هدایت شده از خط حزب الله
#سخن_هفته
خط حزبالله دلایل حمایت رهبر انقلاب از #رئیس_سابق قوه قضائیه را بررسی میکند
📝 قاعده انصاف
🔰سخنان مهم رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با #مسئولان_قضائی کشور در هفتم تیرماه امسال، با بازتابهای زیادی همراه بود. از جمله، بخش کوتاهی از مطالب ایشان در تقبیح #اهانت و #ظلم به #بزرگان_پاکدست قوهی قضائیه. البته خطاب رهبر انقلاب در مرتبهی اول به مؤمنان بود نه معاندان، اما به نظر میرسد گویا برخی به درستی منطق موضع ایشان را درنیافتند و احساس کردند ایشان برای مبارزه با فساد، حد مصلحتی تعیین کردهاند.
🔶#حقطلبی ویژگی مؤمن است و به همین دلیل مؤمنان بنا به تعریف و برای تصدیق ایمانشان، نمیتوانند «جفا» و «تعدی» در مورد #حقوق_دیگران را مجاز بدانند یا به آن دامن بزنند. ارزش این امر تا حدی است که باید در مورد آن جانب احتیاط را نگه داشت. یعنی اگر شک و شبههای در میان باشد یا ادله و اسناد کافی فراهم نباشد، نمیتوان بر اساس ظن و احتمال متهمی را مجرم و مفسد دانست. چون اگرچه «وجود #فساد و #مفسد، خیلی خطرناک است امّا تعدّی به بیگناه به معنای واقعی کلمه از این خطرناکتر است». ۹۹/۴/۷
🔹نکتهی دیگر آن است که نباید در بررسی همهجانبهی موضوع #فساد در #قوه_قضائیه، این واقعیت نادیده گرفته شود که حرکت ارزشمند امروزی، ریشه در اقدامات ریاست قبلی این قوه دارد و با وجود برخی کاستیها، با جدیت آغاز شده و ادامه یافته تا به نشانههای امیدوارکنندهتر در دوران کنونی رسیده است.
⭕️ از سوی دیگر، یک ویژگی بایستهی رهبر انقلاب این است که برخلاف برخی افراد و حتی #سیاسیون، با جوّدهی افکار و احساسات عمومی، از قاعدهی عقل و اخلاق و انصاف خارج نشده و تحت تأثیر «فضاسازیهای رسانهای و هیجانی» تصمیم نگرفته و اقدامی نمیکنند.
🔻همچنین در همین سخنرانی رهبر انقلاب، بارها روی #عدم_اغماض از هرگونه جرم و فساد بهعنوان «قاعده» تأکید شده اما این #عدم_تعدی نیز روی دیگر همین سکه و مکمل همان قاعده است. برای رهبر انقلاب بواسطهی اشراف ناشی از اطلاعات و گزارشهای دقیق، پاکدستی رئیس قبلی قوهی قضائیه ثابت بوده و احراز شده است. بنابراین ورود ایشان به موضوع و شهادت بر این امر و دعوت دیگران برای توجه به آن، بر پایهی مطلوبیت حقوقی و اخلاقیِ #رفع_تعدی است. این امر نه فقط نشانهی پایبندی ایشان به معارف و آموزههای دینی است بلکه اساساً با توجه به اینکه مسئله برای ایشان واضح است، «تکلیف شرعی و رسالت اخلاقی» ایشان بوده که به انجام رسیده است.
❇️ البته بدیهی است که اولاً این موضوع، مادامی است که اماره و بیّنهی شرعی خلاف آنچه تاکنون روشن است، اقامه نشده باشد. ثانیاً رفع شبههی پاکدستی از یک کارگزار برجستهی نظام، نافی این مطالبه نیست که فرد مسئول خود نیز #شفافسازی کند یا سهم احتمالی خود در «اشتباهها و کاستیهای مدیریتی» رابپذیرد.
▫️به نظر میرسد موضع اخیر رهبر انقلاب، گویای پاسداری از «حریم حرفهای قضاء» نیز هست. جریان مؤمن انقلابی که بر پایهی مبانی دینی-انقلابی نسبت به #عملکرد مسئولان عالی جمهوری اسلامی حساسیت مضاعفی دارد و یاریکنندهی جریان مبارزه با «اژدهای هفتسر فساد» بهشمار میرود، نباید این نکته را از یاد ببرد که قضاوت، کاری تخصصی و دقیق است.
✅ #هیاهوی نابجا یا برچسبزدن به این و آن بر اساس «گمانهای انباشته»، نه فقط جای این امر خطیر را نمیگیرد بلکه ممکن است برخلاف هدف و نیت کنشگران، خود موجب تعدی از جادهی تقوا شده و خدای نکرده اثر عکس برجای بگذارد.
