eitaa logo
منِ من...
28 دنبال‌کننده
5 عکس
6 ویدیو
0 فایل
درون توست اگر خلوتی و انجمنی است، برون ز خویش کجا می روی؟ جهان خالی است...
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشا نماز و نیازِ کسی که از سرِ درد به آبِ دیده و خونِ جگر طهارت کرد "حافظ"
26.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎥 خرمشهر‌ِ جنگ اقتصادی... 🔹دانش بیان، نقطه‌ی برقراری نسبتی نو با علم کارساز و راهی برای فتح خرمشهر‌های اقتصادی چرا تولید دانش بنیان در کشور ما راه نمی‌افتد؟ چرا تولید در کشور ما صرفه‌ی اقتصادی ندارد؟ ویدئوی با کیفیت بالاتر در آپارات: https://www.aparat.com/v/VvP9K @behyaarstf_ir @soha_sima
داستان داستانِ ساخت هواپیما نیست . داستانِ ایران هست ولی ایران نیست . داستانِ رشد اقتصادی و رهایی از فقر هست ولی نیست . داستان ، داستانِ جوانه های توحید است ، داستان شروع حاکمیت همه جانبه خداوند بر روی زمینی تاریک و گرفتار عقلِ انسان خودبنیاد و ادعاهای خدا گونه اش است . داستان تولد نور است . داستان انسان هایی است که تحت محاصره ی همه جانبه اند به امید اینکه اینبار خداوند به میدان بیاید. و شاید حکمت این محاصره ها ، این تنگناها همین باشد. قرار است نوری متولد شود ، قرار است برای باری دیگر انسانی به صحنه بیاید که نمود کامل دست خدا روی زمین است . انسانی که در عین بودن ولی این خودش نیست که هست بلکه خداست . و شاید داستان ، همین داستانِ راه باز کردن برای خدا در وجود انسان است . ۱۴۰۱/۱۱/۱۱ ...
▫️ولی من می‌خوام یه روش تو این کشور به جا بذارم ،روشی که همه بدونن میشه از این راه پیش رفت و همه مشکلات رو حل کرد!!! . 📚کتاب 🌷 . @Ayehbook
در بزم دور، یک‌دو قدح درکش و برو یعنی طمع مدار وصال دوام را
سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم... ادیب پیشاوری
68.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ ‌‌خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت... 🎥 وعده‌های صادق... روایتی از صبر و مقاومت در نسبت با زهرا اطهر(س) و گشودن راه آینده انقلاب اسلامی 🔸 لینک با کیفیت این در آپارات https://aparat.com/v/kdx2a31 @soha_sima
منِ من...
‌ ‌‌خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت... #ببینید 🎥 وعده
سوریه امروز پدر ندارد ، وقتی حاج قاسم رفت، سوریه بی‌پدر شد سوریه امروز سید حسنی ندارد... اگر این ویرانی‌ها و آواره‌ها را در سوریه میبینی ضرب و زور موشک‌ها و توپ و تانک‌ها، تو را به اشتباه نیندازد‌، نه سوریه یحیی سنواری ندارد که بماند و مقاومت کند و تا آخرین قطره خونش در آن خانه ، روی آن مبل بنشیند و چوبی سمت اسرائیل بیاندازد و راهی را باز کند که خیل جوانان سوری را در بر بگیرد و بتوانند در وطن بمانند و بجنگند و شهید شوند ... تفاوت ، تفاوت در انتخاب دو راه است ، یکی شهادت و یکی نیستی. و مگر این جان ناقابل بشار اسد بعد از فرار از سوریه دیگر چه ارزشی برای زیستن دارد؟ و مگر در فرار از وطن میتوان زیست؟ در فرار از ریشه‌ها دیگر برای ما چه می‌ماند؟ و مگر نه اینکه انسان‌ها شاعرانه زندگی میکنند؟ و مگر حاج قاسم ما نگفت : هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست ، بی‌شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟ میتوان سال ها در خرابه‌های غزه زندگی کرد ، شاد بود و در دهانه‌ی آتشفشان موشک‌ها سکنی گزید، اما مگر میشود دیگر در سوریه به سر برد؟ وقتی زهرایی نیست که در سایه‌ی صبر و مقاومت او ، حیاتی متولد شود... آری اینجاست که خمینی و راه خمینی و سید علی و حاج قاسم برای ما معنا می‌یابند و به خود که می‌آییم میبینیم آن ها برای ما بنیاد حیات و بقا را در این جهان بنا نهادند...
