#اشپزی
#دلمه_گوجه_فرنگی
🟧مواد لازم
5 عدد گوجه فرنگی بزرگ
300 گرم گوشت چرخ کرده
1 عدد پیاز
150 گرم پیاز
1 فنجان برنج
1 فنجان لپه
1 فنجان آب گوجه
5 قاشق غذاخوری روغن یا کره
نمک و فلفل : به مقدار لازم
دارچین : مقداری
🟪طرز تهیه
ابتدا گوشت را با پیاز رنده شده سرخ کنید. برنج و لپه را جداگانه بپزید. سپس برنج، لپه، گوشت و پیاز سرخ شده را با هم مخلوط کرده و نمک، فلفل و دارچین را به آن اضافه کنید. قسمت بالای گوجه فرنگی ها را برش بدهید و داخل آنها را خالی کنید.
مخلوط آماده شده را داخل گوجه فرنگی ها بریزید و از قسمت بریده شده گوجه فرنگی ها به عنوان در استفاده کنید. سپس آنها را آهسته در داخل ظرف بچینید و روی آن روغن، آب گوجه فرنگی و کمی آب ریخته و بگذارید روی حرارت بپزد.
https://eitaa.com/maleke_beheshty
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساده زندگی کن
اما ساده عبور نکن
از دنیایی که تنها
یکبار تجربه اش میکنی
آرزو دارم دلت از غصه ها خالی شود
و سهم تو از زندگی
یک عمر خوشحالی شود
#عصر_بخیر
#ملکه_های_بهشتی
💞@maleke_beheshty💞
#پدر_مادر_عزیز
📌شیوههای ابراز محبت
1️⃣محبّت گفتاری
❌برخی از ما فکر میکنیم که محبّت زبانی، تنها در رابطۀ پدر و مادر با نوزادان👶 و خردسالان👦، معنا پیدا میکند و وقتی که فرزندان این دوره را طی کرده، وارد دورۀ نوجوانی و جوانی شدند، دیگر نیازی به محبّت ندارند.
⛔️به جهت وجود این اعتقاد است که میبینیم بسیاری از والدین، در همان چند ماه اوّل تولّد نوزاد، روزانه چندین بار به فرزندشان، ابراز محبّت زبانی میکنند؛
امّا هر چهقدر که فرزند بزرگتر میشود، از میزان محبّت زبانی والدین به فرزند، کاسته میشود.
✔️شاید اگر از مادرِ یک نوزاد چند ماهه بپرسید که: «امروز، چند بار قربانْ صدقۀ فرزندت رفتهای؟»، نتواند پاسخ دهد، به قدری که این کار را فراوان انجام داده است؛
🚫امّا اگر از مادرِ یک نوجوان پانزده ساله بپرسید که: «آخرین باری که قربانْ صدقۀ فرزندت رفتی، کی بود؟»، شاید به خاطر نیاورد.
‼️ما نمیگوییم که نوزاد چند ماهه، نیاز به ابراز محبّت زبانی ندارد؛ امّا دو نکتۀ قابل توجّه در این میان، وجود دارد:
1🔸آن که نوزاد چند ماهه، معنای واژهها را نمیفهمد و تنها از آهنگ واژهها و حرکات و شکل چهرۀ والدین، پی به دوستانه بودن رابطۀ آنها میبرد.
2🔸آن که بسیاری از قربانْ صدقه رفتنها در سنین نوزادی، به جهت پاسخگویی به نیاز نوزاد نیست.
👆این کارها، بیشتر ریشه در نیاز ما به ابراز محبّت به نوزاد دارد.
https://eitaa.com/maleke_beheshty
#فرزندپروری
❓❓آیا #کودک من #بیش_فعال هست؟
علایم بیش فعالی👇👇👇
🔻کودک غالبا با دستهایش بازی میکند و در جایش میلولد.
🔻کودک معمولا نمی تواند در کلاس درس بنشیند و مداوم صندلی خود را ترک میکند.
🔻غالبا میدود یا میپرد.
🔻اغلب بازی یا فعالیتهایش پر سر و صداست.
🔻به نظر میرسد کودک همیشه در حال حرکت است.
🔻بیش از حد صحبت میکند.
🔻از توجه به جزئیات ناتوان است.
🔻اغلب قادر به پیگیری دستورات یا اتمام کارها نیست.
