[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
#تـَلنـگُر
•
+شیـطان با یـڪ ڪِبر زمـین خورد|🙃|
آدمــ با یـڪ حـرص
زمـین خــورد|👥|
پـسرِ آدمـ بـا یـڪ بُـخل
ذَلـیل شـُد|🚶|
یـُـونـس بـا یــڪ شـتابــ
ذَلــیل شـُد|☝️🏻|
ما ڪه الـحمدلله هـمهی ایـنها را باهـم
داریــم|🙌🏻|
و احســاسِ نـدامَتـے
هــم نــداریم |🙃|
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
جداسازی مسیر رفت و آمد زنان و مردان در پیادهرو (اسرائیل)
زنها در #اسرائیل از پیادهروهای جداگانه استفاده میکنن ... این کار بهخاطر جلوگیری از #اختلاط اونها با مردهاست.
در بیلبوردها و تبلیغات خبری از عکس #زنان نیست.
در اورشلیم دختران از ۶ سالگی باید دامن زیر زانو بپوشن و آستین بلوزشون حدّاقل تا آرنج باشه.
🖇منابع:
🌐 www.google.com/amp/s/amp.smh.com.au/world/when-women-and-girls-are-the-enemy-20111118-1nn4d.html
🌐 www.haaretz.com/1.5192414
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
🔸بدن انسان دارای 96000 کیلومتر رگ خونی است.
‼️در صورتی که این رگهای خونی را باز کنیم،مسافتی به اندازه 2.5 بار دور کره زمین را در برمیگیرد!
🔺آیا در رگهای ما عشق به #امام_زمان در جریان است؟!
#محبت_مهدوی
#غفلت_از_امام
#غربت_امام
@man_montazeram
, |•حاج اسماعیل دولابے :
هنگامے ڪہ بہ یاد امام حسین(ع)
مے افتید،تردیدے نداشتہ باشید ڪہ
آن حضرت هم بہ یاد شما است...
میشود؟....
طوبایِ کربلا ، ص ۱۴۹
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
هر چیزی
کمش داروست
متوسطش غذاست
و زیادش سم است
حتی
محبت کردن
🖊پور سینا
.
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
🔵آیت الله بهجت:
🔷برای پیدا کردن شیء گمشده، این دعا خوانده شود، خوب است:
اللّهمَّ، اِنّی اَساَلُکَ یا مُذَکِّرَالخَیرِ و فاعِلَهُ وَالآمِرَ بِهِ اَن تُصَلِّیَ عَلی محمد و آلِ محمد و تُذَکِّرَنی ما اَنسانیِه الشّیطانُ
◾️همچنین این دعا برای به یاد آوردن چیزهایی که فراموش شده، موثر است
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
❤️از امشب میخوایم تو کانال رمان بزاریم.... ❤️
نظراتتون رو برام بفرستید 💟
💠 @Momtahane312
[• #قصه_دلبرے📚•]
#اسمرمان_بدون_تو_هرگز
#قسمت_اول
هميشه از پدرم متنفر بودم! مادر و خواهرهام رو خيلي دوست داشتم؛ اما پدرم رو نه...
آدم عصبي و بي حوصلهاي بود. بد اخلاقيش به کنار، مي گفت: دختر درس ميخواد
بخونه چکار؟ نگذاشت خواهر بزرگ ترم تا چهارده سالگي بيشتر درس بخونه... دو سال
بعد هم عروسش کرد؛ اما من، فرق داشتم... من عاشق درس خوندن بودم! بوي کتاب
و دفتر، مستم مي کرد. مي تونم ساعتها پاي کتاب بشينم و تکان نخورم... مهمتر از
همه، ميخواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگي و اخلاق گند پدرم خودم رو
نجات بدم.
چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت... يه نتيجه ديگه هم به زندگيم اضافه شد... به
هر قيمتي شده نبايد ازدواج کني!
بہ قلــم🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست...
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
[• #قصه_دلبرے📚•]
#اسمرمان_بدون_تو_هرگز
#قسمت_دوم
شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوري بود، يه ا*ر*ت*ش*ي بداخلاق و بي قيد و
بند... دائم توي مهمونيهاي باشگاه افسران، با اون همه ف*س*ا*د شرکت مي کرد؛
اما خواهرم اجازه نداشت، تنهايي پاش رو از توي خونه بيرون بذاره! م*س*ت هم که
ميکرد، به شدت خواهرم رو کتک مي زد. اين بزرگترين نتيجه زندگي من بود... مردها
همه شون عوضي هستن... هرگز ازدواج نکن! هر چند بالاخره، اون روز براي منم
رسيد... روزي که پدرم گفت، هر چي درس خوندي، کافيه.
