eitaa logo
مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی
128 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
20هزار ویدیو
100 فایل
در راستای اعتلای انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ اسلامی، انقلابی، جهاد، شهادت و تکریم شهدا و ایثارگران حمید گلچی
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۲: ابن‌أبی‌الحدید که از علمای قرن هفتم اهل سنّت است، در شرح نهج‌البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته‌‏اند آیه 207 دربارۀ علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السّلام نازل شده است که در لیلة‌المبیت در بستر رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله خوابید. و این موضوع در حدّی از تواتر است که جز کافر یا دیوانه آن را انکار نمی‌‏کند. «شرح نهج‌البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۶۲» مشرکانِ مکّه، قرار گذاشتند از هر قبیله‌‏ای یک نفر را برای کشتن پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله انتخاب کنند و آن حضرت را دسته‌جمعی از بین ببرند تا بنی‌هاشم به خون‌خواهی او قیام نکنند و با این عمل از دعوت پیامبر راحت شوند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله از نقشۀ آنان با خبر شد و علی علیه‌السّلام برای اینکه پیامبر به سلامت از مکّه خارج شود، در بستر ایشان خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید. بسیاری از علمای اهل سنّت، به این فضیلت علی علیه‌السّلام اقرار کرده‌‏اند که علّامه امینی «ره» در الغدیر (ج۲، ص ۴۸) آنان را نام برده است. از آن جمله امام أحمدحنبل، در مسند خود (ج ۱، ص ۳۴۸) می‌‏باشد. صاحب تفسیر أطیب‌البیان می‌‏نویسد: در کتاب غایة‌المرام، بیست حدیث آمده که نُه حدیث از علمای اهل سنّت و یازده حدیث از علمای شیعه است و این آیه را دربارۀ فداکاری حضرت علی علیه‌السّلام دانسته‌اند. در تاریخ طبری، (ج ۲، ص ۳۷۳) نیز که از نوشته‌های قرن سوم است، ماجرای خوابیدن حضرت علی علیه‌السّلام در بستر رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است. همچنان‌که تاریخ یعقوبی (ج ۲، ص ۳۹) موضوع را به صراحت بازگو می‌‌نماید. در شرح نهج‌البلاغه ابن‌أبی‌الحدید (ج ۴، ص ۷۳) آمده است: معاویه چهار هزار درهم پول داد تا بگویند این آیه در شأن ابن ملجم نازل شده است! «تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۴۹» همین که علی علیه‌السّلام در آن شب خطرناک به جای پیامبر خوابید، خداوند به دو فرشتۀ خود، جبرئیل و میکائیل فرمود: کدامیک از شما حاضرید فدای دیگری شوید؟! هیچ‌کدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اینک مشاهده کنید که چگونه علی‌بن‌ابی‌طالب علیهماالسّلام حاضر است جان خود را فدای رسول خدا کند. گاهی باید برای احیای یک معروف و یا محو یک منکر، جان را تسلیم کرد. حضرت علی علیه‌السّلام فرمودند: کسی‌که در راه امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر کشته شود، یکی از مصادیق این آیه است. «تفسیر صافی، ج ۱، ص ۲۴۱» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۳: به آیه ۲۱۴ نظری بیندازیم: 《الْبَأْساءُ» سختی ‏هایی است که از خارج به انسان تحمیل می‌‏شود، مثل جنگ و سرقت. و «الضَّرَّاءُ» سختی‌های درونی است، مانند بیماری، زخم و جراحت. این آیه یادآور تحمل سختی از سوی مؤمنان گذشته و هشدار و تسلّایی برای مسلمانان است. حوادث سخت، آزمایش الهی است و مشکلاتی همچون حوادث تلخِ مالی و جانی همه برای ساخته شدن انسان‌‏هاست. هر بلایی را عطایی با وی است هر کدورت را صفایی در پی است‏ زیر هر رنجی، گنجی معتبر خار دیدی، چشم بگشا گل نگر در روایتی از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله می‌خوانیم: بهشت با سختی‌‏ها پیچیده شده است. «انّ الجنّة حفّت بالمکاره و انّ النّار حفّت بالشهوات» «تفسیر کاشف، ج ۱، ص ۹. ۳۱» و در روایت دیگری آمده: برای مؤمنان گرفتار در دنیا، چنان پاداشی است که دیگران می‌گویند: ای‌کاش این سختی‌‏ها با سختی بیشتری برای ما