🔰 الگوی مواجهه با پدیدههای تمدنی، ازجمله کرونا - ۱
💬 آیتالله میرباقری در دیدار تعدادی از فعالان طب سنتی:
🔹 بحمدالله خداوند در این مرحله از انقلاب اسلامی، نیروهایی که برای گذار از این مرحله نیاز داریم را تربیت کرده است. حضرت آقا همیشه دنبال تربیت این نیروها بودند و بهدنبال به نتیجه رسیدنش بودند؛ یادم هست فعالانی در سال ۱۳۹۲ خدمت حضرت آقا رسیدند و ایشان به این مضمون فرمودند که من منتظر شماها بودم. یعنی ایشان سرمایهگذاریهایی انجام دادهاند و منتظر به نتیجهرسیدنش بودند. جمعهای فعال آتشبهاختیار، محصول همان برنامهریزی است و امیدواریم کار انقلاب با اینها جلو برود.
🔹 این مرحله از انقلاب، مرحله تحقق #انقلاب_فرهنگی است. باید فرهنگ جامعه خودمان و زندگی بشر را از سطوح بنیادین تا سطوح روبنایی تغییر دهیم و این کار، نیاز به آدمهای اهل این میدان دارد که بتوانند انقلاب فرهنگی را، از جمله در حوزه #بهداشت و سلامت دنبال کنند. ما با یک امر بزرگ مواجه هستیم که باید با آن خوب برخورد کنیم و ظرفیت انقلاب اسلامی را برای ایجاد تغییرات بزرگ پیش ببریم. ما باید بدانیم در مواجهه با فرهنگ مدرن، بهخصوص در مواجهه با #فرهنگ_تخصصی مدرن چه باید کرد.
🔹 مأموریت کنونی حوزه، مأموریت رهبری حوادثی است که تاثیرگذار بر فرایندهای جهانی هستند. الآن ظرفیت حوزه ظرفیت #پاسخگویی_به #مسائل_مستحدثه است؛ یعنی حادثهای سیاسی یا حادثهای در حوزه سلامت و حوادث دیگر ایجاد میکنند و بعد میخواهیم نحوه مواجهه خودمان را با این حادثه بیان کنیم. همین مواجهه ما با حوادثِ ایجادشده هم بر اساس فقه فعال نیست. یعنی نهتنها #فقه #رهبری_حوادث نداریم، بلکه در مواجهه با حوادثِ ایجادشده هم مواجهۀ فعالی نداریم.
امام(ره) فرمودند که حوزه باید نبض زمان را در اختیار داشته باشد. در منشور روحانیت میفرمایند: استراتژی حاکم بر جهان را مستکبرین تعیین میکنند، ولی انقلاب اسلامی باید تعیین کند و حوزه باید در این مقیاس حضور پیدا کند.
پس جایگاه ما باید تغییر کند و برخوردمان باید برخورد ایجاد حادثه بشود و حوادث اثرگذار بر پیشرفتهای جهانی و فرایندهای جهانی ایجاد کنیم [و لااقل مواجهه ما با پیشامدها، مواجهه انفعالی نباشد.]
🔹 موقف ما باید موقف ایجاد و رهبری حوادث باشد (#حادثهسازی). اما در یک قدم قبلتر، در مواجهه با حوادث و مسائلی که دیگران ایجاد کردهاند، باید توجه داشته باشیم که این حوادث و مسائل را از سه زاویه میتوان بحث کرد:
۱. از زاویه تبیین حکمِ موضوع. یعنی آن را موضوعی ببینید که میخواهید حکمش را بیان کنید.
۲. آن مسئله را در یک ساختار کلان ببینید و نسبتهایش را ببینید و حکم بدهید.
۳. برای بهینه آن موضوع حکم بدهید.
🔹 ما معمولاً از زاویه تبیین حکمِ موضوعات با مسئلهها و حوادث مواجه میشویم؛ از جمله در حوزه سلامت. فرض کنید در یک پدیدهای در حوزه سلامت، ما آن را بهعنوان یک موضوع در نظر میگیریم و با آن مواجه میشویم و سعی میکنیم حکمش را استنباط کنیم؛ اما نسبتش را با بقیه موضوعات نمیبینیم و همچنین بهینه آن موضوع را نمیبینیم [و فارغ از اینها حکم میدهیم.]
