ای وای مادرم، دوباره دست به بازویت گرفتی و مرا پریشان کردی، ای وای مادرم، دوباره پهلویت درد گرفت و مرا در هول و ولا انداختی. بمیرم برای تو مادر خوبم. ای وای مادرم، حال تو به اضطرار و ناله رسیده است و من ضجه می زنم، ای وای مادرم، حیدر کرار پس از تو در این شهر غریب تر از پیش می شود و من بر مظلومیت علی گریانم، کاش فدایتان می شدم با این جگر خون شده ام.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
عالم فدای چادر خاکی تو، عالم فدای ناله های شب و روز تو... و جان من فدای مهربانی تو که بی شک به من ناقابل هم خواهد رسید. مرا دریاب که بی مهر تو هیچ هستم. السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا.....
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
خیلی ها فکر می کنند حضرت زهرا جان خود را فدا کرد به خاطر همسرش علی اما این جماعت غافلند و نمی دانند که هدف حضرت زهرا دفاع از چیز با ارزش تری بود. آری او جانش را فدای امام زمانش کرد. به امید روزی که همه ما سرباز مخلص امام زمانمان باشیم.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
از همان روز که ای بانو! سفر کردی، به دنبال غروب غمگین نبودنت، اشک در پلک به خون خفته اسلام خشکید و غمت هیزم دل ها شد.
ایام فاطمیه تسلیت.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
گرچه زمین تاب کشیدن این همه عظمت را نداشت، وجود آسمانی ات ای بانو! چه جای زمینیان را تنگ کرده بود که این وسعت عُظمی را با سیلی، سپاس گفتند. آه ای بانو! زمین حرمت نامت را نگه نداشت؛ تو به حرمت نامت مارا ببخش.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
ای فاطمه که مظهر پاکی و محبت هستی، به نام مقدس تو و نام پدر بزرگوارت، محمد (ص)، بر من نظری بیفکن تا شاید جانم از نفس حقت، تازه شود. به من نگاه کن که چطور در میان شلوغی زندگی، پیچ و تاب میخورم و نمیتوانم راه خود را پیدا کنم. بانوی من، سرگشته و پریشانم… دست یاری مرا که به نیاز به سمتت دراز شده، بگیر و از گمراهی نجاتم بخش! کارنامه اعمال من سخت خط خطی شده و نمیتوانم از لابهلای خطوط آن، سیاهی یا سپیدیاش را کشف کنم.
امید به آن بستهام که دستان مبارک خود را بر آن کشیده و نزد خداوند شفاعتم کنی. امید به آن بستهام که یک شب دعایی در حق من کرده و نوری از آسمان بر زندگیام بتابانی. این وعده خداوند است که محبان اهل بیت، در پناهی ابدی باشند و من از دوستداران همیشگی تو بودهام… نظری به حال بیقرارم بیفکن، مادر خوبیها!
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
دنیا بر سر من آوار شده، اما چراغ امیدی در تاریکی آن، سوسو میزند. آن چراغ، امیدواری به میانجیگری تو، فاطمه زهرا (س) در درگاه خداوند است. میدانم که مرا از محضر خود ناامید نکرده و از خداوند برایم رحمت خواهی گرفت. من گرفتار و درمانده هستم و تمام امید خود را به یاری تو مادر مهربان بشریت بستهام.
به لحظهای که آفریده شدی قسم، با نفس پاک خود، مرا از این گرفتاری نجات ببخش. هر چه پیشتر میروم، بیشتر در باتلاقی که در آن گیر افتادهام، دست و پا میزنم و گویی همه چیز دست به دست هم داده تا مرا به مرز نابودی برساند. اما میدانم که در یک لحظه نور مهربانی تو بر زندگی زخم خوردهام میتابد و تمام مشکلات را از میان برمیدارد. تو نزد پروردگار منان، شفاعت کرده و از او حکم نجات مرا خواهی گرفت.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
فاطمه جان، بانوی من! میخواهم نیلوفرهای جهان را دسته دسته، گرد هم آورده و به پیشگاهت تقدیم کنم. فاطمه جان! میخواهم هر آن چه واژه زیباست، تقدیم تو کرده و با آنها، احترام قلبیام را نثارت نمایم. میدانم حضور تو باعث شده که خداوند لطف بیشتری بر زمین و زمینیها داشته باشد و از این که جزء دوستداران تو هستم و تو را الگوی خود قرار داده ام، بر خود میبالم. بهشت از قدمهای تو بر خود میبالد و فرشتگان آسمانی با دیدن تو، عظمت انسان را باور میکنند.
