یا بقیة الله !
باید به پای اسم قشنگت بلند شد.
شوخی که نیست، صحبت سلطان عالم است.
آقای من...
قرار نیست که غروبهای #پنجشنبه تا غروبهای #جمعه سراغت را بگیرم....
قرار نیست ک فقط غروبهای #جمعه انتظارت را بکشم...
یابن الحسن دوریت #درد_بی_درمان است.
ای پسر فاطمه روز جمعه نیست اما #دلم برایت #تنگ است...
@man_montazeram
#احسن_القصص
#آخرین_عروس
#قسمت_اول
#درد_عشق_را_درمانی_نیست‼️
_مادر! به من چند روزی فرصت بده!
_برای چه؟
_می خواهم در مورد همسر آینده ام فکر کنم و تصمیم بگیرم.
_این کار فکر کردن نمی خواهد. آخر چه کسی بهتر از پسر عمویت برای تو پیدا می شود؟
مادر نزدیک می آید و روی ملیکا را می بوسد. او آرزو دارد دخترش هر چه زودتر ازدواج کند. اگر این ازدواج صورت بگیرد به زودی ملیکا، ملکه کشور روم خواهد شد.
همه دختران روم آرزو دارند که جای ملیکا باشند، اما چرا ملیکا روی خوشی به این ازدواج نشان نمی دهد؟ آیا او دلباخته مرد دیگری شده است؟آیا او عشقِ دیگری در دل دارد؟
مادر ملیکا از اتاق بیرون رفت. ملیکا از جا بر میخیزد وبه سمت پنجره می رود. هیچکس از راز دل او خبر ندارد.
درست است که او در قصر زندگی می کند اما این قصر برای او زندان است. این زندگیِ پر زرق و برق برایش هیچ جلوه ای ندارد.
همه روی زرد ملیکا را می بینند و نمی دانند در درون او شوری برپاست.
مادر ملیکا خیال می کند که او گرفتار عشق دیگری شده است. اما ملیکا گرفتار شک شده.
او از کودکی به خدا و مسیح اعتقاد داشت و به کلیسا می رفت و مانند همه مردم به سخنان کشیش های مسیحی گوش می داد.
آن روز ها چهره کشیش ها برای ملیکا چهره آسمانی بود، کشیش ها کسانی بودند که می توانستند گناهان مردم را ببخشند.
مردم برای اعتراف به نزد آنها میرفتند تا خدا گناهان آنها را ببخشد.
او بزرگ تر شد چیز هایی را دید که به دین آنها شک کرد. او می دید کشیش ها که از ترک دنیا سخن می گویند، وقتی به این قصر می آیند چگونه برای گرفتن سکه های طلا هجوم می آوردند!
ملیکا چیز های زیادی را در این قصر دیده بود، بارها دیده بود که چگونه کشیش ها با شکم های برآمده، ظرف های طلایی غذا را پیش کشیده و مشغول خوردن می شدند!
او به دینی که اینان رهبرش بودند شک کرده بود، درست است که او دختری از خانواده قیصر روم بود اما نمی تواست ببیند که دین خدا بازیچه گروهی بشود که خود را بزرگان دین می دانند و نان حکومت روم را می خوردند!
او از این جماعت بدش می آید ولی خدا را دوست دارد و به عیسی و مریم مقدس عشق می ورزد....
ادامه دارد...
@man_montazeram
May 11
#توئیت 💡🍃
اگر دخترها میدونستن همشون #ناموس امام زمان هستن شاید دیگه آتیش به وجود مهدیفاطمه نمیزدن!...
شاید دیگه...؛
با ناز و عشوه با نامحرمشون حرف نمیزدن:)
@man_montazeram | من منتظرم
💢 این نخستین بار بود که یک مجله معتبر آمریکایی تیتر اول و مطلب اصلیش را به مرور مواضع و جهتگیریهای رهبر کنونی ایران اختصاص داد. در این شماره از مجله عکس امام خامنهای را بر روی جلدش چاپ کرده که این کار نیز در این نشریه بی سابقه بوده است که چهره ای سیاسی را به صورت تکی و تمام صفحه چاپ کند.
گدین روز، مدیر مسول این مجله گفته است: علت این کار آشنایی بیشتر مخاطبان آمریکایی از رهبری ایران است که "قدرت سیاسی بسیار دارد و تصمیمات و سخنانش با پیامدهای مهم منطقهای و بین المللی همراه است."
