eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.8هزار دنبال‌کننده
629 عکس
712 ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ برای اسارت ناموس خود گریه می کنم... در نقلی از حضرت سلمان آمده است که گوید: سید الشهدا علیه السلام چهار سال داشتند. روزی مشاهده کردم که آن حضرت گریه می کند. نزدیک شدم و عرضه داشتم: چرا گریان هستید؛ فدایتان شوم؟ حضرت فرمود : جبرئیل خبر شهادت مرا به جدّم صلی اللّه علیه وآله رساند. عرضه داشتم: فدایت شوم برای شهادت گریه می کنید؟ فرمود :خیر سلمان! برای (اسارت) عیال و ناموس خود گریه می کنم. 📚مقتل خطی آقا قلعه ای ص ٢٣٠
1_914800905.mp3
2.62M
🔖منبر کوتاه🔖 شرح حدیث زیبا از علیه السلام ❤️خداوند دو قطره رو خیلی دوست دارد ❤️خداوند دوجرعه رو خیلی دوست دارد ❤️خداوند دو قدم روخیلی دوست دارد 📌امام سجاد (علیه السلام) ◀️مَا مِنْ خُطْوَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ خُطْوَتَيْنِ خُطْوَةٍ يَسُدُّ بِهَا اَلْمُؤْمِنُ صَفّاً فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ خُطْوَةٍ إِلَى ذِي رَحِمٍ قَاطِعٍ وَ مَا مِنْ جُرْعَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جُرْعَتَيْنِ جُرْعَةِ غَيْظٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةُ مُصِيبَةٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ وَ مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَتَيْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ قَطْرَةِ دَمْعَةٍ فِي سَوَادِ اَللَّيْلِ لاَ يُرِيدُ بِهَا عَبْدٌ إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ. ✍ابي حمزه ثمالي گويد: شنيدم امام زين العابدين(ع)ميفرمود: هيچ قدمي بسوي خداوند از دو قدم محبوبتر نيست قدمي كه مومن براي صف بستن در جهاد بر ميدارد و قدمي كه براي آشتي با 106 - 2 خويشاوند بر ميدارد، و هيچ جرعه اي نزد خدا محبوبتر از دو جرعه نيست يكي جرعه خشمي كه مومن با بردباري فرو ميبرد و ديگر شربت مصيبتي كه مومن با شكيبايي بنوشد و هيچ قطره اي نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نيست يكي قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود و ديگر اشكي كه در تاريكي شب فقط براي خدا از چشم بنده جاري شود خصال ج ۲ ص ۵۰ https://eitaa.com/manbarmajma
🔴چرا امام سجاد بیمار بودند⁉️ 1⃣نکته ی اول: با مطالعه ی تاریخ و بررسی زندگی امام سجاد علیه السلام به این نکته رهنمون می شویم که حضرت، با سیاست های مختلف و شجاعت مثال زدنی خود، مکتب اهل بیت علیهم السلام و پیروان آن را و در یک کلام، اسلام عزیز را حفظ و باعث بقای آن شدند. تدبير امام سجاد در اسارت، گريه هاي امام سجاد در مدينه، ایراد خطبه و روضه خواني هاي آن حضرت و بیان معارف در قالب دعا به مدت 35  سال و تبلور آن در زبور آل محمد که همان صحیفه ی سجادیه است، شاهد و گویای این حقیقت است. پس این گونه نبوده که حضرت سجاد علیه السلام همیشه بیمار بوده و وظائف امامت را معطل گذاشته و اقدامی انجام ندهند. 2⃣نکته ی دوم: آنچه که مسلم است؛ بیماری امام زین العابدین(علیه السلام) تنها در ایام حادثه عاشورا بوده و علت آن، تقدیر الهی بود، برای این که امام سجاد(علیه السلام) زنده بماند و نسل امام حسین(علیه السلام) از این طریق حفظ شود، همان گونه که در تاریخ ثبت شده است، این بیماری سبب نجات ایشان شد. چند بار تصمیم گرفتند حضرت را بکشند، اما چون بیماری او شدید بود گفتند: بیماری او را میکشد، چرا او را بکشیم.