🏴🥀💫
_
یه آرزو داشت که همیشه به زبون مےآورد.🌿
.
مےگفت"میخام روز عاشورای امام حسین ع عاشورایے بشم"♥
.
روز عاشورا،داشت جعبه های مهمات رو جا به جا مےکرد،که صدای انفجار بلند شد!🥺
وقتی گرد و غبار خوابید،
دیدم سرش از بدنش جدا شده؛
سر جدا،پیکر جدا...🥀
.
#شهیدمحمدتڪلو
#شهدا
@man_montazeram
#ساعتبهساعتعاشوراچگونهگذشت ♥️
|•حوالی ساعت ۱۰•|
حمله از یمین و یسار...
دو غلام ابن زیاد اولین کسانی بودند که برای نبرد تن به تن از سپاه کوفه اعلام آمادگی کردند که هر دوی آنها به دست عبدالله بن عمیر کشته شدند. گفته شده که بعد از این نبرد تن به تن سپاه دشمن از یمین و یسار و به شکل سراسری به لشکر اباعبدالله حمله برد. از جناح راست حبیب بن مظاهر مقابلشان ایستادگی و هجوم آنها را دفع کرد. از طرفی شمر که از جناح چپ به سپاه امام حمله برده بود با دفاع افرادی همچون زهیر رو به رو شد و دستش جراحت برداشت به اندازه ای که آنها در نهایت مجبور به عقب نشینی شدند.اما بعد از این عقب نشینی عمربن سعد دوباره دستور تیرباران سپاه را داد که منجر به شهادت چند تن دیگر از اصحاب امام شد.
╔═.🍂.════🖤══╗
@man_montazeram
╚═🖤═════.🍂.═╝
#ساعتبهساعتعاشوراچگونهگذشت ♥️
|•حوالی ساعت ۱۱•|
تا زندهایم کسی از بنیهاشم به میدان نخواهد رفت...
بعد از تیرباران سپاه دشمن امام حسین علیه السلام از یارانش خواست تا تن به تن به میدان نبرد بروند. آن روز اصحاب وفادار امام حسین علیه السلام به یکدیگر قول داده بودند تا وقتی هرکدامشان جان در بدن دارند اجازه ندهند که هیچ یک از مردان بنی هاشم وارد کارزار شوند. میگویند مسلم بن عوسجه جزو اولین کسانی بود که در جنگ به شهادت رسید. وقتی حبیب بن مظاهر بر بالینش حاضر شد گفت اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی میگویند مسلم در آن لحظه با دست اشارهای به سیدالشهدا کرد و فرمود:«وصیت من این مرد است»
╔═.🍂.════🖤══╗
@man_montazeram
╚═🖤═════.🍂.═╝
#ساعتبهساعتعاشوراچگونهگذشت ♥️
|•حوالی ساعت ۱۳•|
جوانان بنیهاشم بیاید علی را بر در خیمه رسانید...
وقتی همه یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. نوبت به بنی هاشم رسید. اولین کسانی که وارد میدان رزم شدند حضرت علی اکبر و عبدالله بن مسلم علیهم السلام بودند. امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت پسرش بر بالین او حاضر شد و گروهی که او را کشته بودند نفرین کرد: « پس از تو ای پسرم! اف بر این دنیا باد.» سپس از جوانان بنی هاشم خواست که پیکر علی اکبر را به کنار خیمهها ببرند.
╔═.🍂.════🖤══╗
@man_montazeram
╚═🖤═════.🍂.═╝
#سخن_بزرگان 📿
🍃حتـے اگر به #آخرت اعتقادے ندارید
براے امور دنیویتان زیارت عاشـــــورا بخــوانید..!
#علامہامینے
#جالبہنہ!!!
╔═.🍂.════🖤══╗
@man_montazeram
╚═🖤═════.🍂.═╝
🌱
+همین حوالی اند ؛
شمر هایی ؛
که ستم می کنند ...
حسین هایی ؛
که قربانی می شوند ...
و مختارهایی ؛
که دیر می رسند...!
╔═.🍂.════🖤══╗
@man_montazeram
╚═🖤═════.🍂.═╝
#من_منتظرم!
#ساعتبهساعتعاشوراچگونهگذشت ♥️ |•حوالی ساعت ۱۳•| جوانان بنیهاشم بیاید علی
#ساعتبهساعتعاشوراچگونهگذشت ♥️
|•حوالی ساعت ۱۴•|
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
همه رفتند عاقبت سیدالشهدا و حضرت عباس علیه السلام تنها شدند.عطش و تشنگی بر کاروان امام و اهل حرم غلبه کرده بود. در روایت های تاریخی این طور نقل شده که قمر بنی هاشم اذن میدان گرفت ولی اباعبدالله از او خواست تا از شط برای اهل کاروان آب بیاورد. قمر بنی هاشم علیه السلام وقتی به سمت فرات رفت توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند ولی در راه برگشت در نخلستان دشمن به او حمله ور شد. سپاه یزید که جرات نزدیک شدن به حضرت عباس علیه السلام را نداشتند در میان نخلستان او را تیرباران و دو دستش را قطع کردند و بعد از آن با ضربت عمود آهنی به سر علمدار کربلا او را به شهادت رساندند.نوشته اند وقتی سیدالشهدا بالای سر بردار رسید فرمود: اکنون کمرم شکست و چارهام اندک شد.
🏴گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی)
🕒 حدود ساعت ۱۵
🏴شهادت حضرت علی اصغر(ع)
🏴شهادت حضرت عبدالله(ع)
🌹امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
🌹امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
🌹در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
#ساعتبهساعتعاشوراچگونهگذشت ♥️
|•حوالی ساعت ۱۵ الی ۱۶ •|
او میبرید و من میبریدم او از حسین سر من از حسین دل
میگویند سیدالشهدا از شدت زخمهای فراوان از اسب به زمین افتاد و در این لحظه حضرت زینب سلام الله علیها به بیرون خیمهها آمد و با ناله ای جانسوز گفت: «کاش آسمان بر زمین فرو میافتاد.» پس از آن رو به عمر بن سعد کرد و فرمود:« ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیهالسلام را شهید میکنند و تو نظاره میکنی!؟ وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟»سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد.
وقتی حالت ضعف بر امام حسین علیهالسلام غالب شد، هر کس با هر وسیلهای که در اختیار داشت به سید الشهدا ضربه میزد، ولی هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار میشد، لرزه بر اندامش میافتاد و به عقب بر میگشت. حمید بن مسلم میگوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدا از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم بگیرد.» در همین لحظات بود که شمر فریاد زد:« وای بر شما منتظر چه هستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، او را بکشید!»می گویند در این حال سنان بن انس حملهای کرد و نیزهاش را در قلب امام حسین(علیه السلام) فرو برد .وقتی شمر بن ذی الجوشن روی سینه مبارک امام علیهالسلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت وقتی میخواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا میکشی در حالی که میدانی من کیستم؟شمر گفت: آری، تو را خوب میشناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را میکشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیهالسلام را از بدن جدا ساخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 حالوهوای کربلای معلی
در ظهر عاشورای حسینی💔💔
@man_montazeram