🔰تحلیل بر سخنان رهبری در مورد افزایش بنزین(۲)
🔘بن بست گفتمان دولت
🔹همه سخن از آنجا آغاز گشت که ایده دولت به پایان رسیده است. دولتی که با گفتمان مذاکره و سازش با آمریکا به عرصه انتخابات آمد و توانست به پیروزی برسد، امروز خود را در بن بست می بیند و این از همه چیز خطرناکتر است.
🔸اینکه دولت بعد از بهره برداری های خود از منافع حذف کارت سوخت و سهمیه حاملهای انرژی، مجددا در این برهه زمانی و با این شیوه مجددا به فکر بازگشت سهمیه بندی بنزین آن هم با سه برابر کردن قیمت رسیده است و چه اهدافی دست به این کار زده، بحثی قابل تامل است. اما به هر حال با این کار دولت با هر قصدی که باشد، کمتر کارشناس و تحلیلگر منصف اقتصادی در این زمان و با این شیوه از آن دفاع میکند. از انتقادات اقتصادان دانان نزدیک به جریان دولت مثل دکتر طبیبیان و مومنی گرفته تا تحلیلهای سید جبرائیلی این مساله را نشان می دهد.
🔹اگر بخواهید سخن امروز رهبر را تحلیل کنید، لازم است در زمینه های اجتماعی و پیرامونی مساله تامل کرد تا به تحلیل درست رسید.
✅ به نظر بنده مهم ترین وجهی که در سخن رهبر نمایان بود جلوگیری از یک انتحار بزرگ دولت به بن بست رسیده و بد تر شدن اوضاع و ایجاد دو قطبی در کشور بود.
هرچند که حمایت از مصوبات سران قوا، هم منطقی است که قانون اساسی از رهبر انتظار دارد و هم عقل در این برهه زمانی لازم می داند.
🔴 قانون یا خیابان؟
🔻تحلیلی از بیانات رهبری راجع گرانی بنزین
1️⃣ اولاً یادمان نرود مقصر اصلی وضعیت موجود دولت مستقر و مجلس است. دولت آقای روحانی با تئوری توسعه وابسته (اقتصاد آزاد و هضم شده در اقتصاد جهانی) طی 6-7 سال اخیر کشور را به اینجا رسانده که قیمت ارز 4-5 برابر شده، قیمت کالاهای مختلف هر کدام 100 درصد و 200 درصد و 300 درصد افزایش داشته و معیشت مردم با خطر جدی مواجه شده است. این دولت 60 درصد کارخانجات تولیدی را تعطیل و قاچاق کالا را سه برابر کرده. پس در اینکه این دولت شرایط مملکت را به حد بحران رسانده تا مجبور به اجرای طرح گرانی بنزین شود هیچ شکی نیست.
2️⃣ رهبر انقلاب گفتند از تصمیم سران سه قوه که دو نفرشان با رأی مستقیم ملت انتخاب شدند و تازه رأی نماینده رهبری -رئیسی- خیلی هم همسو و موافق اینگونه اجرا نبوده، حمایت می کنند. نه فقط این مورد؛ بلکه هر موردی که سیستم و قانون به آن رسیده.
3️⃣ ولایت فقیه نشان داده در اموری اقتصادی، سیاسی، امنیتی، نظامی و غیره به نظرات مسئولین مربوطه و کارشناسان احترام می گذارد. فقط دیکتاتورها هستند که به نظرات کارشناسان و مسئولین برآمده از رأی مردم احترام نمی گذارند.
4️⃣ تجربه نشان داده که تصمیمات ولی فقیه در شرایط بحرانی همیشه بهترین تصمیم بوده است. برخورد امام خمینی(ره) در مقاطعی همچون انقلاب، دولت موقت، تسخیر لانه جاسوسی، مدیریت جنگ، انتخاب نخست وزیر 8 ساله، عزل بنی صدر، پایان جنگ و جام زهر و برخوردهای امام خامنه ای در مقاطع دولت سازندگی، پروژه مادام العمر کردن ریاست جمهوری هاشمی و خاتمی، پروژه قتل های زنجیره ای، فتنه 78، مذاکرات 82 تا 84، فتنه 88، تحریم های 90 تا 92، ماجرای برجام و ... و همچنین رفع سایه جنگ از سر کشور در مقاطع مهم جنگ خلیج فارس، حمله آمریکا به صدام و تلاش برخی جریانات داخلی به حمایت از صدام، تصمیم دولت خاتمی در حمله به افغانستان و طالبان و ... ، جزو مهم ترین پرونده های ویژه ای هستند که امامین انقلاب بهترین تصمیمات را گرفته اند.