(1) حمید بن مسلم گوید: ما به اتفاق شمر بن ذی الجوشن در خیمه‏ ها عبور می کردیم تا به علی بن حسین(علیه السلام) رسیدیم، دیدیم در شدت مرض در بستر غم و بیماری و ناتوانی خوابیده است، و با شمر جماعتی از رجاله بودند، گفتند: آیا این بیمار را بکشیم؟ من گفتم: سبحان اللَّه چه بی رحم مردمید!. همین مرض او را خواهد کشت. بدین وسیله شر ایشان را از آن حضرت برگردانیدم.(2) 📌نتیجه اینکه: بر اساس حکمت الهی، امام سجاد علیه السلام فقط در حماسه ی کربلا و عاشورا مدتی را بیمار بودند و بعد از حفظ جان حضرت، ایشان با تدبیر و شجاعت و ایفای نقش امامت و رهبری خویش باعث بقای اسلام عزیز شدند و اطلاق «امام بیمار» برای حضرت، به هیچ وجه صحیح و جایز نیست. 📚پی نوشت ها: 1 - مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص 97 - 98. 2 - شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج 1، ص .399 @majmaozakerine
مروری کوتاه بر زندگی امام سجاد (ع) 🔸علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸- ۹۵ق)، چهارمین امام شیعیان مدت امامت وی ۳۴ سال بود. امام سجاد(ع) در واقعه کربلا حضور داشت؛ ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکرد. 🔸لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین(ع) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه معروف امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد و واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داد. 🔹مجموعه ادعیه و مناجات امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است و رسالة الحقوق، شامل ۵۰ حقّ از حقوق خدا و بندگان، مردم و حاکمان، والدین و فرزندان، همسایگان و ... از آثار ایشان است. 🔸بنابر روایات شیعه، امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسیدند و مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) می باشد. 🔹امام سجاد(ع) دارای فضائل بسیاری بودند. برای نمونه از عبادت و کمک به فقرای وی موارد متعددی گزارش شده است. امام نزد اهل سنت نیز جایگاه والایی داشته و آنها علم و عبادت و ورع او را ستوده‌اند. ✍️تهیه و تنظیم: ویدا فلاحی
مصیبت عظیم.mp3
11.09M
حجت‌الاسلام عالی کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469 برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحان عزیز حتما این سخنرانی در مورد مرحوم حاج محمد باقر منصوری گوش کنید و ببینید امام حسین چقدر هوای روضه خوان خالصش رو داره😭😭
Delshooreye_Shirin 2.mp3
8.45M
دلشوره اربعین فارسی،عربی 🎤نوشه ور فصولی پویانفر. ◾️ اگه دلتنگ اربعین هستی ونوحه های جدید میخوای گوش بدی بیا اینجا 👇 ◾️ ◾️ ◾️ بیا تواین کاناله👇 ‌‌ https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93 کلیک کن👆
