🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 دور باطل مذاکره و درسهایی که نمیگیرند!(۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸رؤسای جمهور دو کشور با یکدیگر
🔰 دور باطل مذاکره و درسهایی که نمیگیرند!(۳)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸حالا فکر میکنید پس از این تجربه تلخ، دولتمردان ما چه نتیجهای گرفتهاند؟! هیچ چیز از طنز این ماجرا نمیکاهد که آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید با اروپا مذاکره کنند! آنها برای بار سوم مسیری را انتخاب کردهاند که پیشتر تا انتهایش را رفته و سرشکسته بازگشته بودند. این انتخاب با هیچ تعریفی از عقلانیت و واقعبینی سازگاری ندارد و این زیبنده نظام جمهوری اسلامی ایران نیست که دولتمردانش به امید واهی، سالها هرولهکنان بین اروپا و آمریکا در رفت و آمد باشند. درسی که در تمام این سالها باید میگرفتیم خیلی ساده است؛ دور باطل مذاکره با اروپا و آمریکا صد بار دیگر هم که تکرار شود، نتیجهاش همان است که رهبر انقلاب فرمود: «همه بدانند- مذاکره با رژیم زورگو و پُرتوقّعی مثل آمریکا، وسیلهای برای رفع دشمنی نیست؛ مذاکره، وسیلهای برای رفع دشمنیِ آمریکا نیست بلکه مذاکره، ابزاری در دست او برای اعمال دشمنی است... بعضی میگویند مذاکره کنیم تا دشمنی کم بشود؛ نه، مذاکره دشمنی را کم نمیکند، مذاکره یک وسیلهای به او میدهد تا اعمالِ دشمنیِ بیشتری بکند.» (22 مرداد 1397) «از اروپا قطع امید بکنید.
🔸اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسائل گوناگون خودمان از جمله همین مسئله برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم؛ نه، اینها کاری نخواهند کرد؛ قطع امید [بکنید].» (7 شهریور 1397)«اگر هدف از مذاکره رفع تحریم است، مذاکره با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد؛ یعنی تحریمها را برنمیدارد، [بلکه] گره تحریمها را کورتر خواهد کرد؛ فشار را افزایش خواهد داد. مذاکره با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد.» (22 اسفند 1403) تاریخ باز هم به ما درس میدهد اما کوتاهی دولتمردان ما در عبرت گرفتن از این درسها، هزینه تحمیل شده به ایران را هر بار بیشتر میکند. آخرین هزینهای که ما پرداختیم، شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان برجسته هستهای، نزدیک به 1000 غیرنظامی و تخریب بخشی از تأسیسات نظامی و هستهایمان بود.
#یادداشت_روز
🔰 مذاکرات وارونه(۱)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸سپتامبر 1960 (شهریور 1339) «ادی کوهن» مقام ارشد وزارت خزانهداری اسرائیل که مدیریت کمکهای خارجی را بر عهده داشت، اعضای سفارت آمریکا در تلآویو را برای بازدید از پروژههای عمرانی و صنعتی مورد حمایت مالی آمریکا در اسرائیل همراهی میکرد. آنها مشغول پرواز با هلیکوپتر از «بحرالمیت» به سمت مقصد بعدی بازدیدشان بودند که «اوگدن رید» سفیر وقت آمریکا در تلآویو، از فراز صحرای نقب و در نزدیکی شهر دیمونا، ساخت و سازهای قابل توجهی را دید و درباره آن سؤال پرسید. «کوهن» بلافاصله پاسخ داد: «این یک کارخانه نساجی است.»
چیزی که مقامات رژیم صهیونیستی تا مدتها از آن با عنوان «کارخانه نساجی» سخن میگفتند؛ در واقع «تأسیسات هستهای دیمونا» بود. «ادی کوهن» کاملا از وجود آن تأسیسات خبر داشت اما در پاسخ به سؤال سفیر آمریکا مجبور بود سیاست پنهانکاری هستهای اسرائیل را رعایت کند؛ او اولین پاسخی که به ذهنش رسید را داد، اقوام همسرش دقیقا در شهر دیمونا مشغول احداث یک کارخانه نساجی بودند و «کوهن» با این پیشزمینه ذهنی «تأسیسات هستهای دیمونا» را یک «کارخانه نساجی» خواند.
🔸مقامات سیاسی و اطلاعاتی آمریکا اما اینقدر سادهلوح نبودند که با این پاسخ، خام شوند. ژوئن 1959 (خرداد 1338) «ریچارد کری» دبیر اول وقت سفارت آمریکا در اسلو (پدر جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا) گزارشی به وزارت خارجه آمریکا مخابره کرد که نشان میداد نروژ با همکاری انگلستان توافقنامه محرمانهای برای فروش آب سنگین به اسرائیل، امضا کرده است.
🔸این توافق نشانهای واضح از بلندپروازیهای هستهای رژیم صهیونیستی بود. جولای 1960 (تیر 1339) گزارشهایی از پیمانکاران آمریکایی مستقر در اراضی اشغالی به سفارت آمریکا رسیده بود که اسرائیل یک راکتور تولید برق در آن منطقه ساخته است. 16 دسامبر همان سال (25 آذر 1339) «موریس کوو دو مورویل» وزیر خارجه وقت فرانسه در دیدار با «کریستین هرتر» همتای آمریکاییاش، آب پاکی را روی دست مقامات آمریکا ریخت و همه چیز را آشکار کرد. فرانسه از سالها پیش توافق هستهای محرمانهای با اسرائیل به امضا رسانده بود و «تأسیسات هستهای دیمونا» با الگوگیری از «تأسیسات هستهای مارکول» فرانسه و توسط فرانسویها ساخته شده بود. وقتی «هرتر» از «کوو» درباره منابع مالی ساخت این تأسیسات سؤال کرد، او گفت: «فکر میکند پول ساخت این تأسیسات از آمریکا آمده است.» پس از نقش انگلستان در انتقال آب سنگین به اسرائیل و کمک فرانسه به ساخت تأسیسات هستهای اسرائیل، این شاید یک غافلگیری تازه برای مقامات واشنگتن بود؛ آنها فهمیدند رژیم صهیونیستی مسیر کمکهای مالی آمریکا را به سمت ساخت «تأسیسات هستهای» منحرف کرده است.
🔸رژیم صهیونیستی از آن به بعد دیگر به جای انکار کامل برنامه هستهایاش، فقط اهداف نظامی آن را انکار کرد و مدعی فعالیت صلحآمیز هستهای شد. آمریکا همان زمان درخواست بازرسی از تأسیسات هستهای اسرائیل را مطرح کرد. رژیم صهیونیستی به این درخواست روی خوش نشان نداد اما پذیرفت دانشمندان آمریکایی را برای بازدید از تأسیسات هستهایاش طبق زمانبندی مورد توافق دو طرف دعوت کند. طی یک دهه (1961-1969) و در سه دولت متوالی آمریکا به ریاستجمهوری «کندی»، «جانسون» و «نیکسون»؛ آمریکا 9 تیم از کارشناسان و دانشمندان هستهای خود را برای بازدید از تأسیسات هستهای دیمونا فرستاد.