اینهم خلأ دوم در حوزه است؛ یعنی غیر از اینکه رهبری حوادث نداریم، در مواجهه با موضوعات هم #مواجهه_موضوعی میکنیم [و تناسبات موضوع و بهینه موضوع را در نظر نمیگیریم].
استاد ما _ خدا رحمتش کند _ میفرمود که برای این مداد، سه لایه حکم میتوانید بدهید؛ یکی اینکه این مداد را ابزار ارتباط و ابزار کتابت در نظر بگیرید و حکمش را بیان کنید؛ بگویید آیا کتابت با این مداد جایز است؟ آیا میتوانیم با آن با نقاشی بکشیم؟ و... و حکم تولیدش و فروشش و خریدش چیست؟ این میشود احکام این موضوع.
اما لایه دوم این است که بگویید نسبت این مداد با سایر ابزارهای ارتباطی چیست و چه سهمی را باید به این مداد در بین ابزارهای ارتباطاتی بدهیم؛ یعنی نظام نسبتها و نظام اولویتها را باید مشخص کنیم وسپس حکمش را بیان کنییم. این حکم هم حکم همین موضوع است. صدور چنین احکامی، الآن در دست نظام کارشناسی است نه در دست نظام فقاهت. ما حکمی در این زمینه نداریم و نظام کارشناسی با یک نگاه سیستمی دراینباره نظر میدهد. لایه سوم حکم این است که بهینه این موضوع چگونه باید واقع شود. آیا همیشه باید با خودکار بنویسیم؟ یکموقعی با چکش روی سنگ مینوشتند، کمکم کاغذ آمد و بعد صنعت چاپ شکل گرفت و حالا میگویند این قلم باید به قلم نوری و... تبدیل بشود. آیا در این بهینهها حکم داریم یا خیر؟ ما دنبال حکم بهینه موضوعات نیستیم.
این الگو، در همه موضوعات، از جمله در موضوعات سلامت هم وارد میشود.
ادامه دارد...
@mirbaqeri_ir
🔰 الگوی مواجهه با پدیدههای تمدنی، ازجمله کرونا - ۲
💬 آیتالله میرباقری در دیدار تعدادی از فعالان طب سنتی:
🔹 با توجه به نکاتی که عرض شد، ما در مواجهه با موضوعاتی مثل #کرونا، باید جایگاه موضوعات را بفهمیم. پدیده کرونا #پدیده_تمدنی است و یک موضوع خُرد در داخل یک تمدن نیست. پدیده کرونا پدیدهای است که با آن میخواهند جهان را بازسازی کنند و آن #نظم_قدیمی را که ایجاد کرده بودند و تحت تأثیر انقلاب اسلامی شکسته شد، میخواهند خودشان به هم بریزند و بنای جدید بسازند. قبلاً هم عرض کردهام که آنها در در جنگهای جهانی، امنیت جامعه جهانی را به گروگان گرفتند و ساختار جهانی و نظم جدید بینالمللی را بر محور سازمان ملل درست کردند، و امروز هم میخواهند سلامت مردم را به گروگان بگیرند و با آن نظم جدید جهانی ایجاد کنند. البته در این دور، بهشدت منفعل از انقلاب اسلامی هستند. شاید هم «وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ ۚ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ» دارد اتفاق میافتد! حالا خراب کنند، ببینیم آیا میتوانند دوباره درستش کنند یا خیر!
🔹 علیایحال این پدیده در مقیاس تغییر نظم جهانی است؛ میخواهند #نظم_جدید و نظام جدیدی ایجاد کنند؛ شاید بتوان گفت که این نظم جدید، سه متغیر اصلی دارد؛ یکی اینکه میخواهند محور را از غرب به شرق ببرند و دوم اینکه فرهنگ حاکم بر جهان را به یک فرهنگ ترکیبی تبدیل کنند و یک نوع معنویت مبهم نظیر معنویت کنفوسیوسی و... را تقویت کنند و سوم اینکه این نظم جدید را از جهان حقیقی به جهان مجازی انتقال دهند و رؤیای امریکایی را به رؤیای حکمرانی مجازی تبدیل کنند. شاید بتوان گفت که این سه تحول، متغیرهای اساسیِ نظم جدیدی است که میخواهند ایجاد کنند.