◼️ حکایت یک زن مِصری که در کوفه به تماشای اسرای اهلبیت و سرهای مطهر شهدای کربلا آمده بود ... در نقلی آمده است: وقتی که اسرای اهل‌بیت و سرهای مطهر را را نزد ابن زیاد ملعون بردند، مهمانانی از مصر که حدود هفده مرد و هفده زن بودند در دارالاماره بودند. ابن زیاد میخواست تا برنامه تفریحی خوبی براي آنان‌ برنامه ریزی کند. 🩸لذا به مردان آنان گفت: صبح که شد به زن هایتان بگویید که بیرون بروند و به تماشای اسرایی که برای یزید میبرند، بنشینند. مصری‌ها برای تفرّج بیرون آمدند و مردانشان یک طرف و زنانشان طرف دیگر ايستادند. ساعتی نگذشت که سرها و اسرا را آوردند. 🔹بین زنان مصری یک زن عاقله‌ای حضور داشت. این زن نزد محملی که جلوتر از بقیه محمل‌ها بود آمد و گفت: شما از کدام اسرایید؟ آن مخدره سکوت کرد و جوابی نداد. زن مصری سوال خود را سه بار تکرار کرد و باز آن بانو جوابی نداد.تا اینکه زن مصری گفت: فکر می‌کنم به شما بی احترامی شده است؟! 🩸خانمی که در محمل نشسته بود فرمود: أنا بنتُ اکرَمِ النّاس ▪️من دختر گرامی ترین مردمم. بعد خطاب به آن زن مصری فرمود: شما از کدام شهر هستید و آیا مسلمان هستید یا نه؟ آن زن مصری عرض کرد: از مصر آمدم و مسلمانم. آن مخدره فرمود: اگر مسلمانید به هنگام تشهد در نماز چه میگویید؟ آن زن گفت: «اشهد أن لا اله الا الله و أشهد ان محمدا رسول اللّه» آن مخدّره فرمود: محمد(صلي الله علیه وآله)آیا وصی‌ای داشت یا خیر؟ زن مصری عرض کرد: آری؛ وصی او، علی بن ابیطالب است. 🔹آن مخدره فرمود: من زينب دختر علیَم و پیامبر ،جدّ من و فاطمه زهرا مادر من است. آن زن مصری گفت: چرا شما را اسیر کرد‌ه‌اند!؟ علی بن ابیطالب پسری داشت به نام حسین که اخلاقی نیکو و پسنديده داشت و شنیده‌ام که پیامبر دائماً او را در کنار خود می‌نشاند و او را می‌بوسید؛ او کجاست؟ حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: تَرکناهُ بِاَرضِ کربلا جُثّةً بلا رأسِ و هذا رأسُهُ علی القَناة ▪️او را در کربلا رها کردیم در حالی که بدنی بی سر بود و این سر اوست که بر نیزه هاست. تا زن مصری این را شنید آمد تا پای نیزه‌ای که سر مطهر امام حسين عليه السلام بر آن بود و به آن نیزه دار گفت: گردنبندی دارم که هفت دانه قیمتی دارد. آن را به تو میدهم تا این سر را لحظاتی به من بدهی تا او را ببویم. آن مرد ملعون گردنبند را گرفت و نیزه متمایل کرد به سمت آن زن. آن زن مصری سر مطهر سیدالشهدا را میبویید و می‌گفت: برای پدر بزرگوارتان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام سخت است سر شما را بر روی نیزه ببیند... در این هنگام سر مطهر به سخن آمد و فرمود: یا مصریّة! لِمَ لاتقولین: السلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ کربلا ▪️ای زن مصری! چرا نمی‌گویی: السلام علیک یا غریب کربلا ؟! 🩸راوی گوید: مردم که سخن آن حضرت را شنيدند شگفت زده شدند و در این هنگام سر مطهر این آیه را تلاوت فرمود: «اَم حسبتَ أَنَّ اصحاب‌ الکَهفِ و الرَِقیمِ کانوا مِن آیاتِنا عَجبا» ▪️( آیا گمان میکنی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه های شگفت انگیز ماست؟!) «کهف ٩» 🔹زن مصری عرض کرد: سر مطهر شما شگفت انگیزتر و شگفت‌انگیزتر است. سر مطهر فرمود: بیرون آمدی تا به تماشای دختران و خواهرانم بنشینی؟! زن مصری عرض کرد: از درگاه خدا و شما عذرخواهم؛ فکر نمی‌کردم که این اسراء ، دختران و خواهران شما باشند. آن سر مطهر فرمود: لا بأسَ بكِ و أنتِ مُعذّرةٌ و بَشّرِی فإنّ قَصرکِ بمُجاور قَصر اُمّی فاطمة الزهراء سلام الله علیها ▪️حالا که عذرخواهی و پشیمان، قصر تو در بهشت کنار قصر مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است. 📚بحرالمصائب ج۶ص۳۱۹ 📚مفتاح البکاء،برغانی،(نسخه خطی)
