⭕️ علل اصلي عدم موفقيت كودكان در امر #یادگیری
1⃣ انگیزه كافی ندارند البته معمولا نه فقط براي يادگيري بلكه براي ساير موارد هم.
2⃣ توجه و دقت لازم به مطالب را ندارند چه به لحاظ شنيداري و چه ديداري.
3⃣ بیش از اندازه به جزئیات و آنچه كه بي اهميت است، توجهشان معطوف مي شود و اصل قضيه را فراموش مي كنند.
4⃣ هماهنگی هاي حركتي در آنها اشكال دارد. به بيان ساده يعني عمل و عكس العمل مناسب و ريتم و نظم در حركتهايشان ضعيف است.
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
هدایت شده از جمع دوستان ولایی🌺
animation.gif
3.47M
چشمی که دریا
میشود شب های جمعه
مهمان زهرا(س)
میشود شب های جمعه
گرچه گنه کارم
ولی با دست زهرا (س)
این نامه امضا
میشود شب های جمعه
اللهم الرزقنا زیارة الحسین
هدایت شده از بصیرت
29.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سورپرايز نزار القطري براي أربعين امسال
💡عربي
💡تركي (آذري)
💡فارسي
شاعرین : عمرفاروق --- رحمان جاهدی
💐💐💐
@Basirat_135
💠💠💠
@Tb_Tabrizian
🌸 جایگزین واکسن ها در طب اسلامی
1.حجامت هر ساله
2.بازی با خاک
3.استشمام دود اسفند و کندر هر هفته
4.خوردن سیر هر هفته پخته یا خام
5.مصرف سرکه در غذا🍇
6.مصرف نمک دریا قبل و بعد غذا
7.مصرف انجیر روزی یک عدد
8.مصرف روغن زیتون در غذاها
9.مصرف زیتون شکسته(بدون سود) روزی 7عدد
10.مصرف عسل روزانه یا هفتگی با سیاهدانه
11.استشمام گل نرگس
12.تربت الحسین در ابتدای تولد
13.روغنمالی بدن با روغن زیتون
12.مداومت به خوردن سیب🍏
13.مصرف شلغم
14.همراه داشتن انگشتر عقیق جزع یمانی
15.همراه داشتن رقعه الجیب(در حاشیه مفاتیح الجنان)
16.قرائت آیه الکرسی و معوذتین هر روز
17.پرهیز از خوراکی های صنعتی مثل قند و شکر و روغن و....که سیستم دفاعی بدن را در مقابل ویروس ها ضعیف میکنند.🍔🍕🍬🍧
18.پرهیز از امواج منفی مثل وایفای و موبایل و ...حتی الامکان(مثلا فقط در مواقع ضروری روشن کنید)
19. مصرف داروی امام کاظم ع هر 10شب یکبار
20.مصرف روزانه سویق
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
✨امروز اولین جمعه ماه صفر است
خواندن حديث کساء در اولين جمعه ماه صفر؛ بر آورده می كند؛ به کسانی که دوستشون داريد ارسال کنيد التماس دعا
✨ برای برآورده شدن هر حاجتی در ماه صفر این ذکر ها را بگویید
رفع بلا : 7 مرتبه آیت الکرسی
رفع بیکاری : 360 مرتبه یا الله
طلب فرزند شدن : 360 مرتبه توحید
ادای قرض : 360 مرتبه انا انزلنا
رفع تهمت : 360 مرتبه یا الله اعلم
بیرون آمدن از خانه : توکلت علی الله
پیدا شدن اشیاء گمشده : 360 مرتبه نورالله ناظر
رفع اضطراب : 360 مرتبه لا حول ولا قوه الا بالله
رفع وسوسه : 360 مرتبه اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
شفای مریض : 360 مرتبه یا من اسمه دواء و ذکره شفا
التماس دعا 🙏🙏
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
هدایت شده از تصاویر متحرک و انیمیشن AB
animation.gif
4.26M
🌹 @ArBaoGif
الهی، صبح امروزت ز غم دور
دلت از حسرت هر بیش و کم دور
خدا یارت، نگهدارت،به هرجا
از اقبالت، دو چشم پر زِ نَم دور
نصیبت حال خوش ، شادی و لبخند
لبت از ناله های دم به دم دور
هدایت شده از تصاویر متحرک و انیمیشن AB
animation.gif
5.26M
🌹 @ArBaoGif
سلام بر مهدی فاطمه (س)
درد درمان میشود
با ذکر يا مهدی مدد
سخت آسان میشود
با ذکر يا مهدی مدد
بس که آقايم
غريب است و ندارد ياوری
چشم گريان میشود
با ذکر يا مهدی مدد
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
‼️مصرف سهم سادات
🔷س 751: آیا مصرف سهم مبارک سادات در امور خیریه مانند ازدواج سادات، جایز است؟
✅ج: سهم سادات مانند سهم مبارک امام(علیه السّلام) در اختیار ولی امر مسلمین است و در صورتی که اذن و اجازه ی خاص برای این کار باشد، مصرف سهم سادات در آنچه ذکر شده، اشکال ندارد.