🔹 یکی از ابزارهای اصلی آنها برای ایجاد این نظم جدید، گروگان گرفتن سلامت جامعه جهانی از طریق کروناست. لااقل یکی از سناریوها این است؛ سناریوهای تندتر هم قطعاً قابلفرض است.
🔹 پس در مواجهه با موضوعاتی مثل سلامت و کرونا و سایر موضوعات، باید سطح موضوعات را بشناسیم و در سطح خودشان با آنها روبهرو شویم والا آن موضوعات قابل کنترل و مدیریت نخواهد بود.
مثلاً بهنظر میآید اگر با ادبیات حضرت آقا بخواهیم بیان کنیم، اصل #انقلاب_اسلامی امام(ره) یک حادثهسازی در مقیاس رنسانس بود. آنها یک دوران جدید ایجاد کردند، امام هم یک #عصر_جدید ایجاد کرد. مرحله دوم آن هم ایجاد یک نظام است که نه سوسیالیستی است نه سرمایهداری. کمااینکه انقلاب امام نه سرمایهداری بود نه مبارزه مسلحانه و نه مبارزه پارلمانتاریستی.
پس حادثهسازی، باید در وِزان آن حوادثی باشد که دشمن ایجاد میکند. آنها دوران جدید ایجاد کردند و امام هم یک عصر جدید ایجاد کرد که عصر امامخمینی(ره) است.
🔹 در باب #واکسن هم یک نکته کوتاه عرض کنم که: ممکن است نقدهای زیادی بر واکسنهایی که در جهان تولید میشود وارد باشد، اما باید بدانید که نمیتوان همه ابعاد واکسن را کاملاً و همهجانبه رد کرد.
🔹 یکی از اتفاقاتی که در اینگونه دستاوردها میافتد امتزاج حق و باطل و ترکیبشدنِ جنبههای مثبت و منفی و مضار و منافع است تا قابلپذیرش بشود. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه پنجاه نهجالبلاغه میفرمایند: «وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى». بنابراین، دنیای استکبار آنجایی که حق و باطل را ترکیب میکند دنبال حق نیست، بلکه اراده باطل میکند و با این آمیختگی میخواهد در کنار حقش، باطلش را القا و محقق کند؛ اما از این طرف، شما باید جنبههای حق و باطل و آثار مثبت و منفی را در این محصولات، تفکیک کنید؛ وگرنه اگر همه آثار واکسن را بالکُل نفی کنید، از شما قبول نمیکنند. (۱۴۰۰/۷/۲۹)
@mirbaqeri_ir
.
🔹 گزیده و بخشهایی از این مقاله ارزشمند:👇
1️⃣ امر تکنولوژی خطیر تر از آن است که فقط به تکنولوژیستها سپرده شود. امروزه حتی پزشکان آگاه نیز از غلبه تکنولوژی برطب و از بی حاصل بودن پاره ای بررسیها و ملاحظات بسیار تخصصی و وقت گیر و پرهزینه دردمندانه سخن می گویند و آمار طبی نیز نشان می دهد که به هیچ روی چنان نبوده است که پا به پای پیشرفتهای تکنولوژيك در طب و به میدان آمدن جهازات جدید درمانی و تشخیصی، میزان بهداشت یا تندرستی یا طول عمر و نجات از مرگ هم بالاتر رفته باشد.
2️⃣ آگاهان می نالند که طب صنعت زده اینك طبیعی ترین پدیدارهای حیاتی همچون زایمان را بیش از حد دشوار و پر هزینه کرده است و با خودادن مردم به مصرف داروهایی که هر روزبه مقتضای تکنولوژی داروسازی نو می شوند بیماریهای طبیب ساخته به وجود آورده است. تکنولوژی اینك «طب را عنان گسیخته» کرده و این فن شریف را از دست پزشکان برون برده و تابع صنعت پیشگان نموده است.
3️⃣ طب، امروزه زمام خود را به دست داروسازی، داروساز به دست شیمیست و شیمیست هم به دست تکنولوژیست داده است. هر چه امکانات ساختن صنعتی آن فراهم می شود، شیمیستهای داروساز می سازند و به دست طبیبان می دهند تا به کام بیماران بریزند، و خدا می داند که این ارابه شتابنده چه عاقبت دلخراشی خواهد داشت.