🔸هر بار پیش از رسیدن مهمانان آمریکایی، صهیونیستها دست به کار میشدند؛ جلوی آسانسورهایی که دسترسی به 6 طبقه سری زیرزمینی تأسیسات دیمونا را فراهم میکرد، دیوار میکشیدند و آن را رنگآمیزی میکردند تا همه چیز طبیعی به نظر برسد؛ انگار که هیچ آسانسوری آنجا نیست و طبقات زیرین اصلا وجود ندارند. آنها حتی یک اتاق کنترل دروغین در یکی از دو طبقه روی زمین دیمونا ساختند. این اتاق مجهز به پنلهای کنترل جعلی و دستگاههای اندازهگیری کامپیوتری صوری بود، جوری که نشان میداد آنها مشغول اندازهگیری خروجی حرارتی یک راکتور 24 مگاواتی هستند؛ درست مطابق با چیزی که صهیونیستها ادعا میکردند.
🔸برخلاف گزارشهای کارشناسان کمیسیون انرژی اتمی آمریکا از تأسیسات دیمونا، مقامات سیاسی و اطلاعاتی آمریکا میدانستند کاسهای زیر نیمکاسه است. آنها فهمیده بودند اسرائیل مخفیانه 80 تا 100 تن «کیک زرد» (مادهای که در مراحل اولیه ساخت بمب اتم لازم است اگرچه تهیه آن به معنای مقاصد تسلیحاتی نیست) از آرژانتین خریداری کرده و قراردادی با یک شرکت تسلیحاتی فرانسوی برای ساخت و توسعه موشک بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای بسته است.
🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 مذاکرات وارونه(۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸سپتامبر 1960 (شهریور 1339) «ادی کوهن» مقام ارشد وزارت خ
🔰 مذاکرات وارونه(۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸«رابرت وبر» وابسته علمی سفارت آمریکا در تلآویو همان زمان گزارشهای کارشناسان آمریکایی را زیر سؤال برد و گفت تأسیسات هستهای دیمونا از ابتدا با مقاصد نظامی ساخته شده است نه برای فعالیتهای صلحآمیز! او در گزارش آوریل 1965 خود نوشت دیمونا به اسرائیل اجازه داده است تا «بر اکثر موانع موجود در مسیر دستیابی به ظرفیت تولید پلوتونیوم، ماده اولیه سلاحهای هستهای، غلبه کند.»
🔸ساکنان کاخ سفید هر روز بیشتر با ابعاد نظامی برنامه هستهای اسرائیل آشنا میشدند و البته هر روز بیشتر با آن کنار میآمدند. «جان کندی» بر انجام بازرسیهای دقیق اصرار داشت اما پس از ترور او «لیندون جانسون» سعی کرد بر فعالیتهای هستهای اسرائیل چشم بپوشد و سرانجام «ریچارد نیکسون» در تبانی با «گلدا مایر» نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی دستیابی اسرائیل به تسلیحات هستهای را پذیرفت به شرطی که همیشه مخفی بماند و صهیونیستها رسما وجود آن را انکار کنند.
🔸ساکنان کاخ سفید که در ابتدا از سیاست پنهانکاری هستهای اسرائیل عصبانی به نظر میرسیدند و میخواستند با قطع کمکهای اقتصادی خود، اسرائیل را تحت فشار بگذارند نه تنها هرگز این کار را نکردند بلکه خودشان مجری قسمتی از سیاست پنهانکاری هستهای اسرائیل شدند.
🔸عصر 21 سپتامبر 1979 (30 شهریور 1358) کارشناسان پایگاه نیروی هوائی پاتریک در فلوریدا مثل همیشه مشغول بررسی دادههای ارسال شده از ماهواره جاسوسی «ولا 6911» بودند که با مورد خارقالعادهای برخورد کردند. «ولا 6911» با هدف ردیابی آزمایشهای مخفی هستهای طراحی شده بود و به حسگرها و دستگاههای اندازهگیری دقیقی مجهز بود که نسبت به هرگونه انفجار هستهای واکنش نشان میداد. آن روز عصر کارشناسان آمریکایی اطلاعات مربوط به دو درخشش بزرگ و متوالی را از دادههای ماهواره بازخوانی کردند؛ نشانهای که با یک انفجار هستهای مطابقت داشت. در تمامی موارد قبلی که ماهواره ولا چنین «درخشش دوگانهای» را ثبت کرده بود، دادههای زمینی نیز وقوع یک انفجار هستهای را تأیید کردند. ساعت 3 بامداد 22 سپتامبر 1979 (31 شهریور 1358) محل دقیق این انفجار شناسایی شد.
🔸جایی در اقیانوس اطلس جنوبی، در نزدیکی جزایر پرنس ادوارد که تحت کنترل دولت آپارتاید آفریقای جنوبی بود. از همان ابتدا اسرائیل یکی از مظنونان اصلی آزمایش انفجار هستهای بود. «جیمی کارتر» رئیسجمهور وقت آمریکا در خاطرات مربوط به آن روز در دفتر خاطراتش نوشت: «نشانههایی از یک انفجار هستهای در منطقه آفریقای جنوبی وجود داشت- یا آفریقای جنوبی، یا اسرائیل با استفاده از یک کشتی در دریا [این کار را انجام دادهاند]، یا هیچ چیز [نیست].» کارتر خیلی دوست داشت «هیچ چیز نباشد» و دادههای ثبت شده ماهوارهای صرفا یک خطای فناوری باشند. او میدانست دولت آپارتاید آفریقای جنوبی در موقعیت انجام چنین آزمایشی نیست و اگر دادهها خدشهناپذیر باشند، تنها متهم اصلی این انفجار هستهای، اسرائیل است. هر چه دادههای بیشتری از سایر پایگاههای آمریکا تجمیع میشد، احتمال یک انفجار هستهای نیز بیشتر تقویت میشد. آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی آمریکا نیز با تجزیه و تحلیل دادههای هیدروآکوستیک مربوط به آن روز، سیگنالهای مربوط به یک شلیک هستهای در محیط دریایی را دقیقا در همان منطقه یعنی «آبهای کمعمق بین جزایر پرنس ادوارد و ماریون، در جنوب آفریقای جنوبی» شناسایی کرد. اواخر اکتبر 1979 (آبان 1358) ماجرا به رسانهها درز کرد و کاخ سفید مجبور شد کارگروهی برای بررسی موضوع تشکیل دهد. نتیجه گزارش این کارگروه اما از پیش مشخص بود؛ همانطور که انتظار میرفت آنها حاضر به تأیید وقوع انفجار هستهای نشدند و برخورد شهابسنگ با ماهواره ولا را علت «درخشش دوگانه» ثبت شده توسط این ماهواره اعلام کردند. تقریبا هیچکس نتیجهگیری آنها را جدی نگرفت. «جک وارونا» مقام ارشد آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) گزارش کارگروه کاخ سفید را یک «ماستمالی» تحت تأثیر ملاحظات سیاسی خواند. «جیمی کارتر» رئیسجمهور وقت آمریکا خودش چند ماه بعد اعتراف کرد و در خاطراتش مربوط به روز 27 فوریه 1980 (8 اسفند 1358) نوشت: «ما در میان دانشمندان خود به این باور فزاینده رسیدهایم که اسرائیلیها واقعاً یک انفجار آزمایشی هستهای را در اقیانوس نزدیک انتهای جنوبی آفریقای جنوبی انجام دادهاند.»
