■ #نماز_اول_وقت✨🦋
____________________
سوار بلدوزر بودیم مےرفتیم خط
عراقےها همہ جارا مے کوبیدند
صداےِ اذان را کہ شنید گُفت:
نگہدار #نمـاز بخونیم
گفتیم:توپ و خمپار میآد،خطر داره
گفت:کسے کہ جبهـہ میآد
نمازِ اول وقت را نباید ترڪ کُنہ
#شهید_حسن_باقرے
#شهدا_شرمنده_ایم #خاطرات_شهدا
💠 سیب حلال
🔰 پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله:
پرهیز از یک لقمه حرام، نزد خداوند محبوبتر از خواندن دو هزار رکعت نماز مستحبی است. (دُرر الاخبار، ص 465)
🔻با بچههای فامیل کنار رود آب مشغول بازی بود که یه سیب قرمز و درشت از آب رد شد، بچهها سیب رو گرفتن و تقسیمش کردن و خوردن؛ اما علیرضا نخورد. گفت:
من نمیخورم، شاید صاحبش راضی نباشه. بچهها نفهمیدن چی گفت! ولی پدر از خوشحالی بال در آورد؛ وقتی دید پسر کوچیکش اینقد حلال و حرام سرش میشه!
📚 بخشی از زندگی دانشآموز شهید علیرضا مظفری صفات، از کتاب «فکر بکر خدا، ص ۷۰».
🔸 https://btid.org/fa/photogallery/264346
📎 #همه_مقاطع
📎 #کودک_و_نوجوان
📎 #شهدای_دانش_آموز
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #سیره_شهدا
🌸به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
💠 در مزار شهدا
🔰 اميرالمؤمنین علی علیهالسلام:
چه سخن حکیمانه جامعی است این سخن که: آنچه بر خود میپسندی، برای مردم نیز بپسند؛ و آنچه برای خود نمیپسندی، برای آنان نیز نپسند! (تحف العقول؛ ترجمه حسنزاده، ص ۱۳۳)
🔻به مصاحبه با رزمندهها که از تلویزیون سیاه و سفیدشون نشون میداد، خیره شده بود. صدای آهنگران توی گوشش طنینانداز شده بود. داشت نقشه میکشید. تصمیم گرفت راز دلش رو به خواهرش مریم بگه؛ اما مریم نپذیرفت که او هم مثل دیگر برادرانش به جبهه بره. گفت: باید صبر کنی برادرامون بیان؛ بعد اگه بابا راضی شد بری.
☘️ بعدازظهر همون روز، با هم رفتن مزار شهدا. قبرها رو به خواهر نشون داد و گفت:
تو اگه جای خواهر این شهدا بودی، دوست نداشتی دیگران برن و از خون برادرت پاسداری کنن؟!
💢 مریم بغضش گرفته بود، سکوت کرد و ... 😔😢
📚 بخشی از زندگی دانشآموز شهید، محمدرضا نجفی؛ از کتاب «شب امتحان، ص ٢٧».
🔸 https://btid.org/fa/photogallery/264908
📎 #همه_مقاطع
📎 #کودک_و_نوجوان
📎 #شهدای_دانش_آموز
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #سیره_شهدا
🌸به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
💠 در مزار شهدا
🔰 اميرالمؤمنین علی علیهالسلام:
چه سخن حکیمانه جامعی است این سخن که: آنچه بر خود میپسندی، برای مردم نیز بپسند؛ و آنچه برای خود نمیپسندی، برای آنان نیز نپسند! (تحف العقول؛ ترجمه حسنزاده، ص ۱۳۳)
🔻به مصاحبه با رزمندهها که از تلویزیون سیاه و سفیدشون نشون میداد، خیره شده بود. صدای آهنگران توی گوشش طنینانداز شده بود. داشت نقشه میکشید. تصمیم گرفت راز دلش رو به خواهرش مریم بگه؛ اما مریم نپذیرفت که او هم مثل دیگر برادرانش به جبهه بره. گفت: باید صبر کنی برادرامون بیان؛ بعد اگه بابا راضی شد بری.
☘️ بعدازظهر همون روز، با هم رفتن مزار شهدا. قبرها رو به خواهر نشون داد و گفت:
تو اگه جای خواهر این شهدا بودی، دوست نداشتی دیگران برن و از خون برادرت پاسداری کنن؟!
💢 مریم بغضش گرفته بود، سکوت کرد و ... 😔😢
📚 بخشی از زندگی دانشآموز شهید، محمدرضا نجفی؛ از کتاب «شب امتحان، ص ٢٧».
🔸 https://btid.org/fa/photogallery/264908
📎 #کودک_و_نوجوان
📎 #شهدای_دانش_آموز
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #سیره_شهدا
🌺 به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
💠 نمره نماز
🔰 پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله:
مَثَل نماز، مَثَل ستونِ خیمه است؛ اگر ستون محکم باشد، طنابها، میخها و چادر به کار میآیند، اما اگر ستون بشکند، نه طنابی سود میبخشد، نه
میخی و نه چادری! (میزان الحکمه؛ ج۶، ص۲۷۴، ح۱۰۷۰۰).
