eitaa logo
گاهی وقت‌ها
3.7هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
91 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
4.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید| رهبرانقلاب، صبح امروز: 🔻 من میگویم الان ما در #نشاط_چهل_سالگی و آمادگی و قدرت لازم برای حرکت به طرف جلو هستیم، امکانات داریم، ظرفیت داریم، این مشکلاتی که وجود دارد، همه‌اش قابل رفع است. 🔸️ گرانی قابل رفع است. 🔹️ کاهش ارزش ریال قابل رفع است. 🔸️ مشکل مسائل تولید داخلی قابل رفع است. اینها همه‌اش قابل رفع است. 👈 یک مقداری #صبر، یک مقداری #تدبیر، یک مقداری #اتحاد و اتفاق، یک مقداری جدیّت در حرکت. این چیزها را لازم دارد. 🔺️ ما امکاناتمان بسیار خوب، دشمن هم در حال ضعف و ان‌شاءاللّه ضعیف‌تر شدن هر چه بیشتر است. از این #فرصت باید استفاده کرد. ۹۷/۱۱/۲۹ 📥 سایر کیفیت‌ها👇 http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=41738
🌸 امام علی علیه السلام: 🔹 ریشه‌ی صبر، داشتن یقین راستین به خداست. 🔸غررالحکم حدیث ۳۰۸۴ 💠🔸💠 ایمانت که محکم باشه، باور می‌کنی که هر اتفاقی برات می‌یفته حکمتی از جانب «حکیم مطلق» پشتش نهفته‌ست. حتی اگه هیچ کس اون حکمت رو ندونه. برای همین، «صبر» راحت‌تر و دم دست‌تر می‌شه.☺️ اصلاً در برابر حکمت حکیمی که بهش ایمان کامل داری، #صبر ، یه عکس‌العمل کوچیک و سطح پایین به حساب می‌یاد. 😊 و این جوری می‌شه که یه بانوی بزرگ می‌تونه وسط کاخ #ظلم بایسته و با صدای بلندی که هنوز توی گوش تاریخ می‌پیچه ، بگه: ما رأیتُ إلّا جمیلاً 😭 #در_محضر_روایت ✍ #ن_س_باران 🔗 #منگنه‌چی http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
▪️💠▪️ کتاب محبوب بچگی‌هایم، درباره‌ی بچه‌های فقیر مکتبخانه‌ای بود که غذای همه‌شان نان‌خشک بود جز یک نفر که می‌توانست همراه نانش حلوا هم بیاورد. بچه‌ها دورش جمع می‌شدند و ازش خواهش می‌کردند بهشان حلوا بدهد و او برای هر لقمه شرطی داشت: اینکه از آن‌ها سواری بگیرد. داستان با پسربچه‌ای تمام شد که نان خالی خوردن را به سواری دادن ترجیح داد. ▪️ این روزها وقتی بچه‌ها با هیجان از حرف می‌زنند و از ما و ترس آمریکایی‌ها، راستش تنها چیزی که می‌ترساندم این است که نفهمیده باشند برای این مسیر چه هزینه‌هایی باید بدهیم. وقتی پسرکم با هیجان می‌گوید: "با مشت کله‌پوک را داغون می‌کنم" می‌بینم که تصورش از مبارزه بیشتر شبیه صحنه‌های سوپرمن، بن‌تن و لاک‌پشت‌های نینجاست تا مبارزه‌ی پسربچه‌ی مکتب‌خانه‌ی بچگی‌های من. مبارزه‌هایی که می‌جنگی، شکست می‌دهی بدون این‌که خراشی برداری. حتی توی رجزخوانی‌های خودمان هم گاهی حس می‌کنم این مسأله، این مهم‌ترین بخش هر مبارزه را فراموش می‌کنیم : اینکه هر اقتداری هزینه‌ای دارد. پشت هر سواری ندادنی، حلوا نخوردنی هست. هر کجا در قرآن وعده‌ی پیروزی آمده، حرف از ابتلا، سختی، و فداکاری‌هایی هست. این روزها دربه‌در دنبال کتاب می‌گردم. دنبال داستانی که از سربلندی بگوید در کنار هزینه‌هایش. کتابی که از تصویر واقعی‌تری به بچه‌ها بدهد. ▪️💠▪️ ✍ 🔗 http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
هدایت شده از گاهی وقت‌ها