🔸ماجرا تقریبا واضح بود؛ رژیم صهیونیستی با پشتیبانی لجستیکی دولت آپارتاید آفریقای جنوبی دست به یک آزمایش انفجار هستهای زده بود.
🔸این اتفاق حتی در نظم ناهمگون فعلی جهان نیز برخلاف تمام قوانین بینالمللی و حتی برخلاف قوانین داخلی آمریکا در منع اشاعه تسلیحات اتمی بود.
🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 مذاکرات وارونه(۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸«رابرت وبر» وابسته علمی سفارت آمریکا در تلآویو همان زم
🔰 مذاکرات وارونه(۳)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸اسرائیل اگرچه «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای»(NPT) را نپذیرفته بود اما از 1963 عضوی از «پیمان منع جرئی آزمایش هستهای»(LTBT) به حساب میآمد و این اقدامش کاملا مغایر با تعهداتش ذیل LTBT بود. مقامات واشنگتن نقض صریح قوانین بینالمللی و قوانین داخلی خود را میدیدند اما از هیچ تلاشی برای لاپوشانی آزمایش هستهای اسرائیل دریغ نکردند. این لاپوشانی آنقدر شدید بود که «لئونارد وایس»، دانشمند و متخصص منع گسترش سلاحهای هستهای در ستاد سناتور «جان گلن» (سناتور دموکرات اهل اوهایو)، به یاد میآورد در یک جلسه توجیهی، یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در قالب یک تهدید محترمانه به او گفت: «اگر به گفتن اینکه رویداد ولا یک آزمایش هستهای بوده است ادامه دهم، اعتبارم از بین خواهد رفت.»
🔸در روزهایی که جمهوری اسلامی ایران هنوز تشکیل نشده بود و حتی انقلاب اسلامی ایران به وقوع نپیوسته بود؛ رژیم صهیونیستی با پشتیبانی فرانسه، انگلیس و آمریکا برنامه هستهایاش را با مقاصد نظامی بنیان گذاشت، توسعه داد و حتی برای ساخت تسلیحات هستهای اقدام کرد.
🔸اظهارات این روزهای مقامات فرانسه، انگلیس و آمریکا درباره نگرانیشان از «مسابقه تسلیحات اتمی در خاورمیانه» مضحکترین لطیفهای است که میتوان بیان کرد. آنها مجرمانی هستند که اساسا صلاحیت اظهارنظر در این زمینه را ندارند؛ چه رسد به اینکه آن طرف میز مذاکرات در مقابل مسئولان کشورمان بنشینند و خواستار اعتمادسازی از طرف ایران شوند! وزارت خارجه اما دستکم طی یک سال اخیر در کمال تعجب این مذاکرات وارونه را پذیرفته است و حاضر شده به عنوان متهم در مقابل آمریکا و سه کشور اروپایی بنشیند و درباره برنامه هستهای ایران برای آنها اعتمادسازی کند!
🔸اسرائیل به پشتوانه فرانسه، انگلیس و آمریکا رکورددار پنهانکاری و نقض قوانین بینالمللی در زمینه هستهای طی دهههای گذشته است. منابع قابل توجه فراوانی برای مستند کردن این پنهانکاری و نقض سیستماتیک قوانین وجود دارد؛ از اسناد آرشیو امنیت ملی آمریکا گرفته تا گزارشهای تحقیقی پژوهشگران مستقل. با این وجود از وزارت خارجهای که در این موضوع نقش خود را به «اداره مذاکرات» تقلیل داده است نمیتوان انتظار داشت از ظرفیت این اسناد برای مستندسازی پرونده سیاه اسرائیل و حامیانش استفاده کرده و حقانیت منطق ایران را در میان حاکمان، نخبگان و افکار عمومی جهان تثبیت کند!
#یادداشت_روز
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۱)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸قرار بود 100 هواپیمای ایرباس و 80 هواپیمای بوئینگ وارد ایران شود. قرار بود ایران هاب هوائی منطقه شود؛ حتی برای این کار 12 عدد هواپیمای قارهپیما و غولپیکر A380 سفارش دادیم، هواپیمایی که فقط در فرودگاه امام خمینی(ره) تهران میتوانست بنشیند و همان جا هم زیرساخت کافی برای نگهداریاش وجود نداشت! قرار بود شرکتهای اروپایی و آمریکایی به ایران بیایند، پژو و رنو برایمان خودرو بسازند و توتال و شل برایمان نفت و گاز استخراج کنند. قرار بود آمریکا 300 میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند. قرار بود...
🔸اینها فقط بخشی از رؤیاهایی بود که غربپرستان داخلی به مردم فروختند تا برجام را به ایران قالب کنند. به ما میگفتند هر روز تأخیر در انعقاد برجام
100 میلیون دلار یا 400 میلیارد تومان خسارت دارد. بگذارید بدون تعارف بگوییم؛ آنها خیلی راحتتر از آنچه فکر میکنید و با وجدانی کاملا آسوده، دروغ میگفتند!
🔸بیارزشترین و بیخاصیتترین قرارداد تاریخ معاصر ایران؛ خیلی گران به ملت ایران فروخته شد. از آن حدود 100 هواپیمای ایرباس فقط سه ایرباس (آن هم به صورت مرجوعی) نصیب ایران شد که از این سه فروند نیز یک فروند اندکی بعد و تا امروز به دلیل نبود قطعات زمینگیر است. حتی یک فروند از آن 80 هواپیمای بوئینگ هم به ایران نرسید و از 20 هواپیمای ملخی ATR سفارش داده شده، 13 فروند به ایران رسید که مدتی بعد 11 فروند آن به دلیل نبود قطعات تا همین امروز زمینگیر شده است. هواپیمایی که به زحمت میتوانست مسیر کیش به مشهد را طی کند و پروازهایی مثل تبریز به چابهار را اصلا نمیتوانست انجام دهد چه رسد به پروازهای طولانی خارج از کشور! نوسازی ناوگان هوائی که به عنوان نماد برجسته دستاوردهای برجام مطرح میشد، نه تنها هیچ وقت اتفاق نیفتاد بلکه صنعت هوانوردی ایران با برجام معضلات جدیدی پیدا کرد که حتی
تا پیش از آن و در اوج دوران تحریمها هم وجود نداشت.
