را جشن بگیریم (چون چهارشنبه در فرهنگ #عرب روز نحس هفته بوده) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد.»
سند: بی بی سی فارسی، چهارشنبه سوری، جشنی در استقبال از نوروز، 15 مارس 2009، 25 اسفند 1387
در تكمله سخن موبد #نيكنام بايد به عرض برسانيم كه هرچند در بين #عرب_عصر_جاهلیت ، چهارشنبه (يوم الاربعاء) نحس شمرده میشد، ليكن در قرآن و روايات صحيح، نحس بودنِ چهارشنبه مورد تأييد نيست (چون در عقائد اسلامی، هيچ روزی ذاتاً نحس نيست) ولذا جشنی با عنوانِ چهارشنبه سوری و مشابه اين در منابع اسلامی وجود ندارد (بلكه اين رسم و رسومات #احمقانه مربوط به عرب عصر جاهلی بوده است كه برخلاف تعاليم اسلامی، تا ساليان دراز ادامه پيدا كرد). حتی #آقاجمال_خوانساری در كتاب «كلثوم ننه» (كتابی طنز در نقد باورهای خرافی)، به صراحت، چهارشنبه سوری را مربوط به تقويم عربی و در آخرين چهارشنبه ماه صفر میداند كه بسياری از مردم آن را #ايرانيزه كرده و با درهم آميختن خرافات، آن را جشن میگيرند.
سند: كلثوم ننه، باب هشتم، (در بيان سازها و افعال آنها)، ص 42
چالش !
روشن است كه اين جشن، ربطی به زرتشتيان ندارد، و انتساب آن به ايران باستان ابداً صريح نيست. چهارشنبه سوری (يوم الاربعاء) مربوط به عرب عصر جاهليت بوده است، و يا در بهترين حالت، تركيبی از سنتهای بومی ايرانی و سنتهای عرب عصر جاهلی است. پس چرا عدهای با همه وجود میكوشند كه اين سنت ناموزون و بیمحتوا را زنده نگه دارند؟ آن همه #عربده_كشی، ايجاد فضای تنشزا، مردم آزاری و ايجاد صداهای مهيب و دلخراش، خرد شدن شيشهها ناشی از موج انفجار، تلفات يا زخمی شدن نيروی انسانی كه فضا را به بدترين شكل برای شهروندان ناامن میكند،آيا اينها چيزی جز #نابخردی است؟ چرا عدهای به خاطر شادیِ چند ساعته (آن هم از نوع نشاط كاذب)، حاضر میشوند به هر #ذلت و #حماقت تن دهند و آسايش را از ديگران سلب كنند ؟ آيا #ساديسم، مصداقی غير از اين دارد؟ آيا اين جشن كذايی، توهين به هويت مردم ايران نيست؟
عجيبتر اينكه #باستانگرايان افراطی كه رسماً با #اسلام (به علت عربی بودن كتابِ مقدس آن) مخالفت میكنند، و بر اساس منش نژادپرستانهی خود، معتقد به حذف «هرگونه پيوند با عرب» هستند، در اين موضع، كاملاً خود را به #نفهميدن و #نديدن و #نشنيدن زدهاند. چون باستانگرايان به خاطر اهداف سياسی، حاضرند هويتِ مورد ادعای خود را لگدمال كنند.
#نبرد_روایتگری