تو مایه فخر زمین و زمینیها هستی و نام تو ما را به انسانیتمان امیدوار میسازد. میدانم که ما فرزندان خویش را در چتر حمایتیات قرار داده و همیشه جانبداریمان خواهی کرد.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
فاطمه جان! چطور میتوانم با تو سخن بگویم با چیزی که هستم و چطور میتوانم از سخن گفتن و پناه آوردن به درگاه تو صرف نظر کنم، با چیزی که تو هستی. میدانم تو نسبت به من مهربانی داری و درد و دلهای من را با لطف خود، میشنوی. ای فاطمه مطهر، میدانم که اگر چه در بهشت جای داری، اما در این نزدیکی جایی، حریر محبت خود را برای دوستداران خاندانت گشوده و ما را که دور افتاده دوست هستیم، تیمار میکنی.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
مینویسم بدون آن که بدانم تا چه اندازه نوشتههایم میتوانند برای بانوی بهشت، خواندنی باشند. ای فاطمه زهرا، ای که هر آن چه خوبی است در تو جمع شده و هر آن چه بدی ست از تو دور مانده، لطف و محبت خود را شامل حال من کن. اگر دستهای پاک تو میان من و پروردگار، پلی شود؛ لطف و رحمت خداوند بهتر شامل حالم خواهد شد.
مرا از این موهبت دریغ نکن. اگر تو نگاهی به زندگی من بیفکنی، حال و هوای زندگیام خوش میشود و نسیم خنک بهشتی بر دنیایم میوزد. من طفل دردمندی هستم که به مادر بزرگوار خویش پناه آورده و امید دارم که دست نوازشگر مادر، غمهای وجودم را برطرف سازد.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#متوسطه_اول_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
متن برای کودکان درباره شهادت حضرت فاطمه
اما بعد از خدیجه سلام الله علیها تنها یار و همراه پیامبر صلوات الله علیه حضرت فاطمه سلام الله علیها بود. وقتی بت پرستان نادان در کوچه و بازار به سوی حضرت محمد صلوات الله علیه سنگ پرتاب می کردند و به روی مبارک ایشان خاک می ریختند فاطمه سلام الله علیها با ناراحتی در حالی که اشک در چشمان نازنینش جمع می شد سر و روی پدر را پاک می کرد و مانند یک مادر از ایشان مراقبت می کرد.به همین خاطر رسول اکرم همیشه به دخترش می فرمود «ام ابیها» یعنی فاطمه جان تو مثل مادرم هستی.
#دلنوشته
#فاطمیه
#محبت_و_عشق_به_خدا_قرآن_اهل_بیت
#ابتدایی
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند. سلام بر شهدا!
#دلنوشته
#پنج_شنبه_های_شهدایی
#جهاد_و_ایثار
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
شهادت یعنی عزت، ایمان، تمام خوبیها و در یک کلمه رسیدن به حق تعالی و رضایت او.
سلام بر تربت پاک شهدا. سلام بر انسانهای پاکی که از خون پاک شهدا حمایت و حفاظت می کنند. سلام بر شما!
#دلنوشته
#پنج_شنبه_های_شهدایی
#جهاد_و_ایثار
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
چشمانم را باز میکنم و به اسمان مینگرم
اسمان هم رنگ خون را به خود گرفته است
اسمان نیز با زبان بیزبانی میگوید
شهدا شرمنده ایم😔
#دلنوشته
#پنج_شنبه_های_شهدایی
#جهاد_و_ایثار
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
دلنوشته ای به کودکان عزیز در غزه
سلام و درود فراوان به شما بچه های مهربون و معصوم، بچه های شجاع و پر امید. امروز، ما خیلی دورتر از شما مانند یک خانواده بزرگ برای شما ایستاده ایم تا از شما بگوییم که تمامی بچه های ایران شما را دوست دارند و به شما فکر می کنند. و بدانید که شما تنها نیستید.