🔸آقای ظریف 12 شهریور 1395 – 2 سپتامبر 2016 نامهای به خانم فدریکا موگرینی به عنوان هماهنگکننده برجام نوشت. قسمتی از این نامه با عنوان «فروش هواپیمای مسافربری به ایران» به نقض عهد آمریکا در اجرای قراردادهای ایرباس، بوئینگ و ATR اشاره دارد. آقای ظریف مینویسد: «دولت آمریکا طی 7 ماه گذشته دست کم در چهار مورد مشخص با طفره رفتن آشکار از صدور مجوزهای لازم برای فروش یا اجاره هواپیماهای مسافربری به ایران، از انجام تکلیف خود قصور کرده است.» طبق اعتراف آقای ظریف با برجام حتی اجازه «اجاره» هواپیماهای مسافربری به ایران داده نشد؛ چه رسد به «خرید»!
5 فوریه 2016 (16 بهمن 1394) یک شرکت اماراتی قصد اجاره 6 فروند ایرباس A330 به ایران داشت اما آمریکا مجوز آن را صادر نکرد. ظریف درباره قرارداد با ایرباس، بوئینگ و ATR هم مینویسد: «حدود هفت ماه قبل، شرکت ایرباس در چهارچوب یک قرارداد که پوشش رسانهای وسیعی هم پیدا کرد درخواست مجوز برای فروش هواپیماهای غیرنظامی به ایران نمود... [اما] اوفک(دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا) همچنان از صدور مجوز لازم طفره میرود. همزمان با شرکت ایرباس، شرکت ATR نیز درخواست کرد؛ هیچ خبری از پاسخ اوفک نیست.
🔸در تاریخ 14 ژوئن 2016 (25 خرداد 1395) شرکت بوئینگ برای فروش هواپیمای مسافری بوئینگ به ایران درخواست مجوز نمود. هیچ پاسخی از سوی اوفک داده نشده است... این مجوزها باید ماهها قبل با یک چرخش ساده قلم صادر میشد!»
🔸وضعیت برای صنعت هوانوردی ایران حتی بدتر از دوران قبل از برجام شد. ظریف در نامهاش به موگرینی توضیح میدهد که چگونه دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا (OFAC) در دولت اوباما محدودیتهای جدیدی برای خطوط هوائی ایران ایجاد کرد:
«[اوفک] محدودیت جدیدی را از طریق منع شرکتهای هواپیمایی خارجی از به اشتراکگذاری کدهای پروازی با شرکتهای هواپیمایی غیر تحریمی ایرانی ایجاد کرده است... این مقرره از اجرای رویه بسیار رایج به اشتراکگذاری کدهای پروازی که دههها، حتی در زمان اوج تحریمها نیز انجام میشد، جلوگیری میکند.» جالب است بدانید شرکت «ایرانایر» که از سال 1390 تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفت، حتی در سال 1391 یعنی در اوج تحریمها نیز قرارداد اشترکگذاری کد (Code Share) با «ترکیش ایرلاینز» داشت، قراردادی که به این دو شرکت اجازه میداد تا بلیطفروشی مشترک برای پروازهای به اشتراک گذاشته خود داشته باشند؛ اما این رویه ساده و مرسوم در حملونقل هوائی با اجرای برجام نه برای شرکتهای هوائی تحریم شده بلکه حتی برای شرکتهای غیرتحریمی نیز ممنوع شد.
🔸برخلاف آن لبخندهای کشدار در عکسهای یادگاری وزیران و دولتمردان حسن روحانی با یک فروند ایرباس فرانسوی، برجام برای صنعت هوانوردی ایران یک ماتم و مصیبت مضاعف بود.
🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸قرار بود 100 هواپیمای ایرباس و 80 هواپی
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸رؤیایی که با برجام برای حملونقل هوائی ایران میساختند هرگز به وقوع نپیوست و به جای آن کابوس برجام دست از سر این صنعت برنداشت. مدتی بعد وقتی از مدیر یکی از رسانههای غربپرست حامی دولت وقت پرسیدند چرا شما و دولتیها اینقدر درباره آثار برجام مبالغه و رؤیابافی میکردید؛ پاسخ داد: «این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.» به بیان سادهتر دولت وقت دروغ میگفت تا حرفش را به کرسی بنشاند. ما نمیدانیم چنین سیاستی منافع چه کسانی را تأمین میکرد اما در اینکه منافع ملی ایران با این اقدام خدشهدار شد هیچ تردیدی وجود ندارد.
🔸آقای پزشکیان میگوید دولت او دولت سوم روحانی نیست اما همین سیاست «بزک کردن مذاکرات و توافق با آمریکا» همچنان در بین دولتمردان آقای پزشکیان نیز ادامه دارد. فروردین 1404 در آستانه اولین دور مذاکرات غیر رسمی ایران و آمریکا در مسقط، دولتیها شروع به رؤیافروشی به سبک برجام کردند؛ با این تفاوت که اگر آن زمان مدعی بودند برجام 300 میلیارد دلار سرمایهگذاری در کشور فراهم کرده این بار بدون هیچ حساب و کتابی آن رقم را چندین برابر کردند و رئیس شورای اطلاعرسانی دولت 21 فروردین 1404 از تعریف 2000 میلیارد دلار پروژه برای سرمایهگذاری آمریکا و اروپا در ایران گفت! یک روز بعد در 22 فروردین 1404 یکی از اعضای شورای اطلاعرسانی دولت سعی کرد نسبت به رئیس خود کمی منطقیتر باشد و در عرض یک روز آن رقم را نصف کرد و مدعی شد پیشنهاد سرمایهگذاری 1000 میلیارد دلاری آمریکا در ایران با مجوز رهبری به طرف آمریکایی داده شده و مورد استقبال قرار گرفته است! روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت نیز همین خبر را با ادبیاتی دیگر منتشر کرد. خبری که اساسا دروغ بود و پس از تذکر نهادهای مربوطه روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت مجبور به عذرخواهی و حذف خبر شد. با این حال فردای آن روز در 23 فروردین 1404 یکی دیگر از چهرههای سیاسی حامی دولت از رقم 2500 میلیارد دلار پروژه برای آمریکا در ایران رونمایی کرد! آنها درست مثل 10 سال پیش مشغول بزک کردن مذاکرات و توافق با آمریکا بودند اما برای این کار به ناشیانهترین شکل ممکن عمل میکردند چون اصلا درکی از اعداد و ارقام اعلام شدهشان نداشتند.
کل سرمایهگذاری خارجی در کل جهان در سال 2023 میلادی حدود
930 میلیارد دلار و در سال 2024 حدود 1300 میلیارد دلار بود. عربستان سعودی و هند به عنوان دو متحد اصلی آمریکا در آسیا طی سال 2023 به ترتیب 22.8 و 28.08 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی داشتهاند. هر جور حساب کنیم اعداد اعلام شده توسط دولتمردان آقای پزشکیان در هیچ کدام از قسمتهای مغز انسان نمیگنجد! اگر رؤیافروشی دولتمردان حسن روحانی برای قالب کردن برجام با قراردادهای ایرباس و بوئینگ حداقل در ظاهر کمی مایههای واقعگرایانه داشت؛ رؤیافروشی دولتمردان آقای پزشکیان برای قالب کردن مذاکرات و توافق با آمریکا با سرمایهگذاری خارجی 1000 و 2000 میلیارد دلاری کاملا انتزاعی و متوهمانه بود.
🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸رؤیایی که با برجام برای حملونقل هوائی
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۳)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸همزمان که غربپرستان و برخی چهرههای وابسته به دولت با رؤیافروشی درباره مذاکرات و توافق با آمریکا، قصد خام کردن ما را داشتند، آمریکا و اسرائیل برای حمله به ایران آماده میشدند. درست در روزهایی که روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت از «گام مثبت» در مذاکرات میگفت (24 فروردین 1404) و برای «استیو ویتکاف» نماینده آمریکا در مذاکرات گزارش تبلیغاتی میرفت
(31 فروردین 1404)؛ «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با پیشبینی همکاری آمریکا در حمله به ایران 17آوریل 2025 (28 فروردین 1404) به ارتش اسرائیل دستور آمادهباش داد. 7 اردیبهشت 1404 (27آوریل2025) وقتی روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت برایمان از «امید» به مذاکرات و «سرمایهگذاری آمریکا در پروژههای بلندمدت ایران» میگفت؛ فرماندهی سنتکام در جریان طرح عملیاتی اسرائیل برای حمله به ایران قرار گرفت. 3 خرداد 1404 روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در حالی از «خوشبینی به توافق با آمریکا» گفت و آن را تیتر اصلی خود کرد که دقیقا روز قبل از آن یعنی در 22 می 2025 (2 خرداد 1404) آمریکا و اسرائیل مانور مشترک نظامیشان برای حمله به ایران را برگزار کرده بودند. رسانههای غربپرست و وابسته به دولت اصرار داشتند مسئولان ایران و افکار عمومی را در خلسه و مستی مذاکرات نگه دارند. آنها خواسته یا ناخواسته عملیات فریب و غافلگیری آمریکا و اسرائیل را تکمیل میکردند. عملیات فریبی که به گزارش والاستریتژورنال از مدتها قبل با هماهنگی مسئولان آمریکایی و اسرائیلی در رسانهها دنبال میشد و هیچ بعید نیست یک سر آن تا مشاوران و رسانههای غربپرست داخل ایران نیز ادامه داشته باشد.
🔸این روزها بدون هیچ توجیهی دوباره صحبت از مذاکره با آمریکاست. رؤیافروشان باز هم مشغول به کار شدهاند؛ شاید پای یک عملیات فریب و غافلگیری دیگر در میان باشد و ما باید این هشدار را کاملا جدی بگیریم کسی که با سیلی جنگ از خواب بیدار نشود با بوسه مرگ بیدار خواهد شد.
#یادداشت_روز
🔰 جنگ ارادهها(۱)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸روزگاری «حسن طهرانیمقدم» در آبادان محاصره شده منتظر سهمیه روزانه گلوله خمپاره میماند تا به سمت دشمن بعثی شلیک کند. سهمیه او یک گلوله خمپاره در هر روز بود! اگر دو تیم دیگر خمپاره مستقر در آبادان را هم در نظر بگیریم آنها نهایتا میتوانستند سه خمپاره در روز به سمت دشمن شلیک کنند! در مقایسه با دهها خمپاره و گلوله توپی که ارتش بعث صدام روزانه به سمت آنها شلیک میکرد؛ امکانات آنها تقریبا هیچ بهحساب میآمد.
🔸با این حال آنها هرگز در «جنگیدن» شک نکردند. «جنگ» بیش از آنکه معرکه برتری ادوات و نفرات باشد؛ محک غلبه ارادههاست. چهار سال بعد «حسن طهرانیمقدم» مشغول سر و کله زدن با مستشاران لیبیایی مستقر در ایران بود که طبق قرار باید موشکهای اسکاد تهیه شده از لیبی را به سمت مواضع رژیم صدام شلیک میکردند. مستشاران پرحاشیهای که هر بار بهانه جدیدی برای کارشکنی و متوقف کردن عملیات میآوردند. نهایتا پس از شلیک 21 موشک، مستشاران لیبیایی 2 دی 1365 دیگر حاضر نشدند پای سکوی پرتاب موشک بروند. آنها در بدترین زمان ممکن، یعنی درست زمانی که ایران عملیات کربلای 4 را آغاز کرده بود و به حمله موشکی برای انهدام مواضع دشمن احتیاج داشت؛ کار را برای همیشه زمین گذاشتند.
🔸«حسن طهرانیمقدم» و دوستانش در گروه «حدید» با وجود این اتفاقات اما باز هم ذرهای در «جنگیدن» تردید نداشتند. وقتی محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران از او پرسید: «آیا خودتان میتوانید موشک را شلیک کنید؟» او با قاطعیت پاسخ مثبت داد. «طهرانیمقدم» آن لحظه نمیدانست چه چیزی در انتظار اوست اما اگر هم میدانست، مردی نبود که میدان را خالی کند. ماجرا فقط شلیک موشک نبود. با حاضر شدن گروه ایرانی پای موشکها و سکوهای پرتاب و بررسی تجهیزات، آنها طی چند روز متوجه شدند مستشاران لیبیایی حدود 25 قطعه حساس را جدا کرده و با خود بردهاند؛ لیبیاییها همچنین دست به خرابکاری در بعضی اجزای دیگر موشکها و سامانههای پرتاب زده و برخی قسمتها را نیز دستکاری کرده بودند.
🔸حالا یک بهانه محکم برای «ناامیدی» و رها کردن کار وجود داشت. «نبود قطعات»، «تحریم»، «خیانت و عدم همکاری دوستان» و... بهانههایی است که این روزها هر دولت غربگرایی با استناد به آن کارهای کشور را معطل میگذارد و نشانی کاخ سفید را میدهد؛ اما آن روزها «حسن طهرانیمقدم» و گروهش هیچکدام از این بهانهها را نیاوردند. آنها بیبهانه میجنگیدند. چند بار تا لحظه پرتاب موشک رفتند و هر بار متوجه یک ایراد جدید در سامانهها شدند. آنها با تکیه بر توان خودشان و کار شبانهروزی ظرف 17 روز توانستند قطعات لازم را بسازند، اجزای معیوب را تعمیر کرده و همه نقایص را برطرف کنند. سرانجام صبح روز یکشنبه 21 دی 1365 «حسن طهرانیمقدم» و گروهش توانستند اولین موشک را خودشان به تنهائی شلیک کنند.
🔸بیش از 38 سال از آن روز میگذرد. موشک اسکاد با برد 300 کیلومتری و دقت 1000 متری عاریه گرفته شده از لیبی، جای خود را به انواع موشکهای ساخت داخل با بردهای مختلف تا بیش از 2000 کیلومتر و با کمترین خطا داده است. ایران همچنان تحت تحریم موشکی است اما به همت «حسن طهرانیمقدم» و همرزمانش این تحریم نهتنها اصلا احساس نمیشود بلکه کشور تحریمکننده یعنی آمریکا حالا نگران صادرات موشکهای ایران به کشورهای دیگر است.
