eitaa logo
مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی
128 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
20هزار ویدیو
99 فایل
در راستای اعتلای انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ اسلامی، انقلابی، جهاد، شهادت و تکریم شهدا و ایثارگران حمید گلچی
مشاهده در ایتا
دانلود
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: چرا باید آدمی بزرگی بفروشد و تکبر ورزد؟ و انسانی که آغازش نطفه‏ای ناچیز و پایانش مرداری گندیده است پس چرا تکبر؟! قرآن می‎فرماید: "ان الله لا یحب المتکبرین" (سوره نمل آیه 22) یعنی خداوند متکبران را دوست ندارد. آری خداوند تکبر و خود بزرگ بینی را دشمن می‏دارد، زیرا همچنان که تواضع زمینه دوستی را تشکیل می‏دهد، تکبر زمینه پراکندگی و جدایی را به وجود می‎آورد. خداوند در کتاب خود فرموده است « من آنان را که از روی کبر دعوی بزرگی کنند از آیات رحمتم رویگردان کنم.» ( سوره اعراف آیه 146). علت حقیقی تکبر دو چیز است:1- احساس حقارت و خواری؛ کسی از این احساس برخورداراست سعی می‏کند با تحمیل کردن خود بر دیگران آن را جبران کند. 2- احساس بزرگی و برتری جویی. از آن جا که انسان متکبر احساس حقارت و کوچکی می‏کند، می‎کوشد با اقدامات مختلف به دیگران ثابت کند که از آنها بزرگتر و برتر است. شاهان و حکمرانان سرکش و مفسد و فرورفته درورطه تکبر و غرور از این قبیل هستند. امام صادق(ع) می‎فرماید: هیچ انسانی تکبر یا گردنکشی نکرد مگر به واسطه ذلت و حقارتی که در خود یافت. آن حضرت در حدیثی دیگر می‎فرماید: آن که مردم را کوچک شمارد و بر آنان بزرگی فروشد جبار است. و باز می‎فرماید: وارد بهشت نشود آن که در دلش به اندازه دانه خردلی تکبر باشد. تجبّر تنها از آن خداست، کبر یا تنها شایسته ذات حق است و او را شریکی نیست و آن که تکبر ورزد در حقیقت با خداوند در این باره ستیز و کشمکش برخاسته است. خداوند در حدیث قدسی می‎فرماید: «کبر یا پوشش من است و هرکس بر سر این پوشش با من کشمکش کند او را بی باکانه به دوزخ افکنم.(کنز العمالج 74). پیامبر خدا(ص) نیز می‎فرماید:« چه بد بنده‏ای است آن که تکبر ورزد و برتری جوید او خدای جبار و برتر را از یاد برده است. چه بد بنده‏ای است آن که خودستایی و غرور پیشه کند. او خدای بزرگ و متعال را ازیاد برده است. چه بد بنده‏ای است آن که در بی خبری و فراموشی به سر برد. او گورهای پوسیده و ویران را از یاد برده است. چه بد بنده‏ای است آن که گردنکشی و طغیان کند و آغاز و انجام خود را از یاد برده است». آری... انسان متکبر خداوند جبار و اعلی را از یاد برده است وگرنه تکبر نمی‏ورزید و برتری نمی‏جست! به همین دلیل عجیب نیست وقتی گفته می‎شود که انسانهای متکبر در رستاخیز به صورت «ذره» محشور می‏‏شوند و مردم آنها را لگد می‎کنند و از سرِ درد فریادشان به آسمان بلند می‎شود اما دیگر دیر شده است و « هنگام گریز نیست». حدیث شریف می‎گوید: خداوند متکبران را به صورت ذره محشور می‏کند و مردم لگدمالشان می‏کنند، چون خداوند را کوچک و خوار شمرده‏اند.