4️⃣ باری، در دارو و درمان هم باید قناعت کرد و به هیچ روی نباید دلباخته دلرباییها و افسونگریهای تکنیکهای طبی و دارویی شد و سادگیهای آزموده کهن را در پای پیچیدگیهای بی حاصل و قناعت سوزمدرن، قربانی کرد.
بهداشت، در پرتو دستاوردهای علمی نوین، به نحو ساده و به هزینه متوسطی قابل تأمین است و نباید گمان کرد که به ماشینهای عظیم و تشریفات پرطمطراق و روشهای پرخرج نیازمند است؛ به علاوه که طبیعت فقط حد خاصی از تصرف و پیرایش را تحمل می کند و بیش از آن را بوالفضولی می شمارد و با ایجاد دشواریهای تازه پاسخ می گوید.
5️⃣ دانشهایی که امروزه یك دیپلمه جوان دارد، و اسراری از جهان که برای او گشوده است، صدها برابر اطلاعاتی ست که دانشمندترین آدمیان روزگاران گذشته در اختیار داشت. في المثل، حجمی از شیمی که امروزه در دوره دبیرستان تعلیم می شود محصول هزاران ساعت عمر صدها شیمی دان بزرگ و کوچک است. اما همین رازگشایی، ما را در سرکوبی طبیعت هم گستاخ تر کرده است. طبیعت اینك نه دوست ما که خصم ماست. تكنيك و تکنولوژی هر چه به ما بدهد بهتر از آن را از ما خواهد ستاند.
6️⃣ سرعت گرایی، رقابت افزایی، قناعت کشی، تقدس زدایی، غفلت آفرینی، محیط آلایی، زیادت طلبی، بیدار کردن هوس الوهیت، آتش طمع افروختن، آدمی را از خود بیگانه کردن، به شهوات خفته دامن زدن، اشتهاهای کاذب آفریدن، قدرتهای مهیب ویرانگر در دست نا اهلان نهادن، آدمی را به خدمت خود گرفتن، طبیعت را مکیدن و تفاله کردن،.. از اوصاف و عیوبی ست که برای خود تكنيك و تکنولوژی بر شمرده اند و همه آنها را کم و بیش می توان به چشم دید و یا به عقل استنباط کرد.
متن سخنرانی ایت الله میرباقری.pdf
535.2K
متن سخنرانی ایت الله میرباقری.pdf
💎آناتومی توحیدی در دعای عرفه امام حسین(ع)
اِلهى اُحْصى عَدَداً وَذِکْراً اَمْ اَىُّ عَطـایاکَ اَقُومُ بِها شُکْراً وَهِىَ یا
مـعـبـود مـن کـدامـیـک از نعمتهایت را بشماره درآورده و یاد کنم یا براى کدامیک از عطاهایت به سپاسگزارى اقدام کنم در صورتى که آنها
رَبِّ اَکْثَرُ مِنْ اَنْ یُحْصِیَهَا الْعآدّوُنَ اوْ یَبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ ثُمَّ
اى پروردگار من بیش از آن است که حسابگران بتوانند آنها را بشمارند یا دانش حافظان بدانها رسد سپس اى خدا
ما صَرَفْتَ وَدَرَاءْتَ عَنّى اَللّهُمَّ مِنَ الضُرِّ وَالضَّرّآءِ اءَکْثَرُ مِمّا ظَهَرَ لى
آنـچـه را از سختى و گرفتارى از من دور کرده و باز داشتى بیشتر بوده از آنچه برایم آشکار شده
مِنَ الْعافِیَهِ وَالسَّرّآءِ وَاَنـَا اَشْهَدُ یا اِلهى بِحَقیقَهِ ایمانى وَعَقْدِ
از تـنـدرسـتـى و خـوشى و من گواهى دهم خدایا به حقیقت ایمان خودم و بسته شدن تصمیمات یقینم
عَزَماتِ یَقینى وَخالِصِ صَریحِ تَوْحیدى وَباطِنِ مَکْنُونِ ضَمیرى
و توحید خالص و بى شائبه خود و درون سرپوشیده نهادم
وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى وَاَساریرِ صَفْحَهِ جَبینى وَخُرْقِ
و رشته هاى دید نور چشمانم و خطوط صفحه پیشانیم
مَسارِبِ نَفْسى وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینى وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعى
و رخنه هاى راههاى تنفسم و پرده هاى نرمه بینیم و راههاى پرده گوشم
وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتاىَ وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ
و آنـچـه بـچـسـبـد و روى هـم قـرار گـیـرد بـر آن دو لبـم و حـرکـتـهـاى تـلفظ زبانم و
حَنَکِ فَمى وَفَکّى وَمَنابِتِ اَضْراسى وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى
جای فرو رفتگی سقف دهان و آروارهام و محل روییدن دندانهایم و محل چشیدن خوراک و آشامیدنی هایم
وَحِمالَهِ اُمِّ رَاءْسى وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ
و رشـتـه و عصب مغز سرم و لوله (حلق ) متصل به رگهاى گردنم و آنچه در برگرفته آن را
صَدْرى وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینى وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبى وَاءَفْلاذِ حَواشى
قفسه سینه ام و رشته هاى رگ قلبم و شاهرگ پرده دلم و پاره هاى گوشه و کنار
کَبِدى وَما حَوَتْهُ شَراسیفُ اَضْلاعى وَحِقاقُ مَفاصِلى وَقَبضُ
جگرم و آنچه را در بردارد استخوانهاى دنده هایم و سربندهاى استخوانهایم و انقباض
عَوامِلى وَاَطرافُِ اَنامِلى وَلَحْمى وَدَمى وَشَعْرى وَبَشَرى
عضلات بدنم و اطراف سر انگشتانم و گوشتم و خونم و موى بدنم و پوستم
وَعَصَبى وَقَصَبى وَعِظامى وَمُخّى وَعُرُوقى وَجَمیعُِ جَوارِحى وَمَا
و عصبم و ساقم و استخوانم و مغزم و رگهایم و تمام اعضاء و جوارحم و آنچه بر اینها
انْتَسَجَ عَلى ذلِکَ اَیّامَ رِضاعى وَما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّى وَنَوْمى
بافته شده از دوران شیرخوارگیم و آنچه را زمین از من بر خود گرفته و خوابم
وَیَقَظَتى وَسُکُونى وَحَرَکاتِ رُکُوعى وَسُجُودى اَنْ لَوْ حاوَلْتُ
و بیداریم و آرمیدنم و حرکتهاى رکوع و سجود من (گواهى دهم ) که اگر تصمیم بگیرم
وَاجْتَهَدْتُ مَدَى الاَْعصارِ وَالاَْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ اءُؤَدِّىَ شُکْرَ
و بکوشم در طول قرون و اعصار بر فرض که چنین عمرى بکنم و بخواهم شکر
واحِدَهٍ مِنْ اءَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ اِلاّ بِمَنِّکَ الْمُوجَبِ عَلَىَّ بِهِ
یـکى از نعمتهاى تو را بجا آورم نخواهم توانست جز به لطف خود که آن خود واجب کند بر من
شُکْرُکَ اَبَداً جَدیداً وَثَنآءً طارِفاً عَتیداً اَجَلْ وَلوْ حَرَصْتُ اَنـَا
سپاسگزاریت را دوباره از نو و موجب ستایشى تازه و ریشه دار گردد آرى و اگر حریص باشم من
وَالْعآدُّونَ مِنْ اَنامِکَ اءَنْ نُحْصِىَ مَدى اِنْعامِکَ سالِفِهِ وَ انِفِهِ ما
و حسابگران از مخلوقت که بخواهیم اندازه نعمت بخشی هاى تو را از گذشته و آینده
حَصَرْناهُ عَدَداً وَلا اَحْصَیناهُ اَمَداًهَیْهاتَ اءنّى ذلِکَ وَاَنْتَ الْمُخْبِرُ فى
بـه حساب درآوریم نتوانیم بشماره درآوریم و نه غایت آنرا احصاء کنیم ! هیهات ! کجا چنین چیزى میسر است
کِتابِکَ النّاطِقِ وَالنَّبَاءِ الصّادِقِ وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ الله لا تُحْصُوها
و تو خود در کتاب گویا و خبر راست و درستت خبر داده اى که ((و اگر بشمارید نعمت خدا را، آن را احصاء نتوانید کرد))
#عرفه_دعای تمرین شکر
استاد طاهرزاده_mixdown.mp3
2.74M
🔷 نقد استاد طاهرزاده به استفاده از علوم غریبه در درمان
📢 بخشی از تفسیر سوره آل عمران استاد طاهرزاده
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
🔰 در سایه کم کاری مدیران ارشد حوزه، متاسفانه در سالهای اخیر شاهد اوجگیری جریانات شبهعلمی و خرافی در بین برخی طلاب جوان و فعال در عرصه طب سنتی هستیم.
