eitaa logo
مدارس امین
21.9هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
7.1هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام ـ همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق                زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار ننگ و نفرین ، به تمام دشمنانت            که نموده هتک حرمت ، به حریم جان صادق به فدای خاک پایش ، شده ام غرق عزایش        دل عاشقان شکست از ، غم بی امان صادق چه خوشا اگر کنم رو ، به مدینه و بقیعش          به زلال اشک شویم ، قبر بی نشان صادق در مدینه اش بگردم ، پی قبر مادر او                  که بیابم آن مزار ، مام قد کمان صادق منصور چند بار امام صادق را درقصر حود احضار نمود ، اما هر مرتبه کرامات و معجزاتی می دید حضرت را با احترام بر می گردانید .اما از همه دلخراش تر زمانی بود که منصور دوانقی از حاجب خواست حضرت را احضار کند ، او جرئت نکرد ، لذا او پسرش (محمد ) که خیلی سخت دل بود فرستاد امام احضار کند ، این ملعون بدون اجازه وارد منزل امام شد حتی اجازه نداد تجدید وضو کند ، خود سواره بود ، امام پیاده می آمد۱، آقا نفس نفس زنان آمد وارد قصرمنصور شد اول حرفی که زد این بود منصور اگر هر وقتی خواستی کسی را دنبال من بفرستی دیگر ابن ربیع را نفرست . روز شهادت امام صادق (ع) است ، یک لحظه چشم دل باز کن قبرستان بقیع را مقابل چشمانت مجسّم کن ، قربان ائمه مظلوم بقیع ، قربان قبر بی شمع و چراغ امام صادق ، امروز غوغایی شد مدینه ، همه اشک می ریختند ، همه گریه می کردند، همه به سر و سینه می زدند ، کفن قیمتی بر بدن امام صادق پوشاندند . اما بمیرم برای آن آقایی که امام سجاد فرمود : بنی اسد یک قطعه بوریا بیاورید می خواهم بدن بابایم را به خاک بسپارم . مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود                  مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود ۱٫ شمس الدین مهدی ، در عزای مظلومان ص۹۱
زندگی نامه امام صادق (ع) روز هفدهم ماه ربیع الأول سال هشتاد و سه هجری در مدینه متولد شد و در نیمه ماه رجب و یا شوال سال یک صد و چهل و هشت در سن شصت و شش سالگی از دنیا رحلت فرمودند. حضرت صادق (ع) مدت دوازده سال در زمان حیات جدش زندگی کرد و نوزده سال هم با پدرش بود و مدت سی و چهار سال هم بعد از رحلت پدر بزرگوارش امامت کردند. امامت ایشان مصادف با أیام خلافت هشام بن عبد الملک و ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید بن عبد الملک معروف به ناقص و ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد حمار بود. پس از این پیراهن سیاهان با پرچم سیاه از خراسان قیام کردند و خلافت از بنی امیه گرفته شد و به دست عباسیان افتاد، حضرت صادق (ع) زمان این گروه را هم درک کرد و در دوران خلافت أبو جعفر منصور در مدینه وفات کرد و در کنار قبر پدر و عمویش حضرت امام حسن (ع) به خاک سپرده شد.[1] إبن بابویه و قطب راوندی روایت کرده اند که از امام زین العابدین (ع) پرسیدند امام بعد از تو کیست؟فرمودند «محمد باقر (ع) که علم را می شکافد». پرسیدند بعد از او امام که خواهد بود؟ فرمودند «جعفر (ع) که نام او نزد اهل آسمان ها صادق است». گفتند چرا او را صادق می نامند و حال آن که همهٌ شما صادق و راستگویید؟ فرمودند «خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا (ص) که آن حضرت فرمود «چون فرزند من جعفربن محمد بن علی بن الحسین (ع) متولد شود او را صادق نامید؛ زیرا که پنجمین فرزند او جعفر نام خواهد داشت و به دروغ و از روی افترا، دعوی امامت خواهد کرد و او نزد خدا، جعفرکذّاب؛ یعنی افترا کننده بر خداست».[2] ابعاد شخصیتی امام جعفر صادق(ع) فضایل و مناقب امام صادق (ع) بر کسی پوشیده نیست. ایشان در تمامی عصرها همواره نه تنها معلم شیعیان بلکه تمامی افراد بوده اند. شخصیت ایشان به گونه ای بود که افراد می توانستند در زمینه های مختلف از آن بهره ببرند. در واقع شخصیت حضرت در ابعاد و زوایای متعددی قابل طرح می باشد که برای نمونه به برخی از ابعاد شخصیتی ایشان اشاره می کنیم الف: بعد اخلاقی: مکارم اخلاقی، سجایای عالی اخلاقی هستند که صفت انسان می شوند و این مکارم جزء لایتجزای زندگی او می شوند و همیشه و در هر عملی بروز و ظهور دارند. او با آن مکارم زندگی می کند و با آنها نیز می میرد. عالی ترین مکارم اخلاقی را پیامبر اکرم (ص) ابلاغ فرموده و ایشان با بعثت خود تمام کنندهٌ انواع مکارم بوده اند.[3] از آنجا که دین و اخلاق دو حقیقتی هستند که در دیانت اسلام و سایر ادیان از هم جدایی ندارند، اسلام منطق خود را در مسائل اخلاقی گسترش داده است.[4] خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم (ص) می فرمایند «وَإِنک لَعلی خُلُق عَظِیمٍ» (القلم، 68/ 4)؛ «و تو راست خلقی عظیم». پیامبر اکرم (ص) در این زمینه می فرمایند «علیکم بمکارم الاخلاق فإنّ الله عزّوجلّ بعثنی بها؛ بر شماست مکارم اخلاق، به راستی که خداوند عزّوجلّ مرا با آنها مبعوث کرده».[5] بعد از رحلت رسول اکرم (ص) أئمهٌ معصومین (ع) عهده دار این مسئولیت خطیر شدند. سخنان و توصیه های اخلاقی و تربیتی امام صادق (ع) موجب سازندگی فرهنگ عمومی اجتماع بود. در توصیف شیعه و لزوم برخورداری آنان از فضایل و مکارم اخلاقی شیعه روایات متعددی ازامام صادق (ع) به ما رسیده است که توصیه ایشان به عبدالله بن جندب در این شمار است.[6] اینک به برخی ابعاد مهم اخلاقی این امام بزرگوار می پردازیم 1- عفو و گذشت: یکی از بزرگترین فضایل اخلاقی که رسیدن به آن کار آسانی نیست، روح گذشت از دیگران و نادیده گرفتن خطاهای آنان است. ادامه حیات اجتماعی مبتنی بر عفو و گذشت است. اگر همهٌ مردم بخواهند در استیفای حقوق خویش سختگیر باشند و از کوچکترین لغزشی چشم پوشی نکنند زندگی بسیار تلخ خواهد شد و روح صفا و صمیمیت به کلی از جامعه رخت بر خواهد بست. خداوند در قرآن می فرمایند «خُذالْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ»(الأعراف، 7/199)؛ «عفو و گذشت را شیوهٌ خود قرارده و به نیکی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان». امام صادق (ع) نیز مانند اجدادشان اسوهٌ تقوا و اخلاق و از خاندانی است که شیوه و روش آنان عفو و گذشت می باشد. اگر از کسی خطایی سر می زد یا به ایشان بدی می کرد با کمال رأفت و مهربانی از خطای او می گذشت و اشتباه او را نادیده می گرفت.[7] مردی خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد فلان پسرعمویت اسم تورا برد و تا آنجایی که توانست بد گویی کرد و به شما ناسزا گفت. حضرت به کنیز خود فرمود که آب وضو برایش حاضر کند. پس وضو گرفت و داخل نماز شد. راوی گفت من با خودم گفتم که حضرت می خواهد او را نفرین کند. حضرت دو رکعت نماز خواندند و فرمودند «ای پروردگار من، این حق من بود، من او را بخشیدم و جود و کرم تو از من بیشتر است پس او را ببخش».[8] 2- کار و تلاش: دین مقدس اسلام به کسب و کار ارج می نهد و پیروان خود را به کار و فعالیت امر می کن