🔻 هنوز به سن تکلیف نرسیده بود؛ اما از مدرسه با عجله میاومد خونه، کیفش رو میذاشت و با سرعت وضو میگرفت و میرفت مسجد.
🔹 یه روز مادر بهش گفت: چرا اینقدر عجله میکنی؟ تو که هنوز به سن تکلیف نرسیدی! اگه اصلاً نماز نخونی هم هیچ اشکالی نداره.
💥 برگشت به مادرش با احترام گفت: نماز باعث میشه همیشه ثابت قدم باشیم.
📚 بخشی از زندگی شهید اشکبوس نوروزی؛ از کتاب «زنگ عبور، ص۲۴».
📎 #متوسطه
📎 #عکس_نوشته
📎 #کودک_و_نوجوان
📎 #شهدای_دانش_آموز
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #سیره_شهدا
🌸به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
💠 همیشه حاضر
🔰 قرآن کریم:
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
هرگز خیال نکن کسانی که در راه خدا شهید شدهاند، مردهاند! بلکه بهطور ویژه زندهاند و در حضور خدا به آنان روزیِ مخصوص میدهند. (آل عمران، 169).
🗣 محسن نعمتی
👤حاضر!
🗣فریدون جعفری
👤حاضر!
🗣عباس ایراننژاد!
صدایی نیومد ... 😔
🔻 بچهها اول به هم نگاه کردن و بعد به دستهگلی که جای عباس روی صندلیش بود!
🥀 گلهای سفیدی که انگار فریاد میزدن عباس برای همیشه حاضر است!
📚 بخشی از زندگی شهید عباس ایراننژاد؛ از کتاب «آخرین امتحان، ص۷۰».
🔸 https://btid.org/fa/photogallery/266919
📎 #کودک_و_نوجوان
📎 #شهدای_دانش_آموز
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #سیره_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزههای علمیه
@banketolidat
#شهداوامامزمان ۲
🌷شهید عبدالمهدی مغفوری
🔸در یکی از روزهای اعزامِ نیرو از پادگان امام حسین علیه السلام که هوا هم بشدت بارانی بود ؛ دیدم شهید مغفوری خم شد و پیشانی بندی را از میان گلولای برداشت! روی پیشانی بند عبارت « یا مهدی عجل الله» نوشته شده بود گفتم حاج آقا از این پیشانی بند ها زیاد داریم![خب غافل بودم و نمیدانستم] چنان نگاهی به من کرد که جا خوردم!
گفت:« مغفوری زنده باشد و نام امام زمان زیر پا و میان گلولای افتاده باشد؟!»
فوری رفت و پیشانی بند را شست و نزد خود نگه داشت.
هدیه به روح این شهید بزرگوار صلوات🌷
#خاطرات_شهدا
#شبهای_شهدایی
#متوسطه
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#شهداوامامزمان ۳
🌷شهید شیرعلی سلطانی
🔸 یکی از زمین های خود را به ساخت «مسجد المهدی عجل الله» اختصاص داد.
در اواخر سال ۶۰ وقتی برای مرخصی آمده بود در گوشهای از مسجد برای خود قبری ساخت؛ اما این قبر کوچکتر از قامت رشید او بود!
وقتی از او علت را سوال کردند، گفت: نه ، همین اندازه خوب است.
🔸شب عملیات فتح المبین در سنگر نشسته بود؛ بچه ها مشغول صحبت بودند که یک دفعه گفت: بچه ها! ساکت باشید!
ناگهان بوی عطر دل انگیزی در فضای سنگر پیچید. آن شب پس از اصرار مکرر بچه ها به شهید ملک پور گفت:
وقتی داخل سنگر بودیم عنایتی از طرف #امام_زمان عجل الله به من و دو نفر دیگر شد!
روز بعد شیرعلی سلطانی و آن دو نفر که نام برده بود به درجه رفیع شهادت رسیدند.
عجیب بود! مزار کوچک او درست اندازه اش بود! پیکر شیرعلی بدون سر بازگشته بود!
هدیه به روح این شهید بزرگوار صلوات🌷
#خاطرات_شهدا
#شبهای_شهدایی
#متوسطه
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#شهداوامامزمان ۴
🌷شهید حاج حسین بهمنی
🔸زمانی که شهید حاج حسین بهمنی مجروح شد و در بیمارستان بستری بود کنار حاجی بودم. شب دوم تقریباً ساعت ۲ بامداد بود که شروع کردم به خواندن دعای توسل، حاجی هم بیهوش بود.