ما می دانیم که شما در حال حاضر در شرایط سختی زندگی می کنید، اما شما کودکان معصوم، امیدواری و شجاعت خیلی زیادی دارید. دنیا از شجاعی و اراده شما در مقابل مشکلاتی که با آن روبرو هستید، شگفت زده است.
هیچ کودکی نباید از دسترسی به آموزش، بازی و خوشبختی محروم شود، اما ما می دانیم که شما با تمام تلاش و امیدتان به دنبال یادگیری و شادی هستید. شما در این راه تحت حمایت همدیگر هستید و ما امیدواریم که زمانی برسد که صلح در غزه حاکم شود و شما بتوانید به آزادی و آرامش دست یابید.
همه کودکان دنیا به عنوان یک خانواده بزرگ، برای شما انرژی مثبت می فرستند. ما برای شما آرزو می کنیم که روزی آینده بهتری برای شما فراهم شود و شما بتوانید بدون نگرانی از فردا بازی کنید، بخوانید و بزرگ شوید.
به امید روزی که صلح در جهان حاکم شود و تمامی کودکان بتوانند در آرامش و خوشبختی بزرگ شوند.
#دلنوشته
#کودکان_غزه
#کرامت_نفس
#ابتدایی
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
برف روی زمین نشسته است
و همه جا سفید پوش شده است
و من شده ام مثل همان دخترک کبریت فروش
که در هیاهو و غوغای خیابان و رفت و آمد مردم گوشه ای ایستاده ام و نگاه میکنم
به سمت یک فروشگاه بوتیک و لباس
نزدیک میشوم و داخلش میشوم
وقتی دلم تنگش میشود میایم و در خیابان قدم میزنم و به یاد دوران شیرینی که با هم داشتیم
میایم خرید رنگ صورتی و کاپشن صورتی رنگ
رنگ مورد علاقه م هست وقتی دارم
نگاه میکنم به جنس و نوعشان
چشمم میخورد به تلویزیون و خبری که گوینده
اعلام میکند
انفجار در گلزار شهدای کرمان و خبر
همان دختر۲ ساله کاپشن صورتی با گوشواره های قلبیش که شناسایی شد در جایم خشک میزند و گوشه ای اشک از چشمم جاری می شود زمزمه میکنم کاپشن صورتی
و دختر ۲ ساله چقدر این دو کلمه برایم سنگین هس من که غم از دست دادن را چشیده ام
از بوتیک بیرون می آیم و در گوشه بوتیک نزدیک پارک نزدیک مینشینم و زار زار گریه میکنم دلم آتیش گرفت از این خبر
و قلبم درد گرفت...
با این خبر غم چن ساله فراق خودم را از یاد بردم و از ته دل دلم سوخت
چقدر شیرین و تلخ با هم در آمیخته است
تلخی فراق و شیرینی وصال به پروردگار..
#دلنوشته
#دختر_کاپشن_صورتی
#جهاد_و_ایثار
#همه_مقاطع
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
سیاه پوش تواَم. نامت را مینویسم و بزرگی ات، تمام تنم را میلرزاند. نامت را مینویسم و صبرت را تاب نمیآورم. لابه لای روزهای خاکستری اندوهت، آنچنان فرو میشکنم که حتی خویش را فراموش میکنم. بانو! بیابان، دنبال گامهای استوارت، سالهاست که از تاریخ، روبه روی صبر عظیمت به زانو درآمده است. کربلا، چراغ در دست راه افتاده است. بانو! تاریخ، بر جادههای تاریک خویش، همچنان میتازد و تو سربلند ایستاده ای با اندوهان سرشارت. بانو!ثانیهها برایت قدم به قدم رنج آورده اند و تو، قدم به قدم صبر کرده ای. چشمهای زمان، همچنان از خوابی سنگین میسوزد؛ رنجی که سالها تو را تنها به صبوری شناخت. بر کتفهای گسترده آسمان، ملائک، پیکرت را آرام آرام میبرند. فریادهایی شکسته، دهانهایی عزادار، خاک در هم میپیچد، گلدستههای دمشق، چشم به راه کبوتران زایر تواند. شهر، در اندوه تناور خویش پیچیده است. نامت را مینویسم و انگشتهایم بوی بالهای سوخته شاپرکان غریب میگیرد. نامت را مینویسم و چشمهایم میسوزند. نامت را مینویسم و میگریم. بانو!تو را با بزرگی ات، تو را با صبرت، تو را با اندوهی که سالها در سینه داشتی و دم نزدی، تو را تنها با تمام وجودم ـ همین چشمهای ناچیز ـ اشک میریزم.
