#برای_خانم_زینب_سلام_الله
خدا نکنه آدم همچین که عزیزش رو نگاه میکنه،همه قطع امید کنن،خودش هم دل بکنه، خیلی سخته،فرمود:عبدالله! من خیلی بهت زحمت دادم،میشه برای من یه کاری کنی آقای من،گفت:خانوم! من نوکرتم،هر چی شما بگید...فرمود: عبدالله! خواهش من اینه اگه میشه روز بسترم رو وسط حیاط پهن کن..،گفت:چشم..اما خانوم! طبیب ها ی مختلف اومدن از بلادهای مختلف،همشون بلااستثناء گفتند:آفتاب برا شما ضرر داره..فرمود:من امروز از دنیا میرم،میخوام مثه داداشم زیر آفتاب بمیرم...عبدالله میگه:از دور نگاه می کردم،میدیدم زینب زیر لب یه چیزی میگه،دستش رو مشت کرده هی به سینه میزنه،همچین که اومدم بالا سرش دیدم زینب از دنیا رفته، به سرم زدم،دختر فاطمه! آروم آروم انگشت های پیچونش رو باز کردم ببینم چی به دست گرفته،دیدم یه پارچه ای یه، باز کردم،دیدم لباس خونیِ و پاره پاره ی حسین😭
صلی اللهُ عَلیک یا ابا عبدالله🖤
#روضه
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
یه حاجت داشتم استکان های روضه رو شستم حاجتمو بگیرم 👌
شما به این اعتقاد دارید
✍️روزمرِگی_من_و_مامان
🧕https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
#روضه
🌼