eitaa logo
مدارس امین
21.6هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
7.1هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
همبستگى ملى راپاس بداریم-2.pdf
306.7K
✳️منبر کوتاه✳️ 🔺موضوع👇👇 📌 همبستگی ملی را پاس بداریم-2 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
تصحیح قرائت نماز👇🏻
مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل.pdf
231.4K
✳️معرفی کتاب ناب✳️ 🔸موضوع 👇👇🔺 💢 مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 🖌 مولف: محدث نوری 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
رمز و راز بلاها و ابتلاها(2).pdf
719.8K
✳️حدیث ناب✳️ 🔺موضوع 👇👇 📌 رمز و راز بلاها و ابتلاها -2 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
نقش زمان و مکان در تنوّع احکام -1.pdf
376.3K
✳️احکام شرعی✳️ 🔺موضوع👇👇🔺 💠 نقش زمان و مکان در تنوّع احکام-1💠 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
دفاع از مظلوم.pdf
736.2K
✳️مقالات مناسبتی✳️ 🔸موضوع 👇👇🔹 💢دفاع از مظلوم 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
نقش روش تربیتی تمثیل در استحکام خانواده (3).pdf
497.5K
✳️نکته ناب✳️ 🔺موضوع👇👇🔺 📌 نقش روش تربیتی تمثیل در استحکام خانواده -3 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
جهاد در اسلام -1.pdf
626.7K
✳️تفسیر ناب✳️ 🔺موضوع 👇👇🔺 💠جهاد در اسلام-1 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
دنیاگریزی در سیره شهید مجید صنعتی.pdf
478K
🌷سیره شهدا🌷 🔺موضوع 👇👇🔺 🔖دنیاگریزی در سیره شهید مجید صنعتی🔖 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
همبستگى ملى راپاس بداریم-2.pdf
306.7K
✳️منبر کوتاه✳️ 🔺موضوع👇👇 📌 همبستگی ملی را پاس بداریم-2 📎 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
payamavare sorkh karbal (www.mplib.ir).pdf
3.31M
📚 کتاب « پیام آور سرخ کربلا » 🔰 منبع : کتابخانه کودک کتابخانه ملی 🔸 مناسب برای مقطع ابتدایی 🔹 موضوع :
4️⃣1️⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب: «مش حسن و بلبل گرسنه» ✍️ نویسنده: مجتبی ملک‌محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: کودکان طریقه محبت و مهربانی با حیوانات را یاد بگیرند. 🔶 روزی روزگاری، کنار یه رودخونه، روستایی بود که مردم مهربون و پرتلاشی داشت. کدخدای این روستا، مردِ باخدا و خنده‌رویی بود؛ اون همیشه توی جیب‌هاش آب‌نبات داشت تا اگه بچه‌ای رو دید، با یه دونه از اون‌ها، دلش رو شاد کنه. 🔷 کار مردم این دهِ قشنگ، کشاورزی بود. کدخدای مهربون، مثل بقیه مردم یه زمین کوچیک داشت که توی اون، گندم می‌کاشت. کنار زمینش هم یه دونه درخت گردو بود که گردوهای خوشمزه‌ای داشت؛ اسم کدخدای قصه ما مش‌حسن بود؛ اون هرروز بعد از نماز صبح، سوار الاغش راه می‌افتاد و می‌رفت، تا به زمینش برسه. 🔶 زمین اون و بقیه مردم، کنار رودخونه بزرگی بود که آب نداشت؛ تنها غصه دل مش‌حسن و اهالی روستا، همین بی‌آبی بود؛ نه بارونی، نه برفی؛ حتی دیگه داشت آب چاه‌ها هم تموم می‌شد. ♦️ یه روز از روزهای خوب پاییزی، مش‌حسن داشت زمینش رو بیل میزد که یهو دلش به قاروقور افتاد؛ خیلی گرسنه‌اش بود؛ برای همین زیر درخت گردو نشست تا چیزی بخوره. همین‌طور که پنیرهای تازه رو با گردوها لای نون می‌ذاشت، توی دلش می‌گفت... ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/221670 📎 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org