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
چون ڪارهای #نوری و لطیف باید
از هر جــهت با ملڪوتیان سنخیت
داشـــــته باشد..
حضـــرت آیت الله ڪشــمیری در
بعضی اذڪار #عطر_آگین ڪردن
محل ذڪـــــر و لـباس خاص را از
شرایط ذڪر میدانستند
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
🎥 #ڪلیپتصـــویرۍ
✅ آیت الله بهـــجت(ره):
👌موضـوع: #نـــــماز
💯 بـراۍ دیـگران بفـرسـتید
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
اصل صبحونه به اینه که بزنی تو دل جنگل ، بشینی صبحونه رو با چای آتشی بزنی و صفا کنی 😍
•🍃🌸 صبحتون بخیر شادی 🌸🍃•
جای همه شما سبز ، بفرما
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
هدایت شده از مکتب الزهرا (س)
شوخی نداریم
سردار باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح در بازدید از مرزهای غرب کشور: با کسانی که امنیت ایران را به خطر بیاندازند شوخی نداریم
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
هدایت شده از تصاویر متحرک و انیمیشن AB
animation.gif
4.32M
🌹 @ArBaoGif
جمعه تون عالی
مهربانان
آدینه تون بخیر و شادی
امیدوارم
یه روز عالی کنار
خانواده و عزیزانتون
داشته باشیـد
دورهمیتون صمیمی
و زندگیتون پراز عشق باشه 💐
🍇🍏🍒🍋🍉 ✨﷽✨
🍎🍑🌶
🍒🍌
🍎
🍏پرسش:
✍🏻در بخش مواد غذایی به تفکیک طبع از بادمجان به عنوان یک ماده غذایی با طبیعت گرم و خشک یاد کردهاید ولی در بخش مزاج شناسی در افراد سوداوی گفتهاید که افراد دارای مزاج سرد و خشک نباید از بادمجان بیش ازحد استفاده کنند چون سودا زاست لطفاً بفرمایید بادمجان مولد سوداست یا مولد صفرا؟
🍎پاسخ :
📝•☜طبیعت بادمجان گرم و خشک است ولی خلط ناشی از آن به صورت سودا در میآید.مانند زیاد خوردن خرما در فصل گرما در منطقه غیر رویش آن که خلط ناشی از خوردن آن میتواند بسوزد و به سودا تبدیل شود.
📚کتاب پرسش و پاسخ حکیم دکتر روازاده
🍎
🍒🍌
🍎🍑🌶https://eitaa.com/maktabo_zahra313
🍇🍏🍒🍋🍉
✅کاوران اسرای اهل بیت(ع) بعد از طی مسیر طولانی و پرمشقّت از کوفه تا شام، بعد از عبور از منازلی، به دمشق، پایتخت شام و مرکز خلافت بنی امیه، رسیدند.
و آنچه در مقاتل آمده اینکه؛
《وفی أوَّلِ صَفَرٍ اُدخِلَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) إلى دِمَشقَ، وهُوَ عيدٌ عِندَ بَني اُمَيَّةَ》
♦️در روز اوّل صفر ، سر امام حسين(ع) را به دمشق ، وارد كردند و آن روز، نزد بنى اميّه، عيد بود.
