🔸حسن ابن موسی گفته است: همراه با امام رضا علیهالسلام، بهسوی زمینهایاش رفتم. در آسمان ابری نبود. هنگامی که بیرون آمدیم، فرمودند: آیا لباس بارانی با خودتان آوردهاید؟ به ایشان گفتیم نیازی نیست؛ زیرا ابری نیست که از باران بترسیم! پس فرمودند: ولی من با خود برداشتهام و باران خواهد آمد! زیاد حرکت نکرده بودیم که ابری آمد و باران گرفت؛ بهطوری که بر (جان) خود ترسیدیم و به جز امام، همه خیس شدند!
کانال حرم مطهر امام رضا علیهالسلام
#گزارش_داخلی
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸همه ذرات جهان، سرباز خدا هستند.
#گزارش_خارجی
🔹نسخه یمنی برای دفاع از آسمان
طی هفته اول نبرد با اسرائیل، ایران متأثر از غافلگیری ساعات اول نبرد، تا حدی آسمان را از دست داد. این اتفاق تلخ میتوانست با سیطره پهپادهای اسرائیلی بر آسمان مناطق غربی و مرکزی کشور، تلختر هم شود. اما خوشبختانه مورد هدف قرار دادن پهپادهای کوچک و بزرگ اسرائیل در این مناطق و ناامن کردن زمین برای ستون پنجم دشمن، تا حد زیادی از این اتفاق جلوگیری کرد.
اما با توجه به این که طرف مقابل با جنگندههای خود قادر به ناامن کردن آسمان غرب کشور است، نمیتوان بر روی سیستمهای پدافندی متعارف برای درگیریهای طولانیتر، حساب زیادی باز کرد. پس باید اولویتبندیهایی را مدنظر قرار داد. یکی از مهمترین اولویتها برای ایران، آن است که اجازه پایش دائمی مناطق مهم کشور را از دشمن بگیرد.
ما در لبنان و غزه شاهد این هستیم که حضور مداوم پهپادهای اسرائیلی، به چه مقدار منجر به انجام حملات هدفمند و کشف شبکهها و مقر سران گروههای مقاومت شد؛ بهطوری که در جنوب لبنان، هم اکنون شاهد این هستیم که هر گونه تحرک حزبالله، بلافاصله توسط جنگندههای اسرائیل سرکوب میشود.
اما برخلاف آن، در یمن، آسمان بهشدت برای پهپادهای امریکایی ناامن شد، حملات کور و ترورهای ناموفق بهشدت افزایش یافت و حتی حملات سنگین امریکاییها هم راه به جایی نبرد. اتفاقی که در یمن افتاد، پوشش سراسری آسمان، توسط رادارها نبود. موشکهای فاطر، ۳۵۸ و ۳۵۹ که در یمن بارها مورد استفاده قرار گرفتند، در موقعیتهای پرتکرار حضور پهپادهای امریکایی، کمین میکردند. در واقع یمنیها میدانستند که امریکاییها علاقه دارند تا چه اطلاعاتی از آنها به دست آوردند. علاوه بر آن، گزارشات مردمی و دیدهبانهای ارتش یمن نیز صدای پهپادهای امریکایی را گزارش میدادند. پس موقعیتهای پرتکرار حضور پهپادها، مشخص بود. حتی در موارد زیادی مسیرهای رفت و آمد پهپادها هم بر روی نقشه، قابل ترسیم بود. از این پس تنها باید کمینها مشخص میشد و ۲۴ساعته آسمان تحت نظر قرار میگرفت. موشکهای با هدایت فروسرخ فاطر و موشکهای پرسهزن، بهراحتی و بدون آن که مبدأ شلیک مشخص باشد، اهداف را سرنگون میکردند.
با توجه به تواناییهای نیروی مسلح ایران، قطعاً بسیار بیشتر از یمن، این عرصه برای دلاورمردان ایرانی مهیا است و حتماً این امر در دستور کار نیروهای پدافندی، قرار دارد. امیدواریم تا در روزهای آینده، با شناخت مسیرهای پرتکرار پهپادها و جنگندههای اسرائیلی، آسمان ایران و حتی عراق برای نیروی هوایی اسرائیل، ناامن شود و فضای آرامتری در داخل کشور مهیا بشود؛ انشاءالله.