این مجله تیزهوشی و مدیریت بالای امام خامنه ای را مانع تحققق اهداف غرب در مقابل ایران دانسته است. چندی پیش نیز بی بی سی در مطلبی نوشته بود آنچه آیت الله خامنه ای را از بسیاری از رهبران و حاکمان تاریخ معاصر ایران متمایز می کند، نگاه منطقی و عملگرایانه او به سیاست است.
۳۸ سال، جهان منقلب از آمدن شاگرد است
وای بر حال عدو، گر برسد استادش
”اللهم عجل لولیک الفرج“
@man_montazeram | من منتظرم
«خوشبختی گوارای وجود ياران خاص امام زمان عليه السلام باد.»
👇🍃🌺
⚡️مقام یاران حضرت مهدی علیه السلام⚡️
از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمودند :
🔹گـویـا یـاران #قـائـم عـلـیـه الـسـلـام را مـیبـیـنـم کـه سـراسـر #شـرق و #غـرب عـالـم را پـر کـرده انـد.
🔸هـمـه چـیـز حـتـی حـیـوانـات درنـده و پـرنـدگـان وحـشـی از آنـان #اطـاعـت خـواهـنـد کـرد.
🔹و در هـمـه چـیـز #رضـایـت ایـشـان را مـیجـویـنـد.
🔸تـا آنـجـا کـه سـرزمـیـنـی بـر سـرزمـیـن دیـگـر #فـخـر مـیفـروشـنـد و مـیگـویـد :
🔹امـروز یـکـی از #یـاران حـضـرت مـهـدی بـر مـن گـذشـت‼️
📚کمال الدین ج2 ص673
📚مکیال المکارم ج1 ص158
✍ هـمـگـی بـاهـم بـگـیـم
⛅️ #الـلـهـم_عـجـل_لـولـیـک_الـفـرج ⛅️
@man_montazeram | من منتظرم
🔸تشرف زهری در غیبت صغری
📝 زهری می گوید: من تلاش فراوانی برای زیارت حضرت صاحب الامر (ع) داشتم اما به این خواسته نرسیدم.
تا آن که بـه حـضور محمد بن عثمان عمروی - نایب دوم حضرت در غیبت صغری - رفتم و مدتی ایشان را خدمت نمودم.
روزی التماس کردم که مرا به محضر آن حضرت برساند.
قبول نکرد ولی چون زیاد تضرع کردم، فرمود: فردا... اول روز بیا.
روز بـعـد، اول وقـت بـه نزد او رفتم.
دیدم شخصی آمد که جوانی خوشرو و خوشبو در لباس تجار همراه او بود و جنسی با خود داشت .
در این جا عمروی به آن جوان اشاره کرد که این است آن که می خواهی.
مـن بـه حـضـور آن حـضـرت رفـتم و آنچه خواستم سؤال کردم و جواب شنیدم.
بعد حضرت به در خـانه ای که خیلی مورد توجه نبود رسیدند و خواستند داخل آن خانه شوند که عمروی گفت : اگر سؤالی داری بپرس که دیگر او را نخواهی دید.
رفـتـم که سؤالی بپرسم اما حضرت گوش ندادند و داخل خانه شدند و فرمودند:
🔴 ملعون است ... مـلـعـون است کسی که نماز مغرب را تا وقتی که ستاره در آسمان زیاد شود تاخیر اندازد.
🔴 ملعون است ... ملعون است کسی که نماز صبح را تا وقتی که ستاره ها غایب شوند تاخیر اندازد.
#کرامات_مهدوی
@man_montazeram | من منتظرم
↩معجزه از یاران امام زمان «علیه السلام»↪️
امام صادق (ع) میفرماید، پدرم فرمود :
🔺هنگامی که حضرت قائم (عج) قیام کند سپاهیانی را به شهر قسطنطنیه میفرستد آنگاه که به خلیج برسند جمله ای بر روی پاهای خود مینویسند و از روی آب میگذرند. رومیان (غربیها) وقتی این معجزه را می بینند به یکدیگر میگویند:
وقتی سپاهیان امام این چنین باشند خود حضرت چگونه خواهد بود؟ از این رو درها را به روی آنان میگشایند.
📕الغیبه للنعمانی:159
✍ اَلـلّـهُـمـَ عـَجِـلـْ لِـوَلـیِّـکـَ الـْفـَرَجـْ ✍
@man_montazeram | من منتظرم