eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.9هزار دنبال‌کننده
688 عکس
762 ویدیو
122 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 روز 💠 بهترین مردم از نگاه امام سجاد علیه السلام 🔻 علیه ‏السلام: مَنْ عَمِلَ بِما افْتَرَضَ اللّه‏ُ عَلَیْهِ فَهُـوَ مِـنْ خَیْـرِ النـاسِ 🔸هر کس که به واجبات الهى عمل کند، از بهـتریـن مـردمان اسـت. 📚 اصول کافى، ج ۳، ص ۱۲۸ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/manbarmajma
▪️ 📜استاد 🔴معنویت و شجاعت حضرت زینب سلام الله علیها 🔻بعد از جريان عاشورا اين بار خيلي سنگين بود. چه شخصيتي پشتوانه اين قافله عظيم است؟ دشمني که آقا سيدالشهدا (علیه السلام) را شهيد کرده است. چه نوع ترحم و تضميني در مقابل بازماندگان دارد؟ در رأس اين جريان، حامي چه کسي ايستاده است و چه‌قدر توانمند است؟ چه‌قدر مقرّب به خداست؟ امام حسین (علیه السلام) فرمایشاتشان حرف به حرف حساب شده است اين اسطوره صبر چه ارتباطي و چه تقرّبي به خدا دارد که آقا سيدالشهدا به او التماس دعا مي‌گويد؟ 🔸 «عالمة غير معلمه» کيست که اين قافله را حمايت مي‌کند؟ چه شخصيتي است که در مجلس «عبيدالله» اينگونه استقامت مي‌کند و از جان امام سجاد (علیه السلام) محافظت می کند. یا در مجلس يزيد، طوری يزيد را تحقير کرد که باورش نمي‌شد. کسي که اين همه داغ در این مسير پرتلاطم ديده است. تمام بار شهادت روي دوش اين خانم دارد مي‌رود تا به منزل برسد. ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄ https://eitaa.com/manbarmajma
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه تونه ؟ بابا ول کنید چیه به یه تار مو گیر دادید؟ بهترین جوابی که تا حالا شنیدم😎😎 ┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─┅ 🌹برای نشر دهیم https://eitaa.com/manbarmajma
◼️ *آیا اصحاب کهف و رقیم از نشانه های ما، در عجب اند...* حارث بن وكيده مى گويد: در کوفه نزدیک غروب آفتاب مشاهده نمودم عده ای با سنگ به طرف سر مطهر امام حسین علیه السلام که بر شاخه درخت آویزان بود به شتاب می‌رفتند تا بر آن سنگ بزنند و سر منور هم این آیه را تلاوت می‌کرد: *«اَمْ حَسِبْتَ اَنَّ اَصْحابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کانُوا مِنْ ایاتِنا عَجَبا* » چون قرائت سوره مبارک قرآن را از سر مطهر امام حسین علیه السلام شنيدم، سخت تعجب کردم و در شگفتى ماندم و در شك افتادم كه آيا اين بانگ ابى عبد اللّه است كه مى شنوم؟ حارث گوید همین که در این فکر بودم و نگاهم را به سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام دوخته بودم، لب های سر بریده باز به سخن آمد و فرمود: *يا ابن وكيدة! أما علمت أنّا معشر الأئمّة أحياء عند ربّنا؟* ▪️«اى پسر وكيده! آيا نمى دانى كه ما ائمه هدى و فرزندان رسول خدا در نزد پروردگار هميشه زنده ايم و هرگز نخواهيم مرد؟ » چون اين كلمات را شنيدم، در خاطر نهادم كه فرصتى به دست آورم و آن سر مبارك را از دست اين كفار بربايم و پوشيده بدارم. *فنادى: يا ابن وكيدة! ليس لك إلى ذلك سبيل.سفكهم دمي أعظم عند اللّه تعالى من تسييرهم إيّاي، فذرهم فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ.إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ* ▪️آن سر مبارك مجددا بانگ سر داد كه: «اى پسر وكيده! تو را به اين كار دسترسی نيست.ريختن خون من، در نزد خداوند بزرگتر از آن است كه سر مرا در كوى و بازار عبور دهند.دست بازدار از ايشان.زود باشد كه كيفر كردار خويش ببینند، ( ان گاه که غل و زنجیر دوزخ و سلاسل جهنم را بر دوش کشند) 📚 دلائل الإمامة، /ص ۷۸، 📚 نوادر المعجزات، / ص۱۱۰- ۱۱۱- 📚مدينة المعاجز، /ص ۲۳۹؛ 📚ناسخ التواريخ، سيد الشهدا عليه السّلام،ج ۳/ ص۷۳
