه چيز را گردن گرفته بود تا آن ها را خلاص کند.
مادر رفته بود ملاقات.ديده بود ضعيف شده.کبودي دست هايش را هم ديده بود.
ـ احمد جان،دستات چي شده؟
خنديده بود.
ـ تو رو خدا بگو.
احمد: جاي دستبنده. ميبندن دو طرف تخت، شلاق ميزنن.تقلا ميکنم که طاقت بيارم. ساکت شده بود.بعد باز گفته بودنگران نباش،خوب ميشن.
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رؤیای شیرین در برابر
تلخی مرگ...🌷🕊
#سید_حسن_نصرالله🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایستگاه حاج قاسم ♥️
پیام حاج قاسم سلیمانی:
برسانید به گوشِ همه ی مردم شهرکه بدانند چرا عاشقِ رهبر شده ام...!
ایستگاه شهدا🌷
پسر دایی ام خلبان ارتش بود، من هم دانش سرا درس می خواندم ؛همین که عقد کردیم، کلی اصرار کرد که باید مستقل زندگی کنیم؛
اما پدر و مادرم می گفتند:«تو هم مثل پسر خودمونی، پروانه هم درس داره؛ زوده حالا بره زیر بار مسئولیت و خانه داری. این جوری، همه شما راحتید هم ما خیالمون راحت تره.»
سخت بود، ولی این قدر اصرار کردند تا بالاخره قبول کرد؛بعد هم، اتاق خودم را که طبقه بالای ساختمان بود مرتب کردیم و یک سال اول زندگی را توی همان یه اتاق سر کردیم و زندگی کردیم
🎤راوی : همسر شهید علیرضا یاسی
#عاشقانه_شهدایی😍🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمساح با لمس شکم آهو متوجه بچه درون شکم آهو میشه💔
حتی حیوانات وحشی هم به بقیه رحم میکنند و کودک کشی نمیکنند
اما سگیونیست از حیوان هم پست تره..
◾️ #ایستگاه_خاطرات_شهدا✨💔
همیشه به من میگفت که او را از زیر قرآن رد کنم....
تصمیم گرفتم هنگام دفن برای آخرین بار او را از زیر قرآن رد کنم :)
وقتے تربت امام حسین «علیه السلام» را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد حضرت را روی مصطفی انداختند،
قرآنم را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود دادم. گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند.
به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفے گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود که دهان و چشم مصطفی بسته شد!💔
همان جا گفتم: «میخواستی در آخرین لحظه، «عند ربهم یرزقون» بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟!🥀
همه اینها را میدانم! من با تو زندگی میکنم مصطفے 🙃♥️».
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🌷
راوی همسرشهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا بی بی سی از بین این همه شهید فقط خبر شهادت شهید #مصطفی_صدرزاده و شهید #سیدمیلادمصطفوی را اعلام کرد!!!!