eitaa logo
مدارس امین
21.6هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
7.1هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ویدئوی به‌یادماندنی از سیدحسن نصرالله در پاسخ به توهین کنندگان به رسول خدا(ص) ☑️ 🆔 @naslechaharome
📝محمد صدرا مازنی 💠 تفکر نقادانه و سبک زندگی 🔻نقادانه زیستن یک انتخاب آگاهانه و به مثابه سبک زندگی است. راهنمایی برای فلسفی زیستن است. با زندگی نقادانه مهارتمان برای فهم و شناخت بالا می رود. 🔻فایده تفکر نقادانه، بصیرت است. بصیرت همان شناخت و دانش واقعی است. دانش واقعی نور است و نور روشنی بخش است. اگر علم ما از جنس نور باشد، خطا نکرده و مرعوب مغالطات یمین و یسار نمی شویم. 🔻دیگر فایده ی تفکر نقادی بالا رفتن کیفیت زندگی است. یعنی اگر راهنمای عقلی داشته باشیم کیفیت زندگی ما بهتر می شود. 🔻کیفیت زندگی به میزان بالارفتن درجه ی خوبی بالاتر می رود. هرچه خوبی زندگی بیشتر، کیفیت زندگی بهتر است. یعنی ملاک زندگی خوب، عقلانی زیستن است. 🔻با خوب زندگی کردن چه نفعی می بریم؟ با زندگی خوب آرامش خواهیم داشت. آرامش البته به معنی بی تفاوتی نسبت به وقایع تلخ و شیرین پیرامونمان نیست. آرامشی که رهاورد بی تفاوتی و مسئولیت گریزی باشد عقیم است. از نوع آرامش منفی است؛ در حالی که آرامش مثبت نوعی دیگر و نتیجه ی انتخاب آگاهانه و مسئولیت پذیری است. 🔻در زندگی متعقلانه مصائب زندگی دیگران دیده می شود. نوعی دلهره یا به تعبیر کگارد ترس و لرز بر اندام انسان می افتد. این ترس معادل جُبن نیست، بلکه محصول اندیشناکی است. یعنی بر آمده از ترسی است که از روی تفکر حاصل شده است. خوف متعقلانه است. نه ترس بزدلانه. 🔻اگر فیلسوفانه زندگی کنیم، نسبت به درد و رنج انسانها بی تفاوت نیستیم. امیرالمومنین(ع) نسبت به ظلم و ستم معاویه با مردم بی تفاوت نبود. او رنج می کشید و خواب بر چشم نداشت. در نوشته ی اندیشمندی خوانده بودم: شبها به خاطر رنجهای مردم قرار نداشت و در بسترش پهلو به پهلو می شد، در عین حال آرام بود! 🔻جنس آرامش علی(ع) اما دیگرگونه بود: ۱)از یک طرف در مقابل دشمن آرام بود؛ یعنی ثبات و تعادل داشت. ماجرای آرامش او در مبارزه ی تن به تن با عمرو ابن عبد ود گواه روشنی است. ۲)او همچنین در مقابل توهین و افترای نادانان نیز آرام بود و در مواجهه با سفیهان جاهل می سرود: و ذی سفه یواجهنی بجهل؛ و اکره ان اکون له مجیبا؛ یزید سفاهتا و ازید حلما؛ کعود زاده الاحراق طیبا ناسزاگو از سر نادانی با من دیدار می کند؛ و من ناپسند می شمرم به او پاسخ دهم. او بر سفاهتش و من بر بردباری ام می افزایم. مانند عودی هستم که با سوختن و صبوری، بوی خوشش بیشتر می شود‌. ۳)از طرف دیگر آرامش به خاطر انجام وظیفه و ادای تکلیف بود. 🔻بر این بنا آرامش مطلوب و مثبت می تواند طی فرایند زیر به دست آید. الف)شناخت یقینی وظیفه؛ ب) اراده و عزم برای انجام وظیفه؛ ج) اقدام و عمل برای انجام وظیفه در زندگی. 🔻یادگرفتن روش تفکر نقادانه به ما کمک می کند بهینه و بهداشتی تر به شناخت برسیم. انجام وظیفه نیز به انتخاب روش زندگی یا سبک زندگی بستگی دارد. 🔻خلاصه اینکه آموزش تفکر نقادانه نه یک مقوله ی شیک و تزئینی بلکه ضرورتی است که می تواند در سبد آموزشهای عموم مردم به ویژه زوج های جوان قرار گیرد.. @masaeleaklaki