بود. «تفسیر منهج الصادقین، ج ۱، ص ۵۵۲» آری، مشکلات، عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است. نابرده رنج، گنج میسّر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد تأخیر استجابت دعا، مایۀ تردید نشود. خداوند بارها وعده داده است که «إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» «صافات، ۱۷۲» انبیاء و بندگان ما حتماً یاری می‌شوند. و «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی» «مجادله، ۲۱» خداوند نوشته است که من و فرستادگانم پیروز هستیم. به هر حال خداوند وعدۀ پیروزی داده و ممکن است به دلائلی این وعده‌ها به تأخیر بیافتد، لکن این تأخیر نباید سبب تردید شود. 🔸پیام‌های خدا:👇👇 ۱. انتظار بهشت رفتن، تنها به خاطر ایمان داشتن و بدون سختی کشیدن، انتظار نادرستی است. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ» ۲. در سنّت‌‏های الهی، هیچ تغییری نیست. همۀ ملّت‌‏ها و امّت‌ها و افراد باید از کوران آزمایش بگذرند. «وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا» ۳. توجّه به مشکلات دیگران، عامل تسکین است. از تاریخ، عبرت و الگو بگیریم. «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ» ۴. آماده باشیم، آزمایشات الهی به قدری سخت است که بعضی مواقع انبیاء را نیز مضطرب می‌کند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ» ۵. در سختی‏ ها، انبیاء از مردم جدا نبودند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» ۶. یکی از شروط استجابتِ دعا، اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ» «إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ» ۷. آرام ‏بخشِ همۀ مشکلات، یاد نصرت خداوند است. «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ» ۸. مقاومت، زمینۀ دریافت نصرت الهی است. «مَسَّتْهُمُ» «إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۴: لطفاً به آیه ۲۱۶ نگاهی بیندازید... کلمۀ «کُرْهٌ» به مشقّتی گفته می‌‏شود که انسان از درون خود احساس کند، مانند ترس از جنگ. و «کَرْهٌ» به مشقّتی گویند که از خارج به انسان تحمیل شود، مانند حکم اجباری در آیۀ «ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ» «فصّلت، ۱۱» به آسمان‏‌ها و زمین گفتیم: یا با رغبت بیایید یا با اکراه، گفتند: ما با رغبت می‌آییم. آیۀ قبل مربوط به مال دادن بود و این آیه مربوط به جان دادن است. اکراه از جنگ، یا به خاطر روحیّۀ رفاه‌‏طلبی است و یا به‌جهت انسان‌دوستی و رحم به دیگران و یا به خاطرعدم توازن قوا و برتری دشمن است. قرآن می‌‏فرماید: شما آثار و نتایج جهاد را نمی‌دانید و فقط به زیان‌های مادّی و ظاهری آن توجّه می‌کنید، درحالی‌که خداوند از اسرار و آثار امروز و فردای کارها در ابعاد مختلفش آگاه است. جنگ با همۀ سختی‌‏هایی که دارد، آثار مثبت و فوایدی نیز دارد. از جمله: الف: توان رزمی بالا می‌رود؛ ب: دشمن جسور نمی‌شود؛ ج: روح تعهّد و ایثار در افراد جامعه به وجود می‌‏آید؛ د: قدرت و عزّت اسلام و مسلمین در دنیا مطرح می‏‌شود؛ ه: امدادهای غیبی سرازیر می‌‏گردد؛ و: روحیّۀ استمداد از خدا پیدا می‏‌شود؛ ز: اجر و پاداش الهی به دست می‌‏آید؛ ح: روحیّۀ ابداع و اختراع و ابتکار به وجود می‌آید؛ جهاد در ادیان دیگر: برخلاف تبلیغاتی که دنیا برای صلح و علیه خشونت دارد، مسئلۀ جهاد در راه دین، در تمام ادیان آسمانی بوده و یک ضرورت حتمی است. در تورات می‏‌خوانیم: ساکنان شهر را به دم شمشیر بکش و اموال‌شان را جمع نمای. «تورات، سِفر تثنیه، باب ۱۳، جمله ۱۵.