#دلنوشته
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#محبت_و_عشق_به_خدا_قران_اهل_بیت
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
زینبی که آن روی سکه عفت فاطمی است، پردهنشین خانه وحی است، پرورده غیرتهاست. همان خاتونی است که زنان کوفه صف اندر صف در انتظار دیدار اویند تا در درس تفسیرش بیاموزند که چنین بیمانند تفسیر قرآن بر سرنیزه خوانده شده را فریاد میکند، چنانکه به قدرت قرآن، جانهای بیوجدان اهل شهر نفاق را زنده کرد و حیات حسینی به رگهامان تزریق کرد. آرى، به خدا که تاریخ در محضر زینب(س) از پا درآمده و خود را به دست باکفایتش داده تا تاریخ و شریعت محمدی، همه و همه را از نو بسازد
#دلنوشته
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#محبت_و_عشق_به_خدا_قران_اهل_بیت
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
چگونه باورمان شود؟
چشمها بیبهانه اشک میریزند
بی بهانه، نه!
که رفتنت، بیدرنگترین بهانه اشکهای من است.
لحظهها، داغدار غمی بزرگاند
آبها، در خروشند مصیبت عظمای خاک را
کلمات، مرثیه میشوند، غم غربت تو را
ای شرافت مدام
ای نجابت تمام
ای کهکشان صبر
ای زبان گویای علی علیه السلام
هرجا خاکی، آبی، خرابهای میبینم
ناگاه، نامت، بر دروازههای اندیشهام سبز میشود
هر جا قافلهای میبینم
عجیب دلم به یاد غربت لحظههایت، میگیرد
بانو!
بر دیدگان مبهوت من
شوراب ناگزیری است
که هر روز، در فراغ تو، جاری میشود
چگونه باورمان شود بانو!
رفتنت؟
چگونه باورمان شود خاموشی فانوس مهربانیات؟!
چگونه تو نیستی که هنوز، هُرم خطبههای آتشینت ریشههای ظلم و ستم را میسوزاند؟!
چگونه تو نیستی که هنوز، درختان از شنیدن داستان رنجهایت قد خم میکنند؟!
و باران بیوقفه، به یاد روزهای بیکسیات
بی حسین!
بی عباس!
بی رقیه!
اشک میشود و از چشمها باریدن آغاز میکند!؟
بانو!
چگونه باورمان شود که تو نیستی؟!
✍زینب مسرور
#دلنوشته
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#محبت_و_عشق_به_خدا_قران_اهل_بیت
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
خداحافظ ای ام المصائب
خداحافظ ای زخمهای دلت یادگار نینوا! دیگر امشب به مرور خاطرات سرخ پرپر شدن کبوتران نخواهی پرداخت؛ که تو نیز کبوترانه کوچ خواهی کرد تا به کاروان آسمانی حسین بپیوندی.
زمین، چه عرصه تنگی برای پارههای دل فاطمه و علی بود! گرچه از همان روز که رأس حسین را بر نیزهها بردند، بهانههای زندگیات، به پایان رسیده بود.
مگر گلهای چیده وجودت ای ام المصائب، چقدر میتوانستند در آب دیدگانت، زندگی را ادامه دهند؟
از امشب، اشکهای فراق یوسف تو، بر دامن پیراهن خونینش سرریز خواهد شد و زمینیان، داغدار جای خالی تو خواهند بود.
آن روز که هُرم خطبههایت، شام را گرفته بود و دودِ آه از دلت برخاست، در میان خاک عطش، ریشه دواندی تا امروز، وقتی خاک، تو را در برمی گیرد، نام تو در جای جای خاطرات کربلا شکوفه کند.
هنوز شنیده میشود که چگونه قلب سنگهای خارا را آب کردی و شعله صبرت، بر همگان روشن کرد که چگونه بی برادر، یتیم میشوند.
ای دخترِ یتیمنوازترین مرد زمین! پاسخ «ما رأیت الّا جمیلا»ی تو، هنوز در گوش تاریخ میپیچد. بدرود، ای زیباترین تصویر صبر!