از جمله ادعای درمانگری با علوم غریبه (علم ابجد و تغییر اسم بر اساس ابجد و...) که بنا به سخن جناب طاهرزاده بخشی از رهنمودهای شیطان است که رجوع به دین و خدا را در دلها کم رنگ میکند.
🔰 استناد بیضابطه به روایات طبی، بهرهگیری از تنجیم طبی در سعد و نحس خواندن ایام، استناد به مبانی باطل و خرافیِ طبیعیات طب قدیم و همچنین اعتماد و خوشبینی به تمام یافتههای تجربی پزشکی مدرن، تماما پازلهای تکمیل کننده یک تصویر جاهلانه از دینداری هستند.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
✅هدف اولیه از صنایع وابسته به جاهلیت مدرن چیست؟
بادقت و تامل بخوانید 👇
یکی از روش های جالب توجه قرآن در انتقال مفاهیم، استفاده از دوگانه هاست دوگانه هایی از نوع مترادف ها و متضادها، به عنوان مثال برخلاف برداشت های رایج در جهان، قرآن مجید، نقطه مقابل "صلح" را "جنگ" نمی داند بلکه فساد می داند، بنابراین از منظر قرآن اصطلاح "جنگ و صلح" یک متضاد کوته بینانه است، همچنانکه نقطه مقابل "عقل" را هم "بی سوادی" نمی داند بلکه از دیدگاه قران نقطه مقابل "عقل" "جهل" است، به عبارت واضح تر، ممکن است شخصی عاقل باشد و آن عاقل باسواد باشد یا بی سواد، چه اینکه جاهل نیز می تواند جاهل بی سواد یا باسواد و حتی جاهل دانشمند باشد! اگر در عصر نبی اکرم مردم در دوران جاهلیت اولی به سر می بردند، امروز دوره، دوره جاهلیت مدرن است، در این دوره از جاهلیت، فجایع انسانی، محیط زیستی و... بیش از آنکه توسط انسان های بی سواد به وقوع بپیوندد، توسط انسان های جاهلی رقم می خورد که اتفاقا نام استاد، دکتر، پرفسور، فوق تخصص و... را یدک می کشند، علم در دست این افراد ظاهرالصلاح همچون تیغ در دست زنگی مست است، آنها چون با چراغ علم آمده اند گزیده تر می برند کالا! این افراد جاهل را در همه صنف ها می توانید بیابید، از صنف فارغ التحصیلان علوم انسانی و دینی تا پزشکان و مهندسین، سیاست مداران و غیره و غیره و چه ساده لوح اند افرادی که فکر می کنند علم امروز تقوا و تعهد می آورد، علم امروز یک کالاست، کالایی فاقد هر گونه تقدس، علمی که تحت ستم اقتصاد است و هدف اولیه و رایج آن، کسب منافع مادی بیشتر است، به راستی اگر علم به تنهایی تعهد آور بود، ابلیس باید متعهدترین فرد جهان می شد، چرا که او از چنان دانشی برخوردار است که می تواند برای یک فیلسوف، استدلال فلسفی برای یک عالم دین استدلال درون دینی و برای یک فیزیکدان، استدلال علمی بیاورد با اینکه می دانیم ابلیس سرمنشاء تمامی بدبختی های بشر است، حال در نظر بگیرید که در چنین جهانی چرا باید فکر کنیم، هدف اولیه صاحبان سکولار و حتی لائیکِ شرکت های تولیدِ دارو، واکسن، بذر و... در جهان کسب سود بیشتر نیست؟ چرا فکر می کنید ما هم چون بسیاری از عوام باید بپذیریم که فردی چون بیل گیتس با هزینه صدها میلیون دلاری در عرصه واکسن به دنبال حفظ سلامتی کودکان جهان است؟ و...