🌸🌸🌸 میخواهم بهتون بگم آیا یادتون هست که از بچگی تا الآن هر وقت هر کاری خوبی را کردیم و انجام میدیم بهمون میگفتن انشاء الله خیر ببینی... میگفتن خیر ببینی پسرم خیر ببینی دخترم خیر ببینی جوان وقتی صبح از خواب بیدار میشیم ، به یکدیگر میگوئیم : صبح به خیر. در طول روز به یکدیگر میگوئیم : روز به خیر. شاید در طول روز ، این کلمه رو چند بار تکرار کنیم ، و برای یکدیگر طلب خیر کنیم. ولی واقعاً این خیری که همه در جستجوی او هستند، و از خدا میخواهند. چیست؟ قران کریم می‌فرماید : همه انسان‌ها شدیداً در پی خیر هستند. همه در جستجوی بهترین‌ها هستند. إنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيد. (عادیات/۸) انسان بسیار دوستدار خیر است. ولی هر کسی این خیر را در چیزی می‌بیند؟ یکی در خانه‌ی خوب یکی در ماشین خوب یکی در شغل خوب یکی در همسر و فرزندان خوب و هزاران چیز دیگر... ولی واقعاً این خیرِ راستین چیست؟ قرآن کریم می‌فرماید حضرت موسی وقتی خائف و ترسان از بین فرعونیان می‌گریخت ، این جمله رو زمزمه می‌کرد: ربِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیر. (قصص/۲۴) پروردگارا. من به آنچه که تو از خیر بر من نازل کنی محتاجم... یعنی خدایا من نمیدانم خیرم در چیست. ولی اون بهترین رو که خیر من در آن است ، بر من نازل کن. خیلی از ماها ، این آیه رو در قنوت نمازهایمان میخوانیم ، و مدام از خدا طلب خیر می‌کنیم. خیری که حتّی نمیدونیم چی هست. فقط همین قدر میدونیم که اون چیزی که مردم فکر می‌کنند ، نیست... خُب حالا میخواهید بدانید خیرِ واقعی تمام بشریت در چیست؟ یه آیه‌ در قرآن هست که بارها و بارها آنرا دیده ایم و خوانده ایم و شنیده ایم ، ولی متاسفانه به راحتی از کنارش عبور کردیم. و اصلا به آن توجه نکردیم. خدا به صراحت این خیر را در قرآنش به همگان معرفی کرده است: که میفرماید بقِيَّةُ اللهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ. بقية الله همان خیرِ شماست. اگر از اهل ایمان باشید. این خیر که همه دنبالش هستند ، چیزی نیست جز بقیه‌الله. جز پدر مهربانم. جز آقا و مولایم صاحب الامرامام‌ زمانم(عج) اون خیری که همه رهایش کردند ، و آنرا به بهای اندکی فروختند.😭😭 خیرِ واقعی یعنی اهلبیت. در زیارت ‌جامعه‌ کبیره خطاب به اهلبیت میگوئیم : انْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ اوَّلَهُ، وَ اصْلَهُ وَ فَرْعَهُ، وَ مَعْدِنَهُ وَ مَاْویهُ وَمُنْتَهاهُ. هر جا صحبت از خیر باشد، شما اهلبیت اوّل و آخر و اصل و فرع و معدن و جایگاه آن خیر هستید. أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ الفرج 🌸🌸🌸