《فَوَقَفُوهُم عَن الدُخُولِ ثَلاثَه أَیّامِ وحَبَسُوُهُم هُناکَ، حَتّى تَتَوفّر زینَهُ الشامِ وتزویقُها بالحَلیِّ والحُلَلِ والحَریرِ والدیباجِ والفِضَّهِ والذَهَبِ وأنواعِ الجَواهِرِ عَلى صَفه لَم یَر الراؤُوُن مِثلَها لا قَبلَ ذلکَ الیَومِ ولا بَعدَه》
♦️اهل بیت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، و آنها را در آنجا به بند کشیدند.
در این حین شهر را به بهترین شکل زیور بستند، به گونهای كه چشمی مثل آن را ندیده بود.
《ثُمَّ خَرَجَ الرجالُ والنساءُ، والأصاغرُ والأکابرُ، والوزراءُ والأُمراءُ، والیهودُ والمجوسُ والنَصارى وسائرُ المللِ، إلى التفرّجِ ومَعَهم الطبولُ والدفوفُ والبوقاتُ والمَزامیرُ، وسائرُ آلاتِ اللَهوِ والطَرَبِ، وقَد کَحَّلوا العُیُونَ، وخَضَبوا الأیدی، ولَبسُوا أفخرَ المَلابسِ، وتَزیَّنوا أحسنَ الزینَه، ولَم یَرَ الراؤون أشدَّ احتفالاً ولا أکثرَ اجتماعاً مِنه، حَتَّى کَأنَّ الناسَ کلَّهُم حُشِرُوا جَمیعاً فی صَعیدِ دمَشق》
♦️سپس زنان و مردان شامی، بزرگ و کوچکشان، وزیران و امیران، یهودیان و مسیحیان، برای دیدن اسراء از خانه هایشان خارج شدند، در حالی آلات غناء از جمله دف و طبل و بوق و دهل به همراه داشتند.
جامه ی نو و فاخر پوشیده و خود را به کُحل و خضاب آراسته بودند و به بهترین شکل تزیین کرده بودند در حالی كه چشمی مثل آن روز شام را شلوغ و پر ازدحام ندیده بود.
《وعِندَهُم نِساءُ یَلعَبنَ بِالدُفُوفِ والطُبُول قَد عُلّقَت علیها الحُجُبُ والدیباجُ، والناسُ فَرِحُونَ مُستَبشِرُونَ》
♦️در بین آنها زنانی مشاهده می شد که با دف و دُهل مشغول رقّاصی و شادمانی چنان مردم را فرا گرفته بود که گویا شام یکپارچه غرق در سرور است.
بساط شراب گستراندند و همگی در معابر با طبل و شیپور به استقبال اسراء رفتند و به هم دیگر این روز را تبریک می گفتند.
جارچیان اسراء را خارجی می خواندند.
ابتدا اسرای کربلا، در بازار دمشق، گردانده شدند و در این میان، چه بی حرمتی ها که به خاندان اهل بیت(ع)، صورت نگرفت.
《حَتّى دَخَلنَ دِمَشقَ ورَأسُ الحُسَينِ(ع) بَينَهُنَّ عَلى رُمحٍ》
♦️تا اینکه کاروان وارد دمشق شد، در حالى كه سرِ حسين(ع) در ميانشان بر بالاى نيزه بود.
《إذا بَكَت إحداهُنَّ عِندَ رُؤيَتِهِ ضَرَبَها حارِسٌ بِسَوطِهِ》
♦️هرگاه يكى از آنان با ديدن سر مى گريست، نگهبانان ، او را با تازيانه مى زدند.
《ووَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ في سوقِ دِمَشقَ يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ》
♦️اهل ذمّه، در بازار دمشق براى تماشاى آنان، صف كشيده بودند و به صورت کاروان اهل بیت(ع)، آب دهان مى انداختند.