تمامرخ
#تحلیل_داخلی
🔹اتحاد ملی حول ایران مستقل و مقتدر؛ فتح الفتوح جنگ ۱۲ روزه
#تحلیل_داخلی
دمیدن سرخوشانه در طبل فتح، البته عاقلانه نیست؛ خاصه اگر به معنی کوتاه کردن سقف امید راهبردی ما و نیز نادیده گرفتن موقعیت جنگی ما باشد؛ موقعیتی که همچنان پس از آتشبس تداوم دارد و بار مسئولیتی سترگ بر دوش ما مینهد.
اما «روایت شکست» نیز، اکنون نه عقلانی است نه انقلابی. عقلانی نیست چون امکانات واقعی میدان را نادیده گرفته و دستآوردهای عینی ایران و ناکامیهای آشکار دشمن را نمیبیند. انقلابی نیست چون همسو با روایت خصم، تصویر ایران مستقل و مقتدری که بر جهان چهره گشود را میپوشاند و لذا بزرگترین رهآورد این دفاع مقدس را نهتنها نادیده میانگارد که مخدوش میکند.
این رهآورد عظیم، «اتحاد ملی حول ایرانِ قوی» است.
در این ۱۲ روز، در متن زیستجهان ایرانی، رستاخیزی رخ داد که ارزش آن، بس بیش از فتوحات نظامی است. چیزی که همه موازنهها را برهم زد: بسته شدن پرونده براندازی و تقویت پشتوانه مردمی نظام و پیوند وثیق مردم و حاکمیت.
در این روزها ایران با خود تعیین تکلیف کرد. دوست و دشمن را شناخت و اساساً با تمام وجود، «دشمن» را فهمید. فهمید که باید متحد و قوی بود؛ حول یک چیز: ایران! اما نه ایرانِ فانتزی، ایران کارتپستالی، ایران موزهای، ایران نوستالژیک. بلکه «ایرانِ مستقلِ مقتدر».
این اتحاد حول استقلال و اقتدار ایران، با درکی از «موقعیت ما» در نظم جهانی، همراه است که در آن ایران، دشمنانی سرسخت دارد که باید برای همآوردی با آنان مهیا شد. آنها «واقعاً» دشمن ما هستند و تقابل با این دشمنان، کانون جهتبخش اراده عمومی در ایران است.
اینک سیاست واقعی و اراده ملی و نهفقط ایدئولوژی حاکم، این موقعیت را بازشناسی میکند.
در این لحظه تاریخی، گفتار سیاسی جمهوری اسلامی نشان داد که واقعیترین طرح و موجهترین برنامه برای ایران است. یگانگی آرمان انقلابی و منافع ملی، امروز بیش از هر زمان، موضوع توافق ملی است و این همان فتح بزرگ است.
اکنون پاسداشت این دستآورد و صیانت از این انسجام ملی وظیفه بزرگ حاکمیت، نخبگان و آحاد ملت است. نادیده گرفتن میدان گشوده نزاع، در پسِ سرخوشی پیروزی و روایت شکست از سر آرمانخواهی غیر عقلانی، هر دو مخل این دستآورد بزرگ اند.
سیدحسین شهرستانی، اشارات ۵۷
🔹پیوند اساطیری و تاریخی ایران و یمن در شاهنامه و ادبیات ایران
#تحلیل_داخلی
سرانجام امریکا نیز به میدان جنگ با ایران وارد شد و اکنون ماییم که باید با دنیای پر زرق و برق آنان بجنگیم و نشان دهیم که تمدن چندهزارساله ایرانی، چه اندازه تابآوری و اراده و توان دارد. از میان دولتهای مستقر جهان، تنها و تنها یک دولت از ما حمایت کرد و میدانیم که تا لحظه آخر تنهایمان نخواهد گذاشت و آن هم دولت و ملت شجاع یمن است. جالب آن که همکاری و رابطه راهبردی ایران و یمن، نه مال امروز که رابطهای بسیار دیرینه و باستانی است تا آنجا که در اساطیر ایران هم نمود دارد.
در شاهنامه، پسران فریدون یعنی ایرج و تور و سلم، با دختران شاه یمن ازدواج میکنند و از این به بعد رابطه ایران و یمن، همواره یک اتحاد راهبردی است.
در بخش تاریخی شاهنامه، نقش یمنیها برجستهتر میشود و بهعنوان متحد تاریخی ایران در برابر غربیها یا همان رومیان، رخنمایی میکند. برخی از مهمترین اتفاقات عصر ساسانی، در یمن رخ میدهد و یمن، چندینبار میان متحدین ایران و متحدین روم، دست به دست میشود.
نکته مهم، آن است که خاندانهای متحد ایران در یمن، کاملاً دلبسته و همراه ایرانیها هستند.
