eitaa logo
#من_منتظرم!
1هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
458 فایل
السَّلامُ‌ عَلَیکَ یٰا‌ أبٰاصالِح‌َ الْمَهْدی برای مهدی «عج» خودت را بساز و مهیا کن، ظهور بسیار نزدیک است.⛅🌻 ادامه فعالیت کانال در مُنیل ان شاءالله برای دریافت لینک منیل به شخصی پیام بدید🌱 @Momtahane110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغض شوق عجیبی دارم شوقِ شیعه ی علی بودن ... شوقِ عاشقِ علی بودن ... شوقِ دخترِ علی بودن ... شوق ِ مأموم ِ علی بودن ... مبارکمون باشه رسما مولا شدنت! عزیزِ قلبِ شیعه هات محکم ترین تکیه گاهِ شیعه هات همه ی امید و زندگی و وجودِ شیعه هات مبارک باشه حضرت امیر -💚••🦋•🌿- •الحمدلله‌الذی‌ جعلنا‌من‌المتمسکین بولایه‌امیرالمؤمنین‌علی‌علیه‌السلام•
Dua-Ahd-Farahmand.mp3
9.72M
Γ🌱💚 سر قرار حاضری بزن مومن ! 🌿 متن دعای عهد ••
💌حاضران، به غایبان برسانند که وارث غدیر،هنوز ایستاده است و منتظر... ♥️ 🌸
+زیارت عاشورای هدیه تولد شهید صفری یادتون نره !
- چه شده ؟! چرا انقدر بیتابی ؟ + خالد ، تو حارث را میشناسی ؟ - کدام حارث ؟! + حارث بن سجیه ! - حارث بن سجیه .. نمیشناسم ، کیست ؟ +‌ حارث ، همانیست که بساطِ شرابش هرشب بپا بود . همانیست که بر صورتِ علی در جنگ آب دهان انداخت. حارث همانیست که به شانه ی علی ضربه ای وارد کرد که تا همیشه زخمش باقی ماند خالد !‌ او همانیست که سی سال پیش برای سوزاندنِ دربِ خانه ی علی هیزم آورد و در میان ناله ی فاطمه قهقه میزد ! - نمیفهمم ، از این دست دشمنانِ علی کم نیستند ! چه چیز تو را چنین بیتاب کرده ربیع ؟! +‌ تو هیچ میدانستی علی در مقابلِ این همه نیشی که حارث به او زد چه کرد ؟ -‌ چه کرد ؟! + خودم با چشم های خودم دیدم خالد ! تا همین چند روز پیش که آخرین روزهای عمرش بود .. هرگاه حارث را میدید ،‌ به رویش لبخند می زد و میگفت سلام حارث ! حارث نیز با خشونت به او می نگریست و میگفت تو اسمِ مرا از کجا میدانی ؟ -‌ و علی چه می گفت ؟ +‌ می گفت ، من نام تمام کسانی که با حُب به علی ‌بمیرند را می دانم ! -‌ حارث مگر محبِّ علی بود ؟!! حارث که اگر زورش می رسید علی را در دم میکشت ! +‌ من هم همین را می گفتم ، هرگاه میدیدم علی چنین می کند، با خود می گفتم علی هم گاهی حرف هایی میزند که آدم شاخ در میاورد ! اما .... باورت نمی شود خالد .... -‌ حرف بزن دیگر ! چه بر سر حارث آمد ؟! +‌ حارث وقتی فهمید ابنِ ملجم فرق علی را با ضربت شمشیر شکافته ، سرگردان در کوچه های کوفه به دنبالِ کسی می گشت که جانش را بگیرد ، گویی از این زندگی خسته شده بود .. اما هیچ کس قبول نکرد -‌ و بعد ؟ + رفت به خانه ی علی ، همین چند روزی که علی در بستر بود ... راهش ندادند اما علی گفت بگویید داخل بیاید ، حارث داخل رفت ... نمیدانم بین او و علی چه گذشت .. فقط دیدم وقتی حارث بیرون آمد دیگر آن حارث نبود ! سجده می کرد و توبه می کرد ، ناله می زد و اشک می ریخت .... باید میدیدی خالد ... - علی از کجا میدانست حارث با حب به او میمیرد !!! +‌ من نمیدانم خالد ! فقط میدانم علی را دیر شناختم !! - ربیع .. می گویند ابن ملجم وقتی علی داشت نماز صبح میخواند ، به فرق سرش ضربه زده ... ربیع .. مگر علی نماز هم می خواند ؟! +‌ چه می گویی خالد !!! من می گویم علی از سی ، چهل سال بعدِ حارث خبر داشت !‌ غیر از این است که با خدایش سَر و سِری دارد ؟!! کم خودت را گول بزن ! وای بر ما .. چه کردیم با علی ... !! -‌ چه کردیم با علی ؟! درست است که مقابل  دشمنانش در نیامدیم ، اما به روی او شمشیر هم نکشیدیم ! + آری .. سکوت کردیم .. و این از شمشیر کشیدن بر علی هم بدتر است ! - کاش علی را زودتر میشناختیم ... - کتاب ِنامیرا -
آخر تیر قصد دارم کاری انجام بدم که نیازه مقدماتش رو فراهم کنم در یکماه اخیر ، چندین بار به روش های مختلف ریل گذاری کردم اما هر دفعه قطارم به مقصد نرسید و از اول شروع کردم. چند روز دیگه بیشتر وقت ندارم و نمیخوام شرمنده خودم بشم. امشب بالا پایین کردم دیدم چند روز اینجا فعال نبودنم چیزی کم نمیکنه و شما انقدر عزیز هستید که وقتتون مهمه و دوست ندارم خدایی نکرده تلفش کنم. کانال تا اول مرداد تعطیل باشه؟ بدجوری‌ محتاج دعاهای قشنگتونم یاعلی
Dua-Ahd-Farahmand.mp3
9.72M
Γ🌱💚 سر قرار حاضری بزن مومن ! 🌿 متن دعای عهد ••
به به سلاااام بچه شیعه های مولا چطورین؟ طاقت نیاوردم ی روز پیام نذارم😂 میلاد حضرت باب الحوائج آقا امام موسی کاظم ولی نعمت ما ایرانی ها پدر اکثر امام زاده هامون😅 پدر آقا امام رضا علیه السلام خدمت قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان و شما شیعیان تبریک عرض میکنم. رفقا امام کاظم خیلی غریب هستن. خیلی... نشونه ش رو بگم؟ اگه بهت بگن ربع ساعت درموردشدن صحبت کن میتونی؟ یدونه حدیث ازشون بلدی؟ حداقل کاری که میشه انجام داد افزایش شناخت و معرفتمون نسبت به حضرت ِ ! فلذا اوصیکم بمطالعه این بخش :) •• https://eitaa.com/man_montazeram/39189 •• https://eitaa.com/man_montazeram/40948
#من_منتظرم!
به به سلاااام بچه شیعه های مولا چطورین؟ طاقت نیاوردم ی روز پیام نذارم😂 میلاد حضرت باب الحوائج آقا ا
امام کاظم علیه السلام میفرمان که‌... اگر شیعیانم را زیر و رو کنم، جز ادعا چیزی دیگری ندارند و اگر آنان را آزمایش کنم سر از ارتداد درآورند و اگر ایشان را تصفیه نمایم از هزار نفر جز یک نفر خالص و بی غش نباشد و اگر غربالشان کنم با من جز خواص و نزدیکانم نمانند ، فراوانند افرادی که برپشتی ها تکیه می زنند و می گویند ما شیعه علی علیه السلام هستیم!!! شیعه علی علیه السلام کسی است که کردارش گواه رفتارش باشد. - روضه کافی ج۱ ص۴۷۱ -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#من_منتظرم!
