#دربست_ظهور
تصور کن یِ سرویس طلا داری
ی ِ ست پلاستیکی رنگی رنگی
اگه به دختر بچه نشونش بدی،
حتما دومی رو انتخاب میکنه.
میدونی خیلی شیطونه ،
۵ دقیقه نشده نابودش میکنه.
اگه سرویس طلا رو هم بخواد باهاش بازی کنه بهش نمیدی.
چون ارزشش رو نمیفهمه.
قدرش رو نمیدونه ، حیفه!
وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها امام حسین رو باردار بودن،
پیامبر راجع به امام حسین براشون میگن.
حضرت زهرا میگن که من اصلا دلم نمیخواد حسین به دنیا بیاد. حیفه...
#من_منتظرم!
#دربست_ظهور تصور کن یِ سرویس طلا داری ی ِ ست پلاستیکی رنگی رنگی اگه به دختر بچه نشونش بدی، حتما دوم
نسبت ما با مجالس امام حسین از این خیلی ناجور تره.
اصن امام حسین حیف بود به من ِ بی لیاقت حتی نشون داده بشه...
اگر من ملتفت بودم که انبیاء به مجالس ما سر میزنن، اجازه میگیرن که به اینجا بیان و نفس بکشن. و من با چه حالی و از کجا و با چه شرایطی، بیآمادگی، بدون قصد خریدن و خریده شدن… بلند میشم میام ،
اونوقت مرامیکه امام حسین برام خرج کرده رو بیشتر متوجهمیشدم.
ایام رجب همه موفق به روزه دارینمیشن.
اعتکاف همه رو دعوت نمیکنن
غدیر هرکسی پولش برای امیرالمؤمنین خرج نمیشه
شب قدر همه نمیرن مسجد
اما بهمحرم که میرسیم همه جامونده ها میان.
محرم پارسالچقدر قول و قرار گذاشتیم و یه طرفه کنسلشون کردیم؟
اما امام حسین دوباره صدامون کردن
#من_منتظرم!
ایام رجب همه موفق به روزه دارینمیشن. اعتکاف همه رو دعوت نمیکنن غدیر هرکسی پولش برای امیرالمؤمنین خر
من تاریخ رو زیر و رو کردم،
هیچچچچ جا همچین جمله ای نداریم که هرچقدر روسیاهی پاشو بیا. خودم دنیا و آخرتت رو درست میکنم الا زیر خیمه امام حسین.
به عبیدالله حرّ جعفی فرمودن أَیُّهَا الرَّجُلُ إِنَّکَ مُذْنِب خَاطِئٌ
پرونده تو خیلی سنگینه ولی من میتونم تو رو نجات بدم…
اما حسین سراغ همه رفتن
#من_منتظرم!
من تاریخ رو زیر و رو کردم، هیچچچچ جا همچین جمله ای نداریم که هرچقدر روسیاهی پاشو بیا. خودم دنیا و آ
زمان پیامبر ،
یکی بود به نام حسان بن ثابت
همیشه میرفت آخرین صف سپاه
از جنگ میترسید
پیامبر یه روز صداش کردن
فرمودن ما رو با زبان ِ خودت یاری بده.
اینجوری شد که این آقا حسان شد شاعر ِ مخصوص ِ پیامبر و معروف شد.
میخوام بگم این سفره برای هممون پهنه با هر ذوق و استعداد و سلیقه ای.
ولی آخرش خودشو به خلفا فروخت.
امام حسین برای نجات سراغ همه رفتن.
اما هرجای تاریخ رو بررسی کنی نمیرن سراغ حسان.
چرا؟ هدایت اختیاریه!
این آقا هم از حقیقت آگاه بود. برمیگرده به بحث که ظهر عرض کردم.
ینی امام ولش کرد؟
نععع!
مگه پدر بچه شو ول میکنه؟
هرکسی باید در زمینه ای که تبحر داره خدمت کنه.
امام حکیمه دیگه .
میدونستن اگه دعوتش کنن کربلا و بیاد ،
ترسوئه فرار میکنه. گذاشتن به موقع ازش استفاده کنن.
حوصله داستان دارید؟
#من_منتظرم!
هرکسی باید در زمینه ای که تبحر داره خدمت کنه. امام حکیمه دیگه . میدونستن اگه دعوتش کنن کربلا و بیاد
حدود سی سال بعد
تیم امنیتی اومده بود و میخواست کعبه رو ببنده که ولیعهد «هشام بن عبدالملک مروان» به زیارت بره.
این آقا کیه؟
وقتی اسمش میومد بدنها به رعشه میافتاد، دهها هزار آدم کشت و دهها هزار آدم رو مختلط برهنه به زندان انداخت!
با این قدرت اومد و وارد مسجد الحرام شد
فکر میکردن مردم از ترس صفهای طواف را میشکافن که این آقا به کنار حجرالاسود بره. این تیم امنیتی هررررچی تلاش کردند و با چوب و چماق فشار آوردن مردم صفها رو باز نکردن و نمیخواستن طوافشون رو بخاطرش خراب کنن.
براش تخت زدن یهگوشه با عصبانیت نشست
ناگهان یک آقای لاغراندام
ضعیف الجثّه
کسی که از شدت عبادت خمیده بود چشمهاش از گریه وَرَم کرده بود،
حضرت علی بن الحسین صلوات الله علیه
تشریف فرما شد
وقتی وارد شدن ناگهان همهی این صفها تا حجرالاسود شکافت، حضرت دست مبارک شون روی حجرالاسود گذاشتن و حجرالاسود رو تبرّک کردن.
#من_منتظرم!
ناگهان یک آقای لاغراندام ضعیف الجثّه کسی که از شدت عبادت خمیده بود چشمهاش از گریه وَرَم کرده بود،
البته
این یک مسئله تکوینیه!
گاهی خدا میخواد عزّت نشون بده
شبیه شق القمر و ردّالشمس
وگرنه مردم مکه و مدینه امام سجاد رو حقیقی دوست نداشتن و نمک نشناس بودن
در زیارت جامعه کبیره میخونیم
طَأطَأَ كُلُّ شَريفٍ لِشَرَفِكَم سر هر شریفی در برابر شما پایین است بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ کُلُّ شَیْءٍ لَکُمْ هر جبّاری به شما برسد سرافتاده میشود...
هشام میپرسه این کیه؟
میگن نمیشناسیم.
یهویی همین آقای حسان که از کنار سفره خلفا جیب ش رو پر میکرده
طاقت نمیاره و قصیده ای طولانی در وصف امام سجاد میگه و میندازنش زندان.
کلیک کنید چند بیتش رو بخونید