۱» همگی ایشان را هلاک ساز و ترحّم منما. «تورات، سفر تثنیه، باب ۷، جمله ۳» چون برای مقاتله بیرون روی و دشمن را زیاد بینی، نترس. «تورات، سِفر تثنیه، باب ۲۰، جمله ۱» برادر و دوست و همسایه خود را بکشد تا کفّارۀ گوساله‌‏پرستی باشد. «تورات، سِفر خروج، جمله ۲۶» موسی جمعیّتی را به سوی جنگ حرکت داد و مقاتله مهمّی صورت گرفت. «تورات، سِفر اعداد، باب ۳۱، جمله ۳۴» در انجیل متی‏ آمده است: گمان مبرید که آمده‌‏ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده‌ام تا سلامتی بگذارم، بلکه شمشیر را. «انجیل متی‏، باب ۱۰، جمله ۷» هر که جان خود را دریابد (و به جنگ نیاید) آن را هلاک سازد و هر که جان خود را به خاطر من هلاک کرد آن را خواهد یافت. «انجیل متی‏، باب ۱۰، جمله ۳۹» در انجیل لوقا می‌‌خوانیم: دشمنان را که نخواستند من بر ایشان حکمرانی کنم، در اینجا حاضر ساخته، پیش من به قتل رسانید. «انجیل لوقا، باب ۱۹، جمله ۲۸» هر کس شمشیر ندارد، جامۀ خود را فروخته آن را بخرد. «انجیل لوقا، باب ۲۲، جمله ۳۶» در قرآن نیز در سوره‏‌های آل عمران، «آل عمران، ۱۴۷» مائده «مائده، ۲۴» و بقره «بقره، ۲۴۶» از وجود جنگ و جهاد در ادیان گذشته، سخن به میان آمده است. 🔸پیام‌های خدا:👇 ۱. ملاک خیر و شر، آسانی و سختی و یا تمایلات شخصی نیست، بلکه مصالح واقعی ملاک است و نباید به پیش‌داوری خود تکیه کنیم. «عَسی‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» ۲. کراهت و محبّت نفسانی، نشانۀ خیر و شرّ واقعی نیست. «تَکْرَهُوا» «وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» «تُحِبُّوا» «وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» ۳. جنگ و جهاد در راه دین، مایۀ خیر است. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ» «وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» ۴. تسلیم فرمان خدایی باشیم که بر اساس علم بی‌نهایت به ما دستور می‌‏دهد، گرچه ما دلیل آن را ندانیم. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۵: لطفاً به آیه ۲۲۴ دقت کنید در تفاسیر متعدّد از جمله مجمع‌البیان و روح‌البیان در شأن نزول این آیه آمده است که میان داماد و دخترِ یکی از یاران پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله به نام عبد اللّه‌بن‌رواحه اختلافی پیش آمد، او سوگند یاد کرد که برای اصلاح کار آنها هیچ دخالتی نکند. آیه نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع ساخت. کلمه «أیمان» جمع «یمین» به‌معنای سوگند و کلمۀ «عُرْضَةً» به‌معنای «در معرض قرار دادن» است. سوگند را وسیله‌ای برای توجیه و فرار از مسئولیّت خود قرار ندهید و به هر مناسبتی از خداوند و نام مقدّس او خرج نکنید، این کار خود نوعی جرأت و بی‌‏ادبی است. امام صادق علیه‌السّلام فرمود: «لا تحلفوا بالله صادقین و لا کاذبین» نه راست و نه دروغ، به خدا سوگند یاد نکنید. «بحار، ج ۷۶، ص ۴۷» پیام‌های خدا:👇 ۱. احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ شود. «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ» ۲. سوگند، نباید مانع انجام کار نیک و اصلاح میان مردم قرار گیرد. «لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ» ۳. ارزش‌های والا و کارهای خیر، نباید با بهانه‌های بی‌‏جا ترک شوند. «أَنْ تَبَرُّوا» ۴. به‌هوش باشید که خداوند گفتارها را می‌شنود و ناگفته‌ها را نیز می‌‏داند. برای هر سخن و فکری، حسابی باز کنید. «سَمِیعٌ عَلِیمٌ» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۶: به آیه ۲۲۹ نظر بفرمایید... در جاهلیّت، طلاق دادن و رجوع کردن به زن، امری عادّی و بدون محدودیّت بود. امّا اسلام، حد اکثر سه‌بار طلاق و دوبار رجوع را جایز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. «تفسیر مجمع‌البیان» در اسلام، طلاق امری منفور و بدترین حلال نام‌گذاری شده است، ولی گاهی عدم توافق تا جایی است که امکان ادامۀ زندگی برای دو طرف نیست. در این آیه علاوه‌بر طلاق رجعی که از سوی مرد است، طرح طلاق خُلع که پیشنهاد طلاق از سوی زن است نیز ارائه شده است. به‌این‌معنا که زن، مهریۀ خود یا چیز دیگری را فدای آزادسازی خود قرار دهد و طلاق بگیرد. تعدّد طلاق، بر اساس تعدّد رجوع و بقای ازدواج است. کسی‌که در یک جلسه می‏‌گوید: «من سه‌بار طلاق دادم»، در واقع یک‌طلاق صورت گرفته است. چون یک ازدواج را بیشتر قطع نکرده است. لذا بر اساس فقه اهل بیت علیهم‌السّلام، چند طلاق باید در چند مرحله باشد و یک‌جا واقع نمی‌‏شود. زیرا به مصلحت نیست که زندگی خانوادگی در یک جلسه و با یک تصمیم برای همیشه از هم بپاشد. با عنایت به همین موضوع بود که شیخ محمود شلتوت، مفتی اعظم مصر و رئیس دانشگاه الازهر گفت: من در مسألۀ طلاق، فقه شیعه را ترجیح می‌‏دهم. پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۹: ۱. در قطع رابطه با دیگران، نباید آخرین تصمیم را یک مرتبه گرفت، بلکه باید میدان را برای فکر و بازگشت باز گذاشت. «الطَّلاقُ مَرَّتانِ» ۲. آزار و ضرر رسانی به همسر، ممنوع است. مرد نباید به قصد کام گرفتن یا ضربۀ روحی زدن به زن، به او رجوع نموده و سپس او را رها کند. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ» ۳. در همسرداری باید از سلیقه‌های شخصی و ناشناخته دوری کرد و به زندگی عادّی و عرفی تن در داد. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ» ۴. تلخی جدایی را با شیرینی هدیه و احسان جبران کنید. «أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» ۵. طلاق، نباید عامل کینه، خشونت و انتقام باشد؛ بلکه در صورت ضرورتِ طلاق، نیکی و احسان شرط اساسی است. «أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» ۶. اصل در زندگی، نگهداری همسر است؛ نه رها کردن او. کلمۀ «فَإِمْساکٌ» همه‌جا قبل از کلمه «تَسْرِیحٌ» آمده است. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» ۷. حقوق و احکام در اسلام، از اخلاق و عاطفه جدا نیست. کلمات «بِإِحْسانٍ» و «بِمَعْرُوفٍ» نشانۀ همین موضوع است. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» ۸. مراعات حقوق، لازم است. مرد، حق ندارد از مهریۀ زن که حق قطعی اوست چیزی را پس بگیرد. «لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً» ۹. خواسته‌های مرد و زن باید در چارچوب حدود الهی باشد. «إِلَّا أَنْ یَخافا أَلَّا یُقِیما حُدُودَاللَّهِ» ۱۰. تنها نظر زن و شوهر در مورد طلاق کافی نیست، بلکه باید دیگران نیز به ادامۀ زندگی آنان امیدی نداشته باشند. «یَخافا» «فَإِنْ خِفْتُمْ» گاهی زن و شوهر می‌گویند: با هم توافق اخلاقی نداریم، امّا این حرف برخاسته از هیجان آنهاست. لذا قرآن در کنار خوف زن و شوهر «یَخافا» پای مردم را به میان کشیده که آنان نیز این ناسازگاری را درک کنند. «خِفْتُمْ» ۱۱. در تصمیم‌گیری‌‏ها باید محور اصلی، اقامۀ حدود الهی و انجام وظایف باشد. اگر حدود الهی مراعات می‏‌شود ازدواج باقی بماند وگرنه طلاق مطرح شود. «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ» ۱۲. طرحِ «طلاق خُلع» برای آن است که زن بتواند خود را از بن‌‏بست خارج سازد. «افْتَدَتْ بِهِ» ۱۳. اسلام با ادامه زندگی به صورت تحمیلی و با اجبار و اکراه، موافق نیست. درصورتی‌که زن به‌اندازه‌‏ای در فشار است که حاضر است مهریۀ خود را ببخشد تا رها شود، اسلام راه را برای وی باز گذاشته است. البتّه مرد ملزم به پذیرش طلاق خلع نیست. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ» ۱۴. شکستن قانون الهی، ظلم است. «وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۷: * آیه ۲۳۱ را ملاحظه فرمایید... هر کجا زمینۀ انحراف و ظلم و خطر بیشتر است، هشدارها و سفارش‌‏ها نیز باید بیشتر باشد. با آنکه در دو آیۀ قبل فرمود: «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» بار دیگر در این آیه می‌‏فرماید: «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» زیرا شرایط روحی زن و مرد در موقع جدایی، عادّی نیست و زمینۀ انتقام و آزاررسانی بسیار وسیع و خطر ظلم و تعدّی فراوان است. در ظلم و تعدی به حقوق زن، خود مرد نیز زجر می‌‏کشد. زن و مرد در نظام آفرینش جزو یک پیکر هستند و ظلم به عضوی، ظلم به تمام اعضا است. کسی‌که به زن ظلم کند به استقبال کیفر الهی رفته و لذا به خودش نیز ظلم کرده است. 