شکوه عشقبازی تقدیم به ساحت آسمانی شهیدحسین فهمیده آنکه شهادت را بقا فهمیده باشد از نینوای جان، نوا فهمیده باشد در محبس دنیا نخواهد ماند آنکه شوقی ز پروازی رها فهمیده باشد حس غریبی دارد اینجا آنکه دعوت از نای یاری آشنا فهمیده باشد مفهوم هل من ناصر مولای خود را باگفتن یا لیتنا فهمیده باشد بی شک وجودش پر شود از عشق اوکه از هر بلا قالوا بلی فهمیده باشد باعشقِ قاسم می شود یک نوجوان هم اندازه ی یک کربلا فهمیده باشد یا می شود مانند عبدالله باشد ازدوست بانگی آشنا فهمیده باشد یا آیه های وصل را باگوش جانش از قلب قرآنِ خدا فهمیده باشد در عاشقی فهمیده ی دوران خویش است هرکس که سر عشق را فهمیده باشد هرکس که غیر از شرح سرخ دشنه وزخم تفسیری از این ماجرا فهمیده باشد وقتی شکوه پر کشیدن تا خدا را از قصه ی دنیا جدا فهمیده باشد آن نوجوان که فرصت مردانگی را در خاک سرخ جبهه ها فهمیده باشد در راه حق دل داد تا دلداده باشد او عشق را فهمید تا فهمیده باشد احمدرفیعی وردنجانی
بزرگ مرد اندازه نشد هرچه که، کردند لباسش راهی شد وآهسته به لب گفت سپاسش گفتند که اینگونه نرو هرچه که گفتند آرام نشد شور دل عشق شناسش گفتندکه جنگ است و خطر، بیم کن ازآن حاشا که بیفتد به دلش بیم و هراسش دیدند فقط حس دلش کرب وبلاییست باهرچه وباهرکه نمودند قیاسش او رفت به دستش قلمش بود تفنگش او رفت که سنگر بشود باز کلاسش بی سیم چیِ کوچک سنگر شب حمله شد وصل به لبخند خداوند تماسش یک بیت هم از قدر بزرگیش نگفتیم بااینهمه شعری که نوشتیم به پاسش احمدرفیعی وردنجانی
🌟مژده🌟 🌟مژده🌟 🔰 دغدغه ی مربیان و فعالان فرهنگی برطرف شد!... 📣 〰〰❗️⚠️❗️〰〰 🕊🌹اولین فروشگاه🌹🕊 🕊🌹فرهنگی قرآنیِ🌹🕊 🕊🌹استان سمنان🌹🕊 〰〰〰〰〰〰〰〰 ✴️ فروشگاه نورالثقلین یه گروه تقریباً جهادی هست که داره در زمینه رساندن محصولات فرهنگی قرآنی به دست مردم، فعالیت میکنه. 〰〰〰〰〰〰 📦 با ارسال محصولات به تمام نقاط کشور •👇👇•🍃🌺🍂•👇👇• 🔻سروش http://sapp.ir/Quranshop 🔻تلگرام http://t.me/Quranshop 🔻ایتا https://eitaa.com/joinchat/4004642833Cf63df0eab6 🔻اینستاگرام https://instagram.com/quranshop_ir?igshid=fw8q7qp80dif 📞 ارتباط با ما: 09019542135 (حاجیان) 😊
‏❤️اینکه آقامون ‎ رو آدم حساب نکرده که خطاب به خودش محکوم کنه چرندیاتش رو و اینکه خطاب به جوانان فرانسه پیامی دادن متناسب با فرهنگ اونا استدلال اوردن خیلی حرف داره ها! خیلی هوشمندانس... کاش ماها اندازه اقامون سواد رسانه داشتیم...💚 🌷💐🌷
صلی الله علیک یارسول الله تقدیم به ساحت آسمانی نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) با برداشتی از بیانات مقام عظمای ولایت امام خامنه ای (حفظه الله) باز در جان مسلمین غوغاست سینه هامان دوباره عاشوراست غصه دار است زینب کبری(س) درد در قلب حضرت زهراست حضرت صاحب الزمان مهدی(عج) خون به دیده از این غم عظماست قصد این بار شمرهای زمان کشتن حرمت رسول خداست اوکه نام بزرگ وزیبایش برترین نقش دفتر تقواست او دلیل حیات شد که خدا زندگی را به نام او آراست اوکه در گوشه گوشه ی هستی نقش زیبای رحمتش پیداست مردمان فرانسه دریابید کار مکرون جفا به خوبی هاست راستی کار احمقانه ی او اوج توهین به انتخاب شماست هتک حرمت به آستان کسی ست که از احسان و مهر بی همتاست یک جهان زیر چتر رحمت اوست این عمل، هتک حرمت دنیاست گَر به اندیشه هاست آزادی پس بگویید قصه ی هولو کاست؟ پس از این واقعه سوال کنید هر سوالی به ذهن های شماست از غم کینه های اهریمن آتشی در وجود مان برپاست بانگ «لبیک یا رسول الله(ص)» شعر زیبای عاشقانه ی ماست نام او می دهد به خلق حیات بر جمال محمدی صلوات اللهم صل علی محمدا وآل محمد وعجل فرجهم احمدرفیعی وردنجانی
😩در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن و او را مسخره می کردند. معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش "خِنگ " می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است. این قصه را *دکتر ملک حسینی* در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته؛ انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند.دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که بخت با او یار بود. و آن معلم کسی نبود جز *محمد بهمن بیگی* ، ابر مردی بزرگ که چون ستاره ای در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد. *استاد بهمن بیگی* نویسنده ای چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. روحش جاودان و یادش گرامی.💐💐💐💐❤🤔
ولایت فقیه.pdf
491.1K
موضوع تدوین سرکار خانم احمدی از مبلغات استان با تشکر مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110
ارکان نمار.pdf
171.1K
موضوع نماز تدوین سرکار خانم آدینه بیگی از مبلغات استان با تشکر مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110
امربه معروف و نهی از منکر.pdf
174.5K
موضوع تدوین سرکار خانم آدینه بیگی از مبلغات استان با تشکر مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110
تقلید.pdf
427.6K
موضوع تدوین سرکار خانم آمنه بلالی از مبلغات استان با تشکر مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110
🌹🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🌹 ⚜توفیق ورود به دروازه های دنیای علم ودانش، یکی از موهبت هاست از سوی خداوند علیم، که بی شک آدمی در سایه تلاش و جهد در کسب دانش، از این موهبت بهره خواهد جست.🌹🌸 امروز با ورود به دانشگاه و طی مدارج علمی در آتی مژده کیمیا شدن را به مس وجودت داده ای؛ ما نیز به نوبه خود کسب این موفقیت را به شما رهجوی مسیر علم و تعلم تبریک عرض می نمائیم.💐👏👏👏 توفیق آن را دارم که با این پیام بتوانم سهم کوچکی در شادی و پیروزی بزرگ شما داشته باشم، آرزو می کنم این موفقیت پیوسته باشد و در همه عرصه های زندگی با تو یار باشد، ورود شما به دروازه بزرگ علم را تبریک می گوییم، به امید موفقیت های روز افزون شماواز خداوند متعال استمرار موفقیت وتداوم دانش آموزی را برایت خواستاریم و امیدواریم در ظل توجهات حضرت، ولی عصر (عج) برای میهن اسلامی و عزیزمان ایران افتخار آفرینی نمائید.🌹🌸🌺💝❤️👏👏👏👏 .🌹🌸🌹روحانی طرح روشنا سیدحمیددرخشان🌸🌹
✍️موضوع: شهید جهان آرا ❇️مخاطب: تمامی دوره های تحصیلی مربیان ✅اداره کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی 🔻🔻