5️⃣ رهبر انقلاب در زمانی که دولت ساعت 12 شب جمعه اقدام به گران کردن بنزین می کند آن هم بدون اطلاع رسانی قبلی، بدون آماده کردن اذهان، بدون قانع کردن مردم و بدون هماهنگی و آمادگی دستگاه های مسئول سیاسی امنیتی از چندماه یا چندهفته قبل، بصورت چکشی و گازانبری، دو راه بیشتر نداشته است:
🔹الف) بر طبق هوای نفس یا فشار افکار عمومی، رسماً اعلام مخالفت کند؛ در نتیجه برای خودش محبوبیت بیشتری درست کرده، نقش قهرمان و منجی قائل شود. که در این حالت ساختارهای قانونی کشور زیر سؤال رفته؛ شورای عالی اقتصاد و هماهنگی سران قوا که خود رهبری بخشی از اختیاراتش را به این شورا تفویض کرده بود، زیر سؤال برود. در چنین شرایطی دولت دو حالت پیش رو داشت: یک: پذیرفتن فرمان رهبری که این دولت نشان داده در مقاطع مختلف هیچ پایبندی به دستورات رهبری نداشته و حتی دستورات حکومتی را هم اجرا نکرده است و در نتیجه اقتدار جایگاه رهبری شکسته می شد. دو: نپذیرفتن و اعلام استعفا که این هم ضربه ی سیاسی و امنیتی اش، کمتر از دو روز گذشته نبوده و قطعاً کشور علاوه بر خلاء اقتصادی، دچار خلاء سیاسی و امنیتی هم می شد.
🔹ب) بر طبق ساختارهای قانونی و اختیارات سه قوه، از طرح حمایت کند در حالیکه می داند این حمایت، باعث نارضایتی بخشی از مردم از وی خواهد شد و بخشی از مردم می گویند «ببینید رهبری مقصر است». رهبری بار دیگر نشان داد که در حوادث و بحران ها تحت تأثیر فشارها یا احساسات یا هوای نفس تصمیم نمی گیرد بلکه کاملاً عقلانی و مطابق با شرایط تصمیم گرفته و به نظرات کارشناسان هم بها می دهد.
🔸وظیفه جریان انقلاب تحلیل و تببیین صحیح این اتفاق و بیانات رهبری است و ضمناً ولایت پذیری برای همین مقاطع است نه زمانی که نظرات رهبری مؤید و همسوی نظرات ماها باشد! مطالبه از مسئولین برای کارشناسی آینده نزدیک، اجرای صحیح طرح و کم کردن فشار بر مردم جزو اولویتهاست.
🔸وظیفه مردم، پیگیری صحیح و قانونی مطالبات خویش است. مردم نگذارند عناصر آشوب طلب اصل مطالبات را به حاشیه ببرند. جامعه ما نشان داده مطالبه گر خوبی نیست. بخشی از افراد می خواهند با احساسات و خرابکاری مطالبه گری کنند که به اصل مطالبه گری ضربه می زنند. شاید یکی از دلایلی که مسئولین از تصمیمشان عقب نشینی نکردهاند همین آشوبها باشد. مردم به فکر تغییر از طریق قانون و انتخابات باشند نه خیابان!
🔸وظیفه مسئولین دولتی، امنیتی و قضایی همانگونه که جناب رئیسی در بیانیه شان گفته اند پیگیری حقوق مردم و شنیدن حرف ها و مطالبات و اعتراضات آنها، نظارت دقیق بر اجرای طرح و برخورد با آشوبگران است. البته تلاش برای کم کردن آسیبها و عبرت از کهریزکها و استفاده از روشهای صحیح جمع کردن اغتشاشات ضروری است.
☹شبکههای اجتماعی خارجی بحمدلله با تدبیر دولت برای مقابله با ناآرامیها از دسترس خارج شدهاند. این امر نشاندهنده این است که اولا دولت به خوبی به نقش این شبکهها در اغتشاشات واقف است، ثانیا آنچه ادعا میشد ممکن نیست، کاملا شدنی است!