🔸«حسن طهرانیمقدم» و دوستانش فقط یکی از پاسخهای عینی و ملموس به سؤال «مذاکره نکنیم؛ چه کنیم؟» هستند. جوانان و متخصصان ایرانی پاسخ به این سؤال را سالهاست که زندگی میکنند. سال 1980 (1358 شمسی) شرکت آمریکایی AMF آماده انتقال سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران به ایران بود که دولت آمریکا علیرغم تعهدات قانونی شرکت آمریکایی، مانع از انتقال سوخت هستهای به ایران شد. همان سال شرکت آلمانی کرافتورکیونیون (KWU) که طبق قرارداد موظف به ساخت و تأمین سوخت مورد نیاز نیروگاه اتمی بوشهر بود، کار را رها کرد و از وظایفش سر باز زد. این در حالی بود که 80 درصد از عملیات ساختمانی نیروگاه بوشهر به پایان رسیده و 70 درصد از سوخت موردنیاز آن نیز تولید شده و آماده تحویل به ایران بود. با تمام مذاکرات و پیگیریهای بعدی آنها نه کار نیروگاه را به پایان رساندند و نه حاضر به تحویل سوخت آماده شده به ایران شدند. تقریبا همان سالها بود که شرکت فرانسوی کومورکس (COMOREX) نیز با دخالت دولت فرانسه و برخلاف تعهدات قانونیاش از تحویل 50 تن UF6 به ایران خودداری کرد. این بار هم مذاکرات و پیگیریهای بعدی به نتیجه نرسید و حتی با وجود حکم دادگاه لوزان به نفع ایران، دولت فرانسه اجازه انتقال 50 تن هگزا فلوراید اورانیوم(UF6) را به ایران نداد.
🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 جنگ ارادهها(۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸روزگاری «حسن طهرانیمقدم» در آبادان محاصره شده منتظر سهمی
🔰 جنگ ارادهها(۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸یک بار دیگر جوانان و متخصصان ایرانی دست به کار شدند و توانستند پس از چند سال تلاش ۲۰ فروردین ۱۳۸۵ اورانیوم را در سطوح پایین غنیسازی کرده و سوخت موردنیاز نیروگاه هستهای را به صورت آزمایشگاهی تولید کنند اما هنوز تا تکمیل چرخه سوخت هستهای در مقیاس صنعتی فاصله داشتند. با اتمام ذخایر سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران در سال ۱۳۸۷ ایران با یک چالش جدی مواجه شد. این رآکتور که برای تولید رادیوداروها مورد استفاده قرار میگرفت با سوخت اورانیوم ۲۰ درصدی فعالیت میکرد و با اعمال فشار آمریکا هیچ کشوری حاضر به فروش سوخت به ایران نشد.
🔸ناکامی مذاکرات و عهدشکنی طرفهای غربی یک بار دیگر اینجا خودش را نشان داد. اردیبهشت ۱۳۸۹ (می 2010) ترکیه و برزیل با چراغ سبز آمریکا وارد گفتوگو با ایران برای تبادل سوخت هستهای شدند که طی آن قرار بود ایران
1200 کیلوگرم از اورانیوم کم غنی شده (LEU) خود را در ترکیه به امانت بگذارد و در ازای آن گروه وین (آمریکا، فرانسه، روسیه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی) 120 کیلوگرم سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران را تامین کنند. پس از موافقت تهران و امضای توافق با ترکیه و برزیل اما آمریکا زیر میز زد و حاضر به تبادل سوخت نشد.
🔸درست مثل «حسن طهرانیمقدم» و همرزمانش این بار «مجید شهریاری» و همکارانش میدان را خالی نکردند. آنها پای کار ایستادند و شهریور ۱۳۸۹سوخت اورانیوم ۲۰ درصدی را خودشان تولید کردند. این گام تقریبا پیچیدهترین و سختترین مرحله صنعت هستهای ایران بود که با عبور از آن دیگر هیچ مانع فنیای بر سر مسیر هستهای ایران وجود نداشت. حالا دیگر ایران توانسته بود چرخه سوخت هستهای را با غنای بالا و در مقیاس صنعتی تکمیل کند.
🔸تحریمهای صنعت هستهای ایران هنوز هم پابرجاست اما تقریبا هیچکس اثر آن را بر این صنعت حس نمیکند. ایران به اتکای جوانان و متخصصان داخلی تأسیسات هستهایاش را توسعه داد، غنیسازی را به ۶۰ درصد رساند و سانتریفیوژهایش را تا نسل نهم(IR9) ارتقا داد. حالا کشورهای که زمانی ارسال سوخت هستهای به ایران را تحریم کرده بودند؛ دغدغهشان این است که چرا خودتان سوخت هستهای تولید کردید و اصلا چرا اینقدر پیشرفت کردید؟!
🔸همان سال ۱۳۸۹ بود که متخصصان ایرانی این بار در صنعت نفت پاسخ سؤال «مذاکره نکنیم؛ چه کنیم؟» را دادند. از بهار 1388 سناتورهای آمریکایی سخت مشغول بررسی و تصویب لایحهای بودند که واردات بنزین به ایران را تحریم کند. مهر 1388 سناتور «جان کایل» به CNN گفت:
🔻«گذاشتن چماق روی میز، درستترین شیوه است.... به نظر من، باید این لایحه را تصویب کنیم، زیرا مستقیم به قلب نقطه ضعف ایران خواهد زد. آنها 40 درصد بنزین پالایش شده خود را وارد میکنند. این لایحه به شرکتهایی که به ایران بنزین میفروشند، میفهماند که نمیتوانند به این معامله ادامه دهند.» سناتورهای آمریکایی نقطه ضعف ایران را درست شناسایی کرده بودند. آن سالها واردات بنزین در ایران در اوج خود قرار داشت طوری که این واردات با روندی افزایشی در سال 1385 به 30 میلیون لیتر در روز هم رسیده بود. زنگ خطر برای ایران به صدا درآمد؛ خوشبختانه این بار کسی وقت را برای مذاکره تلف نکرد. دولت وقت ایران توانست با اجرای مرحله نخست هدفمندی یارانهها، ضمن مدیریت مصرف سوخت، مصرف و واردات بنزین را بهشدت کاهش دهد اما همچنان نیاز به واردات حداقل 10 میلیون لیتر بنزین در روز وجود داشت. این بار نوبت به متخصصان صنعت نفت رسید تا آستین همت را بالا بزنند. آنها توانستند ظرف مدت کوتاهی مکملهای جدیدی برای تولید بنزین بسازند و با پای کار آوردن ظرفیت مجتمعهای پتروشیمی، بنزین مورد نیاز داخل را تأمین کنند. سناتورهای آمریکایی لایحه تحریم صادرات بنزین به ایران را تصویب کردند اما این اقدام آنها تقریبا هیچ تأثیر ملموسی بر زندگی مردم ایران نگذاشت. مدتی بعد مهندسان و متخصصان ایرانی با بهرهبرداری از پالایشگاه ستاره خلیجفارس یک گام بلند دیگر در تولید بنزین و خودکفایی ایران برداشتند. آنها حتی توانستند انحصار آمریکا در تولید کاتالیستهای حساس را بشکنند و کاتالیستهای پالایشگاهی مورد نیاز برای تولید بنزین با اکتان بالا را خودشان بسازند. ایرانی که قرار بود با تحریم بنزین به زانو درآید به پشتوانه توانمندی داخلیاش نهتنها به زانو درنیامد بلکه به صادرکننده بنزین نیز تبدیل شد.