(المحجة البیضا ج 6 ص 215). اگر به راز اهتمام اسلام به زودودن تکبر از لوح جان مردم عمیقاً بیندیشیم به این حقیقت پی خواهیم برد که:« همه سرکشی‏ها و طغیان‏ها ناشی از تکبر یک فرد یا یک عده است». آیا این تکبر و خود بزرگ بینی نیست که استعمار و استثمار را پدید می‎اورد؟! آری تکبر نه تنها دوستی‏ها را به تباهی می‎‏کشاند بلکه ملت‏ها را نیز تباه و بیچاره می‎کند. اینجاست که اسلام با تکبر در سرچشمه آن می‏جنگد یعنی در دل انسان فردی و انسان اجتماعی. امام علی(ع) می‏فرماید: « در غرور مرد همین بس که به وسوسه‏های نفس خویش اعتماد کند و در عیب و منقصت مرد همین بس که خود را بزرگ بشمارد» در جایی دیگر می‏فرماید: آن که به مردم بزرگی فروشد خوارشود. و نیز می‎فرماید: بدترین آفت خرد کبر است. هیچ خردمندی را نمی‏یابیم که به مردم بزرگی فروشد بلکه این سبک سران هستند که خود را از همه باهوش‏تر و برتر می‏دانند، اینان به اندک دانشی که دست می‏یابند یا به کمترین منصبی که می‎رسند غرور و تکبر وجودشان را فرا می‏گیرد؛ چنان که گویی زمین را شکافته و یا سر به کوهها ساییده‏اند. در حدیث شریف آمده است: به میزانی که تکبر به دل انسان راه یابد کم یا زیاد به همان میزان از خرد او کاسته می‏شود. جامعه انسان متکبر را دشمن، و همنشینی و مصاحبت با اشخاص متکبر را که پیوسته از خود دم می‎زنند و جز ضمیر «من» از زبانشان نمی‏شنوی، ناخوش می‏دارد. امام علی(ع) می‏فرماید: از رفتار خداوند با ابلیس پند بگیر، زیرا عمل طولانی و تلاش پیگیر او را نادیده گرفت او شش هزار سال است که معلوم نیست از سالهای دنیا بوده یا آخرت، خداوند را عبادت کرده بود. وقتی خداوند ابلیس را با آن که شش هزار سال عبادت کرده بود، خوار و بی مقدار کرد، چون فقط لحظه‏ای تکبر ورزید آیا دیگران را اگر تکبر و گردن فرازی کنند به بهشت خواهد برد؟
نقل می‎کنند پیامبر خدا(ص) بر مردی مصروع و دیوانه که عده‏ای برگرد او جمع شده بودند گذشت پرسید: اینها گرد چه چیزی جمع شده‏اند؟ عرض شد برگرد دیوانه‏ای مصروع. پیامبر به او نگریست و فرمود: این مرد دیوانه نیست بلکه بیمار است آیا دوست دارید که دیوانه حقیقی را به شما معرفی کنم؟ عرض کردند بفرمایید ای پیامبر خدا فرمود: دیوانه حقیقی آن است که با تبختر راه می‏رود با گوشه چشم می‏نگرد و از خداوند امید رحمتش را دارد در حالی که او را نافرمانی می‏کند! این است دیوانه حقیقی.
هدایت شده از اخبار مقاومت اسلامی
🔴 وزیر کشور مالزی در پاسخ به ادعای آمریکا در مورد صادات نفت ایران از طریق مالزی 🔻ما به عنوان یک کشور مستقل فقط از تحریم های سازمان ملل پیروی می‌کنیم نه تحریم‌های منفردانه هر کشور؛ ما در برنامه تحریمی ایالات متحده علیه ایران مشارکت نداشته و نخواهیم داشت. @akh_moq_is
🌤صبحت‌بخیرمولای‌من 🏝چه خوب صاحبی دارم من! شمایی که مرا از سفره‌ی کرامتتان ، از دعای خیرتان ، از برکت نگاهتان ، از ذکر نامتان و از طعم شیرین و ناب محبتتان ... محروم نکردید ...🏝 ⚘اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْموُلُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوامِعِ السَّلامِ سلام بر تو اى مقدم (بر همه خلق و) مورد آرزو (ى آنان)، سلام بر تو به همه‌ی سلام‌ها ⚘(آل‌یاسین) 🌤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mahman11
هدایت شده از حاج حمید گلچی
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷دعای امام زمان(عج)🌷 ثواب قرائت این دعا را به ارواح مطهر معصومین (ع) و روح ملکوتی امام شهیدان و روح بلند شهدا و همچنین عزیزان از دست رفته اهدا نماییم. التماس دعا
Valizadeh & Ghaderpanah4_5951600619461543443.mp3
زمان: حجم: 1.93M
