من انقلابی ام من دیپلمات نیستم:
سلام علیکم
#مربیان و #مبلغان عزیز
به حول و قوه الهی
کانال #دانش_آموزان
# امین مختص #دانش اموزان
با جملات #ناب
#کوتاه
#جذاب
راه اندازی شده است #دانش آموزان را ترغیب کنید تا در این کانال عضو شوند
در ضمن جملات ادبی و زیبای دانش اموزان به اسم خودشان در کانال بار گزاری میشود
آدرس کانال 👇👇👇👇👇
@daneshamozanamin
نماز.pdf
971.9K
#درسنامه
#نماز
تدوین سرکار خانم سکینه عرتی راد از مبلغات امین استان #مازندران شهرستان فریدونکنار
باتشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
درسنامه نماز.pdf
292.9K
#درسنامه
#نماز
تدوین مهدیه بهرامپور سرخی از مبلغات امین استان #مازندران شهرستان فریدونکنار
باتشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
طرح وایده های روزپرستار
🌹برپایی نمایشگاه زندگی نامه حضرت زینب(س)
🌹بازیددانش اموزان ازبیمارستان وقدردانی ازپرستاران بیمارستان
🌹برگزاری مسابقه نقاشی،دلنوشته و...باموضوع مهربان ترین زن جهان
🌹برگزاری مسابقه انشاء نویسی باموضوع زینب نمادصبرومهربانی وایثار
🌹اهدای هدیه به دانش اموزانی که اسم شان زینب است.
🌹شناسایی وتقدیر ازدانش اموزانی که در مدرسه احساس مسئولیت دارندونسبت به سلامتی دوستانشان اهمیت می دهند
🌹تقدیروتشکرازمربیان بهداشت مدارس
🌹برگزاری مسابقه نشریه دیواری با موضوع زینب محجبه پرستارمیدان نبرد
🌹دعوت وتقدیرازپرستارانی که در۸سال دفاع مقدس درجبهه حق علیه باطل حضورداشتند
🌹دعوت ازپرستاران وسخنرانی درمدرسه
🌹برگزاری مانورکمکهای اولیه
ارسال کننده:تاراباصبرازدانش اموزان خراسان شمالی(مبلغ:خانم عاطفی)🌹🌹🌹🌹
” حضرت زینب ( س ) ”
زینب که بوده ؟
دختر زهرا
بوده پرستار
در دشتُ صحرا
زینب که بوده ؟
یار یتیمان
اُسوه ی صبرُ
مظهر ایمان
زینب که بوده ؟
معنای یک زن
آتش زده او
بر قلب دشمن
زینب که بوده ؟
برای جهان
نوری خدائی
نوری زیزدان
طرح درس سکینه عباسی کرانی ایمان به غیب(معاد).pdf
2.23M
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر
آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم
ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان
رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم
چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم
از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم
تا رشتهی طاعت به تو پیوسته نمودیم
هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم
ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم
شمشیر کجت راست کند قامت دین را
هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم
شاها! ز فقیران درت روی مگردان
بر درگهت افتاده به صدگونه امیدیم
من انقلابی ام من دیپلمات نیستم:
سلام علیکم
#مربیان و #مبلغان عزیز
به حول و قوه الهی
کانال #دانش_آموزان
# امین مختص #دانش اموزان
با جملات #ناب
#کوتاه
#جذاب
راه اندازی شده است #دانش آموزان را ترغیب کنید تا در این کانال عضو شوند
در ضمن جملات ادبی و زیبای دانش اموزان به اسم خودشان در کانال بار گزاری میشود
آدرس کانال 👇👇👇👇👇
@daneshamozanamin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع امیرالمومنین از خلیفه سوم
درسنامه انتظار.pdf
260K
#درسنامه
موضوع : #ایمان_به_غیب
عنوان درس: انتظار
مقطع #ابتدایی
تدوین: آقای عبدالصمد پورقاسم از مبلغان #مازندران شهرستان #بابل
https://eitaa.com/mamin110
fc925a4a9c35dad7f39305c24dd5ef302a4f4e1f.docx
1.69M
#درسنامه
#نماز
#متوسطه_اول تدوین سرکار خانم ام البنین عابدی از مبلغات امین استان #مازندران شهرستان آمل
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درسنامه
#نماز
مقطع #متوسطه_دوم
تدوین فاطمه رحمانی از مبلغات امین استان #مازندران
باتشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
سیده مریم حسینی - گام دوم انقلاب .pdf
124.2K
#درسـنامه
#گام_دوم_انقلاب
#متوسطه_دوم
تهيه كننده : سيد مريم حسيني از مبلغات امین استان #مازندران
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
طرح_درس_نماز_مرضیه_شهاب_شهمیرزادی.pdf
205.6K
#درسنامه
#نماز
مقطع #متوسطه_دوم
تهیه کننده : مرضیه شهاب شهمیرزادی از مبلغات امین استان #مازندران
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درسنامه
#نماز ، گفتگو با خدا
مقطع #ابتدایی
تهیه کننده : خدیجه اسدی از مبلغات امین استان #مازندران
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درسنامه
#بیانیه_گام_دوّم_انقلاب
مقطع #ابتدایی