یا زینب! صبر آزموده تو در فرهنگ لغات عاشورا، قشنگترین واژهها را بعد از حسین آفرید و حسین که بی طاقت از دوری تو بود، امشب، دعای تو را مستجاب کرد و این گونه بود که سفر، تو را برگزید تا بر پهلوی شکسته مادرت، مرهم شوی.
امشب، کوه به دریا میپیوندد تا منظره غروب حسرت را در قلبمان بیافریند. امشب، طناب اسارت جهان خاکی، از دستهای زینب باز خواهد شد و فرشتگان صف بسته، نوای «ارجعی الی ربّک» را برای او خواهند سرود.
یا عقیله بنیهاشم! اگر روزی از عون و محمد خواستی تا برای پیوستنت به حسین علیه السلام دعا کنند، آیا میدانستی که چه زود، هنگامِ استجابت فرا خواهد رسید؟
امشب، تو را سبکتر از بال فرشتگان و روشنتر از روز و زیباتر از نخستین سپیده دم آفرینش، به سوی آسمانیان خواهند برد؛ چرا که نهایت آرزویت، پیوستن به حسین بود و هرکه به حسین نپیوندد، مرداب خواهد شد.
تشنه توایم یا زینب! دعا کن که قلبهایمان به لاهوت و ملکوت، گره بخورد و به راستی:
کی با فنای تن ز تو کس دور میشود
شمع از گداختن همگی نور میشود
✍رزیتا نعمتی
#دلنوشته
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#محبت_و_عشق_به_خدا_قران_اهل_بیت
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
خدایا! خدای خوب و مهربان من...
به ما دهه شصتیها عمر دادی چه چیزها که نبینیم...
کودکیمان در جنگ گذشت. در کنار پدرها و مادرانی که به غایت آزادگی و شجاعت بودند. صبحها با بوی مربای بهای که برای رزمندهها روی گاز میجوشید، بلند شدیم و شبها با صدای چرخ خیاطی مادر که برای برادران دینیاش در خطوط مختلف نبرد خوزستان و کردستان لباس میدوخت خوابمان برد.
بعدتر صبح روزی که برای امتحانات خرداد رفتیم مدرسه، بهمان گفتند امام پر کشید، برگردید خانه، تعطیلید...
کودک بودیم و خیلی نمیفهمیدیم چرا موقع تشییع پیکر امام این همه پیر و جوان را بیهوش سر دست بلند و از جمعیت دور میکنند...
چندی بعد روزگار گشت و گشت و لیبرالهای غربزده هر کدام در برههای از زمان چیزی به ما تحمیل کردند، یک روز در قالب مدرنیته و سازندگی، یک روز گفتگوی تمدنها و ...
روز و شب کنکور جای نگرانی تست و امتحان، نشستیم پای تلویزیون و شنیدیم که آقایمان گفت حتی اگر عکس مرا پاره کردند، چیزی نگویید...
بزرگ شدیم و بیش از هفت ماه لشکرکشی تا میرحسین یک یاحسینیها رو دیدیم... عاشورای سال ۸۸ را کمتر کسی فراموش کرده. اصلا همین خیابان انقلاب شاهد است که چه روزها و شبهایی را پشت سر گذاشتیم اما امام جامعهمان را تنها نگذاشتیم. حرف و توهین شنیدیم و اما چشممان به دهان آقا بود...
گذشت و گذشت تا خبر تعرض به حرم بیبیجانمان در سوریه را شنیدیم... برادرهایمان را با چشمانی که مژگانش از شدت گریه شوره بسته بود راهی شام بلا کردیم. هنوز با غم دوری و دلتنگیمان کنار نیامده، تابوتهایشان را برایمان آوردند...
دلمان خوش بود حاج قاسم هست. حاج قاسمی که هم پدر بود، هم برادر، هم فرمانده، هم استراتژیمن و هم یار رهبر...
یک شب سرد زمستان عکس دست قلمشده انگشترنشانش را دیدیم... آه که فقط تو می دانی به ما چه گذشت در آن نماز مسجد دانشگاه تهران.
