🌀 حوزه و نیروسازی برای نظام
📝 گزینههای ریاست آتی قوه قضاییه!
🖋 علی مهدوی
🔸 با انتخاب آیت الله رییسی به عنوان رییس قوه مجریه، مجددا بحث درباره گزینههای ریاست قوه قضاییه بالا گرفت.
➖ برخی از افرادی که مطرح میشدند صبغه کاملا علمی و اجتهادی در حوزه علمیه داشتند؛
➖ برخی علاوه بر برخورداری از چهره نسبتاً علمی در حوزههای علمیه، در مدیریت و ساختارسازی هم مشهورند اما قاطعیت کافی در برخورد با نورچشمیها را عملا ندارند.
➖ برخی هم به ظاهر به اجتهاد علمی در حوزهها شناخته نشدهاند اما سوابق مدیریتی جدی و حتی سوابق علمی قابل قبولی دارند.
✅ حال نظام اسلامی باید تصمیمگیری میکرد که کدامیک گزینه بهتری برای تکیه زدن بر مسند ریاست قوه قضاییه است. به علاوه اینکه کارنامه تقریبا دو و نیم سالهی آیت الله رییسی و سند تحول ق.ق توقعات مردم و حتی خواص را از گزینه جایگزین وی بالا برده است.
🔹 با توجه به این ملاکها، شایسته است نگاهی به افرادی که در رأس ق.ق بودهاند داشته باشیم:
مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی، فقیه مجاهد و انقلابی آیت الله محمد یزدی، نابغه علمی و شاگرد شهید صدر مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی و آیت الله آملی لاریجانی همگی از بزرگان علمی و فقهای تربیتیافته در حوزههای علمیه بودند.
این بزرگواران گرچه به نوعی به اتقان علمی ق.ق کمکهای شایسته و در خور تقدیری داشتند؛ اما گاهی اختلالات و کندیها در مراحل دادرسی و تعیین تکلیف حجم بزرگی از پروندهها نیز دیده میشد که مردم را آزار میداد.
اختلالاتی که صرفا با قوه فقهی و علمی حلشدنی نبودند؛ بلکه نیاز به مدیریت قوی و شناخت دقیق از دالانهای کوچک و بزرگ ق.ق داشت.
🔹 بر همین اساس است که میبینیم آیت الله رییسی امثال طبریها را به خوبی در ق.ق محاکمه میکند؛ اما فساد و رخنه وی برای آیت الله آملی لاریجانی احراز نمیشود و متأسفانه برخی به جفا بگونهای قلمفرسایی کردند که گویی آقای آملی از فساد وی مطلع بوده است و چشمپوشی کرده است.
❓به سوال اصلی این یادداشت برگردیم؛ نظام اسلامی برای گزینه ریاست ق.ق سراغ چه شخصیتی باید برود؟
اگر حوزههای علمیه در نگاهی تک بعدی فقط فقیه پرورانده باشند؛ فقیهی که توان مدیریتی لازم برای تصدی مسئولیتها را نداشته باشد، تکلیف نظام اسلامی چیست؟
♨️ اینجاست که نظام اسلامی دست مطالبهاش به سوی حوزههای علمیه دراز است و شورای عالی حوزههای علمیه باید تبیین کند دقیقا برای پرورش فقیهانی که قدرت مدیریتی داشته باشند چه برنامهای داشته و چه محصول نیروی انسانی و خروجی مناسبی برای عرضه در این زمینه دارد.
🔹 امروز یا فردا گزینه موجود از بین گزینههای احتمالی برای قوه قضائیه معرفی میشود،
اما این مسئله در حوزههای علمیه به قوت خود باقی هست که حوزه علمیه چرا به یک مرکز شبه دانشگاهی تبدیل شده که عدهای در آن صرفا تحصیل میکنند و مهارتهای مدیریتی متناسب با نیازهای نظام در حوزههای گوناگون مسئولیتی را فرا نمیگیرند؟
❓ چرا حوزه علمیه فقط محصل و طلبه تربیت میکند ولی امام جمعه تربیت نمیکند، نماینده ولی فقیه و مدیر ولایی برای نهادها و سازمانها تربیت نمیکند، کارشناسان ارزیابی و تشخیص صلاحیت دینی مدیران و قوانین و مقررات کشور تربیت نمیکند، اغلب قضات روحانی دادگاهها را چرا مراکز دیگر تربیت میکنند، چرا برای تربیت مبلغین بینالملل که وظیفه ذاتی حوزه است، برنامهای برای طلاب محصل حوزه مشاهده نمیشود، چرا برای تربیت مدیران و رؤسای نهادهای دینی و تبلیغی رسمی کشور برنامهای در حوزههای علمیه مشاهده نمیگردد و دهها سؤال مشابه در این زمینه...
🔹 البته این سؤالات به معنای زیر سوال بردن دستاوردهای عظیم و گاها بی نظیر حوزه در طول سالیان پس از انقلاب اسلامی نیست و به سبک عدالتخواهان عجول و تحولخواهان انحرافی به دنبال تخطئه کلیت نظام حوزههای علمیه نیستیم؛ بلکه دغدغه مدیرسازی و نیروپروری برای نهادها و دستگاههای نظام اسلامی از دغدغههای مهم رهبر انقلاب در طول سالیان طولانی بوده است که اقدامات گسترده و سازمان یافتهای برای تحقق آن تا بحال صورت نگرفته است، هرچند شاهد حرکات چریکی و تحرکات موردی در این عرصه نیز بودهایم.
📩 در پایان خوانندگان محترم نظر بدهند که راهکارهای تحقق بخشیدن به این دغدغه رهبر معظم انقلاب چیست؟
چگونه حوزههای علمیه میتواند به تربیت نیرو و مدیرسازی برای مناصب نظام اسلامی بپردازد؟
آفات و آسیبهای روشهای موردی کنونی چه بوده است؟
#نیروسازی
#تربیت_نیرو
#حوزه_و_نظام
@Manahejj