◾️ دیگر چه‌قدر عَمّه‌ام را هتک حُرمت می‌کنی؟! نقل کرده‌اند: وقتی که أسرای آل الله را وارد مجلس ابن زیاد کردند، آن‌قدر آن ملعون در دفعات مکرّر، عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را به سُخره گرفت، که إمام سجاد علیه‌السلام رگ غیرت‌شان جوشید و‌ هر گونه بود به پا خواستند و خطاب به ابن زیاد ملعون فرمودند: إلیٰ کَمْ تَهتِکُ عَمّتی بَینَ مَن یَعرِفُها و مَن لا یَعرفها؛ قَطعَ اللّهُ یَدَیک و رِجلَیک. ▪️دیگر چقدر حُرمت عمّه‌ام را بین کسانی که او می‌شناسند و کسانی که او را نمی‌شناسند، پایمال می‌کنی؟! خدا دست و پایت را قطع کنَد! 📚المنتخب ج۲ص۴۶۶
❣﷽❣ ❤ 💠 چرا به امام سجّاد علیه‌السلام «اِبنُ‌الخِیَرَتَین» (زاده‌ی برگزیدگان) گفته می‌شود؟ رحمة‌الله‌علیه در کتاب شریف بحارالانوار در بخش احوالات علیه‌السلام چنین می‌نویسد: ⬅️⬅️از صلّی‌الله‌علیه‌وآله روایت شده است که فرمودند: «خداوند از میان بندگانش دو قوم برگزیده دارد: برگزیده‌ی او از عرب، قریش است و از عجم (غیر عرب)، فارس (ایرانیان‌) هستند.» و حضرت سجّاد علیه‌السلام پیوسته می‌فرمود: «من فرزند دو برگزیده هستم.» زیرا جدّ پدری‌اش رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله (بزرگ قریش و اشرف کائنات) بود و مادرش ( علیهاالسلام) دختر یزدگرد (پادشاه و بزرگ ایرانیان و جدّ مادری حضرت). 📚 بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۴۶، ص۴ ⬅️⬅️ رحمه‌الله ویژگیهای حضرت زین‌العابدین صلوات‌الله‌علیه را چنین بر می‌شمارد: 🧡🧡اوّل: تألیف صحیفه‌ی کامله () است؛ که مصحف اهل‌بیت و عروة الوثقی شیعیان است؛ 💛💛دوّم: جمع شدن نجابت عرب و عجم هر دو در ایشان؛ به اعتبار سخن پیامبر که خدا در میان بندگانش، دو برگزیده دارد: برگزیده او از عرب، قریش و از عجم، فارس می‌باشد؛ لذا او ملقّب به «ابن الخیرتین» است. 💙💙سوّم: انتشار اولاد رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله از آن حضرت است؛ (چرا که پس از واقعه‌ی و به شهادت رسیدن دیگر فرزندان ذکور علیه‌السلام، نسل ایشان، یعنی حسینی، موسوی و رضوی، فقط از طریق امام سجّاد صلوات‌الله‌علیه ادامه یافت)؛ لذا آن حضرت را «آدمِ بنی‌الحسین» علیه‌السلام هم می‌گویند. 📚 منتهی الآمال (محدث‌قمی)، ج۲، ص۱۱۷۵ https://eitaa.com/manbarmajma ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🔹 👈امام سجاد عليه‏السلام: 🍁حَقُّ اللِّسانِ اِكْرامُهُ عَنِ الْخَنى وَ تَعْويدُهُ الْخَيْرَ وَ تَرْكُ الْفُضولِ الَّتى لا فائِدَةَ لَها وَ الْبِرُّ بِالنّاسِ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فيهِمْ؛ حديث 🍁حقّ زبان ... احترام گذاشتن به آن با ترك زشت‏گويى، عادت دادنش به خوبى، ترك گفتار بى‏فايده و نيكى به مردم و خوشگويى درباره آنان است. 📚 بحار الأنوار، ج 71، ص 286، ح 41 https://eitaa.com/manbarmajma ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🌹 📛 ۵ رفیق ناباب❗️ 🌹✨امام سجاد علیه السلام: ✍🏻فرزندم با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن: 1⃣ از همنشینی با پرهیز کن؛ 👈🏻 زیرا او همه چیز را بر خلاف واقع نشان می دهد، دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور می نمایاند. 2⃣ از همنشینی با گناهکار بپرهیز، 👈🏻 زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن می فروشد. 