🔹 پیام‌های خدا:👇 ۱. اسلام، زندگیِ همراه با صفا و محبّت را می‌خواهد، نگاهداری همسر به قصد آزار او حرام است. «وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا» ۲. کسانی که با همسر خود بدرفتاری می‌‌کنند، متجاوزند. «لِتَعْتَدُوا» آنان که متجاوز به حدود و حقوق دیگران باشند، مورد مهر و محبّت خداوند قرار نمی‌گیرند. «إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» «بقره، ۱۹۰» ۳. ظلم به زن، ظلم به خویشتن است. «فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ» ۴. ازدواج، یکی از آیات بزرگ الهی است. «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» از آیات الهی آن است که برای شما از خودتان، همسرانی آفرید تا وسیلۀ آرامش شما باشند و بین شما و آنان مودّت و رحمت قرار داد. «روم، ۲۱» و نباید با طلاق‌‏های بی‌‏مورد یا نگاهداری همسر به قصد آزار او، این قانون مقدّس استهزا شود. «وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً» ۵. به جای کینه‌ها و ضعف‏‌ها و تلخی‌‏ها از نعمت‌ها یاد کنید. مشکلات اندک خانوادگی را در کنار میلیون‌‏ها نعمت الهی چیزی نشمارید. «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ» ۶. برای بهبود روابط زناشویی، توجّه به احکام و مواعظ کتاب آسمانی و تقوا لازم است. «وَ اذْکُرُوا» «ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ» ۷. کسی که خود را در محضر خدا بداند، از گناه پرهیز می‌کند. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ» ۸. اگر هدفتان از طلاق، ظلم به همسر و سوء‌استفاده باشد، باید بدانید که خداوند آگاه است. «أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۸: به آیه ۲۳۴ نظر بفرمایید 👇 در تفسیرالمیزان، گزارشی از عقاید اقوام و ملل مختلف، در مورد زنانی که شوهران خود را از دست می‌‏دهند، آمده است. در آنجا می‏‌خوانیم: برخی اقوام معتقد بودند که باید بعد از مرگ شوهر، زن را زنده بسوزانند. و برخی دیگر می‌گفتند که او را به همراه شوهر، زنده در زیر خاک دفن کنند. بعضی از اقوام برای همیشه ازدواج مجدّد همسر را ممنوع می‌دانستند. و برخی زودتر از یک‌سال و یا نُه‌ماه را مجاز نمی‌‌دانستند. در میان بعضی از اقوام رایج بود که اگر مرد وصیّت کند، باید تا آن مدّت که وصیّت کرده همسرش ازدواج نکند و برخی نیز از همان لحظۀ مرگ، ازدواج مجدّد را مجاز می‌‏دانستند. در میان این عقاید انحرافی که افراط و تفریط در آنها نمایان است، اسلام نظریۀ خود را مبنی بر نگاه داشتن عدّه و سپس اجازۀ ازدواج با مرد دلخواه را در چارچوب شایستگی و معروف بودن، ارائه داده است. در مدّت چهار ماه و ده روز عدّۀ وفات، روشن می‌‏شود که آیا زن باردار است یا نه. به‌علاوه اگر زن بعد از فوت شوهر بلافاصله با مرد دیگری ازدواج کند، احساسات و عواطف بستگان شوهرِ قبل جریحه‌دار می‌‏شود. البته این مدّت در مورد زنانِ غیر باردار است و زنان باردار باید تا وقت وضع حمل عدّه نگهدارند. قرآن در بیشتر موارد مربوط به ازدواج، کلمۀ «معروف» را به کار برده است؛ این نشان‌دهندۀ آن است که اساس هر گونه تصمیم باید عاقلانه و شرع‌پسند باشد. 🔸پیام‌های خدا در این آیه:👇 ۱. مرگ، نابودی نیست؛ بلکه باز پس‏ گرفتن کامل روح از جسم است. کلمۀ «توفی» به معنای گرفتن کامل است. «یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ» ۲. زن، به محض فوت شوهرش، حقّ ازدواج با دیگری را ندارد. «یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ» ۳. بستگان شوهر، حقّ دخالت در تصمیمات زنان بیوه را ندارند. «فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما فَعَلْنَ» ۴. ایمان به اینکه همۀ کارها و تصمیمات ما زیر نظر خداوند است، بهترین پشتوانۀ تقواست. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۳۹: به آیه ۲۴۳ بنگرید: در یکی از شهرهای شام که حدود هفتاد هزار خانوار جمعیّت داشت، بیماری طاعون پیدا شد و با سرعتی عجیب مردم را یکی پس از دیگری از بین می‌‏برد. در این میان عده‌‏ای از مردم که توانایی و امکانات کوچ داشتند، به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کنند از شهر خارج شدند، پروردگار، آنها را در همان بیابان به همان بیماری نابود ساخت. به گفتۀ صاحب تفسیر تبیان (ج ۲، ص ۲۸۲) تعدادشان از ده هزار بیشتر بوده است، زیرا عرب به بیش از ده هزار «الوف» و به کمتر از آن «آلاف» می‌‏گوید. از برخی روایات استفاده می‌‏شود که اصل