دل نوشته ای در مورد امام زمان : « تنها از دست تو بر می آید » راستش را به ما نگفتند ، یا لا اقل همه راست را به ما نگفتند . گفتند تو که بیایی خون به پا می کنی ، جوی خون به راه می اندازی و از کشته ، پشته می سازی و ما را از ظهور تو ترساندند . ما از همان کودکی تو را دوست داشتیم با همه فطرتمان به تو عشق می ورزیدیم و با همه وجودمان بی تاب آمدنت بودیم . عشق تو با سرشتمان عجین شده بود و آمدنت طبیعی ترین و شیرین ترین نیازمان بود . اما ، اما کسی به ما نگفت که چه گلستانی می شود جهان ، وقتی که تو بیایی همه پیش از آنکه نگاه مهر گستر و دستهای عاطفه تو را توصیف کنند ، شمشیر تو را نشانمان دادند . آری ، برای اینکه گل ها و نهال ها رشد کنند باید علف های هرز را وجین کرد و این جز با داسی برنده و سهمگین ، ممکن نیست . آری برای اینکه مظلومان تاریخ ، نفسی به راحتی بکشند ، باید پشت و پوزه ظالمان و ستمگران را به خاک مالید و نسلشان را از روی زمین برچید . آری اینها همه معجزه ای است که تنها از دست تو بر می آید و با دست تو محقق می شود . اما مگر نه این اینکه اینها همه مقدمه است برای رسیدن به بهشتی که تو بانی آنی آن بهشت را کسی برای ما ترسیم نکرده بود . کسی به ما نگفت که آن ساحل امید که در پس آن دریای خون نشسته است ، چگونه ساحلی است . کسی به ما نگفت وقتی که تو بیایی پرندگان در آشیانه های خود جشن می گیرند و ماهیان در دریا ها شادمان می شوند و چشمه ساران می جوشند و زمین چندین برابر محصولات خود را عرضه می کند . به ما نگفتند که وقتی تو بیایی دلهای بندگان را آکنده از عبادت و اطاعت می کنی و عدالت بر همه جا دامن می گسترد و خدا به واسطه تو دروغ را ریشه کن می کند و خوی درندگی و ستمگری را محو می سازد و طوق ذلت بردگی را از گردن خلایق بر میدارد . به ما نگفتند که وقتی تو بیایی ساکنان زمین و آسمان به تو عشق می ورزند آسمان بارانش را فرو می فرستد زمین گیاهان خود را می رویاند و زندگان آرزو می کنند که کاش مردگانش زنده بودند و عدل و آرامش حقیقی را می‌دیدند و میدیدند که خداوند چگونه برکاتش را بر اهل زمین فرو می فرستد . به ما نگفتند که وقتی تو بیایی همه امت ها به آغوش تو پناه می آورند همانند زنبوران عسل به ملکه خویش و تو عدالت را آنچنان که باید و شاید در پهنه جهان می گستری و خفته ای را بیدار نمی کنی و خونی را نمی ریزی . به ما نگفتند که وقتی تو بیایی رفاه و آسایشی می آید که نظیر آن پیش از این نیامده است آنچنان وفور می یابد که هر که نزد تو بیاید فوق تصورش دریافت می‌کند به ما نگفتند که وقتی تو بیایی اموال را چون سیل جاری می کنی و بخشش‌های کلان خویش را هرگز شماره نمی‌کنی به ما نگفتند که وقتی تو بیایی هیچکس فقیر نمی‌ماند مردم برای صدقه دادن به دنبال نیازمند می‌گردند و پیدا نمی‌کنند مال را به هر که عرضه می‌کنند می‌گوید بی نیازم ای محبوب ازلی و ای معشوق آسمانی ما بی آنکه مختصات آن بهشت موعود را بدانیم و مدینه فاضله حضور