د. خداوند در قرآن کریم می فرماید «فَإِذَا قُضِیتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الأرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّه»(الجمعة، 62/10)؛ «و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و رزق خدا را طلب کنید». امام صادق (ع) نیز نه تنها دیگران را به کار و تلاش دعوت می کردند بلکه خود نیز در روزهای گرم تابستان در مزرعه مشغول به کار بودند. از أبی عمرو شیبانی روایت است که می گوید امام صادق (ع) را دیدم که در مزرعه خویش مشغول بیل زدن است و عرق زیادی کرده است آن چنان که پیراهن آن حضرت خیس شده با دیدن این منظره به ایشان گفتم اگر اجازه بدهید من این کار را انجام می دهم تا شما استراحت کنید. امام فرمود «دوست دارم که مرد در طلب روزی خویش در برابر آفتاب اذیت شود».[9] 3- صبر و شکیبایی: یکی از موضوعاتی که در دین اسلام همواره دارای اهمیت فراوانی بوده، صبر و شکیبایی می باشد. حقیقت صبر همان استقامت و تحمل رنج برای دست یافتن به هدف است. واژه صبر و مشتقات آن در قرآن حدودا 103بار در 45 سوره و 93 آیه آمده است و روایات بسیاری هم دربارهٌ آن وارد شده است. صبر و شکیبایی معنای گسترده ای دارد که تحمل در برابر رنج و مشقت و اطاعت پروردگار و مبارزه با هوس های سرکش و ایستادگی در مقابل عوامل گناهان را دربر می گیرد.[10] راغب در معنای صبر چنین گفته است صبر یعنی شکیبائی و خودداری نفس بر آنچه را که عقل و شرع حکم می کند و آن را می طلبد یا آنچه را که عقل و شرع، خودداری نفس از آن را اقتضاء می کند.[11] خداوند در قرآن کریم می فرماید «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»(البقرة، 2/153)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، از شکیبایی و نماز مدد جویید که خدا با شکیبایان است». پیشوایان ما نیز اسوه صبر و استقامت بودند و در تمام مصائب و حوادث تلخ زندگی همچون کوه استوار ایستاده و حتی یک بار از خود بی صبری و آثار شکست نشان ندادند. کلینی از قتیبة أعشی نقل کرده که خدمت امام صادق (ع) رسیدم تا از فرزند او عیادت کنم. دیدم امام بر در ایستاده و غمین و اندوهناک است. عرض کردم فدایت شوم حال کودک چطور است؟فرمود «می بینی که سخت بیمار است». پس ساعتی درنگ کرد سپس به سوی ما بیرون آمد در حالی که چهره اش شاد بود و آثار غم و اندوه از آن رفته بود. گمان کردم که حال کودک بهبود یافته است گفتم فدایت شوم حال کودک چطور است؟ فرمود «او به راه خدا رفت». گفتم فدایت شوم هنگامی که کودک زنده بود شما ناراحت و اندوهگین بودید اما اکنون که بمرد حالت شما دگرگون شد، چرا؟!فرمود «ما اهل بیت (ع) پیش از رسیدن مصیبت غمین و اندوهناکیم اما هنگامی که مصیبت واقع می شود به قضای الهی خشنود می گردیم و تسلیم امر خدا می شویم».[12] ب: بعد علمی: در باب عظمت علمی امام صادق (ع) شواهد فراوانی وجود دارد و این معنا مورد قبول دانشمندان شیعه و اهل سنت می باشد. امام (ع) درطول 34 سال امامت طولانی خود ابواب علم را برروی شاگردان و دانشمندان اسلامی گشود و مرجع دینی و علمی شیعیان گردید. امام صادق (ع) با توجه به فرصت مناسب سیاسی که به وجود آمده بود و با ملاحظه نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینه اجتماعی، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام محمد باقر (ع) را گرفت و حوزهٌ وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز، شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون هشام بن حکم، محمدبن مسلم، أبان بن تغلب، هشام بن سالم، مفضل بن عمر، جابربن حیان و... تربیت کرد که تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشته اند. وی باقدرت هرچه تمام تر نهضت بزرگ علمی برپاکرد و میراث عظیم و سترگی را برای جهان اسلام و تشیع باقی نهاد. امام صادق (ع) درعصر خویش، نام آورترین فرد در مسائل علمی بود و آواز ایشان در سرتاسر ممالک اسلامی شنیده می شد؛ بدین سبب هیچ یک از امامان دیگر ما به تعداد شاگردان آن حضرت شاگرد نداشتند و به تعداد روایات ایشان روایت ندارند. چنان که فقها و دانشمندان بزرگ در برابر عظمت علمی امام صادق (ع)سر تعظیم فرود می آوردند و برتری علمی او را می ستودند. برای نمونه أبوحنیفه پیشوای مشهور فرقه حنفی، می گفت من دانشمندتر از جعفربن محمّد ندیده ام.[13] شیخ مفید می نویسد به قدری علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان اوبه اندازه او علم و دانش نقل نشده است.[14] طبرسی می گوید امام صادق(ع) در زمان خود اعلم فرزندان حضرت رسول (ص) بود، و در نزد خاصه و عامه مقام ارجمندی داشت.[15] إبن شهر آشوب در "مناقب" گوید دانش هایی که از صادق (ع) نقل شده از کسی دیگر نقل نشده است، و حدیث شناسان، محدّثان توثیق شده ای از مذاهب مختلف که از وی حدیث نقل کرده اند و گردآوری کرده که تعدادشان را چهار هزار تن دانسته اند.[16] 1- علم به قرآن: قرآن کتاب آسمانی و
وحی الهی است که بر قلب مبارک رسول خدا (ص) نازل شده و تمام معانیش در ظرف وجودی پیامبر (ص) جای گرفته است. این کتاب آسمانی ظاهر و باطنی دارد و باطنش نیز دارای باطن های متعدد دیگری است که هیچ کس بر تمامی آنها آگاهی کامل ندارد، جز "راسخین در علم" که أئمّه أطهار (ع) بعد از رسول خدا (ص) می باشند. در این میان امام صادق (ع) نیز معدن علم به قرآن و مفسر قرآن می باشند. به گونه ای که با مراجعه به کتب تفسیری روایی، اکثریت قریب به اتفاق احادیث آن کتب متعلق به ایشان می باشند. برای نمونه امام صادق (ع) در تفسیر آیه 7 سوره آل عمران و در تفسیر راسخون در علم می فرمایند «الراسخون فی العلم أمیر المؤمنین و الأئمّة من بعده علیهم السلام؛ راسخون در علم، حضرت علی ( ع) و أئمّه (ع) بعد از او می باشند».[17] ایشان هم چنین در تفسیر «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأسْحَار»(آل عمران، 3/17)، می فرما یند «من قال فی وتره إذا أوتر"استغفر الله و أتوب الیه"سبعین مرة و هو قائم فواظب علی ذلک حتی تمضی له سنة کتبه الله من المستغفرین بالأسحار و وجبت له المغفرة من الله تعالی؛ هر کس در نماز وتر"استغفرالله و اتوب الیه" را هفتاد مرتبه بگوید در حالی که ایستاده است و تا یک سال این کار را ادامه دهد خداوند او را از مستغفرین بالاسحار قرار می دهد و مغفرة الهی براو واجب می شود».[18] امام صادق می فرمایند «همانا نام و معنای ایمان سزاوار کسی است که واجبات بزرگ را انجام دهد آن هم به طور پیوسته و گناهان کبیره را انجام ندهد و از آن ها دوری کند. اگر کسی طاعت های کوچک را ترک کند و مرتکب گناه صغیره گردد از گستره ایمان خارج نمی شود زیرا خداوند در قرآن کریم می فرماید "إِنْ تَجْتَنِبُوا کبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنْکمْ سیئَاتِکمْ وَندْخِلْکمْ مدْخَلا کرِیمًا"» (النساء، 4/ 31)؛ «اگر از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کرده اند اجتناب کنید، از دیگر گناهانتان در می گذریم و شما را به مکانی نیکو درمی آوریم». یعنی آمرزش شامل گناهان کبیره نمی شود و اگر کسی مرتکب گناهان کبیره شد برای همهٌ آنها کیفر می بیند. این است حقیقت و صفت ایمان و صفت مؤمنی که سزاوار ثواب و پاداش است.[19] امام صادق (ع) در تفسیر محکم و متشابه در آیه 7 سورۀآل عمران می فرمایند «إن القرآن محکم و متشابه، فأما المحکم فنؤمن به و نعمل به، و أما المتشابه فنؤمن به و لانعمل به؛ قرآن دارای محکم و متشابه است ما به محکم ایمان می آوریم و به آن عمل می کنیم ولی به متشابه ایمان می آوریم اما به آن عمل نمی کنیم».