خدایا! طوفان الاقصی شد و مثل مارگزیدهها به خود پیچیدیم که پس ما چه کنیم... چه کنیم تا فرداروزی شرمنده حضرت صدیقه طاهره(س) نباشیم... هنوز از گیجی دیدن تصویر چهره کودکانی که چشمهایشان از شدت انفجار از حدقه بیرون زده و روی گونهشان افتاده بود درنیامده بودیم که...
خدایا! سید ابراهیم رئیسی هم تقدیم شما، تقدیم شما و اسلام و انقلاب عزیز...
میدانیم که اگر بخواهیم طلایهدار ظهور حضرت حجت(عج) باشیم باید در این بلایا و فتنهها صبورانه آبدیده و بزرگ شویم...
اما خدا جان! میشود خستگی همه این قصهها و غصهها و ذرهذره و البته با جان و دل ذوب شدن در این مسیر، با خواندن دو رکعت نماز در قدس شریف پشت سر مولی و صاحبمان از تنمان بیرون بیاید؟
میشود تا حالا که اذن حیات دادی، از این به بعد هم آنقدر عمر بدهی تا ببینیم این آقاسید علی جان ما، پرچم انقلاب را به دست جد بزرگوارش بدهد؟
خدایا! ما آنقدرها هم که بقیه فکر میکنند، تاب و توانمان بیحد و حصر نیست. با دلتنگی امام، شهدا و حاج قاسم هنوز کنار نیامده بودیم، حالا قاب عکس "شهید سید ابراهیم رئیسی" را چطور به دیوار اتاقها و خانههایمان بزنیم...
الهی! رضا برضائک... تسلیما لقضائک...
ما را در جرگه دوستداران اسلام عزیز و انقلاب مقتدر و مظلوم بپذیر.
#آیت_الله_رئیسی
#خادم_مردم
#شهید_جمهور
#دلنوشته
به نام خدا
سلام علی ابراهیم....
امروز اول خرداد...
صبح که بیدار شدم دیدم خبرها پیام ها همه ی پیام رسان ها آرام
گرفته اند...
سحردیروز همین حوالی بود دلها مضطرب و بیقرار...
اما ساعت۸
خبر آمد خبری در راه است...
بوی پیراهن خونین کسی می آید...
آری درد جانکاهتر بود...
امن یجیب ودعا افاقه نکرد....
والان یاد این شعر افتادم...
طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را....
روزهای بعد ازضربت خوردن حضرت علی علیه السلام مظلومیت و غریبی اش بیشتر آشکار شد...
سید محرومان؛ آری همچون رجایی بهشتی شدی...
قدرت را ندانستیم...خواب و قرار نداشتی...
شاید با خود میگفتی فرصتم کم است و زمان در گذر....
تصویر دویدن هایت برای درد محرومان برایمان آشناست؛
وقتی شهید حاج قاسم در وصیت نامه اش گفت خدایا من با این پاهایم برایت دویده ام....
نهایت عبد بودن و خادم بودنت را هم دیدیم
وقتی سوختی و فنا شدی تا بگویی شهادت نهایت عاشقی است....
شهیدان را شهیدان می شناسند...
شاید چون زمان جبهه و جنگ؛
شهید حاج قاسم برایت بی سیم زد
سید سید حاج قاسم....
و تونیز به پرواز درآمدی تا به سمت رفیقت بروی...
شهید حاج قاسم؛سیدمان پیش تو می آید...
ای سرباز ولایت شهید حاج قاسم
خادم ولایت؛ سید ما را دریاب.....
✍#زهراغلامی_آستانه_ اشرفیه
اول خرداد ۱۴۰۳
#دلنوشته
#سید_شهیدان_خدمت
#عالم_مبارز_مجاهد
#جهاد_و_ایثار
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#دلنوشته
ساعت حوالی هشت
روز ولادت امامرضا
خبر رسید که هشتمین ریاستجمهوری ما
شهید شد.
سید ابراهیم میخواهم کمی باتو حرف بزنم.
سید ابراهیم تو همان روز که توی مناظرههای انتخابات توهین شنیدی و سکوت کردی، شهید شدی.
وقتی دولت را با خزانه خالی تحویل گرفتی
و نگذاشتی آب توی دل ملت تکان بخورد، شهید شدی.
سید ابراهیم وقتی در سازمانملل قرآن خدا را دست گرفتی و از مظلومین دنیا گفتی، فهمیدیم تو زمینی نیستی و شهید شدی.
