✍ رمان زیبا و هیجانی 💣 #داعش_اندکی_نزدیکتر نویسنده: #زینب_علوی با ما همراه باشید هرگونه کپی کردن از رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام است و نویسنده کاملاً ناراضی هستند 🔴 کانال منو درسام  👇👇👇 سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam

🔵 داستان #داعش_اندکی_نزدیکتر نویسنده: #زینب_علوی 🔴 رمان داعش اندکی نزدیک تر (قسمت سیصد و سی و نه) 7 روز تا ولادت امام رضا (ع) مونده بود و مقدمات برپایی ایستگاه صلواتی کم کم در حال جور شدن. پروانه هم موفق شده بود مقدمات اون چه در ذهنش بود رو عملی کنه. او در اون روزها مشغول تهیه گذرنامه برای آلاء بود که بتونه اونو هم با خودش به سفر کربلا ببره. موقعی که گذرنامه آلاء به دستش رسید، همون روز موقع خوردن ناهار با چهره ی شکفته از خوشحالی و چشمایی که می درخشید، سر سفره ای که جلوی تلویزیون رو زمین پهن بود، گفت که برای خودش و آلاء گذرنامه و روادید گرفته و 2 روز قبل از ولادت امام رضا (ع) راهی کربلا میشن. ریحانه و رضا که سر سفره حاضر بودن با تعجب به همدیگه نگاه کردن و حسنا بی مقدمه گفت: آخیش پس بالاخره گذرنامه رسید! حالا دیگه می تونیم همه باهم به کربلا بریم. رضا دست از خوردن بادمجان و گوجه کشید و گفت: قضیه از چه قراره؟! داستان سفر کربلا چیه؟! حسنا لقمه ای در دهنش گذاشت و برای همسرش توضیح داد که: با مادر جون تصمیم گرفتیم برای رفتن به سفر کربلا برنامه بچینیم. برنامه رو موکول کردیم به بعد از رمضان و یه مقدار هم گرفتن گذرنامه ی آلاء طول کشید اما بالاخره برنامه ی رفتن جور شد. شماها هم که گذرنامه دارین خواستیم غافلگیرتون کنیم حالا شما هم آماده باشین برای رفتن به یه سفر خونوادگی پر از هیجان به کربلا! ریحانه که یهویی با برملا شدن علت رفت و آمدهای روزهای اخیر خواهر و مادرش رو به رو شده بود، بهت زده و متحیر تک تک قیافه ها رو از نظر گذروند. او برای برپایی ایستگاه صلواتی تو ذهنش هزاران برنامه چیده بود، به خانم عارفی قول محکم همراهی داده بود و حالا که به نیمه ی راه رسیده بودن رها کردنش نه درست بود و نه منصفانه. از طرف دیگه سفر کربلا آرزوی همیشگی او بود، تا حالا به این سفر معنوی نرفته بود و حتی از سفر اربعین هم جا مونده بود! رضا لبخندی زد و گفت: حقیقتاً غافلگیر شدم! باز خوبه فرصتی دادین که چمدونمو ببندم! اما ممکنه بتونم باهاتون بیام آقای باقری رفته یزد دیدن مادرش که دوباره قندش بالا رفته! و ممکنه تا زمان رفتن شما برنگرده! کلی از کارها روی هم تلنبار شده. این حرف حسنا رو دمغ و پکر کرد و اخم هاش درهم رفت و گفت من کلی برنامه ریزی کرده بودم که اولین سفر زندگیمون رو باهم به کربلا بریم اون وقت تو به فکر مکانیکی هستی؟! حالا سه روز نباشی که اتفاقی نمیفته!! رضا دوباره شروع به خوردن غذا کرد و جواب داد: گفتم که اگه آقا حسن برگرده منم باهاتون میام! این هفته انقدر کار سرمون ریخته که واقعاً نمی دونم کی دوباره سرمون خلوت میشه! پروانه هم برای تموم کردن بحث پسر و عروسش خطاب به رضا که در واقع خطاب به حسنا بود گفت: مادر جان اگه قسمتت باشه جور میشه با ما بیای! اگرم قسمت نشد که ان شا الله سفرهای بعدی. پیگیر احوال خاله باش خودم هم بهش زنگ می زنم. حس گناه دوباره به قلب ریحانه هجوم آورد. خاطره اون اتفاق تلخ در قلبش زنده شد. خودشو مقصر می دونست که باید بار گناهش رو به دوش بکشه. پاهاش برای رفتن سست شده بودن موقعی که می دید برنامه این سفر جوریه که با برنامه ی برپایی ایستگاه صلواتی کاملاً تداخل پیدا کرده! یا باید بار سفر می بست یا به قولش وفا می کرد و در کنار خانم عارفی می موند! در یک کلام او از امام حسین (ع) خجالت می کشید! او از حضور در کربلا خجالت می کشید او باز هم از سفر کربلا جا موند. حس گناهکار بودن وادارش کرد که به مادرش بگه با اونا به این سفر نمیاد و برپایی ایستگاه صلواتی رو بهانه ی نیومدن آورد در حالی که خودشم می دونست این خلاف واقعیته. ادامه دارد ..... 🔴 کانال منو درسام سروش 👇👇 @s_mano_darsam ایتا 👇👇 @manodarsam