یکی از مهمترین حضورهای دراماتیک یمنیها در ادبیات فارسی، در منظومه «هفتپیکر» نظامی رخ میدهد. بهرام، شاهزاده ایرانی، برای این که از دربار فاسد پدرش دور باشد، از کودکی به یمن فرستاده میشود و در آنجا تحت تعلیم شاه یمن و فرزندش قد میکشد و به جوانی برومند و لایق یعنی همان «بهرام گور»، تبدیل میشود. بهرام با جانفشانی یمنیها، تاج و تخت را از غاصبین پس میگیرد و حمله دشمن خارجی را دفع میکند؛ او همواره خود را فرزندِ نعمان و برادرِ منذر میبیند.
حضور یمن در شعر و ادب پارسی، به حماسهها محدود نمیشود. در شعر فارسی، یمن سرزمینی نمادین است که «ستاره سهیل»، همواره در آنجا درخشان است. سهیل در اساطیر ایران، با ایزد تیشتر و باران و کشاورزی در نواحی مرکزی ایران، ارتباط دارد و از اینرو، کشاورز ایرانی، همواره رو بهسوی یمن دارد تا سهیل از آن سو طلوع کند.
حضور سادات در ایران و یمن، و نفوذ تشیع در این دو سرزمین، این انگارههای باستانی را به هم پیوند داده و امکان زنده کردن آن اتحاد دیرینه را فراهم کرده است.
هزاران شکر که ایران و یمن در خطیرترین لحظه تاریخی، از این همبستگی تاریخی پردهبرداری کردهاند. امید است که شیران ایرانی و یمنی، اراده دشمن را در هم بشکنند.
پینوشت: مقایسه کنید با فهم باستانگرایی عقبافتاده، که با توهم نژاد آریایی، خود را با اروپاییان استعمارگر یکی میبیند و ملتهای منطقه را «بیگانه» میخواند و امروز در کنار دشمن اسرائیلی قرار گرفته است. ننگ بر چنین باستانگرایی بیهویتی.
شهرنامه
🔸دادهنمای مشترک «اندیشکده مطالعات جنگ» امریکا، پروژه «تهدیدات وخیم» و «بنیاد زمینفضایی دکتر جک لندن»، بر روی نقشه ایران و تهران، از مراکز و نقاطی که در طول جنگ اخیر، توسط اسرائیلیها هدف قرار داده شدهاند.
صحت آن، جای بررسی دارد.
۱- نوع اهداف (قرمز: مرتبط با برنامه موشکهای بالستیک، زرد: پایگاهها و دانشمندان هستهای، سبز: امکانات انرژی).
۲ و ۴- تعداد حملات هوایی (سبز: حملات تأییدشده، آبی: حملات گزارششده، زرد: گزارش انفجار همراه با مستندات تصویری، قرمز: گزارش انفجار بدون مستندات تصویری).
۳- نقاط پرتراکم و کمتراکم هدفگیری شده در تهران.
بیداری ملت
#گزارش_خارجی
🔸ایران، کدام مناطق حساس رژیم صهیونی را هدف گرفت؟
جام جم آنلاین
#گزارش_داخلی
🔹امروز، دو سه نمونه نظرسنجی از شبکههای اسرائیلی قرار دادم و اصرار بر این گزاره دارم که: مؤلفه تابآوری اجتماعی، مطلقاً دلیل تأثیرگذاری بر توقف جنگ ۱۲ روزه نبود! و اتفاقاً بالعکس، فضای اجتماعی داخلی رژیم، میتواند تقویتکننده بازگشت به تنش و اقدام باشد؛ درست برخلاف جنگ در غزه که جامعه اسرائیل کاملاً خسته و آن را سیاسی و تصمیم شخصی نتانیاهو میدانند. ولی جنگ در ایران را، با همه هزینههایش، لازم و درست میبینند!
محسن فایضی
#تحلیل_داخلی
🔹هرگز نپندارید که پیروزی، حقِ الهی شما است ...؛ گفتاری از آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر
#تحلیل_داخلی
🔸کدام دانشگاهها دوشادوش ارتش صهیونی میجنگند؟
#گزارش_داخلی
دانشگاههای رژیم صهیونیستی، نهتنها رابطه بسیار نزدیکی با ارتش و صنایع تسلیحاتی رژیم صهیونیستی دارند، بلکه نقش کلیدی در برنامهریزی، اجرا و توجیه رژیم اشغالگری و آپارتاید صهیونیستها نیز ایفا میکنند. در این میان، بهطور مداوم توافق نامههای نهادی دانشگاههای سایر کشورها با دانشگاههای صهیونیستی انجام میشود.
