پدرخواندگان جبهه اصلاحات؛
بیوفایی عجیب به همه نامزدها -۲
🔹نفر بعدی محمد رضا عارف است؛ بارها او را اصلاح طلب قلابی و برانگیخته نهادهای امنیتی خواندند، و در انتخابات ۱۳۹۲ مجبور کردند به نفع روحانی کنار برود. همان ها چند سال بعد، عارف را رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان کردند و به مجلس فرستادند، اما مجددا او را بی کفایت نامیدند، تا جایی که عارف با قهر و اعتراض، از ریاست شورای سیاستگذاری کناره گیری کرد.
♦️مورد بعدی، حسن روحانی است. اصلاح طلبان، روزگاری از او به عنوان فردی مغرور و متکبر و غیر قابل تحمل یاد می کردند و از سخنرانی وی در روز ۲۳ تیر ۱۳۷۸ که آشوبگران را مزدوران آمریکا و سرائیل خوانده بود، بشدت عصبانی بودند.
🔹اما همان ها در انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۲ از آقای روحانی با ادبیات موهن"نامزد اجاره ای" و "رحم اجاره ای" حمایت کردند و سهم خود را از شرکت سهامی قدرت گرفتند ولی بعدا که ناکارآمدی دولت و نارضایتی شدید مردم آشکار شد، از پذیرش مسئولیت طفره رفتند.
♦️نمونه دیگر، علی لاریجانی است؛ همان کسی که هنگام ریاست او بر صدا و سیما، شعار "سیمای لاریجانی، تعطیل باید گردد" می دادند. پس از تشکیل دولت روحانی، کرباسچی دبیر کل کارگزاران، آذر ۱۳۹۴ در مصاحبه با روزنامه شرق، ضمن نام بردن از لاریجانی گفت:
🔹"ما بعد از پیروزی در انتخابات ۱۳۹۲ روش نامعقولی به کار نگرفتیم. دولت از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلا در سیاست خارجی و #برجام. در مجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین #سربازگیری از جبهه مقابل بوده است و در #مجلس هم می تواند اتفاق بیفتد".
♦️اما در مقطعی بعد (۱۳ شهریور ۱۳۹۸/ در آستانه انتخابات مجلس یازدهم)، حسین مرعشی درباره احتمال حمایت انتخاباتی از لاریجانی، در روزنامه اعتماد نوشته: "چه لزومی دارد به سمت اصولگرایان معتدل برویم. در دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط میبندند. کارگزاران هم روی #اسب_بازنده شرطبندی نمیکند. آنها بازارشان را از دست دادهاند".
🔹بنابراین، فارغ از این که پدرخوانده ها در میان طیف افراطیون جبهه اصلاحات، نهایتا از کدام نامزد حمایت کنند، واقعیت این است که آنها به چشم بازیچه و مهره پیاده به تک تک نامزدهای منسوب به این جریان نگاه می کنند.