🩸گزارش لحظه به لحظه شهادت امیرالمؤمنین #قسمت‌چهارده 🐲اعتراض اجانین به ابن ملجم 🐲 ابن ملجم از کوفه خارج شد و پس از طی مسیری طولانی هنگام شب در بیابانی خوابید. نیمه شب ناگهان با صدایی #وحشتناک بیدار شد و دید 🌋کوهی دود در حالی که آتش از هر طرف آن بیرون میزند به سمت او می آید.🌋 ابن ملجم با دیدن این صحنه بیهوش شد و بر زمین افتاد. ساعتی بعد به هوش آمد و صدایی شنید که می گفت: 🔥ای ابن ملجم، تو میخواهی کاری بزرگ و هولناک انجام دهی. تو تصمیم داری جنگاوری جوانمرد را به قتل برسانی، که برترینِ مُحرِم شوندگان و طواف کنندگان و لبیک گویان است. او علی ابن ابیطالب است که پرهیزکار و اولین مسلمان است. پس نزد پروردگار توبه کن تا پشیمان نگردی.🔥 او که از دیدن این مناظر و صداها متحیر شده بود شنید هاتفی میگوید: 🔥ای شقی فرزند شقی، ما می دانیم درباره قتل آن مرد زاهد و عابد و عادل که اهل رکوع و سجود است و امام هدایت و پرچم تقوا و دستاویز محکم خداست چه تصمیمی داری! 🐉ما از اجانینی هستیم که به دست او مسلمان شده ایم و در این بیابان ساکن هستیم.🐉 ما هرگز نمی گذاریم اینجا بخوابی چراکه تو شوم هستی. 🪨آنگاه سنگ به سویش پرتاب کردند، و او بر فراز تپه ای رفت و بقیه شب را آنجا خوابید. 🌤هنگام صبح ابن ملجم حرکت کرد و پس از رسیدن به یمن ارث پدری را با برادرانش تقسیم کردند‌. آنگاه برای همیشه یمن را ترک کرد و به سوی کوفه حرکت نمود، اما در بین راه 🥷سارقان حمله کردند و اموالش را به یغما بردند🥷 و او توانست با مقدار کمی از اموالش فرار کند و خود را نجات دهد. 📚بحارالانوار ج۴۲، ص۲۶۸ #شهادت_امیرالمؤمنین 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 @maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)