ما با تو فهميديم میشود رئیس بود ولی خدمت جمهور را برگزید.
میشود مسئول بود، بر قلبها.
وقتی پشت میز ریاستجمهوری آرام و قرار نداشتی و هر روز سر از کارخانه و خیابان و استانی سر در میآوردی فهميديم تو آمدهای امیرکبیر دیگری باشی برای ایران. فهمیدیم تو شهیدانه زندگی کردی و شهیدانه خواهی رفت.
سید ابراهیم شهید چقدر شهادت به نامتو زیبا ترکیب میشود.
سید ابراهیم شهید
حالا دست تو بازتر شده
حالا نه از هیئت دولت
نه از سفرهای استانی
تو حالا از کنار امامرضا
هوای کشور امامرضا را خواهی داشت.
از مردم غزه به امامرضا بگو
از بغض کارگرها
از خوندل یک دنیا
ما نسلی نبودیم که رجایی را درک کنیم
ممنونیم که آمدی و نشانمان دادی
ریاستجمهور یعنی فدا شدن برای جمهور
سفرت به خیر سید
سلام ما را برسان به امامرضا
و بگو ما دیگر نفس نداریم 😭
پسرش مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را راهی کند.
#دلنوشته
#سید_شهیدان_خدمت
#عالم_مبارز_مجاهد
#جهاد_و_ایثار
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
🏴 امروز تمام کائنات به عزای نبودنت نشستهاند، ای بهانهی خلقت! انگار یک پدر از این دنیا رخت بر بسته که جهانی اینچنین یتیم شده، چرا که ریسمانِ وحیای که با رفتنت از زمین بریده شد، زمین را از رحمت تهی کرد.
▫️ نبودنت داغی شد بر سینهی دخترت زهرا. نبودنت طنابی شد که دستان علی را بست و قامتش را خم کرد. نقاب شرم بر چهرهی روزگار است از این که بعد از تو مردمان به امانتهایت وفا نکردند.
▪️ ای باب نجات خدا بر روی زمین! بعد از غروب و رفتنت جهان روز به روز در تاریکی و ظلمت فرو رفت. آنقدر که جز سیاهی چیزی باقی نمانده و ما دلخوش به خورشیدی هستیم که تو طلوعش را به ما وعده دادهای تا بیاید و پدری کند در حق این امت یتیم مانده...
🔘 #شهادت_پیامبر_اکرم صلوات الله علیه و آله و صلم را به تمام مسلمین جهان تسلیت عرض میکنیم.
#دلنوشته
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
وقتی همه شهر خوابند...
برای شما می نویسم ؛شمائی که با همه آشنایید و همه با شما ناآشنا . برای شما و برای هر که مانند شما گم نامست. شاید ما آنگونه که باید قدر شناس تان نبوده ایم و گاها" طلبکار نیز بوده ایم! اما یک وقتهایی اگر به دلمان رجوع کنیم می بینیم بخش عظیمی از آسایش و امنیت جامعه متوجه شما سبزپوشانی است که جانتان به معنای واقعی در کف دستانتان پیداست. این روزها بیشتر یادمان می افتد که کسانی مانند تان اگر نباشند چه بر سر شهر و کشور خواهد آمد. شمائی که در هر قدمتان خطری است و در هر کلامتان رمزی. این روزها و این هفته ها یادمان باشد مرزهایمان اگر امن است ، فرزندانی از این دیار با تحمل رنج دوری خانواده ، پاسبان روز و شب این خاکند و ما نمی بینیم آنها را وقتی که دلیرانه تا پای جان در برابر مزدور ، راهزن و ده ها مورد خطر آفرین دیگر مقاوت می کنند. ما نمی بینیمشان وقتی خواب پلکهایشان را سنگین می کند ، وقتی سپر می شوند برای ما در برابر متجاوزین و محاربین. و چه زود به دست فراموشی سپرده میشود همه آنچه که آنها بی منت پیش کشمان کرده اند. هفته ای به نامتان اگر چه کم است برای قدردانستن نعمتی چون امنیت ، اما بدانید مدیونتان هستیم به جهت داشتن امنیت و آسایش امروزمان. باشد که شکر گذار این نعمت باشیم...
#دلنوشته
#هفته_ناجا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110