3⃣ از همنشینی با برحذر باش، 👈🏻 که او از کمک مالی به تو آنگاه که بسیار به آن نیازمندی، مضایقه می کند. 4⃣ از همنشینی با ( کم عقل ) اجنتاب کن، 👈🏻 زیرا او می خواهد به تو سودی رساند؛ ولی به زیان تو می انجامد. 5⃣ از همنشینی با ( کسی که با خویشاوندان قطع رابطه نموده است ) بپرهیز، 👈🏻 که او در سه جای قرآن لعن و نفرین شده است. 📚مجموعه ورام/ج۲/ص۱۵ https://eitaa.com/manbarmajma ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣﷽❣ 🕯 (ع): ✍سوگند به خدا اگر پیامبر(ص) بجای سفارش به مودت و دوستی درحق ما سفارش در کشتن وظلم به ما می نمود از این بیشتر نمی توانستند ، در حق ما ظلم کنند. 🥀🥀 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
◾️حکایت «یحیای‌شهید» که شجاعانه از أسرای آل الله در راه شام، دفاع کرد و در آخر به شهادت رسید... نقل کرده‌اند: وقتی که سرمقدس سیدالشهداء علیه‌السلام را به شام می‌بردند، در بین راه به موضعی به نام «حرّان» رسیدند. در آن منطقه بربالای تپه‌ای منزل مردی یهودی بود که اورا «یحیی حرّانی» می‌گفتند. یحیی به استقبال این جمعیت آمده و سرهای مقدس را مشاهده کرد؛ ناگهان نگاهش به سر مبارک امام حسین علیه‌السلام افتاد و دید که لب های مبارکش حرکت می‌کند؛ یحیی نزدیک آن سر رفت و شنید که این آیه شریفه را تلاوت می:کند: «وسَیَعلمُ الذین ظَلَموا أیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبون» 🩸یحیی‌ از دیدن این حالت تعجب کرد وپرسید این سر چه کسی میباشد؟ گفتند: سر حسین علیه‌السلام است. یحیی گفت : پدرش چه کسی بود؟ گفتند: علی بن ابیطالب علیهماالسلام. یحیی پرسید: مادرش چه کسی بود؟ گفتند: فاطمه دخترمحمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم. 🩸یحیی گفت: اگر دین جدّ حسین بن علی حق نبود من الان این معجزه را از سر او نمیدیدم؛ پس یحیی شهادتین گفت و عمامه خود را از سرش برداشت و آن را قطعه قطعه نمود و بین مخدرات تقسیم کرد و لباسی که به تن داشت را نزد امام زین العابدین علیه‌السلام فرستاد به همراه هزاردرهم که در موقع احتیاج مصرف فرماید. 🔹افرادی که مسئول نگهداری سرها بودند به یحیی نهیب زدند که این چه کارهایی است که انجام می‌دهی و چرا از دشمنان فرمانروای شام (یزید علیه اللعنة) حمایت می‌کنی؟ از این اسیران دور شو و إلا سر از بدنت جدا خواهیم کرد. 🩸پس یحیی به خادمان خوددستور داد که شمشیر اورا آوردند سپس تکبیرگویان به سمت آنها حمله نمود تا اینکه پنج نفراز آنها را به جهنم فرستاد و سرانجام به شهادت رسید. زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به وقت شهادت نام او را پرسیدند و برایش دعای خیر نمودند. 🔹امروزه مرقد او در دروازه حراّن بین مردم مشهور است و به او «یحیی شهید» می‌گویند و دعا در آنجا مستجاب می‌گردد. 📚مخزن البکاء ص۸۱۷ 📚روضة الشهداء ص۳۶۷ 📚بحرالمصائب ج۷ ص۲۰۸
◼️ شتران را رَم می‌دادند تا نوامیس سیدالشهدا علیه‌السلام بر زمین بخورند... نقل کرده‌اند: در زمان قیام مختار، «سهیل بن عَریف خزاعی ملعون» را به نزد مختار آوردند. مختار گفت: ای سهیل! تو آن نیستی که سیخ بر شتران می‌زدی تا رَم کنند و اهل بیت «سلام الله علیهم» از روی شتران بر زمین بیفتند؟ سهیل انکار کرد. مختار گفت: اگر صد مصحف بسوزانی که من باور نمی‌کنم! پس دستور داد تا انگشتان چهار دست و پای او را بریدند و در آفتاب انداختند تا به جهنم واصل شد. 📚مخزن البکاء، ص ٧۴٨