تو را بشناسیم تو را دوست می داشتیم و به تو عشق می ورزیدیم که عشق تو با سرشت ها عجین شده بود و آمدنت طبیعی ترین و شیرین ترین نیاز مان بود ظهور تو بی تردید بزرگترین جشن عالم خواهد بود و عاقبت جهان را ختم به خیر خواهد کرد . با آرزوی سلامتی امام عصر (عج) و تعجیل در ظهور ایشان 🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🌹🌹🌹🌹🌹 نویسنده : دانش آموز عزیز ثمین عابد کلاس : پایه هشتم b1 شهید همت با تشکر از مبلغه امین سرکار خانم عاطفی از قوچان مدیریت مدارس امین https://eitaa.com/mamin110
شهنازرمرودی-شاخصه نظام اسلامی(ولایت فقیه).pdf
188.7K
شاخصه نظام اسلامی-ولایت فقیه عنوان درس : ازتاریخ انقلاب مقطع: دوم تدوین : سرکارخانم رمرودی از مبلغات مدارس امین استان مدیریت مدارس امین کانال و سایت مدارس امین کانالی برای مبلغان و معلمان و مربیان و.. ارتباط با ادمین : 👇 @yaali2 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/mamin110 لینک سایت http://amin.zitova.ir
... می‌باشد. و هیچ کمالی وجود ندارد، مگر آن که تجلی او (اسم او) باشد. پس انسان فقط عاشق اوست و هر چه را در بیرون نیز عاشق می‌شود، چون تجلی معشوق را در او می‌بیند. مثلاً زیبایی را در یک شخص یا گل و یا قدرت را در میز و پست یا غنا را در پول می‌بیند و گمان می‌کند که این همان معشوق است! اگر از عاشق بپرسید که آخر علم، آخر زیبایی، آخر غنا ... و نهایت هستی کجاست؟ پاسخی ندارد جز آن که بگوید: آخری ندارد، چون آخر داشتن یعنی محدود شدن و محدود شدن یعنی ورود نقص و نیستی. اگر بپرسید: آخر عشق تو به این کمالات کجاست و حد آن چقدر است؟ باز پاسخ می‌دهد که چون معشوق بی‌حد است، عشق من نیز بی‌حد است. پس انسان در فطرت خود می‌یابد که به صورت مطلق و بی‌حد، عاشق کمال مطلق و بی‌حد است. و آن چه بیرون از مصادیق زیبایی، علم ... و سایر کمالات می‌یابد، همه تجلی و محدود هستند، پس باید آن معشوق بی‌حد، آن هستی مطلق، آن کمال مطلقی که این عاشق اوست، وجود داشته باشد. و آن همان خداست که به «الله» یا سایر اسامی در لسان قرآن و نام‌های دیگر در سایر زبان‌ها نامیده می‌شود. در نتیجه بهترین راه اثبات خدا، فطرت، یعنی رجوع به خود و خود شناسی است. هر کسی در خود می‌یابد که: نه خودش خودش را آفریده است و نه دیگری که چون خودش مخلوق است او را آفریده است، پس او و جهان هستی آفریننده‌ای دارد که به غیر از عناصر جهان است.   هر کسی با نگاه به جهان هستی و عناصر محدود آن می‌یابد که خالق باید به غیر از این عناصر باشد، چون اگر از اینها باشد خود نیز مانند اینها محدود، ناقص و در نتیجه مخلوق است. و هر کسی در درون خود عشق به هستی و کمال مطلق را می‌یابد و می‌فهمد که هر چه می‌کند برای رسیدن به کمال است. پس باید کمالی وجود داشته باشد. و چون حد و حصر نقص است، آن کمال باید بی حد و حصر و نقص باشد و چون چنین است به وصف نمی‌آید و چون وجودش همه جا دیده می‌شود و در عین حال قابل وصف نیست، انسان از دیدن او و در شناخت او به «وله –حیرت» می‌افتد و لذا او را «الله» یعنی معبودی که همه در او در حیرت‌اند می‌نامد. سبحان الله عما یصفون –خدا منزه از آن چیزی است که وصفش می‌کنند. منبع: پایگاه پاسخ به شبهات https://eitaa.com/mamin110
