میدانید ، مادر داریم تا مادر
و مادری داریم تا مادری ...
مادر بودن از آن دست نسبت هایی است که هیچش قراردادی نیست ... نه هر که را فرزندی زاد ، مادر گویند و حق اطاعت و مادری بر او واجب که مادری با داشتن ولایت حقیقی معنا میشود و حقیقتی پیدا میکند
یک نفر با نگاه به مادرش هستی را با شدت بیشتر حس میکند و مادر برای او راه است و آن چیزی که اگر نباشد انگار دیگر هیچ در این جهان نیست و کوه ها با تمام استواریشان ، استحکام این جهان را نمیتوانند به بار کشند و جهان را هیچ گاهواره ای برای سکنی گزیدن و ماوا نیست ، چون مادری نیست
و مادر آنی است که نه از جهت قرارداد و ناگزیرِ اطاعتِ فرمانِ دینی ، راهبر باشد بلکه مادری عین ولایت است و آن است که از جایی بالاتر از آنجا که تو هستی سخنی بر زبان می آورد و حقیقتا آیت الهی را در زبان و منش و زندگی او میتوان دید و اگر شهدا خود را وامدار مادران میدیدند و از در رضایت و دعای مادر ، راهی شدن به جبهه و کربلایشان را میخواستند نه از آن جهت که گرفتار آداب و مناسک و گفته های مرسوم بودند بلکه به این جهت که حقیقتا بهشتی زیر پای مادرانشان بود و آن را یافته بودند و هیچ راه وصولی به غایتشان جز مادر نمیدیدند
اما چه بگویم از عالم بی عالمی که مادری در آن گم شده است و اگر میتوانستیم بدون مادر در عالم هستی داشته باشیم ، باکی از گم شدن و بی معنا شدن آن نبود اما چه کنیم که در برهوتی به سر میبریم که مادری و فرزندی را فقط به زاییده شدن و اسم درون شناسنامه میبینند و از مادری فقط باید و نبایدهای جان فرسای گسسته شده از همه جا مانده است و نگاه مردهای که جانی و هستی ای در تو نمیبیند و جسم بی جان تو برای دلسوزی کردن به حالت و نگران آینده ات بودن و اطاعت کردن کافی است و گفتگویی که در نهایت غیبت است ، گویی بین دو تکه چوب خشک و پُتک هایی از جنس احادیث روایات و گناه و حرام که بر تن و بدن بیجان ما کوبیده میشود و میدانیم که این آیات و روایات گهرهای گران بهای اند اما مع الاسف عالمی که این آیات در آن معنا یابند از بین رفته است و فقط کالبد بی جانی از آن ها مانده است که انگار از اثر هم افتاده اند هر چند گاهی چشم های کم سوی ما چیزی از آن اثر را هم میبینند اما کاری از دستمان بر نمیآید...
و فقط انگار در این برهوت مادری ، مادران شهدا هستند که هنوز حجتی برای هستی مادری اند و ما در نشست و برخواست با آنان ، آن ها را مادرانِ نه خونی بلکه حقیقی خود میبینیم و اگر هنوز میشود مادری را دوست داشت و احترامی برای آن قائل بود از برکت وجود این مادران کربلایی و بهشتی و زنان رهسپار با خمینی است ...
#برهوت_مادری
26.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🎥 خرمشهرِ جنگ اقتصادی...
🔹دانش بیان، نقطهی برقراری نسبتی نو با علم کارساز و راهی برای فتح خرمشهرهای اقتصادی
چرا تولید دانش بنیان در کشور ما راه نمیافتد؟
چرا تولید در کشور ما صرفهی اقتصادی ندارد؟
ویدئوی با کیفیت بالاتر در آپارات:
https://www.aparat.com/v/VvP9K
#دانش_بنیان #جنگ_اقتصادی
@behyaarstf_ir
@soha_sima
داستان داستانِ ساخت هواپیما نیست . داستانِ ایران هست ولی ایران نیست . داستانِ رشد اقتصادی و رهایی از فقر هست ولی نیست . داستان ، داستانِ جوانه های توحید است ، داستان شروع حاکمیت همه جانبه خداوند بر روی زمینی تاریک و گرفتار عقلِ انسان خودبنیاد و ادعاهای خدا گونه اش است . داستان تولد نور است . داستان انسان هایی است که تحت محاصره ی همه جانبه اند به امید اینکه اینبار خداوند به میدان بیاید. و شاید حکمت این محاصره ها ، این تنگناها همین باشد. قرار است نوری متولد شود ، قرار است برای باری دیگر انسانی به صحنه بیاید که نمود کامل دست خدا روی زمین است . انسانی که در عین بودن ولی این خودش نیست که هست بلکه خداست . و شاید داستان ، همین داستانِ راه باز کردن برای خدا در وجود انسان است .