دقیقا به همین دلیلی که هماکنون این شبکهها از دسترس خارج شدهاند، همیشه بابد چنین باشد. تفاوت وضع کنونی با سایر اوقات این است که امروز خسارات این شبکهها کاملا آشکار و ملموس است، اما در سایر مواقع، خسارات به قدری پنهان است که محسوس نیست. دولت همچنان که برای مقابله با اغتشاشات خیابانی این شبکهها را مسدود کرد، باید برای مقابله با اغتشاشات فرهنگی نیز برای همیشه این شبکهها را مسدود نماید.
🔸 واکنش آیت الله جوادی آملی به حوادث کشور
🔹️ مسئولین باید دقیق بفهمند که الان صلاح مملکت چیست و اگر کوتاهی کردند شرعا ضامن اند.
🔹️ آتش زدن مشکلی را حل نمی کند جز اینکه ایجاد آشوب می کند.
🔹️دشمن مشترک است هم (مخالفان)باید ببینند و هم ما باید ببینیم.
🔹️دشمن مشترک صف است نه برای ما و نه برای اونا بلکه برای نظام صف بسته است.
🔹️ وظیفه این است که عالمانه و محققانه شب و روز تلاش بکنند و از اقتصاددانان مملکت بررسی کنند و اگر صلاح مملکت باشد یقینا مردم رضایت میدهند.نظام را باید با تخصص حفظ کرد.
حفظ نظام از اوجب واجبات هست.
🔹️ کمیل شخصیت بزرگی بود. امیرالمؤمنین علیه السلام او را مسئول منطقه هیت کرد. این نامه در نهج البلاغه است.
🔹️ معاویه آمد آن منطقه را غارت کرد و کمیل که مسئول آن منطقه بود حضرت نامه گلایه آمیز به او نوشت،این عبارت در نهج البلاغه نیست اما خلاصه اش این است تو فقط بدرد دعای کمیل میخوری. این ها آمدند بردند زدند تو چه کار میکردی.
🔹️ بعضی ها فقط بدرد دعای کمیل می خوردند،واقعا صلاحیت برای مملکت ندارند لذا داد مردم در نمی آمد.
۹۸/۸/۲۶
🔸کمیسیون برنامه و بودجه مأمور رفع ایرادات طرح افزایش نرخ بنزین شد
عباسی سخنگوی هیأت رییسه مجلس:
🔹مرکز پژوهشها و کمیسیون برنامه و بودجه مأمور رفع ایرادات اجرای تصمیم افزایش قیمت بنزین شدند.
🔹همچنین مقرر شد هر چه سریعتر درآمدهای حاصل از اجرای این قانون به حساب مردم واریز شود.
😊گمان میکنم مهمترین دلیل موضع رهبر انقلاب که تعجب بسیاری از منتقدان دولت را برانگیخت، "تقسیم تقصیر" بود.
در حالیکه محبوبیت رئیس جمهور و دولت به صفر میل میکند، تحمل بار ناشی از تصمیم اخیر محال بهنظر میرسد. درست زمانیکه مجلس و برخی ارکان دیگر نظام در تدارک تجدیدنظر در این تصمیم بودند، رهبری آنرا بدون بازگشت اعلام کردند. بازگشت از این تصمیم چه به دلایل اقتصادی و چه سیاسی میتوانست بهکلی ساختار دولت را دچار فروپاشی و اضمحلال کند و ظاهرا رهبری باقی بودن دولت ضعیف و بیقواره را بهتر از فروپاشی کامل آن و در واقع بهتر از "بی دولتی" دانستهاند لذا سهم تقصیر دولت را به سران قوا تقسیم کردند. به خصوص اینکه زوال اخلاق سیاسی در برخی دولتمردان، احتمال رفتارهای پرهزینهتری را تقویت میکند.
آیا راهی برای رهایی از چنین وضعی هست؟ استعفای دولت؟ استیضاح و اعلام عدم کفایت؟ برگزاری انتخابات زود هنگام؟
هیچکدام.
مردمسالاری ساختارمند یگانه راه تغییر واقعی است. راهی که منافاتی با "ثبات" ندارد. بیست و چند میلیون نفر به ابقای همین دولت رای دادهاند و اغتشاشات ناگهانی دو روز اخیر نشان میدهد تغییر جز از طریق انتخابات آتی، گزینهی قابل اعتمادی نیست.