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زینب نصرالله از وداع با پیکر مطهر پدر می‌گوید یک سال و یک یا دو ماه بود ایشان را ندیده بودم، وقتی ایشان را دیدم انگار خواب بود در آرامش و آسودگی زیاد. گفتم ترجیح می‌دادم تو را نبینم اما زنده باشی مشکلی نبود، اما الان تو را اینگونه می‌بینم. طبیعتاً برای من سخت بود اما در هر حال خدا را شکر. ☫ @Media_Sadid | سدید مدیا
منِ من...
🎥 زینب نصرالله از وداع با پیکر مطهر پدر می‌گوید یک سال و یک یا دو ماه بود ایشان را ندیده بودم، وقت
به اطرافم که می‌نگرم تفاوت انسان ها را با تمام گشایش ها و بعضا شکست‌ها و فروبستگی‌هایی که برایشان اتفاق افتاده ، فقط در یک نقطه می‌بینم . نقطه‌ای کوچک و حساس و شاید خفی اما به وسعت تام و تمام عبودیت ... دیدن و گردن گزاردن به اراده‌ی الهی ، یا راه خود را کج کردن و پشت کردن به آن . و شاید با این مسئله که مواجه می‌شویم اندکی برایمان سخت باشد و خود را درگیر جبر ببینیم و خدایی زورگو را در مقابل خود ببینیم که فقط یک راه در مقابل ما گذاشته و در غیر از آن تباهی را برای ما تدارک دیده . اما اگر مقداری از تصورات ذهنی خود فاصله بگیریم ، در می‌یابیم که مگر شدن ما در غیر از یگانگی با حضرت حق است؟ و مگر مقام خلیفت اللهی و دست خدا در زمین شدن و تحقق آن در غیر از قرار گرفتن در مسیر مقدرات الهی است؟ آمریکا و اسرائیل امروز نقطه‌ی اختیار را با توانستن با تکیه بر امکانات اشتباه گرفته اند و در این معادله‌ی اشتباهی که خود را گیر انداخته اند ، روح طغیانگری شان را از یاد برده و در معادلات و حساب و کتاب‌هایشان خود را پیروز میدان میدانند چون با تمسک به اراده‌معطوف به قدرت و ضرب و زور توپ و تانک‌ها ، مساحتی از زمین را غصب کرده اند . اما از این اوهام که بیرون بیاییم ، مگر انسان حتی یک وجب از این زمین را در جایی که خدا نیست و اراده‌ی الهی نیست میتواند تصاحب کند؟ و مگر سقیفه با تمام پیچیدگی ها و قدرت ظاهری اش و یا حتی شمر و عمر سعد با همه‌ی به خاک و خون کشیدنشان ، توانستند شیعه را از صفحه‌ی هستی حذف کنند؟ و این است ادعای انا ربکم الاعلیِ فرعونی و تولد انسانی با ادعای خداگونه که هیچ درکی از ربوبیت الهی ندارد و انقلاب اسلامی ای که همان توبه بشریت و بازگشت دوباره است... اسرائیل را یک حکومت یا کشور و یا حتی یک منطقه‌ی جغرافیایی نبینیم ، اسرائیل یک روح است . روح جهان مدرن که با ادعای ساختن بهشت زمینی ، که سال هاست زندگی را بر این کره‌ی خاکی روز به روز سخت تر و تنگ تر و تاریک تر کرده ...