《حَتّى وَقَفنَ بِبابِ يَزيدَ ، فَأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ(ع) فَنُصِبَ عَلَى البابِ وجَميعُ حَرَمِهِ حَولَهُ》
♦️و هنگامی که اسرای اهل بیت(ع) به کاخ یزید، رسیدند، یزید در اولین فرمان، دستور داد سر مبارک امام حسین(ع) را بر در کاخ، آویزان کنند در حالى كه خانواده امام(ع) در اطرافش بودند.
و نیز دستور داد، هرگاه یکی از بانوان و خاندان حرم پیامبر(ع) گریست، وی را با تازیانه، ساکت کنند.
《و وُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ، وقالَ :
إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ فَالِطموها!》
♦️و نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد كه هرگاه يكى از آنان گريست، او را بزنيد.
در حالیکه که خانواده امام و بانوان حرم اهل بیت(ع)، به سر مبارک امام(ع)، نظاره می کردند، سر مبارک امام حسین(ع)، ساعت ها بر در کاخ یزید آویزان بود.
《أجسادُهُم مُجَرَّدَةً، وثِيابُهُم مُرَمَّلَةً، وخُدودُهُم مُعَفَّرَةً》
♦️این در حالی بود که، پیکرهای شهدای کاروان امام حسین(ع)، برهنه، با لباس های خونین و صورت های خاک آلود بودند.
لحظاتی که بعدها امام سجاد(ع) از آن با این جملات یاد می کرد.
《یا لَیتَ اُمّی لَم تَلدِنی وَ لَم اَکُن یَزیدُ یَرانی فی البِلادَ اَسیراً》
♦️ای کاش مادرم مرا نزاییده بود تا اینکه کسی مانند یزید مرا اسیر ببیند.
📚 منابع :
۱)قلائد النحور محلاتی، ص۳۳۶
۲)معالی السبطین مازندرانی، ج۲، ص۱۴۰
۳)الوقایع و الحوادث ملبوبی، ج۵، ص۳۰
۴)المصباح كفعمی، ص۶۷۶
۵)مقتل الحسين(ع) خوارزمی، ج۲، ص۶۰
۶)لواعج الاشجان محسن امین، ص۱۷۷
۷)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۷۷
۸)تاريخ طبری، ج ۵، ص ۴۵۵
۹)اللهوف سیدبن طاووس، ص۲۳۱
۱۰)اخبار الطوال دینوری، ص۳۰۵
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
✅در روز جمعه در شام نماز جمعه برگزار شد.
پس ناچار خود یزید باید شرکت کند.
اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع).
حضرت زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد :
《ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق》
تو براى رضاى یک مخلوق، سخط و خشم پروردگار را براى خودت خریدى!
بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مىدهى من بروم بالاى این چوبها دو کلمه حرف بزنم؟
یزید اجازه نداد.
آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانىاش را ببینند، گفتند :
اجازه بدهید، مانعى ندارد!
ولى یزید امتناع کرد.
پسرش آمد و به او گفت :
اجازه بدهید، ما مىخواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مىکند. گفت : من از اینها مىترسم.
اینقدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد.
ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود، (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمىکرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولولهاى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد.
گفت الآن مردم مىریزند و مرا مىکشند.
🔹دست به حیلهاى زد. ظهر بود، یک دفعه به مؤذّن گفت :
اذان! وقت نماز دیر مىشود. صداى مؤذّن بلند شد.
زین العابدین(ع) خاموش شد.
مؤذّن گفت :
«اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد : «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ».
مؤذّن گفت : «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»
باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص).
تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد : مؤذّن! سکوت کن.
رو کرد به یزید و فرمود : یزید!
این که اینجا اسمش برده مىشود و گواهى به رسالت او مىدهید کیست؟
ایهاالناس! ما را که به اسارت آوردهاید کیستیم؟
پدر مرا که شهید کردید که بود؟
و این کیست که شما به رسالت او شهادت مىدهید؟
تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کردهاند.
آنوقت شما مىشنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند.
نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت : حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن.
🔹این براى چه بود؟
آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً!
دنیا و محیط یزید عوض شد.