◾️با چه وضعی اسراء آل الله را از کوفه به سمت شام حرکت دادند... سپس ابن زیاد لعین دستور داد تا شمر و خولی ( در بعضی از مقاتل، حرامیانی به نام مُخَفّر بن ثعلبه، زجر بن قیس،شبث بن ربعی و....نیز آمده است) اسراء را به همراه هزار و پانصد سواره به همراه سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام به شام برای یزید ملعون ببرند. و أمَرَهُم أن يَسيروا بِالسَّبايا، و الرَّأسُ إلىٰ الشّامِ و أن يَشهَروهُم في جَميعِ الْبُلدانِ. ▪️و به آن ها امر کرد تا به هر شهر و دیاری که رسیدند، اسرا و سر امام حسین علیه السلام برای اهل آن جا برای نشان دادن ببرند. فَسَارَ الْقَومُ بِحَرَمِ رَسولِ اللّهِ صَلَّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و سَلَّم مِنَ الْكوفَةِ إلىٰ بِلادِ الشّامِ عَلىٰ مَحامِلٍ بِغَيرِ وِطاءٍ مِن بَلَدٍ إلىٰ بَلَدٍ و مِن مَنزِلٍ إلىٰ مَنزِلٍ، كَما تُساقُ اُسارَىٰ التُّركِ و الدِّيلَمِ. و النّاسُ یَخرُجونَ اِلیٰ لِقائِهِم في کُلِ بَلَدٍ و مَنزِلٍ ▪️پس آن نانجیبان، حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر روی شتران بی جهاز، از این شهر به آن شهر و از این منزل به آن منزل می بردند همانگونه که اسرای ترک و دیلم را به اسیری می برند. پس مردم در هر شهر و دیاری برای نگاه کردن به اسرا از منزل خارج می شدند. 🔻امام سجاد آقا علی بن الحسین علیهما‌السّلام نسبت به چگونگی اسیری خود و اهلبیت علیهم السلام فرمود: حَمَلَنِی عَلَی بَعِیرٍ یَطْلُعُ بِغَیْرِ وِطَاءٍ وَ رَأْسُ الْحُسَیْنِ علیه السلام عَلَی عَلَمٍ ▪️مرا بر شتری که بدون جهاز بود سوار کردند و سر مبارک امام حسین علیه السّلام هم بر فراز نیزه بود. وَ نِسْوَتُنَا خَلْفِی عَلَی بِغَالٍ فأکف- [وَاکِفَةً] وَ الْفَارِطَةُ خَلْفَنَا وَ حَوْلَنَا بِالرِّمَاحِ إِنْ دَمَعَتْ مِنْ أَحَدِنَا عَیْنٌ قُرِعَ رَأْسُهُ بِالرُّمْحِ ▪️زنان ما به دنبال ما بر استرهای بدون زین سوار بودند. دشمنان با نیزه‌ها به دنبال و اطراف ما بودند! *هر گاه چشم یکی از ما گریان می‌شد، با نیزه بر سر او می‌زدند* ! حَتَّی إِذَا دَخَلْنَا دِمَشْقَ صَاحَ صَائِحٌ یَا أَهْلَ الشَّامِ هَؤُلَاءِ سَبَایَا أَهْلِ الْبَیْتِ الْمَلْعُونِ. وقتی که با این حال داخل دمشق شدیم، شخصی فریاد زد: ای اهل شام! اینان اسیران اهل بیت نفرین شده هستند. 📚الاقبال ص۵۸۳ 📚مقتل أبي مخنف ص۱۱۰ 📚مرآة الجنان ج۱ص۱۳۵ 📚الفتوح، ج۵ ص ۲۳۶
◾ حکایت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... ⚡️وقتیکه زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟! راوی گوید: ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند. در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. 🔻امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. فَاِلْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید. پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰
🔱 صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام 🖤امام چهارم عليه السلام فرمود: «مبادا به گناهى كه انجام داده اى خوشحال باشى، زيـرا اظـهار شـادى بخـاطـر گـناه از انجام آن «گناه» بزرگتر است». 📚[كشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۸.]