☑️بی تدبیری دولت و بروز خسارت های جبران ناپذیر | شاید باید منتظر ۹ دی دیگری باشیم...
🔸آنچه که در ماجرای افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین مسلم به نظر می رسد، بی تدبیری دولت تدبیر و امید! در روند اجرای این طرح و اجرای شبانه و بدونه اقناع افکار عمومی بوده است.
🔸دولتی که سران آن همواره پرداخت یارانه از سوی دولت قبل را گدا پروری می دانستند ، حالا به بهانه اینکه درآمد ناشی از افزایش قیمت بنزین را می خواهند به طبقات ضعیف پرداخت کنند دست به اجرای یک طرحی می زنند که امروز شاهد تبعات اجتماعی آن هستیم.
🔸اعتراضاتی که به گرانی قیمت بنزین در این روزها رخ داده ؛ دور از انتظار نبوده است و زمان بسیار بد اجرای این طرح با توجه به فشارهای سنگین اقتصادی این روزهای مردم ایران و نیز رخدادهایی که در برخی از کشورهای منطقه شاهد آن هستیم ، بر اقتدار و همبستگی ملت و کشور خدشه وارد نموده است.
🔸کنترل بازار و قیمت ها پس از افزایش قیمت بنزین از عهده این دولت بر نمی آید ، چرا که در این سالها دولت همواره نظاره گر افزایش بی حساب و کتاب بسیاری از کالاها به بهانه های مختلفی از جمله نوسانات ارزی و تحریم ها بوده ایم و اقدام بازدارنده ای از سوی مسئولان امر برای جلوگیری از افزایش قیمت ها و ساماندهی به بازار صورت نگرفته که امیدواریم این بار رویکرد متفاوتی را در پیش بگیرند.
🔸اما آنچه که امروز باز می تواند کشور را از این گردنه سخت رهایی بخشد ؛ تبعیت از فرامین رهبر معظم انقلاب است و مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در درجه اول باید نسبت کاهش فشارهای اقتصادی بر گُرده مردم همت کنند و از سوی دیگر نیز مردم نجیب ایران باید صف خود را از جماعت اغتشاشگری که نفوذی های معاندین و بدخواهان انقلاب اسلامی به شمار می رود جدا نموده و مانع از سوء استفاده دشمنان شوند و شاید برای جمع کردن بساط فتنه گران و اشرار می بایست منتظر یک ۹ دی دیگر باشیم.
🔴 فقط با ولایت مداری آرام شوید
🔹عموم مردم و بخشی از بدنه حزب الله از بیانات رهبری در حمایت تصمیم سران قوا در مسئله گرانی بنزین قانع نشده و هیچ تبیین و تحلیلی را هم قبول ندارند.
🔸سال 60 وقتی آیت الله خامنه ای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند قصد داشتند آیت الله مهدوی کنی یا فرد دیگری را برای نخست وزیری معرفی کنند. به علت فشار مجلس و نامه نگاری به رهبر کبیر انقلاب یعنی امام خمینی(ره)، ایشان خطاب به آیت الله خامنه ای فرمود که آقای میرحسین موسوی را به نخست وزیری معرفی کنید.
🔹آیت الله خامنه ای مخالف بود چون اساساً خط فکری و سیاسی میرحسین موسوی را قبول نداشت. در اینجا نظر امام را پذیرفت و موسوی را به مجلس برای نخست وزیری معرفی کرد.
🔸سال 1364 بعد از اینکه آیت الله خامنه ای مجدد به ریاست جمهوری انتخاب شدند باز قصد نداشتند که جناب میرحسین موسوی را به نخست وزیری معرفی کنند. باز مجلس به ریاست مرحوم هاشمی رفسنجانی و جناب محسن رضایی بعنوان فرمانده سپاه به امام خمینی(ره) نامه نوشتند و از امام خواستند که نگذارد میرحسین موسوی از نخست وزیری حذف شود!
🔹جناب رضایی در نامه نوشته بود چنانچه میرحسین به عنوان نخست وزیر مجدد انتخاب نشود در جبهه ها و بین نیروها اختلاف می افتد و موضع ما در جنگ تضعیف می شود. هاشمی هم نوشته بود امروز مصلحت است که جناب میرحسین موسوی دوباره به عنوان نخست وزیر انتخاب شود.