▪️💠▪️ کتاب محبوب بچگی‌هایم، درباره‌ی بچه‌های فقیر مکتبخانه‌ای بود که غذای همه‌شان نان‌خشک بود جز یک نفر که می‌توانست همراه نانش حلوا هم بیاورد. بچه‌ها دورش جمع می‌شدند و ازش خواهش می‌کردند بهشان حلوا بدهد و او برای هر لقمه شرطی داشت: اینکه از آن‌ها سواری بگیرد. داستان با پسربچه‌ای تمام شد که نان خالی خوردن را به سواری دادن ترجیح داد. ▪️ این روزها وقتی بچه‌ها با هیجان از حرف می‌زنند و از ما و ترس آمریکایی‌ها، راستش تنها چیزی که می‌ترساندم این است که نفهمیده باشند برای این مسیر چه هزینه‌هایی باید بدهیم. وقتی پسرکم با هیجان می‌گوید: "با مشت کله‌پوک را داغون می‌کنم" می‌بینم که تصورش از مبارزه بیشتر شبیه صحنه‌های سوپرمن، بن‌تن و لاک‌پشت‌های نینجاست تا مبارزه‌ی پسربچه‌ی مکتب‌خانه‌ی بچگی‌های من. مبارزه‌هایی که می‌جنگی، شکست می‌دهی بدون این‌که خراشی برداری. حتی توی رجزخوانی‌های خودمان هم گاهی حس می‌کنم این مسأله، این مهم‌ترین بخش هر مبارزه را فراموش می‌کنیم : اینکه هر اقتداری هزینه‌ای دارد. پشت هر سواری ندادنی، حلوا نخوردنی هست. هر کجا در قرآن وعده‌ی پیروزی آمده، حرف از ابتلا، سختی، و فداکاری‌هایی هست. این روزها دربه‌در دنبال کتاب می‌گردم. دنبال داستانی که از سربلندی بگوید در کنار هزینه‌هایش. کتابی که از تصویر واقعی‌تری به بچه‌ها بدهد. ▪️💠▪️ ✍ 🔗 http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
هدایت شده از گاهی وقت‌ها
▪️💠▪️ کتاب محبوب بچگی‌هایم، درباره‌ی بچه‌های فقیر مکتبخانه‌ای بود که غذای همه‌شان نان‌خشک بود جز یک نفر که می‌توانست همراه نانش حلوا هم بیاورد. بچه‌ها دورش جمع می‌شدند و ازش خواهش می‌کردند بهشان حلوا بدهد و او برای هر لقمه شرطی داشت: اینکه از آن‌ها سواری بگیرد. داستان با پسربچه‌ای تمام شد که نان خالی خوردن را به سواری دادن ترجیح داد. ▪️ این روزها وقتی بچه‌ها با هیجان از حرف می‌زنند و از ما و ترس آمریکایی‌ها، راستش تنها چیزی که می‌ترساندم این است که نفهمیده باشند برای این مسیر چه هزینه‌هایی باید بدهیم. وقتی پسرکم با هیجان می‌گوید: "با مشت کله‌پوک را داغون می‌کنم" می‌بینم که تصورش از مبارزه بیشتر شبیه صحنه‌های سوپرمن، بن‌تن و لاک‌پشت‌های نینجاست تا مبارزه‌ی پسربچه‌ی مکتب‌خانه‌ی بچگی‌های من. مبارزه‌هایی که می‌جنگی، شکست می‌دهی بدون این‌که خراشی برداری. حتی توی رجزخوانی‌های خودمان هم گاهی حس می‌کنم این مسأله، این مهم‌ترین بخش هر مبارزه را فراموش می‌کنیم : اینکه هر اقتداری هزینه‌ای دارد. پشت هر سواری ندادنی، حلوا نخوردنی هست. هر کجا در قرآن وعده‌ی پیروزی آمده، حرف از ابتلا، سختی، و فداکاری‌هایی هست. این روزها دربه‌در دنبال کتاب می‌گردم. دنبال داستانی که از سربلندی بگوید در کنار هزینه‌هایش. کتابی که از تصویر واقعی‌تری به بچه‌ها بدهد. ▪️💠▪️ ✍ 🔗 http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
⭕️ چک سفید خدا 🔻 خدا در قرآن به دو گروه داده و فرموده است خودتان مبلغش را بنویسید! 🔺یک گروه کسانی هستند که بر می‌کنند. چون این افراد ثابت کرده‌اند که حقیقتا خدا را می‌خواهند. «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ» (زمر، ۱۰) 🔺 گروه دوم هم افرادی هستند که می‌خوانند. «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» (سجده، ۱۷) خداوند می‌فرماید هیچ‌کس نمی‌تواند بفهمد برای این‌ها چه آماده کرده‌ام! 🌼🍃 @mangenechi