• دانشگاه حیفا
این دانشگاه، پیشگامیِ کالجهای نظامی رژیم صهیونیستی را بر عهده دارد. وزارت جنگ، به تازگی این دانشگاه را بهعنوان رهبری مجتمع آموزشی نظامی انتخاب کرده است؛ اقدامی که سه کالج نظامی صهیونیستها شامل کالج امنیت ملی (MABAL)، کالج فرماندهی و ستاد (PUM) و کالج فرماندهی تاکتیکی، را برای اولینبار زیر یک سقف جمع میکند. این سه کالج، ستون فقرات برنامههای آموزشی نخبگان ارتش رژیم صهیونیستی را تشکیل میدهند. دانشگاه حیفا همچنین دورههایی را در یک پایگاه نظامی صهیونیستی برگزار میکند که بهنوعی در راستای مأموریت دانشگاه است.
• دانشگاه تل آویو
این دانشگاه، محل استقرار «مؤسسه مطالعات امنیت ملی» است که «دکترین ضاحیه» را تدوین کرد که شامل استفاده نامتناسب از زور و هدف قرار دادن سیستماتیک زیرساختهای غیر نظامی است.
این دانشگاه، همچنین با بزرگترین تولیدکننده تسلیحات صهیونیستی، یعنی «البین سیستمز»، همکاریهای نزدیکی دارد. این مرکز آموزشی، همچنین یک مرکز تحقیقاتی مشترک با نیروی هوایی رژیم صهیونیستی را با هدف توسعه مفاهیم عملیاتی، دکترینهای رزمی و فرایندهای قدرتسازی اداره میکند.
• دانشگاه تخنیون
این دانشگاه، با برخی از بزرگترین تولیدکنندگان سلاح رژیم صهیونیستی، ازجمله «البیت سیستمز»، همکاری تنگاتنگ دارد. این مرکز آموزشی، از سال 2017، دورهای با عنوان «استراتژی دفاعی برای بازارهای بینالمللی» برگزار میکند که دانشجویان را در زمینه ترویج تجارت بینالمللی تسلیحات صهیونیستها آموزش میدهد.
به گفته مورخ صهیونیستی، ایلان پاپه، دانشگاه تخنیون در پاکسازی قومی در الجلیل، منطقهای در شمال مرکزی رژیم صهیونیستی که عمدتاً فلسطینیها در آن ساکن اند، نقش داشته است. دانشگاهیان برجسته تخنیون، طرحی را تهیه کردند که در سال 2003 منتشر شد و در آن اشاره شده بود تصرف منطقه جلیل توسط یهودیان، یک اولویت ملی است.
• دانشگاه عبری اورشلیم
بخشی از محوطه پردیس «مونت اسکوپوس» دانشگاه عبری، در زمینی در شرق اورشلیم، بهطور غیر قانونی اشتغال شده، ساخته شده است. این دانشگاه، میزبان طرح نخبگان دانشگاهی «هاواتزالوت» ارتش رژیم صهیونیستی است که برای آموزش افسران اطلاعاتی آینده طراحی شده است. این مرکز، همچنین میزبانی طرح نظامی بسیار محرمانه «تالپیوت» را نیز بر عهده دارد که آموزش نظامی را با مطالعات ریاضی، فیزیک و علوم کامپیوتر ترکیب میکند. این دانشگاه از زمان آغاز حمله به غزه، بهطور علنی از ارائه تجهیزات لجستیکی متنوع به چند واحد نظامی، حمایت کرده است. مایکل فدرمن، رئیس هیئتمدیره و بزرگترین مالک البیت نیز عضو هیئتمدیره هر دو مؤسسه وایزمن و دانشگاه عبری است.
• دانشگاه بار ایلان
این دانشگاه، با همکاری «البیت سیستمز» و IDF (وزارت جنگ)، طرح «هکاتون» را برگزار میکند. این مرکز آموزشی، در تحقیقات مشترک با ارتش، بهویژه در توسعه هوش مصنوعی برای وسایل نقلیه جنگی بدون سرنشین، مشارکت داشته است. این دانشگاه با «شین بث»، سرویس امنیتی بدنام رژیم صهیونیستی که توسط کمیته مبارزه با شکنجه سازمان ملل متحد، بهدلیل استفاده از شکنجه و سایر تاکتیکهای غیر قانونی بازجویی خشونتآمیز، محکوم شده است، همکاری نزدیکی دارد.
