eitaa logo
طلبه انقلابی
221 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
612 ویدیو
155 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️ مقاله دکتر ظریف در رسانه روابط خارجی آمریکا و چند نکته ✍ ... آقای دکتر محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیس جمهور روز گذشته مقاله‌ای در رسانه شورای روابط خارجی ایالات متحده آمریکا () منتشر و مواضعی ایراد کرده که چند نکته درباره آن قابل تامل است. 1️⃣ آقای ظریف نوشته که دولت آقای پزشکیان آماده مدیریت تنش‌ها با آمریکاست و امید دارد مذاکراتی از موضع برابر در مسائل هسته‌ای و فراتر از آن با دولت ترامپ برگزار شود. این جمله، قلب مقاله آقای ظریف است و باقی مطالب را باید حاشیه دانست. نخستین پرسشی که دکتر ظریف باید بدان پاسخ دهد این است که چرا در میانه جنگ تمام عیار ارتش آمریکا علیه مقاومت، درخواست کتبی مذاکره به واشنگتن فرستاده است؟ آیا او از جانب شورای عالی امنیت ملی چنین ماموریتی داشته است؟ رهبر حکیم انقلاب اسلامی حتی در مورد وزارت امور خارجه - در زمانی که آقای طریف وزیر خارجه بودند- تصریح فرمودند که وزارت امور خارجه صرفا مجری مصوبات شورای عالی امنیت ملی است. آیا ، برای ارسال درخواست کتبی مذاکره با آمریکا در «مسائل هسته‌ای و فراتر از آن»، به آقای ظریف ماموریتی داده است؟ دومین پرسشی که ایشان باید پاسخ دهند این است که منظورشان از چیست؟ مگر ایران تنشی ایجاد کرده که بخواهد با مذاکره با آمریکا آن تنش را مدیریت کند؟ 2️⃣ شما با دولت آمریکا یک توافقی امضا کردید که به زودی تبدیل به یک تعهد یکجانبه از سوی تهران شد. آمریکا سردار بلندپایه شما را ترور کرد و رسما مسئولیت آن را بر عهده گرفت. آمریکا در غزه مرتکب نسل کشی و در لبنان و سوریه و دیگر کشورهای منطقه مرتکب جنایت شده و می‌شود. این تنش‌ها را می‌خواهید با مذاکره مدیریت کنید؟ مشکل آمریکا در ارتکاب این جنایت‌ها این بوده که استدلال جنابعالی را نشنیده و شما می‌خواهید با مذاکره، واشنگتن را قانع کنید که جنایت نکند؟ 3️⃣ آقای ظریف بلافاصله پس از اعلام آمادگی برای مذاکره، نوشته است که «ایران تسلیم خواسته‌های غیرمنطقی نخواهد شد». معنی این جمله آن است که مذاکره‌ای که ایشان از آن سخن می‌گویند، اساسا ربطی به جبران بدعهدی‌های آمریکا در برجام یا توقف جنایات آمریکا در منطقه ندارد. بلکه آمریکا یک سری خواسته دارد که ایران آماده مذاکره حول آنهاست! منتهی یک سری از این خواسته‌ها منطقی است، یک سری غیرمنطقی است و ایران تسلیم خواسته‌های غیرمنطقی نخواهد شد! آقای ظریف باید بفرمایند خواسته‌های منطقی آمریکا دقیقا کدامند؟ مقاله ایشان از جانب آمریکا خطاب به ایران است یا از جانب ایران خطاب به آمریکا؟ 4️⃣ آقای ظریف نوشته‌اند که اگر غرب رویکرد همکاری با ایران را رها نمی‌کرد، تعداد سانتریفیوژهای ایران افزایش نمی‌یافت و غنی‌سازی اورانیوم از 3.5 درصد به بالای 60 درصد نمی‌رسید. این سخن، حقیقتا حیرت‌انگیز است. آقای ظریف باید بفرمایند مگر بنا نبوده که 10 سال پس از قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل (یعنی سال 1404)، تمامی محدودیت‌های هسته‌ای ایران رفع شود؟ چگونه است که ایشان می‌گویند اگر غرب رویکرد همکاری با ایران را رها نمی‌کرد، برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران متوقف شده بود؟ 5️⃣ آقای ظریف نوشته اند: «توافق هسته‌ای نمونه‌ای منحصربه‌فرد است و غرب باید به احیای آن بپردازد. اما برای این کار، باید اقدامات مشخص و عملی—شامل اقدامات سیاسی، قانونی و سرمایه‌گذاری‌های مشترک سودآور—انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که همان‌طور که وعده داده شده است ایران می‌تواند به‌طور اقتصادی از این توافق بهره‌برداری کند». سوال این است که آیا غرب منتظر نصیحت آقای ظریف بوده که تاکنون اجازه بهره‌مندی ایران از برجام را نداده است؟ یا اینکه ایشان علاقه دارند یک وعده توخالی دیگر از غربی‌ها بشنوند و تضمینی در حد امضای کری بگیرند و بار دیگر آنچه غربی‌ها می‌خواهند، تقدیمشان کنند؟ 6️⃣ مطلب آقای ظریف برای فارین افیرز، بسیار نگران‌کننده است. نگران کننده است به این دلیل که رئیس جمهور، شناخت صحیحی از تحولات نظم جهانی ندارد. بجای اینکه در صدد مهندسی نظم جدید منطقه‌ای باشد، همچنان در مقام برطرف کردن خواسته‌های هژمون نظم قدیم است. او درک معتبری از ماهیت آمریکا ندارد و نمی‌خواهد یا نمی‌تواند ببینید که آنکه در غزه نسل‌کشی می‌کند، اسرائیل نیست، خود آمریکاست. ظریف یک نگاه آرمان‌گرایانه و عاطفی به مناسبات بین‌المللی دارد و خیال می‌کند آنچه موجب تنش میان کشورها می‌شود، یک سری سوء تفاهم است که با گفت و گو و مذاکره قابل حل است. اما منافع ملی را نمی‌توان بر این دست تخیلات استوار کرد. تجربه برجام، کفایت می‌کند.