بلاخره اون روز از راه رسيد... موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پایين بود...
با همون اخم و لحن تند هميشگي گفت: هانيه؛ ديگه لازم نکرده از امروز بري مدرسه!
تا اين جمله رو گفت، لقمه پريد توي گلوم وحشتناکترين حرفي بود که مي تونستم
اون موقع روز بشنوم! بعد از کلي سرفه، در حالي که هنوز نفسم جا نيومده بود به
زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم: ولي من هنوز دبيرستان...
خوابوند توي گوشم! برق از سرم پريد... هنوز توي شوک بودم که اينم بهش اضافه شد.
– همين که من ميگم... دهنت رو مي بندي ميگي چشم! درسم درسم، تا همين جاشم
زيادي درس خوندي.
از جاش بلند شد... با داد و بيداد اينها رو ميگفت و ميرفت. اشک توي چشمهام
حلقه زده بود؛ اما اشتباه ميکرد، من آدم ضعيفي نبودم که به اين راحتي عقب نشيني
کنم.
از خونه که رفت بيرون... منم وسايلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه. مادرم
دنبالم دويد توي خيابون...
– هانيه جان، مادر... تو رو قرآن نرو... پدرت بفهمه بدجور عصباني ميشه! براي
هردومون شر ميشه مادر... بيا بريم خونه.
اما من گوشم بدهکار نبود... من اهل تسليم شدن و زور شنيدن نبودم... به هيچ
قيمتي!
چند روز به همين منوال مي رفتم مدرسه... پدرم هر روز زنگ مي زد خونه تا مطمئن
بشه من خونهام. مي رفتم و سريع برمي گشتم... مادرم هم هردفعه براي پاي تلفن
نيومدن من، يه بهانه مياورد... تا اينکه اون روز، پدرم زودتر برگشت...
با چشمهاي سرخش که از شدت عصبانيت داشت از حدقه بيرون ميزد بهم زل زده
بود! همون وسط خيابون حمله کرد سمتم... موهام رو چنگ زد و با خودش من رو
کشيد تو... اون روز چنان کتکي خوردم که تا چند روز نمي تونستم درست راه برم...
بہ قلــم🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست...
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..
توبزننقارهزناسیرآهنگتوام
بهامامرضابگوبدجورۍدلتنگتوام❤️🍂
#السلامعلیڪایهاالامامالرئوف•
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
#تـَلنـگُر
•
+شیـطان با یـڪ ڪِبر زمـین خورد|🙃|
آدمــ با یـڪ حـرص
زمـین خــورد|👥|
پـسرِ آدمـ بـا یـڪ بُـخل
ذَلـیل شـُد|🚶|
یـُـونـس بـا یــڪ شـتابــ
ذَلــیل شـُد|☝️🏻|
ما ڪه الـحمدلله هـمهی ایـنها را باهـم
داریــم|🙌🏻|
و احســاسِ نـدامَتـے
هــم نــداریم |🙃|
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
#حرف_قشنگ
انسانِ جدا از خدا در هر سِنی باشد ؛
#بچه است...
#ایت_الله_سیدمحمدضیاءآبادی
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
🌷🔆 آیا میدانستید
#ضربالمثل «چاه مکن بحر کسی، اول خودت بعداً کسی» منشأ روایی دارد؟!
✅اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود:
مَن حَفَرَ لاَِخيِه بِئراً وَقَعَ فيها.
⬅️هر كس براى برادر ايمانى خود چاهى حفر كند، خداوند خود او را به چاه افكند. ➡️
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
✴️ چشمت به نامحرم می افتد، اگر خوشت نیاید که مریضی!
اما اگر خوشت آمد، فوراً چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو: «یا خیر حبیب و محبوب»
💠شیخ رجبعلی خیاط💠
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
••⚜••
#سلام میدهم از جان و دل به #تُ
تا اینڪه بشنوم #وعلیکالسلام را
سلامحُســـنِزمیــن و زمــان،
سلام #حسیــــــنع♥️
[ اَلسَلامُعَلَیَکیااباعَبدِاللهالحُسَین ]
••⚜••
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
و مرگ ما حزب اللهی ها زمانی است که
اعتقاداتمان بر اعمالمان می تازند...:)💔
✍|.....
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
@man_montazeram
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
#امــــام_زمانــــی(:
+بہ هزار و یڪ دلیل عاقلے میتونستے نیاے...!
-ولے به هزار و یڪ دلیل عاشقے آوردنت...!
+ڪجا؟
- در راه امام زمانت... ( :♥
┅═══✼❤️✼═══┅┄
@man_montazeram
┅═══✼❤️✼═══┅┄