آرام آرام دعا را میخواندم زمانی که رسیدم به اسم آقا #امام_زمان عجل الله, حسین با دست به من زد دعا را قطع کردم.
گفت:« دستت را به گردن من بیانداز، من را بلند کن و نیم خیز کن.»
من گمان میکردم حاجی بیهوش است غافل از آنکه او به هوش آمد و دعا را گوش میکرد .
بلند شدم و ایشان را به حالت نیم خیز نشاندم.
تا این اندازه برای ائمه احترام قائل بود که حاضر نشد در آن شرایط سخت بیماری به آقا ادای احترام نکند.
هدیه به روح این شهید بزرگوار #صلوات 🌷
#خاطرات_شهدا
#شبهای_شهدایی
#متوسطه
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#شهداوامامزمان ۵
🌷شهید محمدرضا تورجی زاده
🔸شهید محمدرضا تورجی زاده در یکی از نوارهای مصاحبه اش می گوید:
«راه را گم کرده بودیم، همهی ابزارهای مادی از کار افتاده بود! دیگر هیچ امیدی نداشتیم... بچه ها مضطرب به سمت من آمدند، پرسیدند تورجی! راه را پیدا کردی؟کمی نگاهشان کردم، چیزی نگفتم اما گویی کسی در درونم حرف میزد! کسی راه درست را نشان میداد!
گفتم : «بچه ها ! فقط یک راه وجود دارد.» همهی نگاهها به من بود، بعد ادامه دادم ما یک امام غائب داریم ایشان فرمودند: در سختترین شرایط به داد شما میرسم.
فقط باید از همه جا قطع امید کنیم با خلوص کامل حضرت را صدا بزنیم مطمئن باشید حضرت ما را کمک میکنند شک نکنید!»
بعد مکثی کردم و گفتم:« الان هر کسی به سمتی حرکت کند همه فریاد بزنیم: یا صاحب الزمان ادرکنی!»
بیشتر بچه ها حرکت کردند همه اشک میریختند و از عمق جان #امام_زمان را صدا میزدند...
یکدفعه دیدم چند نفر از دور با لباس پلنگی به سمت ما می آیند! ما سریع پشت درختان و صخرهها مخفی شدیم؛ دقایقی بعد سرم را کمی بالا آوردم، آنها را میشناختم با خوشحالی از جا بلند شدم ، فریاد زدم و صدایشان کردم!
آنها هم با خوشحالی به سمت ما آمدند.
گفتم :«بچهها دیدید امام زمان ما را تنها نگذاشت؟!»
هدیه به روح این شهید بزرگوار #صلوات 🌷
#خاطرات_شهدا
#شبهای_شهدایی
#متوسطه
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#شهداوامامزمان ۶
🌷شهید صمد اسودی
🔸چند روز بعد از ازدواج، شهید صمد اسودی قصد جبهه کرد.
گفتم: تازه ازدواج کرده ای،چرا جبهه می روی؟
گفت:با امام زمان عجل الله عهد کرده ام تا آخرین قطره ی خون،سرباز ایشان باشم.
🔸مادرش گفت:همسر و خواهرانت را به چه کسی می سپاری؟
گفت:"هروقت مشکل داشتید،امام زمان عجل الله را صدا بزنید و او را بخوانید...."
بعد،ماجرای عهد خود با امام زمان عجل الله را برایشان تعریف کرد:
"در عملیاتی،تمام بچه ها شهید شدند و من و یک پیرمرد زنده ماندیم، نزدیک بود اسیر شویم. متوسل به امام زمان عجل شدیم و از ایشان خواستیم تا نجاتمان دهد.
من هم گفتم:اگر نجات پیدا کردم،تا آخرین نفس و آخرین قطره ی خون،سرباز ایشان باشم و در جبهه بمانم".
هدیه به روح این شهید بزرگوار #صلوات 🌷
#خاطرات_شهدا
#شبهای_شهدایی
#متوسطه
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#شهداوامامزمان ۷
🌷شهید مهدی منتظر قائم
🔸نیمه شعبان سال ۱۳۶۹ بود. گفتیم: امروز به یاد امام زمان(عجل الله) به دنبال پیکرهای شهدا میگردیم.
اما فایده نداشت! خیلی جستوجو کردیم. پیش خود گفتیم: یا #امام_زمان! یعنی میشود بینتیجه برنگردیم؟!
در همین حین چهار پنج شقایق را دیدیم که برخلاف شقایقها که تک تک میرویند، دستهای در یک جا روئیدهاند! گفتیم حالا که دستمان خالی است، شقایقها را میچینیم و برای بچهها میبریم.
شقایقها را که کندیم،دیدیم یک شهید آنجاست!
او نخستین شهیدی بود که پیدا کردیم شهید «مهدی منتظر قائم»
هدیه به روح این شهید بزرگوار صلوات🌷
#خاطرات_شهدا
#شبهای_شهدایی
#متوسطه
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110