#معارف_حسینی
🩸من عذری ندارم اگر برایت گریه نکنم...
در یکی از زیارتنامه های حضرت مولانا سیدالشهدا علیهالسلام که ابوحمزه ثمالی آن زیارت را از امام صادق عليهالسلام نقل میکند، عبارت های بسیار لطیف و معارف والایی در آن ذکر شده است ...
در یک فراز آن چنین آمده است:
📋 بِأبی أنتَ وَأُمِّی یا أبا عَبدِاللّٰهِ، إلَیک کانَتْ رِحلَتِی مَعَ بُعدِ شُقَّتی، وَلَک فاضَتْ عَبرَتی،
🔹پدر و مادرم به فدای تو ای اباعبدالله، این سفرم با وجود همه سختی ها و دوری راهم ، به سوی تو بود و اشک هایم به خاطر تو لبریز گشت.
📋 وَ علَیک کانَ أسَفی وَ نَحِیبی وَ صُراخی وَ زَفْرَتی وَ شَهِیقی، وَإلَیک کانَ مَجِیئی،
🔸و تاسف و شیون و زاری و فریادهای بلند و گریههای بیصدا و هق هق من، همه برای تو بود و به سوی تو روی آوردم
📋 و بِک أستَتِرُ مِنْ عَظیمِ جُرمی، أتَیتُک زائراً وافِداً قَدْ أَوقَرتُ ظَهری.
🔹و گناه بسیارم را در پرده پوشی تو مینهم. به زیارت تو آمدم و سرم را بر روی کوی تو فرود آوردم در حالی که پشتم از بار گناه سنگین شده است.
📋 بِأبی أنتَ وَأُمِّی یا سَیِّدی، بَکَیتُک یا خِیرَةَ اللّٰهِ وَابنَ خِیَرَتِهِ،
🔸پدر و مادرم به فدایت ای آقای من ! بر تو گریستم ای برگزیده خدا و پسر برگزیده خدا!
📋 وَ حَقٌّ لی أنْ أبکِیَک وَقَدْ بَکَتْک السَّماواتُ وَالأرضونَ وَالجِبالُ وَالبِحارُ،
🔹 و من باید برای تو گریه کنم، چرا که آسمانها و زمینها و کوهها و دریاها بر تو گریستند.
📋 فَما عُذری إنْ لَمْ أبکِک و قَدْ بَکاک حَبیبُ رَبِّی، وَبَکَتک الأئِمَّةُ علیهمالسلام،
🔸 پس مرا چه عذری است اگر برایت گریه نکنم؟! حال آن که حبیب پروردگارم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر تو گریست و ائمه اطهار علیهمالسلام بر تو گریستند.
📋 وَ بَکاکَ مَنْ دونَ سِدرَةِ المُنتَهیٰ إلَی الثَّریٰ جَزَعاً علَیکَ
🔹 و همه موجودات از زیر سدرة المنتهی گرفته تا به زیر خاک های زمین، از بی.قراری، بر تو شیون و زاری میکنند.
📚کامل الزیارات، ص۲۳۰
📚بحارالانوار ج٩٨ ص١٩٠
✍ ای که ارباب شدی که رو به هر کَس نزنم
آن که از عالم و آدم شده دلخسته، منم
شهره بودم به بدی در همه جا تا اینکه
سیبِ لبخندِ تو شد باعثِ آدم شدنم
هرچه دارم فقط از روضهی قاسم دارم
من حسینی شدهی دستِ امام حسنم
تلخیِ مردمِ این شهر برایم غم نیست
بس که شیرین شده با بردنِ نامَت دهنم
من اگر گریه برایَت نکنم میمیرم
تا ابد در غمِ تو گریه کُن و سینه زنم
سینهام گَشته کبود و سَر و رویَم زخمی
بیمه شد بینِ همین لطمه زدن ها بدنم
پیرهن را ز تنت برد حرامی ، بُگذار
تا که در روضهی تو پاره شود پیرهنم
ای که بر خاک رها بود تنِ بی کَفنت
کاش باشد کمی از تربتِ تو در کفنم
ای همه هستی عالم به فدای تو حسین
ننگ بر ما که نمردیم برای تو حسین…
https://eitaa.com/allyasin