بیماری مزبور در آن شهر، به عنوان مجازات بود؛ زیرا وقتی رهبر و پیشوای آنان از آنها خواست که خود را برای مبارزه و جهاد آماده کرده و از شهر خارج شوند، آنها به بهانۀ اینکه در منطقۀ جنگی مرض طاعون شایع است، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند و خداوند آنها را به همان چیزی که بهانۀ فرار از جنگ قرار داده بودند، مبتلا ساخت. در برخی تفاسیر و روایات «کافی، ج ۸، ص ۱۹۸» آمده است: وقتی حِزقیل نبی، یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل، از آنجا عبور می‌‏کرد از خداوند درخواست کرد که آنها را زنده کند. خداوند دعای او را اجابت کرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگی باز گشتند. البته این الطاف الهی، هشدار و درس عبرتی برای آیندگان تاریخ است که انسان بفهمد و شکرگزار خداوند باشد. صاحب تفسیر المنار، مرگ و حیات در آیه را به شکلی سمبولیک معنا کرده و آن را کنایه از به دست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است. صاحب تفسیر المیزان، ضمن انتقاد شدید از این طرز تفکّر می‌‌فرماید: باید به ظاهر آیات معتقد بود وگرنه لازم می‏‌آید تمام معجزات و امور خارق‌العاده را توجیه یا تأویل نماییم. از آنجا که شکر، تنها به زبان نیست، بلکه حقیقت شکر آن است که نعمت‌‌های الهی را در جای خود مصرف کنیم، لذا اکثر مردم شکرگزار واقعی نیستند. در آیه اگر می‌‏فرمود: «أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ» معنا این بود که اکثر آن مردم اهل شکر نبودند؛ ولی قرآن سیمای اکثر مردم در تمام اعصار را بیان می‌‏کند، نه گروهی خاصّ را. «أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ» شیعه، به رجعت و زنده شدن گروهی از افراد قبل از قیامت، اعتقاد دارد و علاوه‌بر صدها حدیث، از آیاتی همچون این آیه، امکان وقوع آن را استفاده می‌‏کند. پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۳: ۱. به تاریخ بنگریم و از آن درس بگیریم. «أَ لَمْ تَرَ» ۲. در بیان تاریخ، آنچه مهم است عوامل عزّت و سقوط است؛ نه نام افراد و قبایل و مناطق. «الَّذِینَ خَرَجُوامِنْ دِیارِهِمْ» ۳. آنجا که اراده خداوند باشد، فرار کارساز نیست. «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا» ۴. خداوند در همین دنیا بارها مردگان را زنده کرده است. «ثُمَّ أَحْیاهُمْ» ۵. فراز و نشیب‌‏ها، مرگ و میرها، زاد و ولدها و زنده‌شدن‏‌های مجدّد، همه نمونه‌‌هایی از الطاف و فضل الهی است. «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ» ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۴۰: به آیه ۲۴۷ نگاهی کنیم: کلمه «واسِعٌ» یعنی خداوند بی ‏نیازی است که از هیچگونه بخششی عاجز نیست. گرچه بنی اسرائیل از پیامبرشان فرمانده نظامی برای رهبری جنگ خواستند «مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» ولی از آنجا که آنان بهانه گرفته و گفتند: طالوت را به سلطنت چه کار؟ معلوم می ‏شود که او علاوه بر فرماندۀ نظامی، سلطان آنان نیز قرار گرفت. این گروه ستمدیدۀ بنی‌اسرائیل با آنکه برای رهایی از چنگال ظالمان، از پیامبرشان درخواست تعیین فرمانده کرده بودند، ولی وقتی پیامبرشان طالوت را که جوانی چوپان و فقیر و گمنام بود، به فرماندهی و زمام‌داری آنان تعیین نمود، گفتند: چگونه او می‌‌تواند فرماندۀ ما باشد در حالی که شهرت و ثروتی ندارد؟ و ما به جهت ثروت و دارایی که داریم، از او لایق‏تریم! پیامبر وقتی بهانه‌‌گیری آنها را به خاطر فقر و نداری طالوت شنید، فرمود: بی‌‏گمان خدا او را بر شما برگزیده است و او توانایی علمی و قدرت بدنی و نیروی لازم برای فرماندهی جنگ را دارد. خداوند هر کس را که بخواهد به خاطر لیاقت و استعدادهای نهفته‌‏اش فرماندهی می‌‏بخشد. آری، اگر نظر او به سنگی تعلق گیرد، جواهر می‏‌شود و اگر به خاری افتد، گل و اگر به فقیری نظر کند فرمانده می‌‏شود. آیا چوپانی که گوسفندانش گم می‌شوند، لیاقت فرماندهی دارد؟ در روایات آمده است: طالوت چوپانی بود که در پی گوسفندان گمشده‌‏اش از اطراف به سوی شهر آمده بود و به خدمت پیامبر رسید و خداوند به پیامبر وحی کرد که همین چوپان لیاقت فرماندهی دارد و او را به مردم معرفی کن. شاید مراد از جملۀ «بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ» جامعیّت علوم باشد. یعنی او در بسیاری از علوم، اطلاعات گسترده‌‏ای داشت. ┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ : ملحق شوید👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۸۷: آیه ۵۸ را بنگرید... امانت‌داری و رفتار عادلانه و دور از تبعیض، از نشانه‏‌های مهم ایمان است؛ چنان‌که خیانت به امانت، علامت نفاق است. در حدیث است: به رکوع و سجود طولانی افراد نگاه نکنید، بلکه به راست‌گویی و امانت‌داری آنان بنگرید. (کافی، ج ۲، ص ۱۰۵) در روایات متعدّد، منظور از امانت، رهبری جامعه معرّفی شده که اهلش اهل بیت علیهم‌السّلام می‏‌باشند؛ این مصداق بارز عمل به این آیه است. آری، کلید خوشبختی جامعه، بر سر کار بودن افراد لایق و رفتار عادلانه است و منشأ نابسامانی‏‌های اجتماعی، ریاست نااهلان و قضاوت‏‌های ظالمانه است. (حضرت امیر علیه‌السّلام فرموده است:«من تقدّم علی قوم و هو یری فیهم من هو افضل، فقد خان اللَّه و رسوله و المؤمنین»؛ هرکس خود را در جامعه بر دیگران مقدّم بدارد و پیشوا شود در‌حالی‌که بداند افراد لایق‌تر از او هستند، قطعاً او به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است.( الغدیر، ج ۸)) خیانت در امانت شامل کتمان علم، حرفه و حق، تصاحب اموال مردم، اطاعت از رهبران غیر الهی، انتخاب همسر یا معلّم نااهل برای فرزندان و... می‌‏شود. امام باقر و امام صادق علیهما‌السّلام فرمودند: اوامر و نواهی خدا امانت‌های الهی است. (تفسیر نورالثقلین) امانت سه‌گونه است: الف: میان انسان و خدا؛ (وظایف و واجباتی که بر انسان تعیین شده است. (تفسیر مجمع‌البیان))؛ ب: میان انسان و دیگران؛ (اموال یا اسرار دیگران نزد انسان)؛ ج: میان انسان و خودش؛ (مثل علم و عمر و قدرت که در دست ما امانت‌اند.). 🔸پیام‌های سورۀ نساء - آیۀ ۵۸: ۱. سپردن امور به کاردانان و قضاوت عادلانه، از مصادیق عمل صالح و از نشانه‏‌های ایمان است. (با توجّه به آیۀ قبل) ۲. هر امانتی صاحبی دارد و هرکس لیاقت و استعداد کار و مقامی را دارد. «أَهْلِها» ۳. در ادای امانت و دادگری، ایمان شرط نیست؛ نسبت به همۀ مردم باید امین و دادگر بود. «أَهْلِها»، «النَّاسِ» ۴. قاضی و حاکم باید عادل باشد. «تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ» ۵. تشکیل حکومت لازم است. لازمۀ سپردن مسئولیّت‌‏ها به اهلش و قضاوت عادلانه برقراری نظام و حکومت الهی است. «تُؤَدُّوا الْأَماناتِ»، «تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ» ۶. موعظۀ خوب، آن است که علاوه‌بر پندهای اخلاقی، به مسائل اجتماعی و قضایی هم توجّه کند. «نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ» ۷. اگر مردم هم خیانت در امانت یا ستم در قضاوت را نفهمند، خدا بینا و شنواست. «إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً» 🔸🔸🔸🔸 👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۸۸: آیه ۶۵ را بنگرید.... میان زبیربن‌عوام از مهاجرین و یکی از انصار، بر سر آبیاری نخلستان نزاع شد. پیامبر قضاوت کرد که چون قسمت بالای باغ، از زبیر است، اوّل او آبیاری کند. مرد انصاری از قضاوت پیامبر ناراحت شد و گفت چون زبیر، پسر عمۀ توست، به نفع او داوری کردی! رنگ پیامبر پرید و این آیه نازل شد. عجبا که خودشان رسول‌اللّه را به داوری پذیرفته‌اند، ولی سر باز می‌زنند! امام صادق علیه‌السّلام فرمود: اگر کسانی اهل نماز و حج و زکات باشند، ولی نسبت به کارهای پیامبر صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله سوء‌ظن داشته باشند، در حقیقت مؤمن نیستند. سپس این آیه را تلاوت فرمودند. (تفسیر نور الثقلین کافی، ج ۱، ص ۳۹۰) پیام‌های سورۀ نساء - آیۀ ۶۵: ۱. نشانه‌‏های ایمان راستین سه چیز است: الف: به‌جای طاغوت، داوری را نزد پیامبر بردن؛ «یُحَکِّمُوکَ»؛ ب: نسبت به قضاوت پیامبر، سوء‌ظن نداشتن؛ «لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً»؛ ج: فرمان پیامبر را با دلگرمی پذیرفتن و تسلیم بودن؛ «وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً». ۲. اسلام، علاوه‌بر تسلیم ظاهری، به ابعاد روحی و تسلیم قلبی توجّه کامل دارد. «لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً» ۳. قضاوت، از شئون رسالت و ولایت است. «مِمَّا قَضَیْتَ» ۴. وجوب تسلیم در برابر قضاوت پیامبر، نشان عصمت اوست. «یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً» 🔸🔸🔸 👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
