eitaa logo
مدارس امین
22هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
7.1هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
1_58917684.pdf
242.6K
شاخصه صداقت ودرستکاری مقطع: متوسطه دوم تدوین : سرکارخانم اولادنبی از مبلغات مدارس امین استان گلستان با تشکر از معاون محترم تبلیغ استان گلستان وسرکارخانم اولانبی مدیریت مدارس امین کانال و سایت مدارس امین کانالی برای مبلغان و معلمان و مربیان و.. ارتباط با ادمین : 👇 @yaali2 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/mamin110 لینک سایت 👇👇 http://amin.zitova.ir
1_59270524.pdf
347.5K
شاخصه صداقت ودرستکاری مقطع: متوسطه اول تدوین : سرکارخانم باباحجیان از مبلغات مدارس امین استان گلستان با تشکر از معاون محترم تبلیغ استان گلستان وسرکارخانم باباحجیان مدیریت مدارس امین کانال و سایت مدارس امین کانالی برای مبلغان و معلمان و مربیان و.. ارتباط با ادمین : 👇 @yaali2 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/mamin110 لینک سایت 👇👇 http://amin.zitova.ir
سلام علیکم ممنون موفق ومنصور باشید
🔷بهلول و مرد شیاد! آورده اند که بهلول سکه طلایی در دست داشت و با آن بازی می کرد. شیادی چون شنیده بود که بهلول دیوانه است جلو آمد و گفت: «اگر این سکه را به من بدهی، در عوض 10 سکه که به همین رنگ است به تو می دهم!» بهلول چون سکه های او را دید دانست که سکه های او از مس است و ارزشی ندارد، به آن مرد گفت: «به یک شرط قبول می کنم! اگر سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی من این سکه را به تو می دهم.» شیاد قبول کرد و مانند خر شروع کرد به عرعر کردن. بهلول با لبخند به او گفت: «خب الاغ جان، چون تو با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلاست، فکر می کنی من نمی فهمم که سکه های تو از مس است؟» آن مرد شیاد چون کلام بهلول را شنید خجل شد و از نزد او فرار کرد.
_مربی پایان سال مربی عزیزم در باغ پیش دبستان تو باغبونی برام من گل این گلستان تو آسمون منی من مثل یک ستاره ستاره بی آسمون جایی دیگه نداره تموم خوبیها رو من از تو یاد گرفتم برای اولین بار دستم مداد گرفتم تو دفتر نقاشیم صورتتو کشیدم قشنگ تر از صورتت من که گلی ندیدم دوستت دارم مربی خدا نگهدار تو می مونه در یاد من لحظه ی دیدار تو
شخصی نزد طبیب رفت و گفت موی ریشم درد می کند! پرسید که چه خورده ای؟ گفت نان و یخ! طبیب گفت برو بمیر که نه دردت به آدمی ماند و نه خوراکت!😂 👤 عبید زاکانی
💠وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد. 💠حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد. 💠برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند! مادرش گفت: تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز. 💠برادر حاتم توجه نکرد. مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست. وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست. برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد. 💠مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى! 💠مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟ من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و اوهیچ بار مرا رد نکرد. 💠 قانون زندگی٬ قانون باورهاست 💠 بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می‌شوند... 👇 ☀️ امام صادق (علیه السلام): 💠 سخاوت آن است كه بى درخواست انجام گيرد، اما سخاوتى كه درمقابل درخواست باشد ناشی ازشرمندگی وبرای فرار از سرزنش است.. 📚 منبع: بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68 ، ص357، ح 21
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﺍﻧﺎﯾﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﺩ، ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺎﺑﺖ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻗﯿﺎﻓﻪﺍﺵ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ! ﻣﯽﺗﺮﺳﯿﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ. ﭘﺪﺭﺵ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻟﺰﻭﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﺳﺨﻨﺶ، ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﯽ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺩﺍﺩ: «ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯽﺭﻭﯾﻢ!» ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﻧﺪ، پدر ﺑﺮ ﺍﻻﻍ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻭ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ، ﻣﻐﺎﺯﻩﺩﺍﺭﻫﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻭ ﻋﯿﺐﺟﻮﯾﯽ: «ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ. ﯾﮏ ﺫﺭﻩ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﭽﻪﺍﺵ ﻧﻤﯽﺳﻮﺯﺩ! ﺧﻮﺩﺵ ﭘﺸﺖ ﺍﻻﻏﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﭽﻪٔ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽﮐﺸﺎﻧﺪ!» ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺏ شنیدی؟! ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﯿﺎ.» ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ پدر ﻭ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﭘﺴﺮ ﺑﺮ ﭘﺸﺖ ﺍﻻﻍ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻛﻨﺎﺭﺵ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩﺩﺍﺭﻫﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪٔ ﺑﯽﺍﺩﺏ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ. ﺭﺍﺣﺖ ﭘﺸﺖ ﺍﻻﻏﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩﺍﺵ، ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺮﺩ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﺪ! ﺩﯾﺪﻥ ﭼﻨﯿﻦ ﻭﺿﻌﯽ تأﺳﻒ ﺁﻭﺭ ﻧﯿﺴﺖ؟» ﭘﺪﺭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ: «ﺷﻨﯿﺪﯼ؟ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ.» ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻃﻨﺎﺏ ﺍﻻﻍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﻣﯽﺁﻣﺪ. ﻣﻐﺎﺯﻩﺩﺍﺭﻫﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮﮐﻨﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ : «ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﺍﺣﻤﻖ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ. ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ. ﺧﻨﮓ ﺧﺪﺍﻫﺎ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﻻﻏﺸﺎﻥ ﺑﺸﻮﻧﺪ. » ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: «ﺷﻨﯿﺪﯼ؟ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ.» ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﺮ ﺍﻻﻍ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺷﺪﻧﺪ. ﻣﻐﺎﺯﻩﺩﺍﺭﻫﺎ ﺧﺸﻤﮕﯿﻨﺎﻧﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : «ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ. ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯽﮐﺸﻨﺪ! ﯾﮏ ﺫﺭﻩ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽﺳﻮﺯﺩ! ﺩﻭﺗﺎﯾﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﻻﻍ ﺑﯽ ﻧﻮﺍ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ.» ﺭﻭﺯ ﭘﻨﺠﻢ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺍﻻﻍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺧﻮﺩ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺷﺪﻧﺪ. ﻣﻐﺎﺯﻩﺩﺍﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺯﺩﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ. ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﻻﻏﺸﺎﻥ ﺑﺸﻮﻧﺪ، ﺍﻻﻍ ﺭﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ!» ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ، ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ: «ﻫﻤﻪٔ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﯼ ﭘﺴﺮﻡ؟ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﯽ، ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺎﺑﺖ ﻧﻈﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷﯽ. ﮐﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺕ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ، ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﻭ. ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻣﺎ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺭأﯼ ﻭ ﻧﻈﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻫﺴﺘﯿﻢ! «ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺣﺮﻓﻢ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﻢ، ﺑﻘﯿﻪ ﭼﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ؟ ﺍﮔﺮ ﻓﻼﻥ ﻟﺒﺎﺳﻢ ﺭﺍ ﺑﭙﻮﺷﻢ، ﭼﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؟» ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻥ... ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ، ﮐﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؟ ﺁﯾﺎ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﭼﻨﺪ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﻧﻤﯽﺍﺭﺯﺩ ﻫﺮﮐﺲ ﺑﮑﻮﺷﺪ ﺧﻮدش باشد.