🔸امام به یکی دو نفر پیام دادند که به آقای خامنه ای بگویید که آقای میرحسین موسوی را مجدد برای نخست وزیری معرفی کنید. اینجا آیت الله خامنه ای مقاومت کردند و گفتند تا امام به من حکم ندهد قبول نمی کنم. گفتند چرا حکم؟ پاسخ داد چون هیچ حجت شرعی برای معرفی آقای میرحسین موسوی ندارم و ایشان را کامل می شناسم به درد این جایگاه نمی خورد و ... .
🔹امام(ره) پیام دادند باشه من حکم می دهم. این چنین آیت الله خامنه ای با وجود اینکه قلباً و عقلاً با میرحسین موسوی مشکل داشت با نظر امام موافقت کرد.
🔸حالا در رابطه با مسئله افزایش نرخ بنزین؛ همه می دانیم که اجرای این طرح در این زمان با این شرایط بدست بی کفایت ترین رئیس جمهور تاریخ جمهوری اسلامی و بدست بی عرضه ترین وزرای تاریخ ایران و بدست ناکارآمدترین مدیران، کشور را دچار آشوب و بلوا کرده؛ اما هیچ کدام نمی توانیم ادعا کنیم بیشتر از رهبری می فهمیم! یعنی رهبر انقلاب خودشان نمی دانند که مردم قانع نشدند؟ قطعاً می دانند.
🔹اما تکلیف چیست؟ انفعال و غرزدن و عصبانیت و ناراحتی؟ آیا تکلیف این است که ناامید شویم؟ پس چه شد معنای ولایت مداری؟ چه شد «از تو به یک اشاره/ از ما به سر دویدن»؟ چه شد: «وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد»؟
🔸به نظرم اگر تبیین ها و تحلیل ها آرام تان نکرده، تنها راه توکل به خدا و اطاعت از ولایت است. دنبال توجیهات هم نباشیم. میدانیم برخی حرف ها توجیه است. وقتی ولایت گفتند از این تصمیم حمایت می کنم ضمن انتقاد به عملکرد سران قوا و عدم مدیریت شان و مطالبه از آنها، دیگر ناامید نباشیم. امام فرمود: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملک تان آسیب نبیند. اینکه چرا حمایت کردند را مفصل هم توضیح دادیم اگر قانع نشدید تنها جواب ولایت پذیری است.
🔴توقع ما از رهبری؛ قهرمان شدن یا انجام وظیفه؟!
🔺بعد از بیانات روز گذشته رهبر معظم انقلاب درباره طرح مدیریت مصرف سوخت، موج سوالات و ابهامات برای بسیاری پیش آمد. چراکه حضرت آقا برخلاف تصور و توقعشان سخن فرموده بودند!
🔹دوستان! توقع داشتید رهبری چه بگویند؟ برخلاف تصمیم شورای هماهنگی های اقتصادی، بر خلاف دموکراسی و قانون، برخلاف نظر جمع قابل توجهی از کارشناسان، برخلاف مصلحت کشور در شرایط تحریم فروش نفت، برخلاف سازوکارهای قانونی... سخن بگویند؟!
🔹برخی دوستان میگویند ما می دانیم که اصل طرح لازم بوده و اعتراض ما به چگونگی اجرای طرح است نه اصل آن؛ چیزی که رهبری عزیز در بیاناتشان درباره آن سکوت کردند!
✅اولا که ایشان نسبت به چگونگی اجرا تذکراتی دادند. هم در تذکر خصوصی به رئیس جمهور در روز جمعه که بخشی از آن رسانه ای شد، هم در بیانات درس خارج امروز که نسبت به نظارت بر افزایش قیمت ها که نگرانی جدي مردم است، تذکر اکید دادند.
✅اما راجع به جزئیات، اگر رهبری اعتراض می کردند، واکنش دولت چه بود؟
درباره دولتی حرف می زنیم که بجای پاسخگویی، مدام دارد از #بی_اختیاری و کمی امکانات و دخالت نهادها و فشار تحریم ها و... حرف می زند و ناله می کند؛ نه دولتی که دربرابر وظایف قانونی خود و توقعات مردم و رهبری خاضع است. متاسفانه دولت در شرایطی ست که ظرفیت چنین انتقادی را ندارد و خطر ابتلا به هزینه تراشی برای کشور از سوی آن محتمل تر است.