[20] 2- علم به احکام فقهی: طبق عقیدهٌ إمامیة، امام باید تمام احکام و قوانین دین را که برای سعادت دنیوی و اخروی مردم ضرورت دارد بداند؛ عقیدهٌ صحیح و باطل را بشناسد و به طور کلی به آنچه که برای ارشاد و هدایت انسان ها و ادارهٌ امور جامعه مورد نیاز است، اطلاع کامل داشته باشد. دلیل بر این مطلب بسیار واضح است، چون امام و پیشوای دینی نمونهٌ بارز انسان کامل است. لازمهٌ این مطلب آن است که به تمام حقائق آشکار و پنهان آگاهی داشته باشد. ممکن نیست مردم در یکی از امور مربوط به دیات و قصاص و معاملات و غیره محتاج شوند، ولی امام از حلّ آن عاجز باشد و به کلید آن دسترسی نداشته باشد. ایشان از آگاه ترین افراد نسبت به این احکام بوده و فقه آل محمد (ص) را تدوین نموده و بسیاری از ابواب فقه و احکام فقهی شیعه را بنیان نهاده است. از همین روی، فقه شیعه امامی را فقه جعفری گویند. بیشترین أحادیث نقل شده از آن حضرت درموضوع فقه است، به گونه ای که فقیهان هسته اصلی اصحاب خاص امام صادق (ع) را تشکیل می دهند. ایشان می فرمایند «خدا دو علم دارد؛ علمی که به ملائکه و رسل تعلیم کرده، و علمی که جز او کسی نمی داند، آنچه را ملائکه و رسل بدانند ما نیز می دانیم و از علمی که مخصوص خدا است اگر چیزی خارج شود پیش ما خواهد آمد».[21] بنابراین ایشان نسبت به احکام و قوانین الهی دارای علم و تسلط بسیاری بودند. متون فقهی گزارش شده از امام صادق (ع) بسیارفراوان است که برای نمونه به بیان چند حدیث اکتفا می کنیم: اوّل وجوب فسخ به خیار رؤیت: جمیل بن درّاج گوید از امام صادق (ع) پرسیدم شخصی زمین کشتزاری را خریده است و خود بر سر آن زمین رفته و آن را دیده و بازگشته است ولی هنگامی که بهای آن را پرداخته و به سراغ زمین رفته و آن را بررسی کرده است نپسندیده و تقاضای فسخ از فروشنده کرده است در حالی که فروشنده حاضر نیست بیع را فسخ کند امام (ع) فرمود: «اگر همه آن زمین را زیر و رو کرده و نود و نه درصد آن را دیده و یک درصد باقیمانده که ندیده است خیار رؤیت دارد».[22] یعنی می تواند آن را باز پس دهد. دوم: آن که شهادتش ردّ و آن که شهادتش پذیرفته شود: عبید اللّه حلبی گوید از امام صادق (ع) سؤال کردم چه کسانی شهادتشان پذیرفته نیست؟فرمود: «آن که گمان بد در باره او برده شود، و آن که در دینش متّهم باشد، دیگر
آن که در قبول شهادتش نفعی عائدش بشود، و شهادت آن که میان او و مدّعی علیه؛ یعنی متّهم، دشمنی باشد». راوی گوید سؤال کردم پس فاسق و خائن چه؟ حضرت فرمود «این دو همان کسانی هستند که گمان بد در باره شان برده می شود، و در دینشان متّهمند».[23] سوم: خمس به شش قسمت تقسیم می شود: زکریا بن مالک جعفی از امام صادق (ع) نقل می کند که از آن حضرت راجع به این سخن خداوند پرسیدم که می فرماید «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینِ وَابنِ السبِیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَی عَبْدِنَا یوْمَ الْفُرْقَانِ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیر»(الانفال، 8/41)؛ «و بدانید که آنچه به غنیمت به دست آوردید خمس آن برای خدا و پیامبر و خویشان پیامبر و یتیمان و مساکین و درماندگان در راه است »؟ فرمود: «امّا خمسی که مخصوص خدا است به پیامبر می رسد که هر کجا خواست مصرف کند. و اما خمسی که مخصوص پیامبر است به خویشان او می رسد و خمس ذوی القربی هم مخصوص خویشان پیامبر است و منظور از یتیمان، یتیمان اهل بیت (ع) اوست، این چهار سهم مال آنهاست، و اما مساکین و درماندگان در راه، چون می دانی که ما صدقه نمی خوریم و بر ما حلال نیست آن برای مساکین و درماندگان در راه است».[24] ج: بعد عبادی: خداوند در قرآن کریم هدف نهایی از آفرینش را عبودیت و بندگی؛ یعنی همان عبادت پروردگار معرفی کرده اند «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنْسَ إِلا لِیعْبُدُون»(الذاریات، 51/56)؛ «من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادتم کنند». از این رو عبادت پروردگار و همواره در یاد و ذکر خدا بودن و غفلت نورزیدن از خداوند متعال یکی از آموزه های مهم دین اسلام می باشد که این آموزه ها در سیره پیامبر اکرم (ص) و أئمّه (ع) در دسترس می باشند. در بیان شخصیت عبادی امام صادق (ع)، همین بس که مالک بن أنس می گوید حضرت صادق از سه حال خارج نبود، یا روزه دار، یا ایستاده به عبادت و یا در حال ذکر و او از بزگترین بندگان و زاهدین بزرگ، آنان که از پروردگارشان می ترسند بود.[25] در واقع ایشان مصداق بارز این آیهٌ قرآنی می باشند که می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبک لا یستَکبِرُونَ عنْ عِبَادَتِهِ وَیسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یسْجُدُونَ» (الاعراف، 7/206)؛ «آنها که در مقام قرب نزد پروردگار تواند هیچگاه از عبادتش تکبر نمی ورزند و او را تسبیح می گویند و برایش سجده می کنند». برخی از نمونه های فضیلت عبادی ایشان عبارتند از 1- خشیت الهی: مالک بن أنس می گوید سالی با امام صادق (ع) به حج رفتم وچون موقع احرام بر مرکب نشست و می خواست تلبیه گوید گلوگیر می شد و نزدیک بود ازمرکب خود بزیر افتد، گفتم یابن رسول اللّه بگو باید بگوئی، فرمود: «ای پسر أبی عامر چگونه جرأت کنم بگویم "لبیک اللّهم لبّیک" می ترسم که خدای عز و جل فرماید "لا لبیک و لا سعدیک"».[26] 2- سجده های طولانی: حفص بن غیاث گفت حضرت صادق (ع) بین نخلستان های کوفه راه می رفت به درخت خرمائی رسید وضو گرفته رکوع کرد، آنگاه سجده رفت شمردم پانصد مرتبه تسبیح گفت، سپس تکیه به درخت خرما داده دعاهائی کرد، آنگاه فرمود: «حفص! به خدا قسم این همان درخت خرمائی است که خداوند به مریم فرمود شاخه خرما را تکان بده تا خرمای تازه برایت بریزد».[27] 3- حضور قلب: نقل است که امام صادق (ع) در حال نماز مشغول قرائت آیاتی از قرآن بود ناگاه منقلب شد و از حال رفت و چون به حال عادی بازگشت حاضران پرسیدند این چه حالتی بود که در نماز به شما دست داد؟امام فرمود »هنگامی که مشغول تکرار آیات بودم به حالتی رسیدم که گویی آن آیات را از زبان خداوند متعال بر من می خواندند».[28] د: بعد سیاسی: امامان شیعه (ع) هادیان خلق به بهترین شیوه زندگی اند. بدیهی است برای ایفای این رسالت بزرگ باید تمام زمینه ها و شرایط مناسب باشد. از جمله مهم ترین آنها آشنایی با جلوه های "سیاست" است. نمی توان ادعای اداره همه شؤون زندگی را بدون آشنایی عمیق با تدبیر و سیاست داشت و امامان (ع) این آشنایی عمیق را در وجود خود دارند، از منظر اهل بیت (ع) سیاست عین دیانت است. گواه این مدعا سیرة أئمّه أطهار است. هر یک از آن ذوات مقدّس در تدبیر امور جامعه و به دست گرفتن حکومت، در حدّ توان تلاش و کوشش نمودند. از این رو، کسانی که سیاست را جدای از دیانت می دانند، نمی توانند مدّعی پیروی از ایشان باشند. در این میان امام صادق (ع) به خوبی عهده دار تربیت سیاسی أصحاب خود بودند. اگر چه ایشان در ظاهر وارد سیاست نشده بودند اما در سیره و اعمال خود همان سیاست مدار مورد تأیید قرآن می باشند. از جمله اصول کلی سیاست امام صادق (ع) و مهم ترین آنها اصل طاغوت ستیزی می باشد. اصل طاغوت ستیزی خداوند در قرآن کریم می فرمایند «وَالَّذِینَ اجتَنَبُوا الطاغُ