🔹️ پیامدهای سقوط دولت سوریه و تهدیدات چندلایه علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ✍ ... سقوط احتمالی دولت سوریه فراتر از یک تغییر در موازنه‌های داخلی این کشور، منجر به بازآرایی قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد شد. این تغییر، از بین رفتن یکی از محورهای بسیار مهم مقاومت در خاورمیانه به منزله گشایش فصلی جدید در بحران‌های منطقه‌ای است که با تهدیدات چندبعدی علیه امنیت ملی ایران همراه خواهد بود. ۱) سوریه حلقه کلیدی در اتصال محور مقاومت (ایران، سوریه، و حزب‌الله) است. سقوط این کشور کریدور لجستیکی زمینی از ایران به لبنان را مسدود کرده و انتقال تسلیحات راهبردی به حزب‌الله را مختل می‌کند. ۲) بدون پشتیبانی لجستیکی مستمر، توانایی حزب‌الله برای پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی کاهش می‌یابد. این امر رژیم صهیونیستی را به گسترش اقدامات نظامی در لبنان و حتی ایران تشویق می‌کند. ۳) حزب‌الله، به دلیل کاهش دسترسی به تسلیحات و پشتیبانی، ممکن است به جنگ‌های چریکی محدود شود. این امر ظرفیت بازدارندگی محور مقاومت را تضعیف خواهد کرد. ۴) گروه‌های تروریستی مانند داعش ممکن است از بی‌ثباتی در سوریه برای بازسازی ساختارهای خود در عراق استفاده کنند. این امر منجر به ایجاد کانون‌های ناامنی در همسایگی ایران می‌شود. ۵) ترکیه با سقوط سوریه می‌تواند نفوذ خود را در شمال عراق افزایش داده و حضور نظامی خود را در مناطق کردستان و موصل تقویت کند. این امر تهدیدی مستقیم برای تمامیت ارضی عراق و امنیت مرزهای غربی ایران است. ۶) بی‌ثباتی منطقه‌ای، اختلافات بین اربیل و بغداد را تشدید کرده و اقلیم کردستان عراق را به تجزیه نزدیک می‌کند. تجزیه احتمالی این منطقه، گروه‌های کرد مسلح مانند پ‌ک‌ک و پژاک را برای انجام عملیات در مناطق مرزی ایران تحریک می‌کند. ۷) در صورت ایجاد دولت کردی مستقل، استان‌های غربی ایران مانند کردستان و آذربایجان غربی با افزایش فعالیت گروه‌های تجزیه‌طلب روبه‌رو خواهند شد. ۸) آنکارا ممکن است با تحریک جریان‌های پان‌ترکی در مناطق کردنشین، به تشدید تجزیه‌طلبی دامن بزند. ۹) پیروزی گروه‌های تحت حمایت ترکیه مانند ترک‌های تحریرالشام در سوریه، می‌تواند به تقویت جریان‌های پان‌ترکی در مناطق شمال غربی ایران، مانند آذربایجان و اردبیل، منجر شود. ۱۰) ترکیه و جمهوری آذربایجان ممکن است از این فرصت برای تحریک گرایش‌های تجزیه‌طلبانه استفاده کنند. این اقدام، علاوه بر تهدید امنیت مرزهای شمال غربی، می‌تواند زمینه را برای گسترش نفوذ نظامی و سیاسی ترکیه در منطقه فراهم کند. ۱۱) با سقوط سوریه، گروه‌هایی مانند جیش‌العدل و دیگر شبه‌نظامیان فعال در بلوچستان، از خلأ امنیتی در منطقه برای گسترش فعالیت‌های خود بهره می‌گیرند. ۱۲)‌ این گروه‌ها ممکن است تحت حمایت مستقیم عربستان سعودی و امارات متحده عربی قرار گیرند تا فشار بر ایران افزایش یابد. ۱۳) حملات احتمالی به زیرساخت‌های استراتژیک در جنوب شرقی کشور، مانند خطوط انتقال انرژی، می‌تواند هزینه‌های امنیتی و اقتصادی ایران را به طور قابل توجهی افزایش دهد. ۱۴) سقوط سوریه ممکن است طالبان را به افزایش تحرکات نظامی در مرزهای شرقی ایران ترغیب کند، به ویژه اگر ایران مجبور به انتقال نیروهای خود از شرق به غرب برای مدیریت بحران‌های منطقه‌ای شود. ۱۵) کشورهای غربی و پاکستان ممکن است طالبان را برای تحت فشار گذاشتن ایران در شرق، حمایت کنند. این اقدام، علاوه بر افزایش ناامنی مرزی، دسترسی ایران به منابع استراتژیک در افغانستان را محدود خواهد کرد. ۱۶) برای حفظ امنیت خودمان باید قاطع و محکم‌تر از عملیات وعده صادق۲ به رژیم صهیونیستی پاسخ بدهیم و انتقام خون شهدای پدافند ارتش را بگیریم تا منجر به اتفاقات تلخ ذکر شده نشود.