eitaa logo
ملکه باش✨
454 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
ملکه باشای دیگه خودنمایی به خانوما یاد می دن ولی ما #هنر_زندگی #هنر_زن_بودن ✾ انتشاردست‌نوشته‌هاصرفاباذکرنام‌نویسنده. ✾کپی‌‌بقیه‌مطالب‌آزادوذکرلینک‌کانال‌اجباری‌نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تدریس خلاق
👨‍🏫معلم : تو یه کاغذ بنویسید ⁉️⁉️ شجاع ترین آدما کیا هستند ؟ 🔹اصغری نوشته بود: غواص که بدون محافظ تواقیانوس با کوسه ها شنا میکنه 🔹اکبری نوشته بود : اونی که شب میتونه تو قبرستون بخوابه 🔹انصاری نوشته بود : اونایی که تنها تو جنگل چادر میزنند و از حیوانات وحشی نمیترسند خلاصه هر کسی یه چیزی نوشته بود... اما علوی یه چیزی نوشته بود که تن معلم رو لزراند و با چشمی گریان گفت : بچه ها ! با این انشایی که علوی خواند؛ فهمیدم متاسفانه من هم شجاع نبودم و الان دیگه فرصت از دستم رفته است اما شما که فرصت دارید شجاعتتون رو نشون دهید... ✍اون بچه تو کاغذش نوشته شده بود : 👌شجاع ترین آدمها اونهایی هستند کـه خجالت نمیکشن و دست پدر و مادرشونو میبوسن...نه سنگ قبرشونو...!! ✅یادمون باشه تو خونه ای که بزرگترها کوچک میشن کوچکترها هرگز بزرگ نمیشن ✍ 🕯 @tadris_khallagh 🕯 Eitaa.com/tadris_khallagh
🔹 فرشته از شیطان پرسید: بزرگترین حربه ات برای فریب انسانها چیست؟ شیطان گفت: به آنها میگویم هنوز فرصت هست... شیطان از فرشته پرسید: تو برای امید دادن به انسانها چه میگویی؟ فرشته گفت: به آنها میگویم هنوز فرصت هست... از ها درست استفاده کنیم... عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
۳۰ گويند از مردي که صاحب گسترده‌ترين فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي در جهان است پرسيدند: «راز موفقيت شما چه بوده؟» او در پاسخ گفت: "زادگاه من انگلستان است. در خانواده‌ي فقيري به دنيا آمدم و چون خود را به معناي واقعي فقير مي‌ديدم، هيچ راهي به جز گدايي کردن نمي‌شناختم...!! روزي به طرف يک مرد متشخص رفتم و مثل هميشه قيافه‌اي مظلوم و رقت‌بار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وي نگاهي به سراپاي من انداخت و گفت: به جاي گدايي کردن بيا با هم معامله‌اي کنيم. پرسيدم : چه معامله‌اي ...!؟ گفت: ساده است. يک بند انگشت تو را به ده پوند مي‌خرم! گفتم: عجب حرفي مي‌زنيد آقا، يک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم ...!؟ - بيست پوند چطور است؟ - شوخي مي‌کنيد؟! - بر عکس، کاملا جدي مي‌گويم. - جناب من گدا هستم، اما احمق نيستم. او هم‌چنان قيمت را بالا مي‌برد تا به هزار پوند رسيد. گفتم: اگر ده هزار پوند هم بدهيد، من به اين معامله‌ي احمقانه راضي نخواهم شد. گفت: اگر يک بند انگشت تو بيش از ده هزار پوند مي‌ارزد، پس قيمت قلب تو چقدر است؟ در مورد قيمت چشم، گوش، مغز و پاي خود چه مي‌گويي؟ لابد همه‌ي وجودت را به چند ميليارد پوند هم نخواهي فروخت!؟ گفتم: بله، درست فهميده‌ايد. گفت: عجيب است که تو يک ثروتمند حسابي هستي، اما داري گدايي مي‌کني ...!؟ از خودت خجالت نمي‌کشي .!؟ گفته‌ي او همچون پتکي بود که بر ذهن خواب‌آلود من فرود آمد.!! ناگهان بيدار شدم و گويي از نو به دنيا آمده‌ام اما اين بار مرد ثروتمندي بودم که ثروت خود را از معجزه‌ي تولد به دست آورده بود. از همان لحظه، گدايي کردن را کنار گذاشتم و تصميم گرفتم زندگي تازه‌اي را آغاز کنم ..." قصه‌ها براي ما نوشته شدند، اما تمام عمر، ما براي از آنها استفاده کرديم....!!? عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••