ساده‌ترین راه اثبات وجود خدا چیست؟ راحت‌ترین راهی که می‌توانیم به دوستانمان که با تبلیغات سوء دچار شک شده‌اند نشان دهیم کدام است؟ با توجه به اهمیت بحث، لازم است به تمامی نکات ذیل با تأمل و تدبر دقت شود: الف ـ در وجود خداوند متعال هیچ شکی نیست که اثبات بخواهد. اگر کسی با همین چشم سر و ظاهر بینی ساده هم به عالم هستی نگاه کند، هیچ جایی برای شک باقی نمی‌نماند. چطور ممکن است کسی که می‌داند هیچ چیزی خود به خود به وجود نمی‌آید و هیچ نظمی، اگر چه به کوچکی نظم یک اتاق، یک کلاس، یک دستگاه و ... خود به خود و بدون ناظم به وجود نمی‌آید، اینک شک کند که آیا نظم عالمانه، حکیمانه و قادرانه‌ی جهان هستی، خود به خود به وجود آمده است و خالقی و ناظمی علیم، و نگاهدارنده‌ای قادر و هدایت کننده‌ای مدبر نداشته است. لذا فرمود: «...أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض ...» (ابراهیم –10) ترجمه: مگر در الله‌یی که ایجاد کننده و گستراننده‌ی آسمان‌ها و زمین می‌باشد شکی هست؟ ‏ب ـ  شخصی از امام صادق (ع) پرسید: چگونه خدا را بشناسیم؟ ایشان بدین مضمون فرمودند: شناخت خدا کار شما نیست! سؤال کننده متعجب شد و پرسید: پس چه؟ فرمود: بر خداوند است که خود را به شما بشناساند. پرسید: پس تکلیف ما چیست؟ فرمود: به آن شناسایی ایمان بیاورید. توضیح: آن چه انسان نسبت به آن معرفت کامل پیدا کند (نفوذ علمی پیدا کند)، معلوم است که کوچک‌تر از عقل و درک او می‌باشد که شناسنده توانسته‌ است بر آن احاطه‌ی علمی پیدا کند. ما حتی یک موجود یا یک فرمول یا یک مفهوم بزرگ‌تر و عمیق‌تر از عقل و سطح علمی‌ خود را نمی‌توانیم بشناسیم و به علائم و نشانه‌های آن اکتفا می‌کنیم، چه رسد به خداوند متعال. پس بر ما نیست که برویم و خداوند متعال را بشناسیم، بلکه بر اوست که خود را به ما بشناساند و او نیز این کار را کرده است. انسان به هر ذره‌ای که نگاه کند، نشانه‌ها و علامت‌های خالقی علیم، حکیم و قادر را در آن می‌بیند. پس کافی است که چشم خود را نبندد و خود را به جهالت نزند و به آن شناسایی اقرار کرده و ایمان بیاورد.   ج ـ  اما در عین حال آسان‌ترین راه دسترسی به آن شناختی که خداوند خود عطا فرموده است «فطرت» می‌باشد. چرا که رجوع به خود بسیار راحت‌تر، جامع‌تر و سریع‌تر از رجوع به غیر است و دست کم انسان خود را بهتر می‌شناسد و به آن چه در وجود خود دارد شک نمی‌کند. مضاف بر این که فطرت در همه افراد وجود دارد و قابل تغییر دادن نیز نمی‌باشد. و بیان فطرت نیز در انسان‌های متفاوت، یکسان است. کافی است انسان حجاب را بردارد. لذا فرمود: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» (الروم - 30) ترجمه: پس روى خود به سوى دين حنيف كن كه مطابق فطرت خدا است فطرتى كه خدا بشر را بر آن فطرت آفريده و در آفرينش خدا دگرگونگى نيست، اين است