eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
19.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
177 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با سردبیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 جلسه‌ی قبل از اربعین 🖋 عطا یاوری 🔹 دو سال پیش، قبل از اربعین خدمت آیت الله مصباح(حفظه الله) رسیدیم تا توشه ای برای سفر از بیاناتشان بگیریم. دو روز قبل از حرکتمان بود. یکی از دوستانم از دفتر حاج آقا وقت گرفته بود و به من هم گفت بیا با هم برویم و من هم از خدا خواسته همراه شدم. داخل اتاق جلساتشان نشسته بودیم که وارد شدند. قبای مشکی و عبای سرمه ای بر تن. بدو ورود پرسیدند از کدامتان شروع کنم؟ من پیش قدم شدم. فکر میکردم قرار است روبوسی کنیم اما صحنه زیباتری در انتظار بود. جلو که رفتم آیت الله آغوش گشودند و مرا در آغوش گرفتند. آرام در گوش راستم زمزمه کردند:« اللهم احفظه حفظا...» و بار دیگر در گوش چپم. چقدر لذتبخش بود. یک گروه مستندساز هم آنجا بود که عکس و فیلم میگرفتند. شاید اگر اشکی میریختم بیشتر بدرد گروه مستندساز میخورد. دعا را خواندند و هرکدام سرجایمان نشستیم، روی همان مبل‌های سبز و کهنه دفترشان. من روبروی حاج آقا بودم. 🔹 بعد از احوالپرسی شروع کردند به صحبت کردن. اولش از مراتب زوار برایمان گفتند؛ اینکه بعضی از ابتدای سفر احساس میکنند که همراهی میشوند و بعضی نه. اینکه به هرکسی به اندازه خودش میدهند. به بعضی مثل گاو علف میدهند و به بعضی چیزهای معنوی( آیت الله در کمال تواضع این گاو را خطاب به خودشان گفتند که من شرمم آمد از نوشتنش). 🔹 در انتهای جلسه هم نکته‌ای فرمودند بس گرانبها؛ فرمودند: «بهترین چیزی که میتواند موجب رضایت اباعبدالله شود، است.» بعد از جلسه به مادرم که از ناامنی عراق ابراز نگرانی میکرد گفتم: مادرجان خیالت راحت...از این سفر سالم برمیگردم...با آن دعایی که حاج آقا دمِ گوشم خواند، هیچ اتفاقی جرات ندارد برایم بیفتد! @Manahejj