وتَ أَنْ یعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَی فَبَشِّرْ عِبَادِ» (الزمر، 39/17)؛ «کسانی که از عبادت طاغوت اجتناب کردند و به سوی خداوند بازگشتند بشارت از آن آنها است، بنابراین بندگان مرا بشارت ده». طاغوت ستیزی در رأس برنامه های انبیا قرار داشته است و این اصلی بود که امامان در طول زندگی خویش از آن دست بردار نبودند. امام صادق (ع) نیز همواره به مبارزه با رژیم طاغوت آن زمان می پرداختند. از جمله شیوه های ایشان برای مبارزه با طاغوت عبارتند از: اوّل: عدم همنشینی و همکاری با دستگاه طاغوت: امام صادق (ع) معمولا از رفت و آمد به دربار منصور جز در موارد خاص سرباز می زد و به همین سبب هم از طرف منصور مورد اعتراض قرار می گرفت. چنان که روزی به آن حضرت گفت چرا مانند دیگران به دیدار او نمی رود؟امام در جواب فرمود «لیس لنا ما نخافک من أجله و لا عندک من أمر الآخرة مانرجوک له ولا أنت فی نعمة فنهنّیک و لا تراها نقمة فنعزّیک بها، فما نصنع عندک؟؛ ما کاری نکرده ایم که به جهت آن از تو بترسیم؛ و از امر آخرت پیش تو چیزی نیست که به آن امیدوار باشیم؛ و این مقام تو در واقع نعمتی نیست که آن را به تو تبریک بگوییم و تو آن را مصیبتی برای خود نمی دانی که تو را دلداری بدهیم، پس پیش تو چکار داریم؟».[29] بدین گونه بود که امام (ع) نارضایتی خود را نسبت به حکومت او ابراز می داشت، چنان که با توصیه های سیاسی به افراد مانند «ایاک و مجالسة الملوک؛ بر تو باد که از همنشینی پادشاهان دوری کنی».[30] یاران خود را نیز از همنشینی سلاطین بر حذر می داشت. دوّم: تأیید و تقویت قیام های مخلصانە شیعی: دومین شیوه امامان در زمینه طاغوت ستیزی تأیید و تقویت قیام های مخلصانه شیعی که علیه طواغیت صورت می گرفت، می باشد. در روایتی چنین آمده است که نزد امام صادق (ع) سخن از قیامگران شیعی شد. حضرت فرمود «…لا أزال أنا و شیعتی بخیر ما خرج الْخارجی منْ آل محمّد، و لوددْت أنّ الْخارجی منْ آل محمّد خرج و علی نفقة عیاله؛ خیر من و شیعیانم پیوسته در سایه این قیام هاست و من دوست می دارم که قیام گران شیعی علوی قیام کنند و من مخارج خاندانشان را تأمین کنم».[31] از جمله این قیام های مخلصانه قیام شهید زید بن علی بن الحسین (ع) بود. زید از معتقدان به امامت برادر خود امام باقر (ع) و برادر زاده خویش امام صادق (ع) بود او از مشاهده صحنه های ظلم و ستم و تاخت و تاز حکومت اموی فوق العاده ناراحت بود و عقیده داشت که باید با قیام مسلحانه، حکومت فاسد اموی را واژگون ساخت. از برکات این قیام های مخلصانه این بود که امامان فرصتی برای نشر معارف و گسترش فرهنگ اسلام ناب محمدی می یافتند که خود مبارزه ای عمیق و اساسی علیه طاغوت بود. جبهه مسلّحانه علیه طاغوت سبب می شد آنها مشغول شده و امامان بتوانند با فراغت ذهن، اسلام را تبیین کنند و ابعاد مختلف آن را بازگو نمایند. سوم: عدم دوستی و محبت با دستگاه طاغوت: امام صادق (ع) فرموده اند «من أحبّ بقاء الظالمین فقد أحبّ أن یعصی اللّه؛ هر کس بقای ستمگران را دوست داشته باشد در حقیقت دوست دارد که خداوند معصیت شود».[32] چهارم: برخورد با فرقه های انحرافی: عصر امام صادق (ع) عصر برخورد اندیشه ها و پیدایش فرق و مذاهب مختلف بود. در زمان ایشان، بر اثر برخورد مسلمین با عقاید و آرای اهل کتاب و نیز دانشمندان یونان، شبهات و اشکالات گوناگونی پدید آمده بود. در آن زمان فرقه هایی همچون معتزلة، جبریة، مرجئة، غلات و امثال این ها پدید آمده بودند که هر کدام عقاید خود را ترویج می کردند.[33] امام صادق (ع) با تمام جریان های فکری و عقیدتی آن روز برخورد کرده و موضع اسلام را در برابر آن ها روشن ساخته و برتری بینش اسلام را ثابت نمودند. ایشان در برخورد با این فرقه ها از شیوه های مختلفی چون تأسیس مراکزعلمی و تربیت افراد مستعد، تبیین و گسترش فقه، احیای حدیث، مبارزه بامسلک های انحرافی و گفتگو و مناظره استفاده می کردند. نتیجه گیری در این مقاله سعی بر این بود که با توجه به آیات قرآنی به بررسی شخصیت قرآنی امام صادق (ع) بپردازیم که با توجه به مطالب ذکر شده و نیز با مطالعه و بررسی دقیق سیره و زندگی امام صادق (ع) به این نتیجه می رسیم که ایشان نمونه کاملی از یک الگوی قرآنی هستند. رئیس مذهب شیعه مصداق واقعی قرآن ناطق می باشند. ایشان در زمان حیات خود در تمامی زمینه های شخصیتی از جمله اخلاق، علم، دین، سیاست و… به تربیت قرآنی اصحاب و یاران خود پرداخته اند. بنابراین شخصیت آن حضرت شخصیتی منطبق با قرآن بوده و ایشان همان عترتی هستند که پیامبر اکرم(ص) در شأنشان گفته «إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا أبدا». بنابراین با توجه به موارد زیر، شخصیت امام صادق (ع)، همان شخصیت قرآنی است 1- اخلاق در قرآن بسیار مورد تاکید خداوند بوده تا آنجایی که به رسول خود می فرماید «فبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ
اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا منْ حوْلِک»(آل عمران، 3/159)؛ «به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوی و مهربان هستی. اگر تندخو و سخت دل می بودی از گرد تو پراکنده می شدند». بنابراین با توجه به موارد اخلاقی ذکر شده از امام صادق (ع)، ایشان از نظر اخلاقی، منطبق با قرآن می باشند. 2- علم آن حضرت نیز علمی قرآنی است. مواردی راکه از قوانین الهی و احکام فقهی برای یاران خود بیان می کردند منطبق با همان مواردی بودکه خداوند در قرآن کریم بیان کرده اند. 3- امام صادق (ع) در زمینهٌ عبادی نیز بنده حقیقی خدا بودند. صفات عبادی ایشان از جمله حضور قلب و خشیت الهی، از جمله صفاتی است که در آیات الهی به آنها اشاره رفته است. 4- سیاست ایشان نیز همان سیاست مورد نظر قرآن بود. ایشان طبق آیات قرآنی از همنشینی با دستگاه طاغوت خودداری می کردند و به یاران خود نیز اجازهٌ هم نشینی با آن ها را نمی دادند. پی نوشت ها [1] إعلام الوری «ترجمه عطاردی»/376. [2] منتهی الآمال/771. [3] تربیت از دیدگاه معصومین (ع)/9. [4] اسلام و تعلیم و تربیت /231. [5] بحار الأنوار، 66/375. [6] تحف العقول/303 304. [7] ویژگی های امام صادق (ع) «اردستانی»/86 - 87. [8] منتهی الامال/778 – 779. [9] الکافی، 5/76. [10] ویژگی های امام صادق(ع)«فدوی»/153. [11] مفردات ألفاظ قرآن /274. [12] سیرە معصومان «ترجمه حجتی کرمانی»، 6/64. [13] سیرە پیشوایان /350. [14] الإرشاد «ترجمه رسولی محلاتی»، 25/172. [15] إعلام الوری /389. [16] امام صادق و مذاهب چهارگانه «ترجمه یوسفی اشکوری»/98. [17] نور الثقلین، 1/317. [18] همان/321. [19] تحف العقول /593. [20] نور الثقلین، 1/599. [21] بحار الأنوار، 26/160. [22] من لا یحضره الفقیه ، 3/270. [23] همان/40 [24] الخصال «صدوق»، 2/324. [25] علل الشرایع، 1/631. [26] الأمالی «صدوق»/169. [27] بحارالأنوار، 47/37. [28] همان، 79/236. [29] مستدرک الوسائل، 12/29. [30] همان /310. [31] وسائل الشیعة، 15/54. [32] همان، 17/186. [33] سیرهٌ پیشوایان /355.