وقتى نيازمندى به نزد او مى آمد چنين مى فرمود: آفريـن و خوشـآمد! بـه كسى كـه توشه ى مرا بسوى آخرت حمل مى كند. حدیث چهاردهم: صـدقه مخـفيانه قالَ اَبُوحَمزَة الثُّمالى: كانَ زينُ العابِدين يَحْمِلُ جِرابَ الخُبزِ عَلى ظَهْرِه باللَّيْلِ فَيَتَصَّدَقُ بِهِ وَيَقُول: اِنَّ صَدَقَةَ السِّرِ تُطْفِى ءُ غَضَبَ الرَبِّ. [كشف الغمه، ج 2، ص 77.] ابوحمزه ثمالى نقل كرده كه امام زين العابدين كيسه نان بدوش مى گرفت و شبانه صدقه مى داد و مى فرمود: براستى صدقه پنهانى خشم خدا را فرومى نشاند. حدیث پانزدهم: اوج ايمــان وَ قالَ السَّجادُ عليه السلام: الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ اَرْفَعُ دَرَجـاتِ الْيَقينِ. [تحف العقول، ص 318.] امام سجاد عليه السلام فرمود: خوشنودى به قضاى ناخوشايند الهى عالى ترين پايه هاى ايمان و يقين است. حدیث شانزدهم: موسى و فرعون در اسلام وَ قالَ سيّدُ العابِدين عليه السلام: وَالذّىَ بَعَثَ مُحمَّدا بِالْحَقِّ بَشيرا ونَذيرا اِنّ الاَْبـْرارَ مِنّـا اهـلَ الْبَيْتِ وَشْيعَتِهِمْ بِمَنْزَلَةِ مُوسى وشيعَتِهِ وَاِنّ عـَدُوَّنـا وَاَشْيـاعَهِمْ بَمْنِزِلَةِ فِرْعَوْنَ وَاَشْياعِهِ. [مجمع البيان، ج 7، ص 239.] امام زين العابدين عليه السلام فرمود: سوگند به كسى كه محمّد صلي الله عليه و آله را به عنوان مژده بخش و بيم رسان برانگيخت، نيكان ما اهل بيت و پيروان ما همانند موسى و شيعيان اويند و دشمنان ما و پيروان ايشان همانند فرعون و پيروان آنان محسوب مى شوند. حدیث هفدهم: بی نیازى قالَ السَّجادُ عليه السلام: مَنْ قَنَعَ بِما قَسَّمَ اللّه ُ لَهُ فَهُوَ مِنْ اَغْنَى النـاسِ. [كشف الغمه، ج 2، ص 102.] امام چهارم عليه السلام فرمود: هر كس به تقسيم الهى قانع باشد از بى نيـازترين مـردم اسـت. حدیث هجدهم: عظـمت انسـانها قَيلَ «للسَّجادُ» عليه السلام: مَنْ اَعْظَمُ النّاسِ خَطَرا، قالَ: مَنْ لَمْ يَرَىَ الدّنيا خَطَرا لِنَفْسِهِ. [كشف الغمه، ج 2، ص 107.] به امـام سـجاد عليه السلام گفتند مهمـترين مـردم كيست؟ فرمود: آنكه دنيا را مايه ارزش خود نداند. حدیث نوزدهم: پرهـيز از گـناه وَ قالَ السَّجادُ عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ وَلايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لَمِعَرَّتَهِ. [كشف الغمه، ج 2، ص 107.] امام سجاد عليه السلام فرمود: در شگفتم از كسى كه از غذا مى پرهيزد تـا گـرفـتـار زيـان آن نشـود ؛ ولى از گـناه پـرهـيز نمى كـند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد. حدیث بیستم: نـگاه دوسـتانه وَ قالَ زَينُ العابِدين عليه السلام: نَظَرُ الْمُؤمِنِ فى وَجْهِ اخيهِ الْمُؤمِنِ لِلْمـَوَدَّةِ وَالمَحـَبَّةِ لَهُ عِبـادَةٌ. [تحف العقول، علميه اسلاميه ص 332.] امام زين العابدين عليه السلام فرمود: نگاه مؤمن از روى دوستى و مهربانى به سيماى برادر مؤمِنش عبادت است https://eitaa.com/manbarmajma