🔵 روایت عشق #روایت_عشق ❤️ #پيامبر خدا صلى الله عليه وآله می فرمایند: 💠 أمّا علامةُ المُرائِي فَأربَعةٌ: يَحرِصُ في العَمَلِ للّه ِِ إذا كانَ عِندَهُ أحَدٌ ويَكسَلُ إذا كانَ وَحدَهُ، ويَحرِصُ في كُلِّ أمرِهِ على المَحمَدَةِ، ويُحسِّنُ سَمتَهُ بِجُهدِهِ ❇️ براى رياكار، چهار نشانه است: ▫️در حضور ديگرى خود را بر طاعت خدا حريص نشان مى‌دهد؛ ▫️در تنهايى، سستى مى‌ورزد؛ ▫️در هر كارى شيفته ستايش است؛ ▫️و در ظاهرسازى مى‌كوشد. 📚 تحف العقول صفحه ۲۲ #امام_زمان #حجاب #ایران_قوی #برای_ایران 🔴 کانال منو درسام  👇👇👇 سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam

🌹بیرون از سنگر خوابیده بود!! ممکن بود براثر اصابت خمپاره‌های دشمن آسیبی به او برسه ، بیدارش کردم و گفتم حاجی چرا اینجا خوابیده‌ای؟! وقتی بیدار شد سوالم رو با این قطعه شعر جواب داد : گر نگه‌دار من آن است که می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد... #شهید_سیدمحمدرضا_دستواره_ این است آرامش مردان خدا 😊❤️❤️❤️ #امام_زمان #حجاب #ایران_قوی #برای_ایران 🔴 کانال منو درسام  👇👇👇 سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam

✨ بسم الله الرحمن الرحیم الهی ... 🌔 هر بامدادت؛ رودخانه حیات جاری می شود ... زلال و پاک ... چون خورشید ☀️ به لطف و مرحمت مهربان و گرم وخالصمان ساز 🌻 به امید سلامت همه انسان ها سلاااام 🍃 الهی به امیدتو 💖 🔴 کانال منو درسام  👇👇👇 سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam

حضور قهرمان واقعی مردم ایران در روز برد تیم ملی فوتبال ایران عزیز دل تو واقعی ترین قهرمان دنیای ما هستی چه شیاطین ناراحت شوند یا بی تفاوت باشند !! 😉😊 #جام_جهانی #برای_ایران #ایران_قوی #قهرمان_ملت 🔴 کانال منو درسام  سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam

⭕️ پست اینستاگرام بوفون: شما به خاطر شجاعتتان در یادها خواهید ماند. برای بسیاری از مردم شما قهرمان هستید، برای من یک نمونه. 💢 درد و بلای بوفون بخوره فرق سر تروریست خبرنگاران سعودی اینترنشنال !! 😉😁👌 #جام_جهانی #برای_ایران #ایران_قوی 🔴 کانال منو درسام  سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam

این توییت را مقابل تک تک مدعیان حقوق زنان بگذارید. مقابل تک تک فمینیستهای ایرانی بگذارید. 🔹 اگر این مدعیان مقابل این حجم از خشونت جنسیتی و رذالت اخلاقی به صورت رسمی و رسانه‌ای موضع نگرفتند مطمین شوید مساله اینها ازادی زن، حتی در همان معنای غربیش هم نیست. فقط و فقط ویرانی ایران است. 💬 علی علیزاده 👌👌👌👌 #جام_جهانی #برای_ایران #ایران_قوی 🔴 کانال منو درسام  سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam

🔵 حرف حساب #حرف_حساب 💢 توییت رائفی پور : توصیه برادرانه به برانداز ها! ابداً با وعده سرویس های امنیتی دولت ها از جمله انگلیس ، آلمان، فرانسه،ترکیه، هلند، آمریکا، اسرائیل، عربستان و امارات مبارزه نکنید! اینها مثل خیار شما رو میفروشن روح الله زم در معامله با سرویس فرانسه در مقابل یک افسر عادی فرانسوی مبادله و اعدام شد. 💢 البته این مدل برخورد حق براندازهاست!! هیچ کس با خائن خوب برخورد نمیکنه !! 😎😉 #جام_جهانی #برای_ایران #ایران_قوی 🔴 کانال منو درسام  سروش @s_mano_darsam ایتا @manodarsam