🔹جریان اپوزیسیون بدون اندیشمند نیست.
کسانی چون سروش، سید جواد طباطبایی و کدیور اندیشمندان اپوزیسیون هستند.
اما چرا به جای آنها، لمپنهایی مانند رضا پهلوی، علی کریمی، مصی و مانند آنها را به عنوان رهبر انتخاب میکند؟
🔹در دورهی دوم خردادیها، اپوزیسیون در پی این اندیشمندان خود رفت.
اما در برابر آنها اندیشمندان مذهبی بلافاصله برخاستند. اندیشه در برابر اندیشه قرار گرفت. جریان انقلابی در برابر چنان اپوزیسیونی، طرحهایی مانند طرح معرفت و طرح ولایت را راه انداخت و به بالا بردن سطح عقلانیت جامعه پرداخت.
البته جریان اپوزیسیون هم به ترویج عقلانیت مد نظر خود پرداخت. نتیجهی این تقابلها بالا رفتن سطح عقلانیت جامعه بود. این نکته خیلی مهم است.
جامعهای که سطح #عقلانیت بالایی دارد، قوی میشود و البته به عقلانیت برتر رو میآورد. این جامعه برای غرب خطرناک است.
🔹چارهی غرب چیست؟ ایجاد جامعهای که مردمش فرق شتر نر و ماده را درک نکنند. تصورم این است وقتی معاویه به امیرالمؤمنین علیه السلام پیغام داد با صدهزار نفر به جنگ تو میآیم که فرق شتر نر و ماده را نمیدانند، آن بزرگوار کربلا را دید. غرب از ایران چنین جامعهای میخواهد.
پس رهبر لمپن انتخاب میکند. در برابر این لمپنها اندیشمندان ما حرفی برای گفتن ندارند، چون چیزی از سنخ اندیشه در میان نیست. ما هم ناچاریم در برابر این افراد، سلبریتیهای انقلابی را مطرح کنیم. آن وقت نگاه مردم، چه انقلابی و چه ضدانقلاب، به سلبریتی است که حامل هیچ اندیشه و عقلانیتی نیست. نتیجه در هر صورت باخت ایران اسلامی است.
🔹 بخش اصلی جهاد تبیین به #تقویت_ عقلانیت جامعه اختصاص یابد.
این که فلان مطلب دروغ است و بهمان مطلب تحریف، نکتهی درجه دومی است. نکته این است که جامعه قبول کند عاقل باشد. اگر این کار انجام نشود، دائماً باید ثابت کنیم که نظام نمیتواند عامل مسمومیت دختران باشد!