💐⚘⚘💐 قال الباقر عليه السلام ـ في قولِهِ تعالى «و مَن كانَ في هذهِ أعْمى فَهُو في الآخِرَةِ أعْمى» مَن لم يَدُلَّهُ خَلقُ السماواتِ و الأرضِ و اختِلافُ الليلِ و النهارِ ، و دَوَرانُ الفَلَكِ بالشمسِ و القَمرِ ، و الآياتُ العَجيباتُ على أنَّ وَراءَ ذلكَ أمرا هُو أعظَمُ مِنها فهُو في الآخِرَةِ أعمى ، قالَ ; فهُو عمّا لم يُعايِنْ أعمى و أضَلُّ سبيلاً . 🍀🍀🍀 امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه «هر كه در اين دنيا كور باشد، در آخرت نيز كور است» ـ فرمود كسى كه آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز و چرخش خورشيد و ماه در فلك (مدار) و ديگر آيات شگفت آور، او را به اين نكته رهنمون نشود كه فرا سوى اينها امرى بزرگتر و با عظمت تر وجود دارد، چنين كسى در آخرت [نيز ]كور است. فرمود; او از ديدن آنچه نا ديدنى است كور است و گمراهتر. الاحتجاج : 2/165/193. 🌸🌿🌸🌿
🔶امتیازات دانش آموزی که پس از اخذ مدرک پایه هشتم وارد حوزه می شود. 🔸تحصیل علوم و معارف دینی 🔸طی دوره ۷ ساله، مدرک سطح دو یا کارشناسی را کسب می کند. 🔸با این مدرک می تواند در حوزه یا دانشگاه ادامه تحصیل دهد. 🔸طی این ۷ سال که موفق به کسب مدرک کارشناسی می شود مشکلاتی از قبیل انتخاب رشته در دبیرستان، شرکت در کنکور، عدم قبولی در کنکور، عدم قبولی در رشته یا شهر مورد نظر، هزینه دانشگاه و... را نخواهد داشت. 🔸در طول تحصیل می تواند مشغول فعالیت های تبلیغی و جهادی باشد. 🔸می تواند بعد از اخذ مدرک سطح دو، همانند سایر فارغ التحصيلان دانشگاه مشغول به کار شود. (به طور مثال در آزمون های استخدامی آموزش و پرورش شرکت کنند). 🔸می تواند به عنوان مربی تبلیغی در مدارس مشغول به فعالیت شود 🔸می تواند به عنوان سخنران فعالیت کند. 🔸می تواند پس از طی دوره هایی مانند تربیت مربی قرآنی یا مشاوره، در این دو زمینه ایفای مسئولیت کند. 🔔(البته همه موارد ذکر شده بالا نیاز به وجود شرایط برای جذب نیروی کار و تلاش خود طلاب دارد مانند همه رشته های تحصیلی و دانشگاهی دیگر) ✅در هرصورت با تحصیل در چنین فضایی، به علوم دینی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و سیاسی آشنایی پیدا میکند تا هم پاسخ خیلی از سوالات خود را دریافت کرده و هم می تواند پاسخگوی خانواده و اطرافیان خود باشد. ✅با توجه به تحصیل در چنین فضایی در ایفای نقش همسر و مادری ❤️موفق تر عمل خواهد کرد. http://www.whc.ir
استغفار و توبه بسم الله الرحمن الرحیم 🔰 «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» هنگامی که آیات روح‌بخش را تلاوت می‌کنیم، در می‌یابیم که خداوند در آیات متعددی بر انجام یک رفتاری تأکید کرده است. مضمون همین تأکید و تشویق‌های خداوند متعال، در سیره معصومان (ع) نیز به‌وفور تکرار شده است؛ به‌طوری که می‌توان آن را به‌عنوان یک اصل اساسی در سبک و سیره معصومان (ع) شناخت. اما آن رفتاری که مورد تأکید خداوند و سیره رفتاری معصومین (ع) بوده « و » است. خداوند این عمل را یکی از ویژگی‌های خاص معرفی کرده و می‌فرماید: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُون (۱) ؛ و در سحرگاهان استغفار مى‏ کردند.» در آیات دیگری خداوند خود را « پذیر مهربان» معرفی کرده و انسان‌ها را به سوی و تشویق می‌نماید. در سیره رسول‏ خدا (ص) نقل شده که ایشان روزى یکصد بار مى‏‌کردند. ایشان در اهمیت و ضرورت این رفتار می‌فرمایند: «إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَى قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِینَ مَرَّةً(۲) ؛ همانا قلبم را غبارى مى‏ گیرد و من روزى یکصد مرتبه آمرزش مى‏ طلبم» امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در شبانه‌روز 70 مرتبه مى‏ نمود. در دعای کمیل حضرت امیر (ع) به درخواست غفران گناهان می‌پردازند. امام حسین (ع) نیز یکی از عوامل درخواست تأخیر جنگ از عصر تاسوعا به روز عاشورا را معرفی کرده است. همچنین امام سجاد (ع) در جای‌جای دعاهای خود به می‌پردازند. آن حضرت براى وداع ماه رمضان، ناله مى‏ زد؛ اشک مى‏ ریخت و استغفار مى‏ کرد. با توجه به نکات پیشین، یک سؤال به ذهن می‌آید: مگر در استغفار چه آثاری هست که معصومان (ع) با وجود عصمت این همه استغفار می‌کنند؟ آیا استغفار در دنیای انسان هم اثر دارد یا فقط در آخرت انسان اثر گذار است؟ استغفار چه آثار و برکاتی در پی دارد؟ در آیات متعددی از ، بر مقدم ذکر شده است. در این چینش، یک نکته ظریف قرآنی وجود دارد و آن این است که ، پیش‌نیاز است. به معنای طلب آمرزش و مغفرت است و به معنای بازگشت به‌سوی خداوند رحمان می‌باشد. آنگاه که فردی می‌گویید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْه»‏ یعنی او با طلب مغفرت باز می‌گردد و  بازگشت صرف نیست... 💠آثار و برکات استغفار در آیات و روایات برای استغفار برکات و اسرار شگفتی بیان شده است که برخی از آن‌ها عبارت‌اند: 1⃣. افزایش روزی و حل مشکلات اقتصادی و نافرمانی خداوند، هم معنویاتی مثل توفیق نماز شب و شیرینی عبادت را از انسان سلب می‌کند و هم برکات مادی را از بین می‌برد. می‌فرماید: «وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ(۳) ؛ خداوند (برای آنان که کفران نعمت می‌کنند) مثلی زده است: منطقه آبادی که امن (و آرام) و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا می‌رسید؛ اما نعمت خدا را ناسپاسی کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می‌دادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید.» اما خداوند متعال در قرآن کریم‌ ، کسانی که مرتکب گناهی می‌شوند را سفارش به و ‌کرده و بشارت گشایش می‌دهد: «وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ یُوءْتِ کُلَّ ذی فَضْلٍ فَضْلَه(۴) ؛ از پروردگار خویش آمرزش بطلبید! سپس به‌سوی او باز گردید تا شما را تا مدت معینی (از مواهب زندگی این جهان) به‌خوبی بهره‌مند سازد و به هر صاحب فضیلتی به مقدار فضیلتش ببخشد.» بنا به توصیه همه انبیاء الهی، از جمله حضرت هود (ع) و ، موجب رحمت بی‌پایان و پیوسته و افزایش توان و نیروی انسان خواهد شد: «وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی قُوَّتِکُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمینَ (۵) ؛ و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به‌سوی او بازگردید تا [باران] آسمانی را پی در پی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید و گنهکارانه روی (از حق) برنتابید.» 👇👇