كودك خوب و خنده رو بیا جلو كنار من رسیده نوبت وضو نگاه بكن به كار من اول با مشت دست راست آب را بریز بالای رو تمام صورتت را خوب از بالا تا پایین بشو حالا با مشت دست چپ آب رو آرنج راست بریز تا نوك انگشت های آن دست را بكش خوب وتمیز حالا با مشت دست راست آب رو آرنج چپ بریز تا نوك انگشت های آن دست را بكش خوب و تمیز حالا آهسته دست راست قرار بده روی سرت كمی بكش سمت پایین تا تر شود موی سرت آهسته دست راست را باز بذار رو پای راست حالا از سر انگشت های آن مسح می كنی تا مچ پا آهسته دست چپ را هم بذار روی پای چپ شما از سر انگشت های خود مسح می كنی تا مچ پا حالا شدی شبیه گل ناز وقشنگ و با صفا پس از وقت چیه ؟ وقت عبادت خدا
فیش جامع رمضان.apk
12.35M
#اطلاعیه_مهم ─━━━━━━⊱𓅂⊰━━━━━━─ برنامه فیش منبر رمضان منتشر شد! ─━━━━━━⊱𓅂⊰━━━━━━─ #فیش_جامع_رمضان 🔖فیش منبر روشمند 🔻منبر مکتوب سخنرانان مشهور 🔖منبرهای مناسبتی ماه رمضان 🔻منبرهای ویژه 🔖فیش منبر #رونق_تولید 🔹فیش مرثیه و روضه 🔸ویژه شبهای قدر و فیش قرآن بسر 🔶فیش مدیحه و مولودی 🔷ویژه برنامه عید فطر و روز قدس 🔘فیش احکام روزه 🔻توشه تبلیغی 🔺تجارب تبلیغی ⚪️و....... #پیشنهاد_نصب 👌 💠دانلود مستقیم 👇👇 ytre.ir/ramezan دانلود 👌رایگان فیش منبر و مرثیه👇 ─━━━━━━⊱𓅂⊰━━━━━━─ http://eitaa.com/joinchat/2398879744Cdd88d0e5af
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افشاگری جنجالی حجت الاسلام کهوند کارشناس ارشد فضای مجازی در خصوص هاتگرام و طلاگرام با تنفس مصنوعی به تلگرام می خوان کشور را ورشکسته اقتصادی کنند. @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه
چرا یک عالِم اخلاق باید مزاج‌ها را بشناسد؟ 💠چرا بعضی‌ها یک گناه را دوست دارند و گناه دیگر را دوست ندارند؟ همایش_اطبای_طب_سنتی(۲) 🔹چرا بعضی‌ها یک گناه را دوست دارند و گناه دیگر را دوست ندارند؟ بعضی وقت‌ها این مسئله به فیزیک آدم، صفاتِ ژنتیک یا مزاج او ربط دارد که تغذیه هم در آن مؤثر است. 🔹جسم و روح انسان بر یکدیگر تأثیر دارند و ما طلبه‌ها باید به این تأثیرات، در مخاطبان خود توجه داشته باشیم‌. مثلاً اگر کسی عصبانی شد و چند تا فحش داد، به او نگوییم: «تو اصلاً دین نداری! برو به جهنّم!» در حالی‌که ممکن است دینِ او از فرد دیگری که فحش نداده، بیشتر هم باشد! 🔹شاید یک فردی که نمازش را اوّل وقت نمی‌خوانَد، به‌خاطر وضعیت بدنش، کلاً آدمِ بی‌‌قراری است و هیچ‌کاری را نمی‌تواند سرِ وقت انجام دهد. لذا چنین کسی اگر گاهی اوقات هم اوّل وقت نماز بخواند، نمرۀ خوبی می‌گیرد! 🔹اگر یک عالِم اخلاق از مزاج‌ها و تأثیر وضعیت جسم بر روح انسان، خبر نداشته باشد خیلی از اوقات دربارۀ آدم‌ها، اشتباه قضاوت می‌کند. لذا بچۀ خودتان را پیش چنین کسی نفرستید! 