🔻 ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 جنگ ارادهها(۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸یک بار دیگر جوانان و متخصصان ایرانی دست به کار شدند و توا
🔰 جنگ ارادهها(۳)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸این روایتها را میشود با روایت تولید واکسن کرونا، توسعه و بهرهبرداری از فاز 11 پارس جنوبی، تعمیر و نگهداری جنگندههای نیروی هوایی، ساخت و پرتاب ماهواره، تولید داروهای نوترکیب، پیشتازی در میکروبیولوژی و کار با سلولهای بنیادی و... تکمیل کرد. ایران اسلامی پر است از روایتهای «خواستن و توانستن»؛ جنگ امروز، جنگ ارادههاست و پیروزی نصیب کسی است که بدون تردید در مسیر، تنها به هدف فکر کند.
🔸«مذاکره نکنیم؛ چه کنیم؟» سؤال کسی است که از تحولات دهههای اخیر ایران کاملا بیاطلاع است. کسی که هنوز نمیداند رهبر انقلاب 28 آبان 1398 پاسخ این سؤال را خیلی صریح و شفاف داده است: «آنچه بنده میفهمم، این تحریم حالاحالاها هست، باید باشد و خواهد بود... راهبرد اساسی ما مصونسازی اقتصاد از تحریم است؛ آسیبناپذیر کردن و درواقع مسلّح کردن انقلاب به سلاح تولید داخلی و اراده داخلی و مانند اینها. اگر توانستیم با تکیه بر توان داخلی، تحریم را بیاثر بکنیم، آن عامل تحریمکننده هم از تحریم دست برمیدارد.»
🔸بر همین اساس بود که رهبری 5 تیر 1403 نسبت به حضور مدیران ناکارآمد در ساختار اجرائی کشور هشدار دادند: «[بعضی] خیال میکنند که همه راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد؛ نه، اینها نمیتوانند [از ظرفیتهای کشور استفاده کنند]. این کسانی که چشمشان به خارج از مرزهای کشور است، این ظرفیّتها را نمیبینند؛ وقتی ندیدند، وقتی قدرش را ندانستند، طبعاً برای استفاده از آنها برنامهریزی هم نمیکنند.» و خطاب به رئیسجمهور آینده ایران فرمودند: «آن کسی که دلبسته آمریکا باشد و تصوّر کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود، او از ظرفیّتهای کشور استفاده نخواهد کرد، او خوب مدیریّت نخواهد کرد.»
#یادداشت_روز
🔰 ما تشنهایم اما...(۱)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸مذاکره میکردیم؛ آن هم در عالیترین سطوح! با زیر پا گذاشتن خطوط قرمز اعلام شده، رئیسجمهورمان با رئیسجمهور آمریکا گفتوگو و وزیر خارجهمان با رئیسجمهور آمریکا دیدار کرد. حتی به توافق هم رسیدیم؛ توافقی که نام آن را «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) گذاشتند. آن روزها هم رئیسجمهور میگفت «مذاکره نکنیم؛ چه کنیم؟!» البته به بیان دیگر آقای حسن روحانی 26 دی 1398 در جمع مدیران بانکی کشور تصریح کرد که «من بلد نیستم» بدون مذاکره با آمریکا و اروپا مشکلات اقتصادی داخلی را حل کنم. البته اتفاقات این روزها نشان میدهد متاسفانه ایشان حتی مذاکره هم بلد نبود! اما واقعا مشکلات داخلی با مذاکره و توافق با آمریکا و اروپا حل میشود؟
🔸شهریور 1392 آقای بیژن زنگنه وزیر وقت نفت، احتمالا در همین رؤیا بود که از ذوق مذاکره و توافق با آمریکا و سرازیر شدن دلارهای نفتی و غیرنفتی، توافق گازی جدیدی با ترکمنستان بست. تا پیش از آن با توجه به موج اول تحریمهای ایران و دشواریهای تسویه حساب مالی، ایران با صادرات کالا و خدمات فنی- مهندسی هزینه واردات گاز از ترکمنستان را برای حل مشکل ناترازی گاز در استانهای شمالی کشور پرداخت میکرد. آقای زنگنه و دوستانش اما به محض حضور مجدد در وزارت نفت، این توافق را لغو کرده و به جای آن تعهد دادند هزینه گاز وارداتی را به صورت ارزی پرداخت کنند. آنها حتی پذیرفتند در ازای تأخیر در پرداخت، جریمه دیرکرد را نیز به شرکت ترکمنی بپردازند.
🔸مذاکرات انجام شد و توافق برجام هم به امضا رسید؛ اما خبری از دلارهای نفتی و غیرنفتی سرازیر شده به کشور نبود! با فشار آمریکا بانکهای خارجی از تبادلات مالی با ایران خودداری میکردند.
🔸بیژن زنگنه و دوستانش نمیتوانستند هزینه گاز وارداتی از ترکمنستان را بپردازند. آنها از اجرای قراردادی که خودشان به طرف ترکمنی پیشنهاد کرده بودند، عاجز بودند. با گذشت 3 سال در دی ماه 1395 اختلافات بالا گرفت؛ بدهی ایران و جریمه دیرکرد آن تقریبا به رقم هنگفت2 میلیارد دلار رسیده بود و وزیر وقت نفت تمایلی به چارهجویی و حل و فصل مسالمتآمیز ماجرا نداشت. در نهایت ترکمنستان شیر گاز را بست و طبق قرارداد علیه کشورمان شکایت کرد و ایران محکوم به پرداخت 2 میلیارد دلار شد. روابط ایران و ترکمنستان کاملا به سردی رفت و همسایه شمالی مراودات خود با تهران را به حداقل رساند تا جایی که وزیر خارجه وقت نیز از این عملکرد بیژن زنگنه انتقاد کرد. تا پنج سال بعد شیر گاز ترکمنستان بسته ماند. با روی کار آمدن سیدابراهیم رئیسی بود که دولت ایران توانست بدون توجه به مذاکره و توافق با آمریکا و اروپا؛ اختلافات موجود را با ترکمنستان حل و فصل کند؛ بدهی ایران را از منابع مالی موجود در عراق بپردازد و با سوآپ سهجانبه میان ترکمنستان، ایران و آذربایجان ناترازی گاز در استانهای شمالی را جبران کند.
🔸«مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» این سؤال پس از این اقدام دولت سیزدهم به نظر میرسد پاسخی ساده داشته باشد: امکانات گسترده موجود و در دسترس را شناسایی کنیم و با کمک آن شرایط را به بهترین شکل مدیریت کنیم. اگر این کار را نتوانید انجام دهید حتی در صورت مذاکرات و دستیابی به توافق هم نمیتوانید امورات کشور را اداره کنید. تجربه ناموفق حسن روحانی و دولتمردانش به خوبی گواه این ادعاست.