👇👇 در روایات نیز و بازگشت به دامان پرمهر الهی، به عنوان یکی از عوامل روزی‌رسان معرفی شده است. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «الاِسْتِغْفَارُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ(۶) ؛ ، روزی را زیاد می‌کند.» ایشان در حدیث دیگری به کمیل سفارش فرمودند که اگر در رسیدن روزی او کندی و آهستگی پیش آمد، به بپردازد: «وَ إِذَا أَبْطَأَتِ‏ الْأَرْزَاقُ عَلَیْکَ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ یُوَسِّعْ عَلَیْکَ فِیهَا(۷) ؛ هنگامی که رسیدن روزیت کند می‌شود، از خداوند آمرزش بخواه تا روزیت را وسیع گرداند.» امام حسن (ع) نیز در روایتی می‌فرمایند: «روزی در خدمت پدرم امیرالمؤمنین (ع) نشسته بودم که مرد عربی خدمت آن حضرت رسید و اظهار کرد: «ای امیرمؤمنان! من مردی عیال‌مندم و بهره‌ای از مال دنیا ندارم. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: چرا نمی‌کنی تا حالت خوب شود؟ مرد عرب گفت: با امیرالمؤمنین، من استغفار زیاد کردم و تغییر و افزایشی در وضع خود ندیدم. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: خداوند در قرآن می‌فرماید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارا وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارا(۸) ؛ از پروردگار خویش آمرزش بخواهید که آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو مى‏ بارد و با اموال و فرزندان، شما را یارى مى‏ دهد و باغستان‌ها و نهرهاى پرآب را در اختیارتان مى‏ گذارد.» آنگاه علی (ع) فرمودند: «من استغفاری را به تو یاد می‌دهم که هنگام خواب، باید آن را تلاوت کنی که این اگر این را هر شب قبل از خواب بخوانی خداوند روزی تو را افزایش می‌دهد. سپس نسخه استغفار را برای او نوشته و به او دادند و فرمودند: هرگاه برای خواب به بستر رفتی و خواستی بخوابی، این استغفار را بخوان و گریه کن و اگر اشکت نیامد، حالت گریه به خود بگیر و تباکی کن. امام حسن (ع) می‌فرمایند: مرد عرب رفت و سال بعد خدمت پدرم رسید و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! خداوند نعمتش را بر من تمام کرد. و آن‌قدر به من مال و ثروت و مکنت عطا کرد که از زیادی اموال، محل نگهداری آن‌ها برایم تنگ شده و جایی برای بستن و محافظت شتران و گوسفندانم ندارم امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: ای برادر عرب! سوگند به آن خدایی که محمد (ص) را به رسالت برانگیخته است، هر بنده‌ای که این استغفار را قرائت کند و به آن خدا را بخواند، خداوند گناهان او را می‌بخشد، حوایج مشروع او را برآورد، و برکت این استغفار مال و فرزند او را زیاد کند(۹) .  2⃣.مایه امان از عذاب «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»(۱۰) آیه‏ شریفه دلالت دارد که خداوند در دو صورت، مردم را عذاب نمى‏ کند: 1- زمانى که پیامبر (ص) در میان مردم باشد. 2- زمانى که مردم کنند.  حضرت علی (ع) مى‏ فرماید: «کَانَ فِى الْاَرْضِ اَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللّهِ، وَ قَدْ رُفِعَ اَحَدُهُمَا، فَدُونَکُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّکُوا بِهِ: اَمَّا الْاَمَانُ الَّذِى رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللّهِ ‏صلى‏ الله‏ علیه‏ وآله وَ اَمَّا الْاَمَانُ الْبَاقِى فَالْاِسْتِغْفَارُ. قَالَ اللّهُ تَعَالَى: وَ مَا کَانَ اللّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَ اَنْتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ(۱۱)؛ دو چیز در زمین، مایه امان از عذاب خدا بود: یکى از آن دو برداشته شد. پس دیگرى را دریابید و بدان چنگ زنید. امانى که برداشته شد، رسول خدا (ص) بود و امان باقى‏ مانده، آمرزش‏ خواهى است که خداى بزرگ به رسول خدا (ص) فرمود: خدا آنان را عذاب نمى‏ کند؛ در حالى که تو در میان آنانى و عذابشان نمى‏ کند تا آن هنگام که مى‏ کنند.» 3⃣.رفع غم و گرفتاری‌ها در کلمات نورانی پیامبر و اهل‌بیت پاکش (ع) و عذرخواهی از خدای مهربان، به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل نجات از گرفتاری‌ها و بهترین سبب زدودن غم و اندوه معرفی شده است. رسول خدا (ص) در سخن زیبایی می‌فرمایند: «مَنْ کَثُرَ هُمُومُهُ‏ فَلْیُکْثِرْ مِنَ‏ الِاسْتِغْفَارِ(۱۲) ؛ هر کسی غم و غصه‌اش زیاد است، باید زیاد استغفار کند.» آن حضرت در عبارت دیگری میدان تأثیر استغفار را گسترده‌تر معرفی کرده و می‌فرمایند: «عَلَیْکَ‏ بِالاسْتِغْفَارِ فَإِنَّهُ‏ الْمَنْجَاةُ(۱۳) ؛ بر تو باد به و عذرخواهی از خداوند که ، نجات‌دهنده (انسان از مشکلات و سختی‌ها) است.» 👇👇👇
👇👇👇 محمد بن ریان گوید: نامه‌ای به امام هادی (ع) نوشته و از آن حضرت دعایی خواستم برای رهایی از سخنی‌هایی و بلاهایی که نازل می‌گردد و مشکلاتی که دست و پاگیر انسان می‌شود و در نامه‌ام تأکید کردم: همان‌گونه که پدران گرامی‌شان به دوستانشان مطالب خاصی را می‌آموختند، به من نیز دعایی مخصوص بیاموزند (که بهره فراوان ببرم)، حضرت در جواب چنین مرقوم فرمودند: «الْزَمِ‏ الِاسْتِغْفَارَ (۱۴) همیشه و در همه حال با استغفار همراه باش (و آن را ذکر کن!» رسول خدا (ص) در کلام دلنشینی، برای نجات از غم و اندوه و تنگناهای زندگی، به زیاد گفتن سفارش کرده‌ است: «مَنْ‏ أَکْثَرَ االِاسْتِغْفَارَ جَعَلَ‏ اللَّهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضِیقٍ مَخْرَجاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ(۱۵) ؛ هر کسی زیاد استغفار کند خداوند، نسبت به هر غصه و اندوهی گشایشی برایش قرار دهد و از هر تنگنایی راه خروجی پیش پایش گذارد و از جایی که گمان ندارد او را روزی می‌دهد.» در برخی از روایات عامل جلوگیرى از بلاها بیان شده است. رسول خدا (ص) مى‏ فرمایند: «اِدْفَعُوا اَبْوَابَ الْبَلاَیا بِالْاِسْتِغْفَارِ(۱۶) ؛ درهاى بلاها را با آمرزش‏ خواهى ببندید.» 