• دانشگاه بن گورین
این دانشگاه، محل استقرار «مؤسسه امنیت داخلی» است که با وزارت جنگ و شرکتهای برتر تسلیحاتی رژیم صهیونیستی مانند شرکت البیت سیستمز همکاری دارد. ارتش این رژیم در حال ساخت یک پردیس فناوری در کنار پردیس دانشگاه بنگورین است که هدف آن تقویت روابط بین ارتش و این دانشگاه و به گفته یک مقام وزارت جنگ، تقویت قابلیتهای عملیاتی ارتش است.
• مؤسسه وایزمن
این مؤسسه، طرح «یک سال فرجه» را برای دانشآموزان سال آخر دبیرستان ارائه میدهد تا آنها را برای خدمت سربازی آماده کند. مایکل فدرمن، رئیس هیئتمدیره شرکت البیت و نیز عضو هیئتمدیره هر دو مؤسسه وایزمن و دانشگاه عبری است. این مؤسسه با همکاری شرکت البیت، برنامهای را برای آموزش دانشآموزان دبیرستانی در زمینه الکترواپتیک در کارخانههای این شرکت آغاز کرده است.
فرهیختگان
🔸جوخههای ترور ارتش اسرائیل در دانشگاهها
#گزارش_داخلی
آنچه در یک هفته گذشته و در جنگ ایران و رژیم صهیونیستی بیش از پیش توجهها را به خود جلب کرد، رابطه تنگاتنگ مجموعهها و مؤسسات علمی رژیم با صنایع و فناوریهای نظامی آنها است. دلیل روشن آن هم حضور بسیاری از دانشگاهها و مراکز تحقیق و توسعه علمی و فناوری و دانشگاهی در دل پارکهای علم و فناوری و نیز همجواری آنها با مراکز نظامی و فرماندهی ارتش بوده است که نیروهای ایرانی با هوشیاری، شماری از این مراکز را نابود کردند.
بسیاری از این مراکز علمی، در ظاهر در راستای توسعه علم و فناوری تلاش میکردند، اما در واقع موتور محرکه ارتش رژیم صهیونیستی بودند و به تجهیز نیروهای نظامی و سربازان این رژیم غاصب میپرداختند.
• سلاح بیولوژیکی در دل دانشگاههای صهیونیستی: در سال 1946، نظامیان صهیونیست «هاگانا»، گروه علمی HEMED را راه انداختند که در هر سه پردیس، پایگاههایی را افتتاح کردند و دانشگاهها، به زودی به مرکز توسعه و ساخت سلاح تبدیل شدند.
فوریه 1948، یک دانشجوی دکترای میکروبیولوژی دانشگاه عبری، بخش بیولوژی HEMED را تأسیس کرد و ریاست آن را بر عهده گرفت. این بخش تا آوریل 1948، باکتریهای حصبه و اسهال خونی را برای استفاده بهعنوان یک سلاح بیولوژیکی آماده میکرد. باکتریهای حصبه-اسهال خونیِ بخش بیولوژیکی HEMED در عملیات Cast Thy Bread (عملیات جنگی بیولوژیکی فوق سری) برای مسموم کردن منابع آب فلسطینیها مورد استفاده قرار گرفت. این عملیات شخصاً از سوی نخست وزیر وقت، دیوید بنگوریون نظارت میشد و بهعنوان مکانیسمی برای جلوگیری از بازگشت فلسطینیها به روستاهایی برنامهریزی شده بود که توسط نظامیان صهیونیستی از آن نقاط اخراج شده بودند.
• استخدام دانشجویان و استادان برای تحقیقات نظامی: مؤسسه وایزمن، بهطور رسمی تجهیزات و ساختمانهای دانشگاه خود را در اختیار هاگانا و سپس ارتش تازهتأسیس رژیم صهیونیستی قرار داد. از سوی دیگر کمیته مرکزی استخدام دولت نوپای صهیونیستها، تمام محققان و کارمندان مؤسسه را از وظایف نظامی خود مرخص کرد و آنها را بهدلیل فعالیتی که داشتند، بهعنوان سرباز مشخص کرد.
استادان و دانشجویان، در سه مؤسسه شروع به توسعه و ساخت سلاحهای متنوع، ازجمله مواد منفجره پلاستیکی، راکتهای مبتنی بر ترکیبات پیشران مصنوعی، گلولههای خمپاره و توپ و مکانیسمهای احتراق «ناپالم»، گازهای اشکآور و مین کردند.