به به سلاااام بچه شیعه های مولا چطورین؟ طاقت نیاوردم ی روز پیام نذارم😂 میلاد حضرت باب الحوائج آقا ا
از غربت ِ حضرت باب الحوائج همین قدر بگم که شیطون نذاشت ۵ دقیقه زمان صرف کنیم راجع بهشون بخونیم اما اگه الان بگن یه عالم گفته برای روا شدن حاجت ، نماز به فلان روش بخونید نقل از امام کاظم هممون با سر میریم سر جانماز :)
Dua-Ahd-Farahmand.mp3
9.72M
Γ🌱💚 سر قرار حاضری بزن مومن ! 🌿 متن دعای عهد ••
اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و روسای جمهور ما بعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله‌ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، از نظر اسلام و عقل‌ محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند. و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد. - بند م وصیت نامه امام خمینی - پ.ن آقایان مسئول! نگذارید که امت حزب الله مجبور شود تا بند میم وصیت نامه امام خمینی را جامه عمل بپوشاند! تا کِی چاقو دست خودش را ببرد؟ جناب ِ قاضی القضات! درخواست متحصنین ِ ملاقات با شما بود تا بپرسند چرا چشم بر حرام شرعی و سیاسی بسته اید و فقط وعده سرخرمن میدهید؟ ممنون بابت تکریم لباس مقدس روحانیت و وقتی که اختصاص دادید
هدایت شده از #من_منتظرم!
+تلنبار شدن دانش تئـورے، توهم ڪمال را بوجود می‌آورد...!
هدایت شده از #من_منتظرم!
عشق بهایی دارد که باید پرداخت...
هدایت شده از #من_منتظرم!
زندگی، نوشیدن زهر دغدغه‌هاے مقدّس تا سرحد مرگ است...
Dua-Ahd-Farahmand.mp3
9.72M
Γ🌱💚 سر قرار حاضری بزن مومن ! 🌿 متن دعای عهد ••
شما اگر که نخواهی ببینمت تکلیف بی‌قراری این دل چه می‌شود؟
هدایت شده از #من_منتظرم!
Dua-Ahd-Farahmand.mp3
9.72M
Γ🌱💚 سر قرار حاضری بزن مومن ! 🌿 متن دعای عهد ••
سلااااام ! حال دلتون که خوبه ان شاءالله؟ تو این چند روز فهمیدم چقدر به اینجا معتادم😅 اومدم عید رو بهتون تبریک بگم و دوباره زحمت رو کم کنم تا همون اول مرداد که قرارمون بود :) خلاصه که‌ عیدمون خییییلی مبارک باشه😌♥️ عید ِ چی؟ 🦋روز عید بزرگ مباهله 🦋سالروز بخشش انگشتر در رکوع و نزول آیه ولایت"انما ولیکم.. "(آیه 55 مائده) 🦋سالروز نزول آیه تطهیر و صدور حدیث شریف کساء 🦋سالروز نزول سوره مبارکه انسان (هل اتی) در شان پنج تن آل عبا علیهم السلام
#من_منتظرم!
سلااااام ! حال دلتون که خوبه ان شاءالله؟ تو این چند روز فهمیدم چقدر به اینجا معتادم😅 اومدم عید رو به
کتاب بخونیم؟ پیرمردان مورد احترام نجران با همراهانشان، پیش من آمدند. لباس هایشان ابریشمی و گران قیمت بود. صلیب به گردن انداخته بودند و تقریبا همه انگشتانشان پر از انگشتر طلا بود. _ علی! وقتی پیکتان پیش ما آمد، باهم خیلی حرف زدیم. چون احتمال میدادیم محمد همان پیامبر آخرالزمان است، ترجیح دادیم او را از نزدیک ببینیم. گفتند مسجد است. انگار ایشان از دیدن ما خیلی هم خوشحال نشدند. می‌گویند این گره تنها به دست علی بن ابیطالب باز می‌شود. _ خب به نظر من اگر لباس های ساده تری بپوشید و بدون زیور آلات خدمت ایشان برسید، بهتر است. لباس هایشان را عوض کردند. باهم به مسجد رفتیم. پیامبر به استقبالشان آمدند. با احترام خاصی جوابشان را دادند و برای نشستن دعوتشان کردند. پیامبر گفت و گو را شروع کردند. _من شما را به اسلام و پرستش خدای یگانه دعوت میکنم. چند آیه از قرآن را برایشان خواندند. _محمد! ما قبلا به خدا ایمان آورده ایم و به دستوراتش عمل میکنیم. _ مسلمانی نشانه‌هایی دارد. شما صلیب می‌پرستید. گوشت خوک می‌خورید. معتقدید خدا بچه دارد. چطور می‌گویید مسلمانید؟ _ ما او را خدا می‌دانیم، چون مرده‌ها را زنده کرد. مریض‌ها را شفا داد. از گِل پرنده ساخت و او را به پرواز درآورد. _ مسیح بنده و مخلوق خدایی است که او را در رحم مریم قرار داد. این قدرت را خدا به او داده بود. _ بله مسیح فرزند خداست. چون مادرش مریم، بدون اینکه ازدواج کرده باشد، او را به دنیا آورد پدر مسیح، همان خدای جهان است.» جبرئیل به پیامبر وح کرد. _ عیسی هم مانند آدم است. آدم بدون هیچ پدر و مادری از خاک آفریده شد. اگر پدر نداشتن مسیحی به معنای این است که فرزند خداست، پس آدم برای این اعتقاد شایسته‌تر است، چون اون مادر هم نداشت. مباحثه‌ها چند ساعتی طول کشید. قانع نشدند. آیه ۶۱ سوره آل عمران نازل شد. قرار شد دو طرف بچه‌ها و زن‌ها و جان‌هایمان را ببریم و با هم کنیم… - بخشی از کتاب حیدر -
#من_منتظرم!
کتاب بخونیم؟ پیرمردان مورد احترام نجران با همراهانشان، پیش من آمدند. لباس هایشان ابریشمی و گران قیم
صبح زود پیامبر حسین را بغل کردند و دست حسن را گرفتند. _ هروقت دعا کردم آمین بگویید. ایشان جلو میرفتند. من و فاطمه هم پشت سرشان. مقصد، صحرا های خارج شهر بود. از دروازه گذشتیم. مسیحی ها همه کنار کوه منتظر ایستاده بودند. نزدیک تر شدیم. نگاهشان بهت زده بود. عبدالمسیح داشت با ایهم حرف می‌زد. _ محمد چقدر مطمئن است که با خانواده اش آمده است. اگر به حق نبود، عزیزانش را سپر بلا نمیکرد. من چهره هایی را میبینم که اگر دعا کنند، بزرگ ترین کوه های جهان از جا کنده شود. درست نیست با این شخصیت های بزرگ و نورانی کنیم. می‌ترسم همه نابود شویم و حتی یک مسیحی هم روی زمین باقی نماند. پیامبر عبایشان را دراوردند. آن را روی شاخه های درخت انداختند تا آفتاب اذیتمان نکند. ابو حارثه لبخند زد. _ من به بقیه گفتم اگر محمد با افسران و سربازهایش آمد، اعتمادی به نبوتش نیست؛ اما اگر با خانواده اش آمد، قطعا پیامبر است که حاضر شده آنها را در معرض نفرین ما قرار دهد. اگر موافق باشید نکنیم. شما به دین خودتان، ما هم به دین خودمان. ما توان جنگ با عرب جماعت را نداریم، فقط اینکه سالانه در ازای حفظ جان و مالمان مالیات می‌دهیم. به پیشنهاد آنها متن قراردادمان را روی پوست قرمزرنگی مکتوب کردم. دو نسخه مهر شد. یکی را ما و یک نسخه را آنها برداشتند. در راه بازگشت پیامبر لب از لب برداشت. _ اگر میکردند، صورتشان مثل خوک و میمون می‌شد. علاوه بر این آتشی در این بیابان می‌افتاد و همه شان را می‌سوزاند. طوری که دامنه این عذاب تا نجران کشیده می‌شد. - بخشی از کتاب حیدر -
•' امـام‌رضا‌علیہ‌السلامـ‌فرمودند "بزرگتـرین فضیلٺ امیرالمومنین در قرآن است"🌱•' ••|جواهرالکلام،ج۳،ص،۳۱۵|•• ---•🦋•--- 【وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّڪَ فَحَدِّثْ】 ونعمٺهای پروردگارٺ‌رابازگوڪن...، نعمٺ‌ازولایت‌ٺوبالاٺر ؟!💚^^