🔹️مهیای روبه‌رو شدن با امر الهی... انسان با بودن خود در این جهان در یک تناقض یا پارادوکس قرار می‌گیرد. اینکه می‌فرمایند وجود انسان معماست، معنایش همین است. اگر به داستان خلقت نگاه کنیم، خداوند می فرماید که من می‌خواهم خلیفه‌ای را بر زمین بگذارم و ملائکه که صورت تسبیح و تقدیس خداوند هستند، تعجب می‌کنند از این کاری که خداوند می‌خواهد انجام دهد و زمین را جایی می‌بینند که در آن خون‌ریزی و فساد اتفاق می‌افتد. چطور می‌شود که خداوند آن مقام خلیفة‌اللهی خود را می‌خواهد بر روی زمین به نمایش بگذارد؟ زمین کجاست که می‌شود مقام خلیفةاللهی بروز پیدا کند؟ آسمان علی‌رغم تمام آن پاکی و قدوسیت و سبوحیتی که در آن هست، مقام خلیفةاللهی انسان در آن آشکار نمی شود و این زمین است که مقام خلیفةاللهی انسان در آن آشکار می‌شود. مقام خلیفةاللهی چه مقامی است؟ از یک جهت اوج مقام عبودیت انسان است و آنجاست که عبودیت خداوند متعال می‌تواند به تمامه اتفاق بیفتد. در داستان خلقت انسان وقتی که خداوند دستور سجده ملائکه بر آدم را می‌دهد، شیطان خود را آشکار می‌کند و در آیات هست که این شیطان از کافرین "بود". یعنی شیطانی که معلم ملائکه است و ملائکه در درس او هستند، اول کافر بوده است و کفر او در این صحنه آشکار می‌شود. آنجاست که اولین تذکر برای ملائکه اتفاق می‌افتد که این جایگاهی که شما هستید، این مقام سبوحیت و قدوسیت و این آسمان پاک، جایی است که کفری در میان شما پنهان می‌شود و کسی را که به عنوان معلم خود گرفتید، اولین کافر است. این جایی است که خداوند به ملائکه تذکر می‌دهد به آن جایگاهی که هستند. آن جایگاه مقدسی که آن‌ها هستند، نمی‌تواند کفر را آشکار کند. حالا از این طرف در قصه کربلا حضرت با همه کسانی که مقابل حضرت هستند، تا آن‌هایی که حتی در مکه و مدینه هستند، صحبت می‌کند. همه این‌ها یک رنگی از تقدس دارند و کسانی هستند که اهل عبادت و اهل اسلام‌اند اما امام حسین علیه‌السلام حرکتی را آغاز می‌کند که در آن حرکت تازه مقام عبودیت خداوند آشکار می‌شود. مقام عبودیتی که انسان دل به رضایت و به مشیت الهی می‌دهد. ما یک نحوه عبادت داریم که در این عبادت، تکالیفمان را انجام می‌دهیم ولی این عبادت ما را مهیّای رو به رو شدن با آن امر الهی و مشیت الهی نمی‌کند. همان‌طوری که شاید در عالم ملائکه هست و خداوند آنجا به ملائکه نشان می‌دهد که یک نحوه‌ای از عبادت در میان شماست که کسی می‌تواند بیش از شش هزار سال عبادت کند اما در همه این عبادت‌ها به خواستن مشیت الهی نرسد و نتواند آن چیزی را که خداوند اراده کرده است را بپذیرد. خداوند به شیطان و به عالم ملائکه امر کرد که سجده کنند اما آن همه عبادات نگذاشت که او خود را با اراده و مشیت الهی یگانه کند. اینجاست که آن کفر وجودی او آشکار می‌شود و مشخص می‌شود که این‌ همه عبادات نتوانسته او را مهیّای پذیرفتن مشیت الهی کند. حال این طرف در قصه کربلا، امام حسین علیه‌السلام وقتی که می‌خواهند از مکه به سمت کوفه حرکت کنند، همه آن مسلمان‌ها و مقدسین به حضرت می‌گویند چرا داری این راه را می‌روی؟ کوفی‌ها که به همراهی تو نخواهند آمد، چه دلیلی دارد که آنجا بروی؟ امام حسین علیه‌السلام جواب خاصی نمی‌تواند به آنها بدهد الّا اینکه آنها را متذکر به مشیت الهی کند و متذکر به این می‌کند که مرگ بر انسان نوشته شده است و انسان راه فراری از این مشیت الهی در نسبت با مرگ ندارد و شما هنوز نتوانستید عبادتی بکنید و راهی را در عبادت طی کنید که مشیت الهی را بپذیرید و خود را در نسبت با مشیت و خواست الهی قرار دهید. ادامه دارد...