• «رافائل»، پیشرو در ساخت تسلیحات نظامی برای رژیم: در سال 1952، HEMED تحت نظر وزارت جنگ قرار گرفت؛ جایی که دانشمندان دانشگاهی، نفوذ بیشتری داشتند و سپس به اداره تحقیقات و طراحی تبدیل شد که توسط دیوید برگمن، یکی از بنیانگذاران و مدیران ارشد مؤسسه وایزمن رهبری میشد.
در سال 1958، این اداره به سازمان توسعه تسلیحات تبدیل شد که بیشتر با نام اختصاری عبری او، «رافائل» شناخته میشود. رافائل یکی از شرکتهای پیشرو در تسلیحات دولتی رژیم صهیونیستی بهشمار میرود که در حال حاضر یکی از تأمینکنندگان اصلی ارتش رژیم صهیونیستی است.
این شرکت، بهویژه بهخاطر توسعه و تولید موشک، سیستمهای زرهی و تسلیحاتی برای تانکها، هواپیماهای جت و نیروهای دریایی شناخته میشود. فناوری و تسلیحات رافائل در سرزمینهای اشغالی فلسطین مستقر شده و بر این اساس، بهصورت بینالمللی صادر میشود.
رافائل که ریشه در تأسیسات مؤسسه وایزمن و تخنیون دارد، هنوز خود را «آزمایشگاه ملی صهیونیستها» میداند. رافائل تنها شرکت تسلیحاتی نبود که توسط دانشگاههای رژیم صهیونیستی تأُسیس شد. تخنیون با حمایتهای رژیم، در سال 1954، یک گروه مهندسی هوانوردی افتتاح کرد. این گروه، دورههای تخصصی را براساس نیازهای نظامی رژیم صهیونیستی تنظیم میکرد و استادان و دانشجویان آن، پیشگام توسعه صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی (IAI) بودند و آن را به شرکتی تبدیل کردند که جتهای جنگنده و موشکهای طراحیشده توسط صهیونیستها را تولید میکرد.
امروزه، IAI یکی از شرکتهای پیشرو در زمینه تسلیحات رژیم صهیونیستی است که جتها، پهپادها و سیستمهای تسلیحاتی را برای ارتش صهیونیستها تأمین کرده و آنها را بهعنوان «محصولات جنگی اثباتشده» به سراسر جهان صادر میکند.
ندا اظهری، فرهیختگان
🔹اوضاع کنونی ایران و پیشنهاد راهکارها برای ادامه حضور در ایران
سند شماره: ۶٠۵۲
از: راینهارت، آژانس ارتباطات بینالمللی ایالات متحده امریکا
تاریخ: 10 ژوئیه 1979 (۱۹ تیر ۱۳۵۸)
به: سفارت امریکا، تهران
فوری، طبقهبندی: خیلی محرمانه
موضوع: اوضاع کنونی ایران و راهکارها.
خلاصه سند: «درباره سوء ظن ایرانیان به امریکا:
- مسأله اول این است که ایرانیان، عدم اعتماد وسیعی نسبت به دولت ایالات متحده دارند. این سوء ظن حاکم است که ایالات متحده، بهنحو فعالی میکوشد هدفهای انقلاب را خنثی کرده و از لحاظ سیاسی و اقتصادی، در امور داخلی ایران مداخله کند. رسانههای امریکا نیز با رفتار فاقد علاقه نسبت به ایران، به این برداشت ایران مبنی بر این که امریکا، خیرخواه ایران نیست، کمک میکنند. برای ایرانیان، پشتیبانی درازمدت امریکا از شاه، ایالات متحده را در یک نقش مداخلهگر، جلوهگر ساخته است؛ که اقدامات عرفی آن، تکذیب اصولی است که آنها را تبلیغ میکند و مانع آن اعتبار اخلاقی میشود که درباره انقلاب ایران قضاوت کند.
- مسأله دوم این است که از نظر بسیاری از ایرانیان، بهویژه رهبران مذهبی، «ماتریالیسم» و «انحطاط» غرب، ازجمله جامعه و فرهنگ و افکار و ارزشهای امریکا، مردود است. بهویژه از لحاظ پشتیبانی ایالات متحده از شاه، سیاست حقوق بشر امریکا، در معرض سوءظن قرار گرفته است.»
از کتابِ: اسناد لانه، جلد ۲، صفحه ۲۴٠.
مرکز اسناد لانه جاسوسی
#تحلیل_خارجی