مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 #قسمت۴۱ پرسیدم: این خانه و این نهر متعلق به
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥
#قسمت۴۲
💥در روز هایی که حضرت زهرا سلام الله علیها در بستر بود پیراهن پیامبر را از امیرالمؤمنین می گرفت و آن را می بویید و بر سر میگذاشت و آنقدر میگریست تا از حال میرفت.
امیرالمؤمنین برای اینکه همسرش بیش از این ناراحت نشود،پيراهن رسول خدا را از او #پنهان کرد.
حضرت زهرا در آن ایام هر روز این گونه دعا میکرد:
یا حی و یا قیوم،به رحمت تو پناه میبرم پس مرا پناه بده.خدایا مرا از آتش دور کن و داخل بهشت بنما و به پدرم محمد(صلياللهعليهوآله) ملحق بفرما.🍂
امیرالمؤمنین باشنیدن دعای او میفرمود:
خدا تو را عافیت میدهد و زنده می مانی.😓
اما حضرت میفرمود:
یا ابالحسن،ملاقات پروردگار خیلی زود خواهد بود.
حضرت زهرا علیها السلام با آن همه ضرب و جرح و رفتار های اهل سقیفه و مردم،بدنش از غم و اندوه #ذ ب شده یود و جز پوستی بر استخوان نمانده بود😭.
در طول سه ماه و اندی که حضرت زهرا پس از شهادت پیامبر زنده بود،از امیرالمؤمنین خواسته بود تا خبر #بیماری و احوال روزانه اش را از همه مخفی کند و کسی را نزد او راه ندهد. طبق این سفارش،امیرالمؤمنین همراه فضه و اسما به طور پنهانی پرستاری را بر عهده داشتند و هیچ کس از احوال او با خبر نمی شد.
هرچه به روز های آخر زندگی حضرت زهرا نزدیک تر میشد ، جراحات و کبودی ها و شکستگی هایی که آن حضرت از خانه پنهان میکرد،بیشتر ظاهر میشد و قلب آن حضرت را میسوزاند😭💔
چراکه متوجه میشدند فاطمه چه دردهایی را تحمل میکند.در آن روز ها امیرالمؤمنین که خاموش شدن شمع زندگی اش را می دید،با حزن و اندوه این اشعار را زمزمه میکرد:
ای دختر احمد،یادآوری خاطرات زندگی باتو برایم سخت است،چرا که اکنون آنچه از جراحات خود مخفی میکردی ظاهر شده است.❤️🩹
آیا کار به اینجا بکشد که #تنها بمانم و نزد تو از حال خویش شکایت کنم؟😭
#فاطمیه
🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊
🎙مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣
👇👇👇👇
https://eitaa.com/maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
🥀گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🥀 #قسمت40 پرسیدم: این خانه و این نهر متعلق به ک
🥀گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🥀
#قسمت41
💥در روز هایی که حضرت زهرا سلام الله علیها در بستر بود پیراهن پیامبر را از امیرالمؤمنین می گرفت و آن را می بویید و بر سر میگذاشت و آنقدر میگریست تا از حال میرفت.
امیرالمؤمنین برای اینکه همسرش بیش از این ناراحت نشود،پيراهن رسول خدا را از او #پنهان کرد.
حضرت زهرا در آن ایام هر روز این گونه دعا میکرد:
یا حی و یا قیوم،به رحمت تو پناه میبرم پس مرا پناه بده.خدایا مرا از آتش دور کن و داخل بهشت بنما و به پدرم محمد(صلياللهعليهوآله) ملحق بفرما.🍂
امیرالمؤمنین باشنیدن دعای او میفرمود:
خدا تو را عافیت میدهد و زنده می مانی.😓
اما حضرت میفرمود:
یا ابالحسن،ملاقات پروردگار خیلی زود خواهد بود.
حضرت زهرا علیها السلام با آن همه ضرب و جرح و رفتار های اهل سقیفه و مردم،بدنش از غم و اندوه #ذ ب شده یود و جز پوستی بر استخوان نمانده بود😭.
در طول سه ماه و اندی که حضرت زهرا پس از شهادت پیامبر زنده بود،از امیرالمؤمنین خواسته بود تا خبر #بیماری و احوال روزانه اش را از همه مخفی کند و کسی را نزد او راه ندهد.
طبق این سفارش،امیرالمؤمنین همراه فضه و اسما به طور پنهانی پرستاری را بر عهده داشتند و هیچ کس از احوال او با خبر نمی شد.
هرچه به روز های آخر زندگی حضرت زهرا نزدیک تر میشد ، جراحات و کبودی ها و شکستگی هایی که آن حضرت از خانه پنهان میکرد،بیشتر ظاهر میشد و قلب آن حضرت را میسوزاند😭💔
چراکه متوجه میشدند فاطمه چه دردهایی را تحمل میکند.
در آن روز ها امیرالمؤمنین که خاموش شدن شمع زندگی اش را می دید،با حزن و اندوه این اشعار را زمزمه میکرد:
ای دختر احمد،یادآوری خاطرات زندگی باتو برایم سخت است،چرا که اکنون آنچه از جراحات خود مخفی میکردی ظاهر شده است.❤️🩹
آیا کار به اینجا بکشد که #تنها بمانم و نزد تو از حال خویش شکایت کنم؟😭
#فاطمیه
🤲بحق امیرالمومنین علی علیه السلام
اللهم عجل الولیک الفرج🤲
🕊🕊🕊❤️❤️❤️🕊🕊🕊
🌟به عشق امیرالمؤمنین پست ها رو نشر بدین
👇👇👇👇
@maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)