شما مىشنوید که یزید، پسر زیاد را لعنت مىکرد و مى گوید :
《لَعَنَ اللّه ُ ابنَ مَرجانَةَ...رَحِمَ اللهُ أباعَبدِ الله(ص).. وما عَلَيَّ لَوِ احتَمَلتُ الأَذى وأنزَلتُ الحُسَينَ(ع) مَعي في داري و حَكَّمتُهُ فيما يُريدُ و إن كانَ عَلَيَّ في ذلِكَ وَهنٌ في سُلطاني، حِفظاً لِرَسولِ الله(ص)》
خدا پسر ابن زیاد را لعنت کند و خدا حسین(ع) را رحمت کند!
چه مى شد اگر به خاطرِ پاسداشت پيامبر خدا(ص)، آزار وى را تحمّل مى كردم و حسين(ع) را در خانه خودم فرود مى آوردم و سخن او را در آنچه مى خواست، قبول مى كردم، حتّى اگر اين كار ، حكومتم را سست مى كرد.
اصلا یزید منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد! چرا؟
چون زین العابدین(ع) و زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند.
امام سجاد(ع) در بخشی از خطبه تأثیرگذارش که در کاخ یزید ایراد نمود.
تا جایی كه یکی از علمای بزرگ يهود كه در مجلس يزيد حضور داشت، از يزيد پرسيد :
«اين نوجوان كيست؟»
يزيد گفت :
«علي بن الحسين است.»
پرسيد : «حسين كيست؟»
يزيد گفت : «فرزند علي بن ابي طالب(ع) است.»
پرسيد : «مادر او كيست؟»
يزيد گفت : «دختر محمّد(ص) است.»
يهودي گفت : «سبحان الله!! اين فرزند دختر پيامبر شماست كه او را كشته ايد؟! شما چه جانشين بدی براي فرزندان رسول خدا بوديد؟!
به خدا سوگند كه اگر پيامبر ما موسي بن عمران(ع) در ميان ما فرزندی می گذاشت، ما گمان مي كرديم كه او را تا سرحدّ پرستش، بايد احترام كنيم، و شما ديروز پيامبرتان از دنيا رفت و امروز بر فرزند او شوريده و او را از دم شمشير گذرانديد؟!
واي بر شما امّت!!»
يزيد به خشم آمد و فرمان داد او را بزنند.
آن عالم برخاست و فرياد زد :
«اگر مي خواهيد مرا بكشيد، باكي ندارم! من در تورات يافته ام كسی كه فرزند پيامبر(ع) را مي كشد او هميشه ملعون خواهد بود و جايگاه او در آتش جهنّم است.»
📚منابع:
۱)کتاب حماسه حسینی مطهّری، ج۱، ص۲۹۴
۲)حياة الامام الحسين(ع) شريف القرشی، ج۳، ص۳۹۵
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
✅کاروان اسرای کربلا و سر مبارک امام حسین(ع) وارد کاخ یزید شد.
مجلس در کاخ یزید، رسمی می شود. بزرگان شام و نمایندگان دیر ادیان همچون بزرگ یهود و نماینده رسمی پادشاه روم در کاخ حاضر شدند.
《فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ》
و به خاطر این پیروزی به یزید تبریک می گفتند.
یزید نیز در حالی که شراب می نوشید.
《وَضَعَ رَأسَ الحُسَينِ(ع) بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ..ثُمَّ قالَ بِالخَيزُرانَةِ بَينَ شَفَتَيِ الحُسَينِ(ع)》
سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در تشت طلا بود، با چوپ خیزران (نی)، بر میان دو لب مبارک امام حسین(ع) می زند و و در حالت مستی، با خویش شعری را زمزمه می کرد که حکایت از کینه بنی امیه از پیامبر(ص) و مسلمان نبودن یزید، دارد :
(لَيتَ أشياخي بِبَدرٍ شَهِدوا،
جَزَعَ الخَزرَجِ مِن وَقعِ الأَسَلِ،
لَعِبَت هاشِمُ بِالمُلكِ فَلا،
خَبرُ جاءَ و لا وَحيٌ نَزَلَ)
♦️كاش پدرانم در بدر، اكنون بودند و بى تابى خزرج را از زخم سلاح مى ديدند.
بنی هاشم، با فرمان روايى، بازى كردند و گرنه نه خبرى (قرآنی) آمده و نه وحی ای بر محمد نازل شده است.