🔻اغلب وسایل خود را گم میکند_بدون فکر اقدام به فعالیت و انجام کار میکند
🔻عدم توانایی در صبر کردن برای نوبت خود
https://eitaa.com/maleke_beheshty
#سلامتی
مصرف شکر برای سلامتی بدن مضر است
شکر افزوده بدترین ماده در رژیم غذایی عصر حاضر است. مقدار کمی از این ماده خوب است اما زمانی که افراد از مقدار زیادی شکر استفاده میکنند، به سلامت متابولیسم خود آسیب میزنند. مصرف زیاد شکر علاوه بر به بیماریهای متعددی مانند چاقی، دیابت نوع ۲، بیماریهای قلبی و بسیاری از انواع سرطانها مرتبط است.
https://eitaa.com/maleke_beheshty
#زیبایی
🌸 اگر ناخن شکننده دارید👇
💅یکچهارم فنجان روغنزیتون را گرم کرده
💅یک کپسول ویتامین E باز کنید و درون آن بریزید.
💅این مخلوط را روی پوست اطراف ناخن و سطح ناخنها ماساژ دهید
💞@maleke_beheshty💞
🌼🍃🌼🌼🍃🌼
✅ #سیاستهای_زنانه
✅ در مورد کار #همسرتون اطلاعات داشته باشین
🍃🌹
✅ گاهی دست از #پارو_زدن بردارید تا همسرتون اکتیو بشه
🍃🌹
✅ هیچ وقت نزد خانواده #شوهر تعریف شوهرتون رو نکنین؛ یعنی به #مادرشوهر یا خواهرشوهرتون نگید که شوهرم درکم می کنه و در وقت بیماری کمک حالم می شه؛ چون این کار شما باعث می شه #حسادت اونا افروخته تر بشه..........
به جاش اگر شما پیش خانواده شوهر به شوهرتون بگید که خدا #سایه تو رو همیشه بالا سرم نگه داره، باعث وجود یه عشق بزرگ در #زندگیتون می شه ... (البته سعی کنین زمانی بگین که موقعیتش باشه) و #همسرتون بیشتر از قبل علاقه خودشو بهت نشون میده
🍃🌹
✅ #گاهی اوقات به شوهرتون بگید به مادرش زنگ بزنه و حالشو بپرسه یا پیشنهاد بدید بره بهش سربزنه یا حتی گاهی چیزی براش #بخره. اینجوری زمانی که حرفی بشه، شوهرتون اولین نفره که ازتون طرفداری میکنه (ولی زیاده روی نکنید که شوهرتون به اون سمت کشیده بشه)
✅ گاهی شما توی #سکس پیشقدم بشید. ( نه همیشه)
💞@maleke_beheshty💞
#همسرانه
10توصیه همسرانه (خانم ها بخوانند)
۱. اجازه دهید، شوهرتان، متوجه شود چقدر وجودش برای شما اهمیت دارد.
۲. حتی اگر با شما مخالفت می کند، باز هم به صحبت های او گوش دهید.
۳. از او تقاضای کمک کنید.
۴. به او بگویید که او را دوست دارید و به وجودش افتخار می کنید.
۵. بگذارید برای خود سرگرمی داشته باشد.
۶. به او اعتماد داشته باشید.
۷. وقتی با هم بیرون می روید، درباره مشکلات صحبت نکنید.
۸. بر روی اعمال خوب او متمرکز شوید.
۹. به علایق او احترام بگذارید.
۱۰. وقتی به منزل برمی گردد، خوشحال باشید.
💞@maleke_beheshty💞
قسمت 146
متین
نوازش آرام، مرا به دوران کودکی ام می برد. زمانی که مادر با نوازش آرام مرا از خواب بیدار می کرد. گاهی چانشی اش غرغرهای جانانه اش بود و آنطور از زمین و زمان گلایه می کرد که انگار جرم کرده ام کمی بیشتر خوابیده ام.
پلک هایم را باز می کنم و جز تاریکی چیزی صورتم را فرا نمی گیرد. پلک می زنم و قدرت بینایی ام را بیشتر می کنم ولی فایده ندارد. از روی کاناپه بلند می شوم و نگاهی به اطرافم می اندازم که قامت الناز رو به رویم ظاهر می شود. با تعجب نگاهش می کنم و زمزمه وار علت حضورش را این موقع شب می پرسم.
-اینجا چکار می کنی؟ این بچه بازیا چیه؟
بازتاب نور تلفن همراهش به خوبی چهره اش را مشخص می کند.
-چرا پیشش نخوابیدی؟ دلم برات سوخت، دیدم تنها خوابیدی. پتو رو هم که کنار زدی. صورتت یخ زده بود متین جون.
