#خاطرات_شهید
کار هر شبش بود! با این که از صبح تا شب کار و درس داشت و فعالیت میکرد، نیمههای شب هم بلند میشد نماز شب میخواند. یک شب بهش گفتم: «یه کم استراحت کن. خسته ای.» با همان حالت خاص خودش گفت: «تاجر اگه از سرمایهاش خرج کنه، بالاخره ورشکست میشه؛ باید سود بدست بیاره تا زندگیش به چرخه، ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست میشیم.»
#شهید_مصطفی_چمران🌷
#سالروز_ولادت
●ولادت : ۱۳۱۱/۱۲/۱۸ تهران
●شهادت: ۱۳۶۰/۳/۳۱ دهلاویه
@maliche11gol
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
🇮🇷مـدارڪــ دانشگاهے شهــــدا
مدرڪـهاے دانشـگاهیشان
را نادیدہ گرفتند ،
رفتند تا مـن و تــو مـدرڪ
دانشــگاهیمان را
با نشــان وطـن تحویل بگیریم ...
#شهید_مصطفے_چمران
(دڪتراے فیزیڪ و پلاسما از
دانشگاہ ڪالیفرنیا)
#شهید_حسن_باقرے
(رتبه ۱۰۶ علوم انسانے حقوق قضایـے
دانشگاہ تهران)
#شهید_مهدے_زین_الدین
(رتبہ ۴ دانشگاہ شیراز تجربـے)
#شهید_محسن_وزوایـے
(رتبه ۱ شیمے دانشگاہ صنعتے شریف)
#شهید_احمدرضا_احدے
(رتبہ اول ڪنڪور پزشڪے سال۶۴) ️
یادمان باشد !
چہ ڪســانے را از دست دادیــم ...
تا چہ چـیزهـایے بدست بیاوریم ...
#عاشقانه_شهدا💕
عجب آدمی هستی دختر !😕
چرا مگه چمه؟😐
تو اینهمه خواستگار داشتی، پسر وزیر وکیل یا فلان تاجر... اون وقت اومدی زن این مصطفای #کچل شدی؟😒
برو بابا! کجای مصطفی من کچله؟🤨
..آن روز همین كه رسید خانه (دو ماه از ازدواج شان گذشته بود) در را باز كرد و چشمش افتاد به مصطفی شروع كرد به خندیدن😂😂
مصطفی پرسید «چرا میخندی» ؟😐
و غاده كه چشمهایش از خنده به اشك نشسته بود گفت «مصطفی تو كچلی ... من نمیدانستم!»😄😂😂
مصطفی هم شروع كرد به خندیدن...😐😂
بعدها #امام_موسی_صدر به مصطفی گفته بود: "تو" چه کردی که غادة "تو" را ندید؟😊❤️
#شهید_مصطفی_چمران🍃
🌷یادش با ذکر #صلوات
#عشق_خوب_است_اگر_یار_خدایی_باشد🍃
خدایا هدایتم کن ،زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است
#شهید_مصطفی_چمران🕊🌹
@maliche11gol