🔸ترتیل صفحه 296 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۹۶🌷 اصحاب کهف(بخش سوم): پس از ایمان وزیران دقیانوس و خروج مخفیانه‏ ی آنان از شهر، پادشاه دستور داد که آنان را دستگیر و مجازات کنند تا مبادا رفتار آنان، مقدمه ای برای بیداری و آگاهی مردم شود، یا به مناطق دور و نزدیک بروند و آیینِ یگانه پرستی و مبارزه با شرک و بت پرستی را تبلیغ کنند؛ امّا مأموران همه جا را گشتند، و آنان را نیافتند. سرانجام مخالفت آن افراد مشهور با پادشاه و ناپدید شدن خارق العاده‏ ی آنان سبب شد که داستان اسرارآمیزشان در تاریخ ثبت شود و از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد، و صدها سال بر این منوال گذشت. اکنون سراغ مأمور خرید غذا برویم و ببینیم بر سر او چه آمد. هنگامی که او وارد شهر شد، دهانش از تعجّب بازماند؛ زیرا ساختمان‏ها به کلی تغییر کرده و قیافه های همه‏ ی مردم ناشناس شده بود. شکل لباس ها دگرگون شده و حتّی طرز سخن گفتن و آداب و رسوم مردم عوض شده بود. او که هنوز فکر می کرد خوابشان در غار یک روز یا یک نیمه روز طول کشیده، با حیرت از خود می پرسید که پس چرا همه چیز چنین تغییر کرده است. تعجّبِ او هنگامی به نهایت رسید که برای تهیّه ی غذا، سکّه ای به فروشنده داد که به 300 سال قبل مربوط می شد. به هر حال، او از ماجرا خبردار شد و این خبر به سرعت در شهر پیچید. بعضی از مورّخان می نویسند: در آن زمان، پادشاه شایسته و باایمانی بر مردم حکومت می کرد؛ ولی بسیاری از مردم، به معاد به ویژه معاد جسمانی ایمان نداشتند. از این رو ماجرای اصحاب کهف، دلیل دندان شکنی برای طرفداران معاد جسمانی شد؛ زیرا این خواب طولانی که دهها سال طول کشیده بود، بی شباهت به مرگ نبود و بیدار شدنشان نیز شباهت زیادی به رستاخیز داشت؛ بلکه می توان گفت که این خواب و بیداری، از برخی جهات، از مردن و بازگشتن به زندگی عجیب تر بود؛ زیرا آن افراد، صدها سال بدون آب و غذا در روی زمین خوابیده بودند؛ امّا نه بدنشان آسیب دید، نه پیر شدند و نه حتّی لباس هایشان پوسید! بدون‏ شک خدایی که چنین قدرتی دارد، می تواند انسان ها را پس از مرگ زنده کند. به هر حال، مأمور خرید غذا، به سرعت به غار بازگشت و دوستان خود را از ماجرا آگاه کرد. پس همگی در شگفتی فرو رفتند و شاید به یاد زمانی افتادند که آرزویِ آمدنِ دورانی بدون شرک و بت پرستی را داشتند، و خداوند بدین‏وسیله، به آنان فهمانده بود که شرک و ظلم هر قدر هم به ظاهر فراگیر باشد روزی از بین می رود. آری، این قانون الهی است، و بر همین اساس، سرِ بریده‏ ی امام حسین بر روی نیزه، در کوفه و شام، آیات اصحاب کهف را می خواند تا به همگان بفهماند که سرانجامِ حکومتِ ظالمانه‏ ی یزید و یزیدیان، شکست و نابودی است . به هر حال، بر اساس روایات، اصحاب کهف که ماجرای شگفت انگیز خود را فهمیدند، از خدا خواستند که اجازه دهد چشم از این جهان بپوشند و به جوار رحمت حق منتقل شوند. خدا نیز دعایشان را مستجاب فرمود و جانهای پاکشان را به جهان دیگر منتقل کرد. در این هنگام، منکران معاد کوشیدند دیگران را متقاعد کنند که درِ غار بسته شود و اصحاب کهف به فراموشی سپرده شوند، و بدین ‏وسیله، این دلیل مهم معاد نیز فراموش شود؛ امّا مؤمنان ـ که پادشاه نیز از آنان بود ـ تصمیم گرفتند بر در آن غار، عبادتگاهی بسازند تا یاد آن مردان بزرگ زنده بماند. 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
هدایت شده از م نظری