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
#بهیار_صنعت
#داستان_تولد_یک_راه ...
▫️ولی من میخوام یه روش تو این کشور به جا بذارم ،روشی که همه بدونن میشه از این راه پیش رفت و همه مشکلات رو حل کرد!!!
.
📚کتاب#مَرد_ابدی
🌷#شهید_طهرانی_مقدم
.
@Ayehbook
منِ من...
▫️ولی من میخوام یه روش تو این کشور به جا بذارم ،روشی که همه بدونن میشه از این راه پیش رفت و همه مشک
نساختم که ساخته شود ، ساختم که بگویم میشود ساخت...
#داستان_تولد_یک_راه...
سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم
اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم...
ادیب پیشاوری
هدایت شده از سیمای هنر و اندیشه/ سُها
68.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت...
#ببینید
🎥 وعدههای صادق...
روایتی از صبر و مقاومت در نسبت با زهرا اطهر(س) و گشودن راه آینده انقلاب اسلامی
🔸 لینک با کیفیت این #روایت در آپارات #سیمای_هنر_و_اندیشه
https://aparat.com/v/kdx2a31
#قصه_مقاومت
#مقاومت_و_صبر
@soha_sima
منِ من...
خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت... #ببینید 🎥 وعده
سوریه امروز پدر ندارد ،
وقتی حاج قاسم رفت، سوریه بیپدر شد
سوریه امروز سید حسنی ندارد...
اگر این ویرانیها و آوارهها را در سوریه میبینی ضرب و زور موشکها و توپ و تانکها، تو را به اشتباه نیندازد، نه
سوریه یحیی سنواری ندارد که بماند و مقاومت کند و تا آخرین قطره خونش در آن خانه ، روی آن مبل بنشیند و چوبی سمت اسرائیل بیاندازد و راهی را باز کند که خیل جوانان سوری را در بر بگیرد و بتوانند در وطن بمانند و بجنگند و شهید شوند ...
تفاوت ، تفاوت در انتخاب دو راه است ، یکی شهادت و یکی نیستی.
و مگر این جان ناقابل بشار اسد بعد از فرار از سوریه دیگر چه ارزشی برای زیستن دارد؟
و مگر در فرار از وطن میتوان زیست؟ در فرار از ریشهها دیگر برای ما چه میماند؟ و مگر نه اینکه انسانها شاعرانه زندگی میکنند؟ و مگر حاج قاسم ما نگفت : هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست ، بیشهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟
میتوان سال ها در خرابههای غزه زندگی کرد ، شاد بود و در دهانهی آتشفشان موشکها سکنی گزید، اما مگر میشود دیگر در سوریه به سر برد؟
وقتی زهرایی نیست که در سایهی صبر و مقاومت او ، حیاتی متولد شود...
آری اینجاست که خمینی و راه خمینی و سید علی و حاج قاسم برای ما معنا مییابند و به خود که میآییم میبینیم آن ها برای ما بنیاد حیات و بقا را در این جهان بنا نهادند...
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زینب نصرالله از وداع با پیکر مطهر پدر میگوید
یک سال و یک یا دو ماه بود ایشان را ندیده بودم، وقتی ایشان را دیدم انگار خواب بود در آرامش و آسودگی زیاد.
گفتم ترجیح میدادم تو را نبینم اما زنده باشی مشکلی نبود، اما الان تو را اینگونه میبینم. طبیعتاً برای من سخت بود اما در هر حال خدا را شکر.
☫ @Media_Sadid | سدید مدیا