4⃣. وسیله آمرزش بندگان‏ پیامبر اسلام (ص) می‌فرمایند: «أکثِرُوا مِن الاستِغفارِ فانّ اللَّهَ‏ عزّ وجل لم یُعَلِّمْکُمُ الاستِغفارَ الّا وهُو یُریدُ أن یَغفِرَ لَکُم (۱۷) ؛ زیاد استغفار کنید؛ زیرا خداوند عزّ و جل استغفار را به شما یاد نداد، مگر براى این‌که مى‏خواهد شما را بیامرزد.» خداوند در آیه شریفه می‌فرماید: «وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أو ظَلَمُوا أنفُسَهُم ذَکَرُوا اللهَ فَاستَغفَرُوا لِذُنُوبِهِم وَ مَن یغفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ اللهُ (۱۸) ؛ (بندگان خوب من) آن‌هایی هستند که هرگاه کار ناشایستی انجام دهند یا به خودشان ستم کنند، خدا را یاد می‌کنند و برای بخشش گناهان می‌کنند و جز خدا چه کسی گناهان را می‌آمرزد؟» در کتاب «امالى صدوق» از امام صادق (ع) نقل شده: هنگامی‌که این آیه نازل شد و گناهکاران کار را به آمرزش الهى نوید داد، ابلیس سخت ناراحت شد و تمام یاران خود را با صداى بلند دعوت کرد! آن‌ها از وى علت این دعوت را پرسیدند، او از نزول این آیه اظهار نگرانى کرد، شیاطین پیشنهاد‌هایی دادند که پذیرفته نشد، در این میان شیطانى بنام «وسواس خناس» گفت من مشکل را حل می‌کنم، ابلیس پرسید: از چه راهی؟ گفت: فرزندان آدم را با وعده‏ها و آرزوها، به گناه آلوده مى‏ کنم و هنگامی‌که مرتکب گناهى شدند، یاد خدا و و بازگشت به‌سوی او را از خاطر آن‌ها مى‏ برم، ابلیس گفت: راه همین است و این مأموریت را تا پایان دنیا بر عهده او گذاشت» (۱۹) . روشن است که فراموش کارى بهد از گناه، نتیجه سهل‏ انگارى و وسوسه‏ هاى شیطانى است و تنها کسانى گرفتار آن مى‏ شوند که خود را در برابر  وسواس خناس تسلیم کنند و به‌اصطلاح با او همکارى نزدیک نمایند! ولى مردان بیدار و با ایمان، کاملاً مراقبند که هرگاه خطایى از آن‌ها سرزد، در نخستین فرصت عواقب آن را با آب و از دل و جان خود بشویند و دریچه‏ هاى قلب خود را به روى شیطان و لشکر او ببندند که آن‌ها از درهاى بسته قلب وارد نمى ‏شوند!» (۲۰) 5⃣. نجات از قرض و پرداخت بدهی یکی از مشکلات اقتصادی مسلمانان و مخصوصاً دوستان امیرالمؤمنین (ع)، گرفتار شدن به قرض و وام‌های درازمدت است که در موارد بسیار با ربا و سوددهی غیرمجاز همراه است و باعث خمودی و انحطاط فکری مسلمین و ضررهای سنگین مالی و سقوط در گرداب گناه گشته و عواقب سوئی را برای فرد و جامعه در بردارد و ضربه‌های سهمگینی بر پیکر نظام اقتصادی اجتماع وارد می‌سازد. از طرفی، اشخاص بسیاری برای بهبود زندگی خویش، ناچار به گرفتن وام بدون بهره هستند. این گونه وام گرفتن، هر جند ضرری به همراه ندارد؛ بلکه در بسیاری از اوقات گره‌های کور اقتصادی وام‌گیرندگان را باز می‌کند و برای وام‌دهندگان ثواب عظیم و برکات فراوانی را به دنبال دارد؛ اما فرورفتن در گرداب قرض و دست و پا زدن برای بازپرداخت وام، یکی از مشکلات سختی است که مؤمنان را در دنیا گرفتار و فکر آن‌ها را مشغول و عمرشان را کوتاه می‌کند؛ چرا که غم و غصه پرداخت اقساط ماهیانه و تأمین وجه چک‌هایی که به اشخاص مختلف داده است، برای کسی که قدرت پرداخت آن را ندارد، آرامش زندگیش را سلب می‌کند و سلامت جسم و جانش را به خطر می‌اندازد. در کلمات نورانی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) برای رهایی از این مشکل و سهولت در پرداخت بدهی، راه‌هایی بیان شده که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، زیاد نمودن و عذرخواهی کردن از خدا در ساعات شب و روز است. 👇👇👇👇
👇👇👇👇 اسماعیل بن سهیل گوید: برای امام باقر (ع) نامه‌ای نوشتم، (مشکل خود را عنوان کردم) که گرفتار قرض سنگینی شده‌ام به‌گونه‌ای که فکرم را مشغول کرده و آبرویم را به خطر انداخته است. حضرت در جواب نامه‌ام نوشتند: «أَکْثِرْ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ وَ رَطِّبْ‏ لِسَانَکَ‏ بِقِرَاءَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ (۲۱) ؛ زیاد استغفار کن و زیانت را به تلاوت سوره انا انزلناه تر و تازه گردان (سوره قدر را مرتب تلاوت کن)» 6⃣. رسیدن به درجات بالای معنوی حضرت على ‏(ع) مى‏ فرمایند: «اِنَّ الْاِسْتِغْفَارَ دَرَجَةُ الْعِلِّیینَ (۲۲) ؛ همانا آمرزش‏ خواهى، درجه علّیین [و والامقامان‏] است.» چرا کسانی که اهل هستند به این درجه می‌رسند؟ اصلاً چرا ما باید از گناهانمان کنیم؟ فایدة بزرگ این است که ما را از غفلت نسبت به خود باز می‌دارد. ما گاهی در مورد خودمان دچار اشتباه می‌شویم. آنگاه که به فکر می‌افتیم، گناهان، خطاها، خیره‌سری‌ها، پیروی‌هایی که از هوای نفس کرده‌ایم، ظلمی که به نفس خودمان نموده‌ایم، ظلمی که به دیگران روا داشته‌ایم، جلوی چشم ما مجسّم می‌شود و به یادمان می‌آید که چه کرده‌ایم؛ آن‌وقت از غرور، نخوت و غفلت فاصله می‌گیریم. این حالت بهترین است. نقل شده فردی در نجف بود که اهل آزار مردم و اهل شراب و اعمال زشت بود. مرحوم قاضی طباطبایی (ره) با او رفیق می‌شود و خود را به او نزدیک می‌کند. این فرد به مرحوم قاضی می‌گوید: تو از من چه می‌خواهی؟ ایشان می‌گوید: هیچی، فقط امشب دو رکعت نماز شب بخوان. آن فرد می‌گوید: من نماز صبح هم نمی‌خوانم چه برسد به نماز شب. قاضی می‌گوید: امشب من تو را بیدار می‌کنم که نماز بخوانی. این فرد به کمک آقای قاضی (ره) از خواب بیدار می‌شود و شروع می‌کند به نماز شب خواندن و تا الله‌اکبر می‌گوید ، اشک از چشمانش سرازیر می‌شود و همین سبب و بازگشت او می‌شود. مرحوم قاضی (ره) در باره این شخص می‌فرماید: او با خدا قهر کرده بود و من او را با خدا در رودربایستی انداختم؛ و این زمینه‌ای شد تا و کند. 📚منابع ۱. ذاریات/18. ۲. بحار الأنوار، ج‏25، ص 204. ۳. نحل/112. ۴. هود /3. ۵. همان/52. ۶. خصال، ج‏2، ص 505. ۷. تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص 174. ۸ . نوح/ 10ـ 12. ۹. صحیفه العلویه الجامعه، ص 659. (متن این استغفار در ص 164 تا 168، کتاب مذکور آمده است.) ۱۰. انفال/ 33. ۱۱. نهج البلاغه، حکمت 88. ۱۲. نوادر راوندی، ص 16. ۱۳. همان، ص 5. ۱۴. سفینة البحار، ج‏6، ص 658. ۱۵ . بحارالانوار، ج 74، ص 172. ۱۶. میزان الحکمه، ح 15083. ۱۷. دعوات راوندی، ص 31. ۱۸. آل عمران/ 135. ۱۹. امالی صدوق، ص 465. ۲۰. تفسیر نمونه، ج‏3، ص100. ۲۱. کافی، ج5، ص 317. ۲۲. نهج البلاغه، حکمت 417، ص 729.م 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔆بچه مسجدی ها بشتابید ..... 🔆فعالین تربیتی مدارس با شما هم هستم .... ⁉️به شما می گوییم چگونه نوجوانان و جوانان را مسجدی کنید ؟ ⁉️محتوا و فیلم و جزوه و هرچی نیاز دارید در اختیارتونه ⁉️حتی شما رو به سایر فعالین تربیتی معرفی می کنیم پس به کانال محصولات صالحین بپیوندید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3424518145C00357650db طلاب ومربیان حتمااا عضوبشید☝️
وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً اسراء آیه 80 و بگو: پروردگارا! مرا با ورودى نيكو و صادقانه وارد (كارها) كن و با خروجى نيكو بيرون آر و براى من از پيش خودت سلطه و برهانى نيرومند قرار ده.
