مکتبخانه
💠 نظم و هدفمندیِ جهان آقای #نیل_تایسون (اخترفیزیکدان مشهور آمریکایی) در این سخنان، دو دلیل بر ردّ «
⭕️ فیزیک و هدفمندیِ جهان
👈 نقد اول به سخن #نیل_تایسون دربارهی ایدهی هدفداربودن جهان
✍ علیرضا ملااحمدی
1⃣ مغالطهی پهلوانپنبه
او یک فرضِ ضعیف از «هدف» را مطرح میکند و تلاش میکند با ابطال آن فرض، اصل هدفداری را ردّ کند. فرض او اینست که «دیندارها هدف جهان را #حیات میدانند. درحالیکه تجربههای تاریخی ازجمله انقراض دایناسورها و همچنین مرگِ صدهزار نفر در هر روز، ثابت میکند که چنین چیزی نمیتواند هدفِ جهان باشد و اگر هم هدفی باشد، اینست که ما نابود شویم!»
🔹 خب میدانیم که ادیان توحیدی -به ویژه اسلام- و فلسفههای الهی، هیچگاه «حیات خاکی» را هدف خلقت جهان نمیدانند. بنابراین اساساً چنین اشکالی به نظریۀ هدفمندی نمیتواند وارد باشد.
🔺 اما مسئله فقط این نیست؛ نکتۀ مهمتر اینست که:
👈 اساساً یک فیزیکدان از آنجهت که کار فیزیکی میکند، «نمیتواند» دربارۀ هدف جهان نظر بدهد و تصمیم بگیرد! چون #علم_فیزیک (و اصولاً کل علوم تجربی) دربارۀ وضعیّت درونیِ یک #سیستم (جهان) تحقیق میکند و سعی میکند فرایندهای درونیِ آن را بفهمد. درحالیکه هدفِ یک مجموعۀ منظم، اساساً امری «درونی» نیست؛ بلکه امری «بیرونی» است! یعنی شما هیچگاه هدفِ یک مجموعۀ منظم (مثلاً همین موبایلی که در دست دارید) را نمیتوانید «درون آن» جستجو کنید؛ بلکه همواره امری مربوط به «بیرونِ سیستم» است که هدفِ آن سیستم است.
اینکه شما یک امر درون سیستمی (مثلاً همین حیات) را به عنوان هدف فرض بگیری، یعنی اساساً نفهمیده ای #هدف یعنی چه!
🔸 پس شما هیچوقت از یک #فیزیکدان یا هر دانشمند دیگر علوم تجربی، نمیتوانی انتظار داشته باشی دربارۀ #هدف_جهان نکتۀ مفیدی به شما بگوید؛ مگراینکه از موضعِ علم فیزیک نگوید؛ بلکه متکی به فهمِ فلسفی یا الهیاتی ای که پیدا کرده، پاسخ بدهد. زیرا علوم تجربی همگی دربارهی «وضعیت درونسیستمیِ جهان مادّی» فکر میکنند و هیچ راهی برای تشخیص وضعیتِ این سیستم نسبت به بیرونش ندارند.
🔸 بنابراین اگر یک فیزیکدان از موضع دانش فیزیک، نظری دربارۀ هدفمندیِ جهان داد، قطعاً پا را از گلیم دانشیِ خودش درازتر کرده است و دربارهی چیزی نظر داده است که صلاحیتش را ندارد. مگراینکه دیگر نه بعنوان یک دانشمند علوم تجربی، بلکه به عنوان یک آدم معمولی، دیدگاه فلسفیاش را بیان کند؛ که در این صورت هم، دانشِ فیزیکیِ او منطقاً هیچ تأثیری در اعتبارسنجیِ دیدگاه فلسفیاش نمیتواند داشته باشد. یعنی اینطور نیست که مثلاً خیال کنیم "چون یک فیزیکدان است پس حکماً دیدگاه فلسفیاش هم درست است".
👈 بخش دوم یادداشت: نظم و ابطالپذیری
@Maktabkhaaneh