✅پیگیری نگرانی مردم درباره جزئیات اجرای طرح با چه کسی ست؟ جز نمایندگان مجلس که وظیفه نظارت بر اجرای قانون را به عهده دارند؟
وظیفه رهبری بیان سیاست های کلی و نظارت بر حسن اجرای آن و مراقبت از نظام و قانون اساسی و ساختار سیاسی ست.
🔻حال به نظر شما، «محافظت از قانون و سازوکارهای قانونی»، وظیفه رهبری و در راستای «مراقبت از نظام و قانون اساسی» است یا وارد شدن ایشان بعنوان قهرمان و پیگیری کاری که اجرای آن وظیفه یک قوه و نظارت بر اجرای آن بر عهده یک قوه دیگر؟
⭕️ فاصله ما و رهبری در این روزها
بعد از سخنان رهبرانقلاب چه احساسی داشتید؟ احساس تفاوت نداشتید؟ آنچه رهبر انقلاب رقم زد با مسیری که انقلابی ها و اصولگراها و غیره طی دو روز اول بعد سهمیه بندی انجام دادند چه میزان قرابت داشت؟ چرا؟ اختلاف کجاست که در چنین بزنگاه هایی خودش را نشان می دهد؟ مبنایی و یا سیاسی و یا حتا اخلاقی؟
اجازه دهید این متن را تلخ مرور کنیم؛ شایدم هرسه.
بعد از اعلام سهمیه بندی، در ضعف تدبیر عمیق دولت در اطلاع رسانی و نگرانی از آینده طرح، مردم دچار عصبیت شدند و به خیابان ریختند. در این میان بسیاری از من و شما چه کردیم و باید چه می کردیم؟
برخی به آتش اعتراضات خیابانی دمیدند. برخی فرصت یافتند اشتباه مردم در انتخاب روحانی را به رخ بکشند. برخی تلاش کردند حساب رئیسی و یا حتا رهبری را از اجرای سهمیه بندی جدا کنند. اصولگراهای مجلس که قاعدتا باید باتجربه تر و ریش سفیدتر عمل کنند ابتدا مصوبه شورای عالی سران را غیرقانونی دانستند و بعد هم تلاش کردند مانع اجرای طرح شوند و برخی شان بعد از سخنان رهبری نیز کوتاه نیامدند و تا استیضاح رئیس دولت و مجلس هم پیش رفتند. مردم چه برداشتی از این رفتار دارند؟ غیر از اینست که برداشت غالب این شد که نظام برای اجرای این سیاست دچار تردید و دودلی است؟ همین ابهام، آتش بیار اغتشاشات نبود؟
رهبری اما به میدان آمد و تصریح کرد به سران قوا حسن ظن دارم و از تصمیم مشترک حمایت می کنم.
مساله روشن نبود؟
دولت ناکارامد در دو سال پایانی تصمیم می گیرد به توصیه بسیاری از کارشناسان به مردم ستم دیده از بار تلاطم ارزی و تحریم ها کمک نقدی و بسته حمایتی دهد. هیچ راهی هم ندارد جز مالیات گرفتن از دارنده ها به روش افزایش قیمت بنزین. همین را هم در شورای عالی سران قوا که با تصویب رهبری تشیکل شده است مصوب می کند. رهبری هم تائید و حمایت می کند. تا اینجای ماجرا ابهام بود؟ چرا حاضر نشدیم از ساختار مردمی حمایت کنیم؟
مساله اینست که برخی از ما حرمتی برای ساختارهای جمهوریت قائل نیستیم. این ساختارها مشروعیتش به امضای جمهوریت است. این ساختارها برآمده از مردم سالاری است. دفاع از ساختار دفاع از فرد و این و آن نیست. دفاع از مردم است. چطور این مبنای معرفتی را رها کردیم؟ چرا حاضر نشدیم نگرانی مردم از این تصمیم را در ساختار موجود حل و فصل کنیم وبه کف خیابان نبریم؟
اما فقط همین نیست.
شاید هم می دانستیم اما نگران چهارتا فالور و لایک و رای امروز و فردایمان بودیم. نبودیم؟ رهبری کار نکرده ما را تمام کرد.