متن سخنرانی سفارش امام زمان به توسل به حضرت علی اصغر توسل به شش ماهه اباعبدالله(ع) امشب به باب الحوائج برویم. در خانه حضرت علی اصغر(علیه السلام) شش ماهه ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) برویم. انشاالله خدا قسمت کند برویم کربلا شاید تنها شهیدی که قبرش معین نیست قبر حضرت علی اصغر(علیه السلام)است. تو مقاتل نوشتند حضرت پشت خیمه ها ایشان را دفن کردند ولی الان جای معینی ندارد. یا خواب دیدند حضرت فرمودند: که رو سینه من است. حالا این ها سند تاریخی نمی شود ولی تنها شهیدی که جایش مشخص نیست این سرباز کوچک اباعبدالله الحسین(علیه السلام)است. خیلی هم گره گشاست و حلال مشکلات است. با این دست های کوچکش گره های بزرگ را باز می کند. مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری مشکل بزرگی برای حوزه پیدا شده بود؛ یعنی آبروی حوزه و روحانیت در خطر بود. عده ای از شاگردان ایشان از بزرگان قم مثل مرحوم فیض، مرحوم کبیر می روند جمکران توسل به امام زمان(عج) می کنند که آقا جان شما یک نظری بکنید که مشکل حوزه و مشکل آقای حائری حل بشود. یکی از این آقایان در عالم مکاشفه امام زمان(عج) را زیارت می کنند حضرت می فرمایند: برو به شیخ عبدلکریم بگو (حاج شیخ هم نمی گوید شیخ عبدالکریم می گوید چقدر این درست است؛ چون من حج واجبه خودم را نرفتم امام حاج شیخ نگفته است) اگر می خواهد مشکلش حل بشود بروند در بالاسر عمه ام فاطمه معصومه(س) و توسل به حضرت علی اصغر بکنند و بگیرند. امام زمان(عج) حوزه علمیه و علماء را ارجاع به حضرت علی اصغر(علیه السلام) می دهد. بگو: اگر این کار را بکنند مشکلشان حل می شود. این آقا به منزل حاج شیخ عبدالکریم می آید و می گوید: آقا همچین جریانی هست پیغامی دارم و آقا هم منقلب می شود دستور می دهند به مرحوم سیف که بروید در بالا سر حضرت معصومه(س) توسلی برای حضرت علی اصغر بگیرید که مشکل من حل بشود که بلا فاصله بعد این توسل مشکل ایشان حل می شود. خوب جایی رفتیم می گویند وقتی منهال آمد در مدینه زمانی بود که مختار قیام کرده بود. حضرت گفت: آقا مختار قیام کرده است دشمنان شما را می گیرد قتل عام می کند انتقام می گیرد. حضرت در میان همه آن ها فرمودند: که آیا حرمله را هم دستگیر کرده یا نه، این نانجیب چه کرده است دل اهل بیت را آتش زده است. دیدم حال آقا منقلب شد پرسید حرمله را هم دستگیر کرده یا نه؟ گفتم: نه آقا هنوز حرمله را دستگیر نکرده است. آقا منقلب شد اشک در چشمانش حلقه زد. فرمودند: خدا طعم آهن و آتش را بر حرمله بچشاند. این نانجییب چه کرده است. آقا قنداقه علی اصغر را گرفتند در مقابل دشمن، این کودکی است که هیچ گناه ندارد یا که سر رزم با این سپاه ندارد. بس که دل افسرده است آه ندارد گاه بیجان شود به دامن خواهر، گاه ناخون زند به سینه مادر، مردم مگر نمی بینید مثل ماهی که از آب بیرون افتاده است هی لب هایش را باز می کند ومی بندد. تقاضای آب دارد امام یک وقت عمربن سعد صدا زد حرمله چرا جواب حسین را نمی دهی. این نانجیب چه کرد یک وقت آقا دید گوش تا گوش علی بریده شده است. مثل مرغ سر بریده علی در خونش دست و پا می زند. اصغر اگر زه آتش تشنه و بیتاب شدی بروی دسته پدر خوب تو سیراب شدی حجةالاسلام و المسلمین فرحزاد https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d
