eitaa logo
مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی
128 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
20هزار ویدیو
100 فایل
در راستای اعتلای انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ اسلامی، انقلابی، جهاد، شهادت و تکریم شهدا و ایثارگران حمید گلچی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صابرین نیــوز
ما به خاک سپرده شدیم و تو به آسمان‌ها رفتی... ـــــــــــــــــــــــ نیوز اخبار جبهه مقاومت👇 🆘https://eitaa.com/joinchat/3446145028C5debdd19a3
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غمگین‌ترین تشییع کننده: 🎬 محافظی که حتی مراقب پیکر سیدحسن نصرالله بود 🔴 👇 @bidariymelat
3.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢میدونید رو کفن سید حسن نصرالله چی نوشتن؟ سید این فراز از سرود «سلام فرمانده» لبنانی را خیلی دوست داشت: بی عشق مهدی هیچ خیری در دنیا نیست! @Roshangari_ir | روشنگری
3.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙شهید سید حسن : پس از آن‌که ما بشویم، باید افرادی باشند که صدای ما را به نسل‌های بعد برسانند ... 🔴 👇 @bidariymelat
📸 مزار شهید سیدحسن نصرالله 🔴 👇 @bidariymelat
🔹 روایت حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس از دیدار روز گذشته با رهبر انقلاب همزمان با تشییع شهید سیدحسن نصرالله روز یکشنبه حمید داودآبادی از نویسندگان دفاع مقدسی دیداری با رهبر انقلاب داشته‌ که آن را روایت کرده است: داغون بودم،‌ خسته و کلافه ... ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچ‌وقت حتی در خواب هم باور نمی‌کردم خبر شهادت سید را بشنوم. ۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوش‌سیما می نگریستم و با خود می‌گفتم: خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعه‌هایی که می‌گویند سید زنده است، راست باشد! ولی دنیا به کام من ‌نچرخید. قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد. چند روز پیش گفتند: روز یک‌شنبه ۵ اسفند، تو و مسعود ده‌نمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا. خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. می‌توانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم. هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا می‌دیدم‌ که می‌گریم و بغض چندماهه می‌گشایم! صبح یک‌شنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید. (درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغرب‌وعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفت‌وگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!) جمعی شاید حدود صدنفر که خانواده‌هایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بی‌توجه به همه،‌ میان صفوف می‌دوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی می‌آوردند. اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم: - حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار. نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حال‌واحوال با حاضرین. به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتاب‌های اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونه‌هایی را که فرستادی، دیدم. آقا، نگاهی محبت‌آمیز به من انداخت ‌و با لبخندی زیبا فرمود: - باز که چاق شدی ... و زدیم زیر خنده. مانده‌ام با این شکم ورقُلُمبیده چی‌کار کنم. کاشکی می‌شد قبل از دیدار، پیچ‌هایش را باز کنم و گوشه‌ای پنهان کنم‌ که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده‌ نشوم! رو در رو که شدم با آقا،‌ چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند: - شما چطورید؟ چیکار می‌کنید؟ همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بی‌بازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند. سر دلم باز شد. بغضم داشت می‌ترکید. شروع کردم به نالیدن: - آقا، خسته‌ام، حالم خوب نیست، دارم کم‌ میارم ... آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت: - چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ... نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این‌ آرامش قلب شما را به من هم بدهد ... - همه چیز خوبه و همه ‌کارها به روال خودش دارد پیش می‌رود. امیدت به خدا باشد ... می‌خندید و می‌خندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم ‌و ناخواسته می‌گفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را‌ به من هم عطا کند ... واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگی‌ام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب می‌کردم،‌ همچون‌خورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد. دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم‌ که این ‌نعمت الهی بر سرمان‌ می‌تابد. یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ | 🔴 👇 @bidariymelat
@Navaye_mazhabiعجل علينا .mp3
زمان: حجم: 12.52M
🔸 نواهنگ جدید "عجل علینا" 🎤 الرادود حسین_خیرالدین 🔻با موضوعیت ‌📻 @radioenghelabion ┄┅┅❅✌️🇮🇷✌️❅┅┅┄
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ 📹 غافلگیری برای زوار سید حسن نصرالله ‌ رفتند سر مزار شهید سید حسن نصرالله، و برای زوّار ایشان یک غافلگیری خیلی جالب گذاشتند. ‌‌حتما ببینیم گوشه ای از عشق شیعیان لبنان را به ..... ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 | @Akhbar_Qodds | 🇮🇷
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سه‌شنبه این هفته جمکران غوغاست ❇️ پویش و قیام مردمی إنا علی العهد 💠 همه با هم برای رهایی مردم غزه از چنگال رژیم کودک‌کش و جعلی صهیونیستی به محضر امام زمان(عج) استغاثه و تضرع می‌کنیم. 📍مکان مسیر حرم حضرت معصومه(ع) به سمت مسجد مقدس جمکران 🗓️ تاریخ: سه‌شنبه ۲۶ فروردین ماه ⏰ ساعت: ۱۶ بیا تا جهان بداند: ! 🔴 👇 @bidariymelat
39.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥و اگر چنین شود، دیگر تاریخ نخواهد نوشت که ما زنده بودیم و مقابل چشمان ما این جنایت هولناک رخ داد.🇵🇸😔✌️ نه صدا و نه تصویری...! در میان تاریکی و نور، رازی فاش شد... برای کسی که راه دلش قفل نیست! و تو نقشه‌ای خواهی یافت به سوی انسانیت! به آزادی! به سوی نور روشنی را با همه قسمت کن.✨ 🔴 👇 @bidariymelat