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۹۶🌷 اصحاب کهف(بخش سوم): پس از ایمان وزیران دقیانوس و خروج مخفیانه‏ ی آنان از شهر، پادشاه دستور داد که آنان را دستگیر و مجازات کنند تا مبادا رفتار آنان، مقدمه ای برای بیداری و آگاهی مردم شود، یا به مناطق دور و نزدیک بروند و آیینِ یگانه پرستی و مبارزه با شرک و بت پرستی را تبلیغ کنند؛ امّا مأموران همه جا را گشتند، و آنان را نیافتند. سرانجام مخالفت آن افراد مشهور با پادشاه و ناپدید شدن خارق العاده‏ ی آنان سبب شد که داستان اسرارآمیزشان در تاریخ ثبت شود و از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد، و صدها سال بر این منوال گذشت. اکنون سراغ مأمور خرید غذا برویم و ببینیم بر سر او چه آمد. هنگامی که او وارد شهر شد، دهانش از تعجّب بازماند؛ زیرا ساختمان‏ها به کلی تغییر کرده و قیافه های همه‏ ی مردم ناشناس شده بود. شکل لباس ها دگرگون شده و حتّی طرز سخن گفتن و آداب و رسوم مردم عوض شده بود. او که هنوز فکر می کرد خوابشان در غار یک روز یا یک نیمه روز طول کشیده، با حیرت از خود می پرسید که پس چرا همه چیز چنین تغییر کرده است. تعجّبِ او هنگامی به نهایت رسید که برای تهیّه ی غذا، سکّه ای به فروشنده داد که به 300 سال قبل مربوط می شد. به هر حال، او از ماجرا خبردار شد و این خبر به سرعت در شهر پیچید. بعضی از مورّخان می نویسند: در آن زمان، پادشاه شایسته و باایمانی بر مردم حکومت می کرد؛ ولی بسیاری از مردم، به معاد به ویژه معاد جسمانی ایمان نداشتند. از این رو ماجرای اصحاب کهف، دلیل دندان شکنی برای طرفداران معاد جسمانی شد؛ زیرا این خواب طولانی که دهها سال طول کشیده بود، بی شباهت به مرگ نبود و بیدار شدنشان نیز شباهت زیادی به رستاخیز داشت؛ بلکه می توان گفت که این خواب و بیداری، از برخی جهات، از مردن و بازگشتن به زندگی عجیب تر بود؛ زیرا آن افراد، صدها سال بدون آب و غذا در روی زمین خوابیده بودند؛ امّا نه بدنشان آسیب دید، نه پیر شدند و نه حتّی لباس هایشان پوسید! بدون‏ شک خدایی که چنین قدرتی دارد، می تواند انسان ها را پس از مرگ زنده کند. به هر حال، مأمور خرید غذا، به سرعت به غار بازگشت و دوستان خود را از ماجرا آگاه کرد. پس همگی در شگفتی فرو رفتند و شاید به یاد زمانی افتادند که آرزویِ آمدنِ دورانی بدون شرک و بت پرستی را داشتند، و خداوند بدین‏وسیله، به آنان فهمانده بود که شرک و ظلم هر قدر هم به ظاهر فراگیر باشد روزی از بین می رود. آری، این قانون الهی است، و بر همین اساس، سرِ بریده‏ ی امام حسین بر روی نیزه، در کوفه و شام، آیات اصحاب کهف را می خواند تا به همگان بفهماند که سرانجامِ حکومتِ ظالمانه‏ ی یزید و یزیدیان، شکست و نابودی است . به هر حال، بر اساس روایات، اصحاب کهف که ماجرای شگفت انگیز خود را فهمیدند، از خدا خواستند که اجازه دهد چشم از این جهان بپوشند و به جوار رحمت حق منتقل شوند. خدا نیز دعایشان را مستجاب فرمود و جانهای پاکشان را به جهان دیگر منتقل کرد. در این هنگام، منکران معاد کوشیدند دیگران را متقاعد کنند که درِ غار بسته شود و اصحاب کهف به فراموشی سپرده شوند، و بدین ‏وسیله، این دلیل مهم معاد نیز فراموش شود؛ امّا مؤمنان ـ که پادشاه نیز از آنان بود ـ تصمیم گرفتند بر در آن غار، عبادتگاهی بسازند تا یاد آن مردان بزرگ زنده بماند. 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
سلام علیکم. با ارادت اول ذی القعده الحرام سالروز ولادت با سعادت و فرخنده ی کریمه ی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه( سلام الله علیها) و آغاز دهه کرامت بر تمامی محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و بر شیفتگان حضرت حق تعالی مبارک و خجسته باد.‌🌺🌺🌺🌺