تهیه کننده : سمانه پیله کوهی از مبلغات امین استان #مازندران
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درسنامه
#نماز
مقطع: #ابتدایی
تهیه کننده: زینب عموزاد از مبلغات امین استان #مازندران
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درسنامه
#نماز
مقطع : #ابتدایی
تهیه کننده : آسیه حسین پور از مبلغات امین استان #مازندران
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
سیده مریم حسینی - نماز .pdf
102K
طرح درس صداقت و راستگویی-یعقوبی.docx
25.8K
#درسنامه
موضوع:#صداقت و راستگویی
مقطع متوسطه اول
تدوین سرکار خانم لیلا یعقوبی از مبلغات امین استان #قزوین
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
کاش بعضی ها پشه آنوفل بودند!
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد. که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود.
دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که 35 سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای عکس بگیری؟"
گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
خیلی زود رفیق شدیم. وقتی فهمید من هم در همان عملیاتی بوده ام که او ترکش خورده.
پرسیدم خانه هم می روی؟
گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع دیگر بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند.
پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
یاد دوست شهیدم اسماعیل فرجوانی افتادم. دستش که عملیات والفجر هشت قطع شده بود نگران هزینه های بیمارستانی بود، نکند زیاد شوند!
گفتم: بی حرکت دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه!
حکایت تکاندهنده ای برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است!
پشه های آنوفل را می گفت.
"نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!"
می گفت نگاهم را که می بینند خودشان رعایت می کنند و زود بلند می شوند.
شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
میگفت ما که خوبیم اگه میخواهی جانباز ببینی برو آسایشگاه جانبازان اعصاب و روان و اونها رو ببین ، ما آزادیم و ...
برو ببین جانبازان موجی چی میکشن و چه جوری زندگی میکنن و چه جوری دست و پاهشون را بستند به تخت و مثل ما آزاد نیستند و همش با داروهای خواب آور یا خوابند و یا منگ و بیحال یه گوشهای نشستند و همدیگهرو نگاه میکنند
نوجوان و 16 ساله بوده که ترکش به پشت گردنش خورده و الان نزدیک 50 سالش شده بود.
سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید.
آخر من چه می دانستم جانبازی چیست!
صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم بیرون بیاید، تا بارش باران نرمی که شروع شده بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر!
پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده.
خیلی خجالت کشیدم.
دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و فضای دم کرده داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی اروپایی...
می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، همه بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم.
تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟
یکه خوردم. چه سئوالی بود!
گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم.
کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور...
چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی قبلی را نداشت.
از همان وقتی که حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد.
نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف پرسه می زدم.
دیگر از خودم بدم می آمد
از تظاهر بدم می آمد
از فراموش کاری ها بدم می آمد
از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر همشان!
از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند
و این روزها هم نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
طرح درس نماز.فرشته شهرکی مسرور.شهرستان بهشهر.pdf
311.6K
#درسنامه
#نماز
تدوین فرشته شهرکی از مبلغات امین استان #مازندران
با تشکر
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
4_5789631625998370631.pdf
336.4K
#درسنامه
#گناه گریزی
تدوین علی مظلومی از مبلغان امین استان #آدربایجان_غربی شهرستان خوی
با سپاس فراوان
مدیریت مدارس امین
https://eitaa.com/mamin110
تنفسی درغیب.pdf
530.2K
#درسنامه
تنفسی در #عالم_غیب
#متوسطه_اول
تهیه کننده: یعقوب ایزدپناه از مبلغین امین استان #قم
https://eitaa.com/mamin110