. 🔸 نکاتی تفسیری از صفحه ۹۱: آیه ۸۳ را بنگرید.... نشر و پخش اخبار محرمانه و شایعات همیشه به مسلمانان ضربه زده است. نشر اخبار سرّی معمولًا از روی سادگی، انتقام، ضربه‌زدن، آلت دست شدن، طمع مادّی، خودنمایی و اظهار اطلاعات صورت می‌گیرد. اسلام به خاطر جامعیّتی که دارد، به این مسأله پرداخته و در این آیه از افشای رازهای نظامی نکوهش می‏‌کند و نقل اخبار پیروزی یا شکست را پیش از عرضه به پیشوایان، عامل غرور نابه‌جا یا وحشت بی‌مورد از دشمن می‌داند. اگر هشدارها و عنایت‏‌های الهی نبود، مسلمانان بیشتر در این مسیر شیطانی (افشای سر) قرار می‌‏گرفتند. امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: کسی که اسرار ما را فاش کند، همانند کسی است که به روی ما شمشیر کشیده باشد. (وسائل، ج ۲۷، ص ۱۹۷) امام باقر علیه‌السّلام می‌‏فرماید: مراد از اهل استنباط در آیه، ائمّۀ معصومین هستند. (وسائل، ج ۲۷، ص ۲۰۰) 🔸پیام‌های سورۀ نساء- آیۀ ۸۳: ۱. رازداری و حفظ اخبار امنیّتی وظیفۀ مسلمانان است و افشای اسرار آنها حرام است. «إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ»، «أَذاعُوا بِهِ» ۲. پخش شایعات، از حربه‌های منافقان است. «أَذاعُوا» (با توجّه با آیات قبل) ۳. اخبار جبهه و اسرار نظامی باید به یک نقطه برسد و پس از ارزیابی و تشخیص به اندازۀ مصلحت منتشر گردد. «رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ» ۴. عوام و عموم مردم، باید به اهل استنباط رجوع کنند. «رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ...» ۵. اولی‌الامر باید از میان خودِ مؤمنین باشد. «أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ» ۶. مسلمانان باید دارای حکومت و تشکیلات و رهبری باشند. اولی‌الامر صاحب دولت و حکومت و قدرت است. «إِلی‏ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ» ۷. مسائل نظامی، سیاسی و امنیّتی باید تحت یک مدیریّت دارای اجتهاد و استنباط باشد. «لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ» ۸. کنترل و هدایت اخبار امنیّتی و اسرار اجتماعی، ایجاد تشکیلات خبری برای جمع‏‌آوری و ارزیابی خبرهای سرنوشت‌‏ساز و عرضۀ آن به مردم، از شئون رهبری است. «لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ» ۹. بین ولایت و فقاهت رابطۀ تنگاتنگ است. اولی‌الامر باید اهل استنباط باشند. «أُولِی الْأَمْرِ»، «یَسْتَنْبِطُونَهُ» ۱۰. استنباط، تنها مخصوص احکام فقهی نیست. «أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ»، «یَسْتَنْبِطُونَهُ» ۱۱. خنثی‌سازی توطئه از راه قرار دادن مراجع صلاحیّت‌‏دار در جریان اخبار و بررسی آنها، مصداق فضل و رحمت الهی است. «رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ»، «فَضْلُ اللَّهِ» ۱۲. تعیین رسول‌اللَّه و اولی‌الامر به عنوان مرجع مردم، و رهانیدن مردم از پیروی شیطان بزرگ‌ترین فضل و رحمت خدا است. «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ...» ۱۳. مرکزیّت صحیح مانع انحراف است و جامعۀ بی‌رهبر در دام شیطان می‌افتد. «لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ» ۱۴. انتشار اخبار نظامی و عدم مراجعه به رهبران الهی، پیروی از شیطان است. «لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ» ۱۵. اکثر مردم فریب شایعات را می‌خورند. «لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلَّا قَلِیلًا» 🔸🔸🔸 👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d