ایجاد شهر ناهمگون که مانع تحقق احکام الهی است یعنی اقامه منکر؛
گفتاری از آیت الله میرباقری:
ایجاد شهری ناهمگون و توسعه صنعتی بی قواره یعنی اقامه منکر که مانع اجرای احکام و حدود اسلامی است
💠وقتی شما شهر مدرن میسازید،
💠وقتی در قم نمای رومی از دیگر شهر ها بیشتر دیده میشود،
💠وقتی فروشگاه های زنجیره ای با لوازمش می آید،
💠وقتی هوشیارانه بخش از گسترش صنعتی در قم به سمت لوازم آرایشی میرود
💠بعد شما نمیتوانید با آثارش به راحتی مبارزه کنید، این مبارزه با معلول است.
💠معنی ندارد عالم دینی با زیرساخت های پوششی که با اسلام نمیسازد توافق کند، بعد وقتی به پوشش میرسد با آن مقابله کند.
💠ارتکاب، جرم است و باید با آن مقابله کرد، اما جرم اصلی اقامه است.
💠 در کشور ما چالش انتخاب بین الگوی توسعه غربی و الگوی پیشرفت اسلامی است،
💠اگر به سمت الگوی پیشرفت اسلامی برویم باید همه عرصه های پیشرفت را متناسب با اسلام طراحی کنیم، آنگاه احکام و حدود اسلامی قابل اجراست.
💠اما اگر الگوی توسعه غربی را پذیرفتیم، قوانین و لوازم آنرا نیز باید بپذیریم، لذا اجرای احکام و حدود الهی با مشکل مواجه میشود.
@maktabetebIRIS
🔆 استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
«يكعده از مقدسينِ كماطلاع را انسان میديد كه اگر فرزندشان به سينما میرفت و به فِسق آلوده میشد، پدر، خيلی ناراحت بود، ولی اگر میرفت روانشناسی غربی میخواند و به كفر و ترديد آلوده میشد، افتخار میكرد كه: آقازادهام در روانشناسی دارد دكترا میگيرد!
افرادی، نمیتوانند درک کنند كه مفاسد عالم از كجاست؛ ریشۀ هجوم را نمیتوانند بفهمند.» (۱۳۶۶)
☑️ @AndisheMonir
🏡 معماری، حیا، تواضع
🏢 معماری، بی حیایی، تکّبر
تا قبل از ورود مدرنیسم به ایران، یکی از مهمترین قواعدی که در معماری ما (به ویژه در معماری ابنیه مسکونی) رعایت میشد قاعده درونگرایی بود. یعنی سیما و نمای خانه رو به درون بود و معمولاً همه پنجرهها و بازشوها به یک حیاط مرکزی که در دل خانه وجود داشت باز میشدند. این قاعده هم با شرایط جغرافیایی ما تطبیق داشت و هم با فرهنگ و اعتقادات ما؛ زیرا خانههای درونگرا هم انعطاف پذیری بیشتری متناسب با تغییرات فصلی و آب و هوایی دارند و هم تطبیق بیشتری با موضوع حفظ حریم و مرزبندی با محیط بیرون دارند.
اما بعد از ورود مدرنیسم به ایران، خانههای درونگرا به تدریج جای خود را به خانههای برونگرا دادند که نه با شرایط اقلیمی ما تطبیق دارند و نه با فرهنگ و اعتقادات ما.
برخلاف خانههای سنتی، نمای خانههای برونگرا رو به معبر و خیابان است و همین موضوع سبب شده تا نمای خانه تبدیل شود به دستمایهای برای اعتیاد دو طرفه (هم اعتیاد مالک و هم اعتیاد معمار).
اعتیاد مالک از آن جهت که اگر تموّل اقتصادی داشته باشد سعی میکند مکنت مالی خود را در نمای خانهاش جلوهگر سازد؛ دقیقاً شبیه به اتفاقی که این روزها در نمای خانههای لاکچری در برخی محلات مرفه شاهد هستیم.
اعتیاد معمار نیز از آن جهت که آنگاه که محصول کارش با نماهای برونگرا در معرض دید عموم جامعه (و نه فقط مالک خانه) قرار بگیرد سعی میکند به هر طریق ممکن، طرحش جلوهگری بیشتری داشته باشد که چنین غایتی در وجوه مختلف طرح (از هندسه و فرم گرفته تا مصالح و رنگ و ...) تاثیر میگذارد.