🔹مثلاً یک بچه‌ای ممکن است بچه‌های دیگر را بزند، درحالی‌که اصلاً بی‌ادب نیست بلکه بی‌قرار است و این بی‌قراری به‌خاطر وضع جسمی اوست که باید اصلاح شود. اگر چنین بچه‌ای را پیش آن عالم اخلاق بفرستید، می‌گوید: «این بچه آدم‌شدنی نیست!» 🔹یا ممکن است از بچۀ بی‌حالِ شما-که از سرِ بی‌عرضگی، گناه نمی‌کند- آن‌قدر تعریف کند و بگوید «بَه‌بَه! چه بچۀ خوبی!» که این بچه خراب و فاسد بشود و فکر کند، خیلی بچۀ خوبی است! 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد انصارالمهدی - ۹۵.۱۰.۱۵ 👈 متن کامل: Panahian.ir/post/5358
این خط جاده ها که به صحرا نوشته اند یاران رفته با قلم پا نوشته اند این سنگ #قبر ها هم سربسته نامه هاست کز #آخرت به مردم #دنیا نوشته اند
4_5861879792030187604.mp3
4M
سلام ای معلم باکلام @soruod 🆔 @razedaneh
4_5861879792030187605.mp3
4.09M
سلام ای معلم بیکلام @soruod 🆔 @razedaneh
معلم عزیز روزت مبارک 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 اوراق زرین تاریخ تربیت سیمای درخشان مربیان نام آوری چون ابراهیم ؛ موسی ؛ عیسی و محمد «ص» ؛ علی «ع» و فاطمه «س» و زینب «س» را بر خود نقش ابدی زده است آنان که با پیکار مقدس خویش حماسه هاي‌ شکوهمند و جاوید در سازندگی انسان متعهد به وجود آوردند و با تزکیه و تعلم کاخ بلند پایه ي علم و فضیلت را بنا نهاده و پرچم توحید را برافراشتند و امروز شما عزیز گرامی ادامه ي این نهضت عظیم را بر عهده گرفته اي ضمن بزرگداشت خاطره استاد مطهری و گرامیداشت روز معلم برایتان در این راه آرزوی موفقیت می نمایم. مدیریت مدارس امین کانال و سایت مدارس امین کانالی برای مبلغان و معلمان و مربیان و.. ارتباط با ادمین : 👇 @yaali2 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/mamin110 لینک سایت 👇👇 http://amin.zitova.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبانی قرآنی بیانیه گام دوممدارس امین , مدیریت مدارس امین کانال و سایت مدارس امین کانالی برای مبلغان و معلمان و مربیان و.. ارتباط با ادمین : 👇 @yaali2 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/mamin110 لینک سایت 👇👇 http://amin.zitova.ir
دشمن شناسی.pptx
794.2K
پاور دشمن شناسی مقطع متوسطه دوم تدوین حاجی زاده از مبلغان امین شهرستان کاشمر مدرسه استعداد درخشان شهید بهشتی
گام دوم انقلاب ایجاد تمدن نوین اسلامی.ppt
12.57M
پاور بیانیه گام دوم مقطع متوسطه دوم تدوین حاجی زاده از مبلغان امین شهرستان کاشمر مدرسه استعداد درخشان شهید بهشتی
رمضان ماه خدا همه مهمون خدا مي رسيم به آسمون مي شيم از بدي جدا توي ماه رمضون همه آدمهاي خوب روزه مي گيرن باهم از سحر تا به غروب اينه پيغام خدا واسه ما بنده ها روزه مثل رود نور مي ده دلها رو صفا
آی بچه ها میدونید چرا روزه می گیریم غروب که شد دوباره سر سفره می شینیم دعای وقت افطار چه خوب و دل نشینه دعا نماز عبادت چقد به دل می شینه توی ماه مبارک ما مهمونیم بچه ها ماه رمضون میریم به مهمونی خدا