🔸سیستان خشک است. این را همه میدانیم؛ هم ما و هم ساکنان سیستان. با گلایه و غر زدن یک مقام ارشد اجرائی در این استان که آب نیست؛ یا ۵۰ سال قبل که اینجا آمدم وضعیت بهتر و سیستان آبادتر بود؛ تنش آبی سیستان برطرف نمیشود! مدیر اجرائی باید وضعیت استان را به درستی شناسایی کند؛ ظرفیتهایش را بشناسد و مطابق با آن و با بهرهگیری از امکانات و اختیارات گسترده تحت امرش برای رفع مشکل برنامهریزی و اقدام کند.
🔸آنچه مدیر ارشد اجرائی باید با مردم در میان بگذارد برنامهها و گزارش اقداماتش برای رفع مشکلات استان است؛ نه غر زدنی که منجر به تشدید حس بدبختی و بیچارگی در مردم استان شود! البته وقتی برنامه نباشد؛ اقدامی هم نیست و وقتی اقدام نباشد، جلسات کاری چیزی جز ذکر مصائب روز و سوگواری برای وضع موجود نخواهد بود.
🔸سیستان و بلوچستان از خشکسالی رنج میبرد اما با بهرهگیری از امکانات موجود در همین استان میشود به این رنج پایان داد. این دقیقا کاری بود که سید ابراهیم رئیسی سعی کرد در مدت کوتاه مسئولیتش انجام دهد. 12 شهریور 1400 تنها 9 روز پس از تشکیل هیئت دولت سیزدهم، آقای رئیسی در «دومین» سفر استانی خود (اولین سفر استانی 5 شهریور 1400 به استان خوزستان، دو روز پس از تشکیل کابینه انجام شد) از نزدیک مشکلات آب آشامیدنی در استان سیستان و بلوچستان را مورد بررسی قرار داد.
🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 ما تشنهایم اما...(۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸مذاکره میکردیم؛ آن هم در عالیترین سطوح! با زیر پا
🔰 ما تشنهایم اما...(۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸یک سال بعد در شهریور 1401 مشکل آب آشامیدنی 107 هزار و 293 نفر از اهالی سیستان و بلوچستان(86083 نفر از جمعیت روستایی و 21210 نفر از جمعیت شهری) حل شده بود.
🔸آیتالله رئیسی یک اقدام «اضطراری» برای رفع مشکل آب در سیستان و بلوچستان را نیز کلید زد. شهریور 1402 چاهنیمهها به عنوان اصلیترین منبع تأمین آب این استان رو به خشکی میرفت که دولت سیزدهم با بررسی ظرفیتهای موجود، منابع بالقوه تأمین آب سیستان را که شامل 6 شهر و 1000 روستا میشد، شناسایی کرد. سه طرح بزرگ آبرسانی در نظر گرفته شد که یکی از آنها احداث آبشرینکن فراساحلی (خشکی) در دشتک بود. آب شیرینکنی که با ظرفیت 100 هزار متر مکعب در شبانهروز بزرگترین آبشیرینکن فراساحلی ساخته شده در جهان به حساب میآمد. این آبشیرینکن با حفر ۷۳ حلقه چاه عمیق، آب شور زیرزمینی را استخراج و پس از شیرینسازی به شبکه توزیع منتقل میکرد. پروژه بزرگی که در کوتاهترین زمان ممکن یعنی ظرف تنها ۸ ماه به اتمام رسید. خرداد ۱۴۰۳ وقتی پروژه به بهرهبرداری رسید مردم زاهدان و پنج شهرستان و مناطق روستایی و مرزی سیستان طعم شیرین برنامهریزی و اقدامات آیتالله رئیسی را در غیاب او را چشیدند. انتقال آب دریای عمان به زاهدان و احداث آبشیرینکن ساحلی چابهار به عنوان بخشی از طرح ملی انتقال آب دریای عمان به استانهای شرقی و مرکزی کشور و افتتاح دو سد «کهیر» و «شهریکور» از دیگر اقداماتی بود که سید ابراهیم رئیسی در دولت سه ساله خود آن را پیگیری و تأمین مالی کرد تا چالش آب در استان سیستان و بلوچستان را برای همیشه برطرف کند. اکنون مدیران اجرائی فعلی در دولت چهاردهم باید به جای آه و ناله از خشکسالی با دنبال کردن این طرحها، گزارشی از میزان پیشرفت و چشمانداز نهائی اجرای کامل آنها در کمترین زمان ممکن به مردم ارائه دهند.
🔸چالش آب، برق، گاز و... تقریبا در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. «ناترازی» آن طور که مدیران ارشد دولت چهاردهم درباره آن ناله سر میدهند، پدیدهای مختص به ایران نیست. همه کشورهای جهان کم و بیش با چالش «ناترازی» دست بهگریبانند و اساسا مردم از رهگذر انتخاب رئیسجمهور، مدیران اجرائی کشور را منصوب میکنند تا همین چالشها را برایشان مدیریت کرده و به سرانجام برسانند. اما شاید فقط در ایران باشد که گاهی مدیران اجرائیای که با وعده حل مشکلات کشور خود را در معرض انتخاب مردم گذاشتهاند، بیشتر از مردم از وجود مشکلات غر میزنند! و شاید باز هم فقط در ایران باشد که برخی مدیران اجرائی برای انجام در دسترسترین اقدامات داخلی نیز به دنبال مذاکره با آمریکا و سه کشور اروپایی هستند!
🔸«مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» سؤال مدیری است که زاویه دیدش آنقدر تنگ شده که جز مذاکره با اروپا و آمریکا افق دیگری پیش چشمش نمیبیند. چنین مدیری نسبت به گستره وسیع امکانات و ظرفیتهای داخلی بیتفاوت است چون آنها را ندیده و شناسایی نکرده است. رهبر انقلاب 5 تیر 1403 در نقد چنین مدیرانی فرمودند: «بعضی از سیاسیّون در کشور ما تصوّر میکنند که باید آویزان به این قدرت و آن قدرت بشوند؛ و بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و بزرگ، در کشور نمیشود پیش رفت؛ بعضیها اینجور فکر میکنند. یا خیال میکنند که همه راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد؛ نه، اینها نمیتوانند [کشور را پیش ببرند].... اینکه ما میگوییم چشمتان به خارج نباشد، یک علّتش این است که وقتی چشم به خارج نبود، انسان قادر میشود که این ظرفیّتهای درونی را ببیند، بفهمد، بشناسد.»
🔸ایران ما تشنه است اما بیش از آنکه تشنه آب، برق، گاز و... باشد، تشنه بهکارگیری مدیرانی در دولت آقای پزشکیان است که امیدوار، خودباور، پرتلاش و با افق دیدی گسترده باشند که عمیقا به این باور رسیده باشند هیچ بنبستی در مسیر اجرای امور کشور وجود ندارد. مدیرانی که با تمام وجود به این کلام امام عزیزمان ایمان داشته باشند: «قطع رابطه و تحریم اقتصادی و لیستهای دروغین آنها [آمریکا] دنیا را بر کشوری تنگ نخواهد کرد.»
#یادداشت_روز