@Khattehezbollah
#مجالس_عید_الزهراء
🤔#پرسش
❔شما که از مجالس عید الزهراء و این قضیایای جانبی آن طرفداری می کنید آیا نمی دانید که همه ساله چقدر شیعه به خاطر این مجالس کشته می شوند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌نخست باید ببینیم که نظر اهل سنت ، نسبت به کسانی که خلفای آنها را مورد #لعنت علنی قرار می دهند چیست ؟
❕#ذهبی از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛
« کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه بکند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد ، از دین و ملت اسلام خارج شده است »
📚الکبائر ج1 ص237
👌یحیی بن معین از استوانه های علمی اهل سنت می نویسد ؛
« کسی که عثمان ، طلحه یا یکی از صحابه پیامبر را فحش و #ناسزا دهد ، دجال است ، لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر او باد »
📚تهذیب التهذیب ج1 ص447
👌سرخسی از فقهای مشهور حنفیه می نویسد ؛
« هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر است و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او #شمشیر است »
📚اصول السرخسی ج2 ص134
❕ابن حزم می نویسد ؛
« مالک بن انس گفته کسی که به عایشه #دشنام دهد کشته می شود »
📚المحلی ج11 ص414
❕همواره دشمنان تشیع ، شیعه را به جرم لعنت صحابه مورد کشتار قرار می دادند .
👌ابن #اثیر می نویسد ؛
« از حوادث سال 407 هجری کشتن شیعیان در آفریقا بود ، هر چه از شیعیان باقی مانده بود تحت تعقیب قرار گرفته و کشته شدند ...به این جرم که آنان رافضی بوده و به ابوبکر و عمر دشنام می دادند ...به همین علت مردم بر آنان شوریده ، فتنه ای به پا کرده و آنان را به #طمع غارت اموال کشتند »
📚الکامل فی التاریخ ج8 ص114
❕امروزه نیز به #چشم شاهدیم که چگونه وهابیت و داعش و طالبان و سایر گروه های تروریستی ، شیعیان را به جرم لعن صحابه مورد کشتار قرار می دهند تا جایی که تفکر آنها چنین #فتوا می دهد ؛
« هر کس که یک شیعه را بکشد ، بهشت بر او واجب می شود ... زنان آنان را می توان به #کنیزی گرفت ...»
📚العقود الدریه فی تنقیح الفتاوی الحامدیه ص102
❕با این وجود آیا عقل #بشری اجازه می دهد که انسان با لعن علنی نسبت به صحابه و مقدسات اهل سنت ، خود و سایر شیعیان را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهد ؟ آیا نباید برای حفظ جان #تقیه کرد و از لعن علنی در مقابل مخالفان پرهیز کرد .
👌امام #صادق علیه السلام فرمود:
«نه دهم دین تقیه است و کسی که تقیه نمی کند دین ندارد»
📚الکافی ج2 ص217
🔷امام کاظم علیه السلام فرمود:
«تقیه دین من و دین پدران من می باشد و کسی که #تقیه نمی کند ایمان ندارد»
📚وسائل الشیعه ج16 ص204
👌امامان علیهم السلام نیز شیعیان را از لعن و #اهانت علنی نسبت به مقدسات اهل سنت منع می کردند .
❕امام رضا علیه السلام فرمود:
«مخالفان ما اخباری در فضایل ما جعل کرده اند وآنان را بر سه قسم قرار داده اند یک قسم غلو در حق ما است،یک قسم کوتاهی در بیان مقامات ما است ویک قسم آن است که روایاتی جعل کرده اند که ما درآن روایات از دشمنانمان مذمت می کنیم وصراحتا از آنان نام می بریم.... زمانی که مردم ( مخالفان ) این را ببینند آنان هم از ما #مذمت و بدگویی می کنند»
📚عیون اخبار الرضا،ج1 ص304
👌شیخ صدوق روایت می کند:
«به امام صادق علیه السلام گفته شد ای فرزند رسول الله ما مردی را می بینیم که در مسجد صراحتا از دشمنان شما نام می برد و آنان را سب و دشنام می دهد . امام علیه السلام فرمود:
«چرا چنین می کند خدا او را #لعنت کند ما را در معرض اذیت وآزار قرار میدهد»
📚الاعتقادات ، صدوق ص107
❕آری ما می گوییم شکی در جواز و استحباب لعن و بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت علیهم السلام نمی باشد چنان که #نقل شده است ؛
💠« امام صادق در پایان نمازهای واجب همواره چهار نفر از مردان و چهار نفر از زنان را لعن می کرد و از آنان نام می برد ، چهار مرد ، فلانی ، و فلانی و فلانی و معاویه بودند و چهار زن ، فلانه و فلانه و هند و ام الحکم خواهر معاویه بودند »
📚الکافی ج3 ص342
📚وسائل الشیعه ج6 ص462