◾ مرا بر این گریه‌ها، ملامت نکنید... از وجود مقدّس امام سجاد علیه‌السلام در خصوص کثرت گریه‌ ایشان بعد از واقعه‌ی عاشورا سوال شد؛ حضرت فرمودند: لَا تَلُومُونِي فَإِنَّ يَعْقُوبَ فَقَدَ سِبْطاً مِنْ وُلْدِهِ فَبَكَى حَتَّى ابيَضَّتْ عَيناهُ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّهُ مَاتَ ▪️«مرا ملامت نکنید! یعقوب نبی علیه‌السلام برای فقدان پسری از فرزندانش آنقدر گریست تا چشمانش نابینا شد، در حالی که نمی‌دانست واقعاً مرده باشد؛ وَ قَدْ نَظَرْتُ إِلَى أَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فِي غَدَاةٍ وَاحِدَةٍ قَتْلَى فَتَرْوَن حُزْنَهُمْ يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِي. ▪️ اما چهارده مرد از خاندانم را در برابر دیدگانم در نصف روزی کشتند، چگونه توقّع دارید اندوه و غصه از قلبم بیرون شود؟! 📚کشف الغمّة (اربلی)، ج۲، ص۱۰۲ 📚حلیة الابرار (بحرانی)، ج۴، ص۳۱۳ 📚تهذیب الکمال (المزی)، ج۲۰، ص۳۹۹ 📚تاریخ دمشق (ابن عساکر)، ج۴۱، ص۳۸۶
روز شمار محرّم الحرام َ ☀️ َ ِ 🌴 ِ ✏روز بیست و پنجم: 🅾 1⃣ شهادت امام سجاد علیه السلام: در سال 94 بنابر قول مشهور (1) یا 95 هجری قمری (2)، امام زین العابدین علیه السلام در سن 57 سالگی با زهری که ولید بن عبدالملک یا هشام لعن هما الله به آن حضرت دادند به شهادت رسیدند. این در حالی بود که 34 یا 35 سال بعد از واقعه کربلا در مصائب جانگداز شهادت پدر و برادران و عمو و بستگان و اسارت عمه ها و خواهرانش، گریان بودند. امام باقر علیه السلام آن حضرت را تجهیز نمودند و در بقیع کنار قبر عموی مظلومش حضرت مجتبی علیه السلام به خاک سپردند. سال شهادت آن حضرت را به خاطر کثرت فوت فقهاء و علماء "سنة الفقهاء" گفتند. در شهادت آن حضرت اقوال دیگری نیز وجود دارد: 12 محرم،18 محرم، 19 محرم، 2 صفر (3) ➖➖➖➖➖➖➖➖ ❇ 📚 منابع: 1. مسار الشیعه: ص26. قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص315. العدد الفویه: ص315. زاد المعاد: ص328. مصباح کفعمی: ج2 ص594. مصباح المجتهد: ص729. فیض العلام: ص165. بحار النوار: ج59 ص199. 2. اصول کافی: ج2 ص491. 3. منتهی الامال: ج2 ص37. الوقایع الحوادث: ج 4 ص278. مستدرک سفینة البحار: ج5 ص218. ➖➖➖➖➖➖➖➖
◼️ وقتی که امام زين العابدين علیه‌السلام با شنیدن روضه اسارت آل الله، سر به دیوار کوبیده و خون از سر مبارکشان جاری می‌شود... در روایتی نقل شده است: روزی خوراک و نوشیدنی نزد امام سجاد «صلوات الله علیه» نهادند، گرسنگی و تشنگی پدرش امام حسین علیه‌السلام در صحرای کربلا به یادش آمد و اشک گلویش را بست و سخت گریست تا جامه هایش از گریه و اشک بر پدرش خیس شد. دستور داد تا خوراک را از نزد او ببرند. 🩸 مردی یهودی وارد شد و سلام کرد و دست إمام علیه‌السلام را گرفت و شهادتین گفت و به امامت به إمام سجاد علیه‌السلام اقرار نمود. حضرت فرمودند: برای چه از دین خود و نیاکانت دست کشیدی؟ گفت: خوابی دیدم. فرمودند: چه خوابی دیدی؟ 🩸آن مرد یهودی گفت: خواب دیدم از خانه برای دیدار برادری بیرون شدم و راه را گم کردم و بیچاره شدم. در این فکر بودم که پشت سرم ناله و گریه و آواز تکبیر و تهلیل بلند شد. وقتی نگریستم لشکری بود و پرچم ها و سرها بالای نیزه و پشت سرشان شترهای لاغر که بر آن‌ها زنان غارت زده و کودکان دست بسته سوار بودند. میان آن ها جوانی بر شتر تنومندی در نهایت رنج و سختی، دست و سرش با غل آهنی بسته و از پاهایش خون می‌ریخت و اشکش بر گونه روان بود. گویا شما بودید و همه زن ها و کودکان عزادار بودند و وامحمّداه! واعلیاه!