بنام خداوند بخشنده و مهربان با توجه به خورشید گرفتگی که از ساعت نه و سی دقیقه امروز شروع میشه واجب است نماز آیات خوانده شود مدیریت مدارس امین
💐⚘⚘💐 ⚘الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام ـ أصبَحتُ مَطلُوبا بِثَمانٍ ; 🔸️اللّه ُ تعالى يَطلُبُني بِالفَرائضِ ، 🔸️و النبيُّ صلى الله عليه و آله بالسُّنَّةِ ، 🔸️ و العِيالُ بالقُوتِ ، 🔸️و النَّفسُ بالشَّهوَةِ ، 🔸️و الشَّيطانُ بالمَعصيَةِ ، 🔸️ و الحافِظانِ بِصِدْقِ العَمَلِ ، 🔸️و مَلَكُ المَوتِ بالرُّوحِ ، 🔸️ و القَبرُ بالجَسَدِ ، 🔸️فأنا بينَ هذهِ الخِصالِ مَطلوبٌ . 🍀🍀🍀 امام زين العابدين عليه السلام ـ فرمود : در حالى صبح كردم كه هشت چيز از من خواسته مى شود ; 🔸️خداوند متعال عمل به فرايض از من مى خواهد، 🔸️ پيامبر صلى الله عليه و آله عمل به سنّت ؛ 🔸️ خانواده ، روزى ؛ 🔸️ نفْس، شهوت ؛ 🔸️شيطان، معصيت ؛ 🔸️ دو فرشته نگهبانِ اعمال ، درستىِ عمل ؛ 🔸️ فرشته مرگ، روح ؛ 🔸️ و قبر ، جسدم را . 🔸️اين چيزها از من خواسته مى شود . جامع الأخبار : 237/603 . 🌾🌼🌾🌼🌾
دختر یعنی: نجابت دختر یعنی: لطافت دختر یعنی : ریحانه دختر یعنی : حیا دختر یعنی: حرمت دختر یعنی :عفت دختر یعنی: برکت دختر یعنی : رحمت دختر یعنی: احساس دختر یعنی: عشق دختر یعنی: جان بابا دختر یعنی: صفا دختر یعنی :صداقت دختر یعنی: لبخند خدا🌹🌹🌹 تول کریمه اهل البیت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر بر شما مبارک باد
بسم الله الرحمن الرحیم📝 نامه آیت الله قاضی(ره) به شاگردان در ورود به ماه ذی القعده بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔻تنبّه فَقَد وافَتکم الأشهرُ الحُرُم 🔹تیقّظ لکی تزدادَ فی الزاد و اغتنِم 🔻فقُم فی لیالیها و صُم من نهارها🔹لشُکر إلهِ تمّ فی لطفه و عم 🔻و لا تهجعَنْ فی اللیلِ إلا أقله 🔹تهجّد و کم صبّ من اللیل لم یَنم 🔻و رتّل کتاب الحقّ و اقرأهُ ماکثا🔹بأحسنِ صوت نورهُ یُشْرِقُ الظُّلَم 🔻فلَم تَحظ بَل لم یَحظ قِط بِمثلِه🔹و أخطأ مَن غَیر الذی قُلتُه زعَم 🔻و سلّم على أصلِ القُرآن و فَصلِه🔹بقیةِ آلِ اللّهِ کن عَبدَهُ السّلم 🔻فمن دانَ للرَّحمنِ فی غیرِ حُبِّهِم🔹فقد ضل فی إِنکاره أعظمَ 🔻فحُبُّهُم حُبُّ الإلهِ استَعِذبه🔹همُ العُروةُ الوُثقى فَبِالعُروَةِ اعْتَصِمْ 🔻و لا تکُ باللاهی عَنِ القولِ و اعْتَبِر🔹معانیهِ کی تَرقى إلى أرْفَع القِمَمْ 🔻علیکَ بذکرِ اللّه فی کل حالةٍ🔹و لا تن فیه لا تَقُل کیفَ ذا و کم 🔻فهذا حِمى الرحمنِ فادْخُل مراعیا🔹لحُرُماتِهِ فیها و عَظَّمه وَ التَزِمْ 🔻فمَن یَعْتَصِم باللّه یُهدَ صِراطَه🔹فإن قُلتَ ربّی اللّه یا صاحِ فاسْتَقِمْ 🔆 خداوند متعال فرماید: «وَ مَنْ یعْتَصِمْ بِاللّٰهِ فَقَدْ هُدِی إِلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِیمٍ»و فرمود: «وَ اِسْتَقِمْ کمٰا أُمِرْتَ»؛ و فرمود: «إِنَّ اَلَّذِینَ قٰالُوا رَبُّنَا اَللّٰهُ ثُمَّ اِسْتَقٰامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ اَلْمَلاٰئِکةُ» 🌿 برادران عزیز هوشیار باشید-خداوند شما را توفیق طاعت دهد-که وارد مى‌شویم؛ نعمت‌هاى خداوند بر ما چه بزرگ و کامل است؛ آنچه-قبل از هر چیز- بر ما واجب است همراه با شرط و شروط مخصوص به خود و نمازهاى معروف به آن، و آن‌گاه دورى جستن از و در حد توان است. 📿 پس شب جمعه-در شب جمعه یا روز آن-یا روز یکشنبه را به پا دارید و سپس آن را روز یکشنبه‌ی دوم ماه تکرار کنید. ❎ سپس و ، و را به آنچه شایسته‌تر است و آن طریق که بهتر است انجام مى‌دهید، که در آنها یادآورى و تذکر است براى کسانى که خواهان یادآورى و داراى ترس مى‌باشند؛ سپس از صمیم قلب نیت کنید و بیمارى‌هاى گناهان خود را معالجه نمائید و به‌وسیله نابسامانى‌هاى درون خود را سامان دهید. ♨️ و بپرهیزید از . زیرا هرکس چنین کند، اگرچه خداوند کریم او را هتک نکند، اما از او هتک حرمت خواهد شد. 💢 چگونه مى‌توان دلى را که شک و شبهه پریشان نموده است رها کرد و آن را به راه راست هدایت نمود و آن را از سرچشمه زلال سیراب کرد؛ باید از خدا کمک بگیریم که اوست بهترین یارى‌دهنده. 1️⃣ خود را به انجام در آن، با آنکه مجموعاً پنجاه و یک رکعت مى‌شود، مکلف نمائید. و اگر ممکن نشد چهل و چهار رکعت بخوانید. و هرگاه گرفتارى‌هاى دنیوى شما را مشغول داشت این نباید کمتر از نماز (اوابین) که همان هشت رکعت است، باشد. 2️⃣ نوافل را بجا آور مخصوصاً را که چاره از آن نیست. عجب مى‌دارم از آن‌کس که مى‌طلبد اما نمى‌کند. سراغ نداریم که کسى بدون آن به کمالاتى رسیده باشد. 3️⃣ قرآن کریم را با صداى نیکو و حزن‌انگیز به هنگام شب نمائید که شراب مؤمن است. 4️⃣ را که همواره در اختیار شما است انجام دهید و سجده‌ی معروفه را از پانصد تا یک هزار ملازم باشید. 5️⃣ همچنین به هرروزه حرم مبارک حضرت على (علیه السلام) -براى کسانى که مجاور هستند-و رفتن هرچه بیشتر به و سایر مساجد ملتزم شوید، که حالت مؤمن در مساجد مانند ماهى است در آب. 6️⃣ و هرگز بعد از نمازهاى واجب (صلوات‌الله علیها) را ترک نکنید که آن است و لااقل در هر مجلسى یک دوره آن ترک نشود. 7️⃣ و جهت ظهور حضرت حجت (صلوات‌الله علیه)، به هنگام قنوت وتر بعد از نوافل شب و بلکه در هر روز و در همه دعاها، از است. 8️⃣ خواندن زیارت جامعه-منظور است-در هر از دیگر ضروریات است. 9️⃣ کمتر از یک جزء نباشد. 🔟 را زیاد کنید، که آنان برادران راه و همراهان تنگه‌ها هستند. 1️⃣1️⃣ و را به هنگام روز، یک در میان، زیارت کنید؛ شب به زیارت قبور نروید.
تقلید.pdf
427.6K
تدوین:سرکار خانم بلالی از مبلغات امین استان با تشکر مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110
حیا.pdf
472.5K
تدوین:سرکار خانم فراهانی از مبلغات امین استان با تشکر مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110
حیاوعفت.pdf
325.9K
تدوین:سرکار خانم بلالی از مبلغات امین استان با تشکر مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110