-خب که چی؟
کمی خودش را جمع می کند، امروز برخلاف اکثر اوقعات با لباس پوشیده ظاهر شده است.
-برو تو اتاق من بخواب...
از درخواست وقیحانه اش عصبانی می شوم. برایش خط و نشان می کشم.
-گوش کن ببین چی می گم. اگه قراره اینجا بمونی باید حواست باشه پاتو از گلیمت درازتر نکنی، و گرنه...
-پوفی عمیق می کشم و میان عصبانیت انبوهم می توپم.
-اون از درخواست وقیحانه ی چند سال پیشت، اینم از حالا. ببینم پدرت خبر داره تو اینقدر کثیف شدی؟
در تاریکی شب می توان رخ رنگ پریده اش را خوب ببینم.
سر به زیر می شود و با حال تزرع شروع به گلایه می کند.
-دوست دارم متین. می فهمی؟ همش حس می کنم داری حروم میشی؟حیف می شی. اخه تا کی می خوای با یه زنی که حکم یه دیوارو داره زندگی کنی؟ من هیچ عشقی نمیبینم بینتون، پس چرا داری به زندگیت ادامه می دی؟
کمی آرام می شوم. خیره به چشمانش می شوم و با غیظ کلمات را محکم پشت سر هم ردیف می کنم.
-به خودم ربط داره می فهمی؟ حالا برو گمشو تو اتاقت وگرنه همین الان به پدرت می گم که چه دختری بزرگ کرده.
تهدیدم را جدی می گیردو از کنارم با عجله دور می شود. با عصبانیت لیوان نیمه ی آب روی میز را برمی دارم و به یکباره سر می کشم و باز روی کاناپه دراز می کشم.
غزاله
در اتاق را که باز می کند چشمانم را باز می کنم و چهر ه اش درد می شود بر تن بی رمقم.
از روی تخت بلند می شوم و خواب الود بدون هیچ حرکتی به سمت کمد می روم. نگاهم می کند و من ساک دستی ام را از کمد خارج می کنم. چند دست لباس داخلش قرار می دهم که خشمش فوران می کند.
-داری میری؟
جواب نمی دهم و لباس ها را درون ساک مچاله می کنم و از داخل کشوی دراور چند کرم و برس و... بر می دارم و داخلش می گذارم.
از آویز کمد مانتوام را خارج می کنم که صدایش دوباره آزارم می دهد.
-پس خودت داری میری، با پای خودت.
نگاهش می کنم و مانتوامرا به تن می کنم و شالی سورمه ایی رنگ روی سرم قرار می دهمو به سمت در می روم که دستش ساعدم را چنگال می کند.
-کجا می ری؟
بی روح نگاهش می کنم.
-مگه برات فرقی داره.
پوزخندی می زند و با جدیت ادامه می دهد.
-لطفا اگه رفتی تکلیفتو مشخص کن. من حوصله ندارم اسم یک زن داخل شناسنامم باشه و خبری از اون نباشه.
بی رمق نگاهش می کنم که زنگ خور تلفن همراهم به صدا در می آید. روی پاشنه می چرخم و تلفن همراهم را از روی میز بر می دارم و با دیدن شماره عمه تماس را قطع می کنم.
دنیا روی سرم خراب می شود. کجا بروم؟ کدام خانه؟ اگر مادرم بفهمد حتما می میرد، شماتت ها و سرزنش ها به کنار، با حال خرابش چه کنم؟
-چرا جواب نمی دی؟
طوری با منحرف می زند که انگار دشمن چند صد سالشم.
-چون دلم می خواهد.
در اتاق را می بندد و با تمسخر نگاهم می کند.
-من زن ناقص نمی خوام. زن علیل نمی خواهم. من خیلی جوونم غزاله، پس اگه می خوای منو مقصر کنی، راحت باش.
چشمانم سیاهی می رود. در دل فریاد می کشم و فقط می پرسم کجای کار را اشتباه رفته ام؟
چشمه ی اشکم خشکیده است. با تلاش خودم را به دیوار تکیه می دهم. حس می کنم پتکی سنگین روی سرم فرود آمده و از من چیزی جز یک لاشه ی خسته نمانده است.
-نمی گم تو مقصر بودی، ولی خب منم دلم بچه می خواد. گناه من چیه؟ هان؟ خودت بگو گناه منچیه؟
به بی ارزش ترین موجود زندگی ام زل می زنم.
-خیلی پستی متین. خیلی...
نویسنده : ملودی
ادامه دارد...