… می‌گفتند. 🩸در این میان که کاروان در راه بود ناگاه گنبدی در سینه بیابان عیان شد، چون خورشید درخشان جلوی قافله سه بانو بودند. تا گنبد را دیدند خود را به زمین انداختند و خاک بر سر ریختند و سیلی بر رخ زدند و فریاد زدند: «واحسناه! واحسیناه!…» 🩸مردی کوسه و کبود چشم به آن ها رسید و آن ها را زد و به زور سوار کرد و دیدم که خون از زیر سرپوش یکی از زنان که به گمانم بزرگتر آن ها بود از شدت غم روان شد. ای آقا! جلوی سرها سری نورانی بود که بر پرتو خورشید و ماه چیره بود و چون بدان گنبد درخشان رسیدند مردی که آن سر را می‌برد، ایستاد. یارانش او را نهیب زدند و سر را از او گرفتند و گفتند: ای مرد پَست! تو از بردنش ناتوانی. گفت:کسی نبود که در بردنش کمک کند و سر را از آن گرفتند و به دیگری دادند و تا سی تن آن را دست به دست کردند و همه میخکوب شدند و همه واماندند و کمکی نیافتند. به امیر قوم گزارش دادند از اسب پیاده شد و چادری زدند بلندتر از سی ذراع و او در میان آن نشست و دیگران در گرد او. 🩸آن زنان وکودکان را بی فرش و بستر روی زمین ریختند و خورشید روی آنها را می‌سوزاند و نیزه ها که سرها برآن بود به عمد در برابر آنها گذاشتند تا آنها را دلشکسته کنند و بیشتر دل آنها را بسوزانند و جگر آن ها را پاره کنند. 🩸ترسا(آن مرد یهودی) گفت: ای آقا! من سخت بی تاب شدم و سیلی بر چهره زدم و از غم و اندوه، جامه های کهنه را دریدم و در نزدیک زن ها و کودکان با دلی شکسته و چشمی گریان نشستم و ناگاه نیزه‌ای که سر شریف بر آن بود، به سوی گنبد درخشان برگشت و با زبانی رسا گفت: پدرجان! ای امیرمؤمنان! بر تو سخت است آنچه به ما رسید از کشتن و سر بریدن… 🩸من با خود گفتم: صاحب این سر نزد خدا مقامی بزرگ دارد و دلم به دوستی او مایل شد. در این میان که با خود اندیشه داشتم و خود را در میان کفر و اسلام مخیر می‌دیدم، ناگهان شیون زنان بلند شد و روی پا ایستادند و چشم به آن گنبد درخشان دوختند. من هم روی پا بلند شدم و نگریستم دیدم زنانی از آن گنبد فرود آمدند که در آن ها خانمی پر از هیبت و نور است و جامه ای خون آلود به دست دارد و مو پریشان وگریبان دریده است دامن می‌کشد و سیلی بر رخ می زند، به انبیاء و پدرش رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السلام با دلی داغدار، استغاثه دارد و داد می زند: «واولداه! واحبیب قلباه!…». 🩸ای آقا! چون آن بانو به سرها و کودک‌ها نزدیک شد، افتاد و بی هوش شد وپس از مدتی به هوش آمد و با چشمانش بدان سراشاره کرد وسر با نیزه خم شد و در دامنش افتاد و او سر را گرفت و به سینه چسباند و بوسید وگفت: پسر جانم! تو را مثل جد و پدرت نشناختند و کشتند. ای وای آب را به رویت بستند…ای پسرم! چه کسی سینۀ تو را خُرد کرد؟ ای اباعبدالله! چه کسی عیالت را اسیر و اموالت را غارت کرد؟چه کسی تو را و پسرانت را سر برید؟ چه دلیرند بر هتک حرمت خدا و رسول خدا! 🩸راوی گفت: در همین حین که این قضیه را برای امام سجاد علیه السلام نقل میکردم، قامَ عَلی طولهِ و نَطحَ جِدارَ البیت بِوَجههِ فکَسرَ أَنفُه و شَجَّ رأسُه و سالَ دَمُهُ عَلی صَدره و خَرَّ مغشیّاً علیه مِن شِدّةِ الحُزن والبکاء ▪️امام سجاد علیه السلام تمام قامت برخاست و سر به دیوار اتاق کوبید و بینی مبارکش شکست و خون از بینی و سرش به سینه اش سرازیر شد و از شدت اندوه افتاده و بی هوش شد. 📚دارالسلام،محدث نوری، ج٢ ص١٧٠