🍃فرزند پَروَری مَهدوی...😍
امام علی علیه السلام فرمودند:
وقتی به کودک وعده ای دادید،وفا کنیدزیراکودکان،شمارا رازق خودمی دانند.☺️
#تربیت_مهدوی
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ماه رجب زمانی برای رشد است
#استاد_شجاعی
#ماه_رجب🌸
【@emamzaman】داستان صوتی 1.mp3
زمان:
حجم:
4.1M
💠هرموقع فتنه هاظاهرشد...
#امام_زمان♥
#داستانهای_واقعی ۱
استاد محسن فرهمندFarahmand-hadith.kasa.mp3
زمان:
حجم:
7.04M
•• روز دهم #چلهحدیثکسا🌻
#مراقبه رو فراموش نکنیم🌿
#دربست_ظهور
ملا سلطانعلی درمکاشفه آقا امام زمان رو میبینن
وقتی از آقاصاحبالزمان(عج) سوال کردن برا کدوم روضه فرمودید ؛
یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم.....
روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه ؛ اگه عموم هم بود خون گریه میکرد....
روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد....
کدوم روضه بود آقا جان؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودن با من خون گریه میکردن
#من_منتظرم!
#دربست_ظهور ملا سلطانعلی درمکاشفه آقا امام زمان رو میبینن وقتی از آقاصاحبالزمان(عج) سوال کردن بر
پس آقا کدوم روضه است؟
فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم ؛ که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب؛ پشت دروازه های ساعات نگه داشتن😭💔
رقاص های شهر شام رو خبر کردند....😭
امان امان امان...💔
وقتی امشب با عمه جان ؛ زینب آه میکشی،
تمام آه کشیدنت رو ثواب و تسبیح مینویسنا
دیگه اگه اشکت ام جاریبشهببین آقاامام حسین چه میکنن برات....
دلتون شکست خیلی التماس دعا دارما💔
وقتی عبدالله(همسر خانم زینب) سوال کرد:
خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری ؛ دلیلش چیه!؟
خانم فرمود :
عبدالله دست از دلم بردار....
عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام ؛
با تازیانه به سرم زدند اینقدر سیلی زدند😭😭😭😭😭😭
اگه می بنی چشمام دیگهکم میبینه....💔
اگه میبینی گوش هام سنگین شده....💔
بخاطر ضرب تازیانه ها و دستای سنگینشونه😭😭تو نبودی و در نبودن تو....
حرمت بین صد حرامی بود💔
بعد تیغ کشیده ی کوفی...
نوبت نیزه های شامی بود😭
خانم فرمود :
عبدالله جان؛
نفسای آخرمه...
حلالم کن ؛ بگو کنیزا بسترم رو ببرند داخل حیاط زیر آفتاب پهن کنند....
کنیزا اشاره کردن اقا نه!!!
عبدالله گفت: من نوکر زینبم....
از اولم همین بوده ؛ شوهر چیه!؟
هرچی خانم بگه....
فقط گفت:چرا بی بی جان؟
فرمود : عبدالله تو میدونی ؛ من حسینیم رو یادم نمیره😞
منم باید مثل داداشم زیر آفتاب جون بدم 💔
-میدونے 'شرط ازدواج' بی بی زینب کبرۍ چے بود؟
به حضرت عبداللہ بن جعفر طیار فرمود:
من یه چیز بیشتر نمیخوام🌱
هرڪجاۍ این زمین کہ حسینم رفت
منم همونجا باشم ✨
شرط ازدواجت چیہ؟؟
شرط رفاقت ؟؟
شرط همکاریت؟؟
حضرت زینب داره به ما خط میدهها
حواست هست؟
شیعہ ای کہ گریہ کن عاشوراست
شرط زندگیش میشہ
همراهےحسینِزمانش♥️🌻🌿
کسی جرأت نداره نزدیک خانم بشه....
زیر آفتاب شیئی رو روی سینه قرار داده....
مثل جونش از خودش جدا نمیکنه....💔
حضرت عبدالله نقل میکنن،
میفرماد دیدم چیزی در دست خانم زینبه و زیر لب دارن صحبت میکنن
همچین که دست بیجونش افتاد ،
دیدم پیرهن خونی حسین علیه السلام رو روی سینه گرفته😭💔