📜شیخ صدوق به نقل از امام رضا(ع) در حدیثی بسیار مهم، چنین نقل می کند :
《لَمَّا حُمِلَ رَأْسُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) إِلَى الشَّامِ أَمَرَ یَزِیدُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَوُضِعَ وَ نُصِبَتْ عَلَیْهِ مَائِدَةٌ فَأَقْبَلَ هُوَ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ أَصْحَابُهُ یَأْکُلُونَ وَ یَشْرَبُونَ الْفُقَّاعَ فَلَمَّا فَرَغُوا أَمَرَ بِالرَّأْسِ فَوُضِعَ فِی طَسْتٍ تَحْتَ سَرِیرِهِ وَ بُسِطَ عَلَیْهِ رُقْعَةُ الشِّطْرَنْجِ وَ جَلَسَ یَزِیدُ عَلَیْهِ اللَّعْنَةُ یَلْعَبُ بِالشِّطْرَنْجِ وَ یَذْکُرُ الْحُسَیْنَ وَ أَبَاهُ وَ جَدَّهُ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِمْ فَمَتَى قَمَرَ صَاحِبَهُ تَنَاوَلَ الْفُقَّاعَ فَشَرِبَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَى مَا یَلِی الطَّسْتَ مِنَ الْأَرْض》
♦️هنگامى که سر حسین بن علی(ع) را به سوى شام بردند، یزید دستور داد آن را در کنارى نهاده و سفره غذا را گستردند، و او با یارانش مشغول خوردن غذا و نوشیدن آبجو شدند، چون فارغ گشتند، امر کرد سر بریده حسین(ع) را در طشتى به پیش تخت او نهادند و میز بازى شطرنج را روى آن طشت گذارد و با یارانش به بازى شطرنج مشغول شد، و حسین(ع)، پدر و جدّش را به مسخرگى یاد میکرد، و چون از همبازیش میبرد جام شراب را برگرفته سه بار مینوشید، آنگاه باقی مانده آنرا در کنار طشتى که سر بریده امام(ع) در آن بود بر زمین میریخت.
بعد از اتمام مجلس در کاخ یزید، بی احترامی های یزید به ساحت مبارک امام حسین(ع)، نیز ادامه می یابد؛ یزید، مجددا، فرمان می دهد تا سر مبارک امام حسین را بر درب مسجد دمشق، آویزان کنند؛ حتی در سیره اعلام النبلاء، چنین نقل شده است که؛
《فَنُصِبَ على بابِ مَسجِدِ دِمَشقَ رَأسَ الحُسَينِ(ع) مَصلوبا بِدِمَشقَ ثَلاثَةَ أيّامٍ》
به دستور یزید، سر مبارک امام حسین(ع) تا سه روز در دمشق، آویزان بود.
با مشاهده این اقدمات شنیع یزید به نقل شیخ صدوق، دختر امام حسین(ع)، حضرت سکینه بنت الحسین(س)، فریادی برآورد :
《وَاللهِ ما رَأَيتُ أقسى قَلبا مِن يَزيدَ، ولا رَأَيتُ كافِرا ولا مُشرِكا شَرّا مِنهُ ولا أجفى مِنهُ》
به خدا سوگند، سنگ دل تر از يزيد و كافر و مشركى بدتر و جفاكارتر از او نديده ام.
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۲
۲)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۱۲۲
۳)مقتل الحسين(ع) خوارزمی، ج۲، ص۵۸
۴)اللهوف ابن طاووس، ص۲۱۵
۵)مَن لایحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۴، ص۴۱۹
۶)سير أعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۱۹
۷)أمالی شیخ صدوق، ص۲۳۰
https://eitaa.com/maktabo_zahra313
هدایت شده از تصاویر متحرک و انیمیشن AB
animation.gif
3.96M
🌹 @ArBaoGif
محبت اگر گل است
برایت باغ میفرستم
محبت اگر اشڪ است
برایت دریا میفرستم
محبت اگر عشق است
برایت قلب میفرستم
محبت اگر حقیقت است
برایت جان میفرستم