دين مستقيم ولى بيشتر مردم نمى‏دانند. بهترین راه خدا شناسی، همان خود شناسی است. کسانی که از خود غافل شده و در بیرون به دنبال خدایی می‌گردند، یا به نتیجه‌ای نمی‌رسند و یا بسیار دیر به نتایجی می‌رسند که آنها را به خود باز می‌گرداند. لذا پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) می‌فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (بحارالانوار, ج 2, ص 32). یعنی: هر کس خود را شناخت، خدا را شناخته است. فطرت گنجینه‌ای از معلومات و معارفی است که خداوند در وجود انسان قرار داده است و هر کس می‌تواند با توجه به فطرت خود به معارف بسیار و متفاوتی دست‌یابد. کافی است به آن رجوع کند. یکی از این معارف، معرفت «عشق» است که بدون نیاز به کسب از بیرون در وجود همگان قرار دارد و بدون نیاز به تعریف و ترجمه، برای همه شناخته شده است. هر انسانی «عشق» را در وجود خود می‌یابد و می‌داند که عاشق است. حال کافی است که انسان صرف نظر از مصداق‌هایی که در بیرون برای تعلق و ابراز عشق می‌یابد، به درون خود مراجعه نموده و ببیند که عاشق چیست یا کیست؟ اولین معشوق هر انسانی، «هستی» است. انسان عاشق،‌ هستی، وجود و بودن است. پس عاشق «حی لا یموت» است. عشق به هستی، یعنی «عشق به کمال». چون هستی همان کمال است و نیستی «نقص کمال» است. وقتی می‌گوییم: جهل، یعنی نبود علم –وقتی می‌گوییم: زشتی، یعنی نبود زیبایی –وقتی می‌گوییم: ضعف، یعنی نبودن قوت و قدرت. کافی است از هر انسانی بپرسید که چه چیزی را دوست دارد؟ اگر دقت کنید هر چه را نام ببرد، کمال است. مثلاً می‌گوید: من! هستی، زیبایی، علم، حکمت، قدرت، رأفت، مهربانی، خشم، گذشت، انتقام، غنا و توانگری، سلامتی و ... را دوست دارم. اینها همه اسم‌های خداوند متعال است، چرا که او هستی و کمال مطلق است. خداوند حی، جمیل، علیم، حکیم، قادر، رئوف، رحمن، رحیم، قاهر، غفور، منتقم، غنی، سلیم و
باسمه تعالی 🔴 🔴 🔴 * تمدید زمان ثبت نام * * دعوت به همکاری * 🔷 معاونت امور فرهنگی کمیته امداد امام خمینی (ر) در نظر دارد از بین طلاب و دانشجویان خواهر رشته های دینی و فعال در موضوعات تربتی و فضای دانش آموزی جهت اجرای طرح امداد فرهنگی دعوت به همکاری می نماید؛ 🔵 * مزایای طرح: * 1️⃣ شرکت در دوره های آموزش مقدماتی و تخصصی به صورت رایگان 2️⃣ ارائه مدرک رسمی از سوی کمیته امداد امام خمینی (ره) و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه 3️⃣ پرداخت حق الزحمه در زمان همکاری ⏳ زمان ثبت نام (تمدید شده): تا پایان روز جمعه شانزدهم آبان ماه 99 🕰 زمان مصاحبه: دهه سوم آبان ماه ‼️ این طرح در فاز نخست، صرفاً در استان های تهران، قم، مرکزی، قزوین، البرز، سمنان و همدان اجرا می شود. لطفا صرفاً ساکنین این استان ها در طرح ثبت نام نمایند. ♦️ متقاضیان همکاری می توانند با مراجعه به لینک زیر، نسبت به تکمیل فرم ثبت نام اقدام نمایند؛ https://digiform.ir/emdadfarhangi ✅ جهت اخذ اطلاعات بیشتر می توانید به گروه زیر در پیام رسان بله بپیوندید؛ ble.ir/join/ZjM0MzUzMz