نتیجه چه میشود؟ آنگاه که همه یا اغلب قریب به اتفاق معماران به دنبال این جلوهگری و یونیک بودن باشند، شهرهای هزار پاره و پر از اغتشاش بروز مییابد (دقیقاً شبیه به وضعیت امروز کلانشهرهای ما)؛ شهرهایی که در آن، هر کس با طرحش به دنبال شاخص شدن است و در چنین شهری، نمای ساختمان به ابزاری برای تفرعن و تفاخر تبدیل میشود. تفاخری که محصول اعتیاد دو طرفه است: هم اعتیاد مالک خانه به تعریف دیگران از سیما و منظر خانهاش و هم اعتیاد معمار به تمجید دیگران از یونیک بودن و شاخص بودن طرحش.
📌جهانِ پساکرونا
#آخرین_یادداشت
🔴 روایت مرحوم مسعود دیانی از «تجارت سرطان»
✍️ مسعود دیانی، دین پژوه و مجری رسانهی ملی
عمل جراحی سخت و سنگین بود. نزدیک به ده ساعت وقت برده بود. حدس نمیزدیم از عمل اول سختتر باشد. که بود. در جراحی اول معده و طحال و نیمی از کبد و پارهای ازمری و غدد فوق کلیوی را برداشته بودند. در جراحی دوم دیافراگم و روده و بخش دیگری از مری را. این بار مجبور شده بودند تیغها راتا پشت قلب ببرند. و این یعنی احتمال مرگ مضاعف. میانهی جراحی باز از فاطمه رضایت گرفته بودند که خطر مرگ را با تصمیم جدید بپذیرد. امضا کرده بود و میشد حدس زد مادرم، برادرم، فاطمه و دوستانم چه رنج و زجر وحشتناکی از سر گذرانده بودند. تا من نیمهشب از اتاق عمل بیرون بیایم. با لولهای در روده که قرار بود از یکی دو هفتهی بعد دهان جدیدم شود. برای خوردن غذاها و داروهایی که فقط میتوانستند مایع باشند. و با سرنگ به روده تزریق شوند. مابقی درد وحشتناک بود، اضمحلال تن بود. و سکوت.
حالا دیگر کسی حرفی برای گفتن نداشت. این آخرین عمل جراحی ممکن روی بدن یک انسان بود. و ما به نقطهی صفر که نه، به ماقبل صفر برگشته بودیم. هنوز لکههایی از تودههای سرطانی در کبد مشاهده میشدند و باید میسوختند. احتمالا آن هم بیحاصل. حالا اما میتوانستیم پرسشی که چند ماه پیش اجازه نیافت با آرامش و به دور از هیجان جواب بگیرد را دوباره مطرح کنیم. هرچند پاسخ این بارمان مشخص بود. دیگر نه تن به عمل میدادیم، نه با شیمیدرمانی به تماشای خاکستری خود مینشستیم. اما هشت ماه پیش چه؟
هنوز هم حق جانب پزشک اول نبود که سایهی سنگین مرگ را در این بیماری میدید و ما را به انتخاب روش تسکینی به جای روش تهاجمی دعوت میکرد؟ حالا بعد از تحمل انبوه درد و زخم و ویرانی عمل و شیمیدرمانی، بعد از صرف چندصد میلیون تومان هزینه، بعد از زمینگیر شدن و خانهنشین شدن و فلج شدن در امور روزمره، بعد از اینکه آیه و ارغوان ماهها پدرشان را جز افتادهای بیجان و ملول بر تخت ندیدند باید به افتخار امید و مقاومت و توکل کف میزدیم؟
وقتی پژوهشهای علمی نشان میدادند که عمل جراحی در سرطان پیشرفته و متاستاز داده بیفایده است، از در بیرونش کنی از پنجره برمیگردد. عدد بقا زیر یکسال است، آنهم به عذاب. اجازه نداشتیم جور دیگری تصمیم بگیریم که متهم به ترس از شیمیدرمانی و زهرناکیاش نشویم؟ انگ بیمسئولیتی نخوریم؟ ضد علم و خرافاتی به حساب نیاییم؟ و داغ ننگ بیایمانی روی پیشانیمان ننشیند؟
بهگمانم تجارت درمان سرطان در روزگار ما خوب خودش را به مفاهیم دینی و روانشناسی و ارزشهای اخلاقی چسبانده بود. میمکید. و قهرمان میساخت؛ ساکت و ویران و مظلوم. همین.
#مسعود_دیانی
#غفرالله_له_و_لنا
#تجارت_سرطان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN